بنیانگذار اطلاع رسانی نوین اشتغال در ایران
خبر فوری
کد خبر : ۱۵۶۶۸۵
يکشنبه ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۶:۵۹

ایسنا/خراسان رضوی یک شاهنامه‌پژوه گفت: سیندخت یکی از بانوان سرآمد شاهنامه است که در نقش مادری سرآمد، کاردان و سیاست‌ورز است و یک مدیر به تمام معناست و از زنان تاثیرگذار شاهنامه به شمار می‌رود.

علیرضا قیامتی در گفت‌وگو با ایسنا اظهار کرد: سیندخت مادر رودابه و رودابه، مادر رستم جهان پهلوان شاهنامه است. زمانی که سیندخت متوجه می‌شود رودابه عاشق پهلوان ایرانی به نام زال فرزند سام شده است بسیار برافروخته شده و رودابه را به حضور می‌طلبد و از او بازخواست می‌کند. زمانی که رودابه به مادرش اعتراف می‌کند که با زال دیدار داشته مادرش نگران می‌شود و او را اطمینان می‌دهد که اتفاق خاصی نیفتاده است و تنها قرار گذاشتیم که با هم ازدواج کنیم.

بدان کو مرا دید و با من نشست   به پیمان گرفتیم دستش بدست

این شاهنامه‌پژوه تصریح کرد: سیندخت هر چه تلاش می‌کند که رودابه را منصرف کند، فایده‌ای ندارد و به او می‌گوید که قیصر روم خانقاه چین خواستگار تو هستند اما رودابه نمی‌پذیرد و به آشکاری و بانگ بلند فریاد می‌زند.

نه قیصر بخواهم نه فغفور چین   نه از تاجداران ایران زمین

به بالای من پور سامست زال     ابا بازوی شیر و با برز و یال

گرش پیر خوانی همی گر جوان    مرا او به جای تنست و روان

وی عنوان کرد: سیندخت به این باور می‌رسد و به رودابه می‌گوید که من با عشق نمی‌توانم ستیز کنم و اگر تو تصمیم گرفتی و خواسته خود را ابراز می‌کنی من ستیزه‌ای ندارم، اما چه کنم که پدرت و پادشاه توران مخالف هستند و من چگونه آن‌ها را راضی کنم. زمانی که اصرار رودابه را می‌بیند تصمیم می‌گیرد که مقدمات کار را فراهم کند. در یک شبی پدر رودابه به خانه می‌آید و سیندخت با زیرکی هر چه تمام‌تر چاره راه را پیدا می‌کند و به پدر رودابه جریان عاشق شدن دخترشان را می‌گوید و او را راضی می‌کند.

چو این دید سیندخت بر پای جست      کمر کرد بر گردگاهش دو دست

قیامتی بیان کرد: سیندخت علاوه بر پدر رودابه باید سام پدر زال را هم راضی کند؛ به همین خاطر با هدایای ویژه و لباس فاخر خود را آراسته می‌کند و به مذاکره با سام می‌رود تا او را راضی و از جنگ میان مردم بی‌گناه کابل و ایران جلوگیری کند. سیندخت با غرور خاصی می‌گوید که من مادر رودابه هستم و پسر تو جان خود را فدای او می‌کند. سیندخت آن چنان زبان‌آوری و کاردانی می‌کند که سام در برابر چنین زنی نمی‌تواند مقاومت کند. درنتیجه سیندخت حاصل خردمندی خود را از سام می‌گیرد و حاضر به آمدن مهمانی به خانه آن‌ها می‌شود.  

لب سام سیندخت پر خنده دید   همه بیخ کین از دلش کنده دید    

سیندخت با سیاست‌ورزی از جنگ میان دو کشور جلوگیری و صلح و دوستی را برقرار کرد

وی اظهار کرد: سیندخت با یک تدبیر و ظرافت خاص وصلت خاندان پیوند سام و خانواده خودشان را قطعی کرد. همچنین با این اقدام از جنگ میان دو کشور جلوگیری و صلح و دوستی را برقرار کرد. زمانی که سیندخت این خبر خوش را به رودابه می‌دهد، رودابه از مادر سپاس‌گزاری می‌کند و در برابر مادر زانو می‌زند و فردوسی در این خصوص چنین ابیات زیبایی را نقل می‌کند.

بدو گفت رودابه ای شاه زن    سزای ستایش به هر انجمن

من از خاک پای تو بالین کنم     به فرمانت آرایش دین کنم

ز تو چشم آهرمنان دور باد       دل و جان تو خانه سور باد

مادران شاهنامه بسیار سترگ و ستودنی هستند

این شاهنامه‌پژوه خاطرنشان کرد: سیندخت نقش مادرانه خود را با یک کاردانی بسیار ویژه و خاص انجام می‌دهد. در واقع مادران در شاهنامه بسیار سترگ و ستودنی هستند حتی پهلوانانی مانند رستم و اسفندیار به نژاد مادری خودشان افتخار می‌کنند و اسفندیار می‌گوید:

همان مادرم دختر قیصرست    کجا بر سر رومیان افسرست

همان قیصر از سلم دارد نژاد    ز تخم فریدون با فر و داد       

در ادامه رستم می‌گوید:

همان مادرم دخت مهراب بود    بدو کشور هند شاداب بود       

وی اظهار کرد: نقش مادران به قدری ویژه و خاص است که پهلوانان همیشه با مادران خودشان رایزنی می‌کنند؛ درنتیجه نظرخواهی که با مادرش جریره می‌کند تصمیم به همراهی با سپاه ایران و خون‌خواهی سیاوش می‌گیرد.

بر مادر آمد فرود جوان        بدو گفت کای مام روشن‌روان

چه گویی چه باید کنون ساختن     نباید که آرد یکی تاختن        

قیامتی گفت: فرانک مادر فریدون و فرنگیس مادر کیخسرو، دو شهریار و فرمانروای بزرگ ایران را تربیت کردند. فرانک با جان‌فشانی فریدون را در کوه‌ها و بیابان پرورش داد تا در نهایت پادشاه ایران و جهان شود. همچنین فرنگیس آرمانی‌ترین شهریار شاهنامه را با سختی‌ها و دشواری‌های زیاد پرورش می‌دهد.

وی عنوان کرد: نقش مادر در شاهنامه مهم است، حتی زمانی که شهریاران دختری را خواستگاری می‌کنند ابتدا توصیه می‌شود که خصوصیات و ویژگی‌های مادرش شبیه باشد و در واقع مادر را می‌نگرند و سپس دختر را انتخاب می‌کنند.

ببیند که تا چون بود مادرش    بود از نژاد کیان گوهرش

آیا مادرش پاکدامن و خردورز است    یا از نژاد کیان گوهردارد یا نه

نگر تا کدامست با شرم و داد      به مادر که دارد ز خاتون نژاد

این شاهنامه‌پژوه خاطرنشان کرد: این مسائل نشان دهنده آن است که اهمیت و احترام مادران در شاهنامه بسیار ویژه و خاص است.

ارسال نظرات