ایام سوگواری محرم برعزاداران و دل باختگان مکتب حسینی تسلیت باد

      

22 بهمن سالروز شکوهمند انقلاب اسلامی گرامی باد

      
بنیانگذار اطلاع رسانی نوین اشتغال در ایران
خبر فوری

تازه ها

کد خبر : ۱۵۸۵۰۰
بانوی هنرمند مددجوی کمیته امداد با دریافت تسهیلات اشتغال از کمیته امداد موفق به راه‌اندازی کارگاه گلیم‌بافی و کسب درآمد شده است.
شنبه ۰۲ تير ۱۴۰۳ - ۰۹:۴۱

به گزارش بازارکار از پایگاه اطلاع‎رسانی کمیته امداد، اکرم رضایی مو سفید کرده است در راه توسعه و شناخت هنر دست بانوان و دختران روستا؛ هنر گلیم بافی. او یک عمر گلیم بافته است و اخیرا نیز با دریافت تسهیلات اشتغال از کمیته امداد موفق به راه‌اندازی کارگاه خودش شده است. با تلاش‌های این بانو و دیگر بانوان روستا، گلیم خاص روستای «آق‏ داش» در شهرستان کلات خراسان رضوی، به ثبت ملی رسیده است.
حالا یک ایران، اکرم رضایی را می‏شناسند، از بس که او، برای این که نام روستایش را ثبت ملی کند، تلاش کرده است؛ او دوست دارد، هنر دست دختران و بانوان روستا را، که رج به رج نقش می‏‎زنند و قالی خاص روستای آق داش شهرستان کلات استان خراسان رضوی را خلق می‏کنند، ثبت ملی کند؛ هرچند که با تلاش‎‌هایش، گلیم خاص این روستا ثبت شده است.
به عشق رسم قدیمی
این رسم روستا است، این که همه دختران و مادران باید هنری را یاد بگیرند که مورثی است و سینه به سینه، از مادران به دختران به ارث رسیده است؛ دختران این روستا، هنوز به سن مدرسه نرسیده، بلد نیستند که نام و فامیل خود را بنویسند، اما می‎‌توانند، نقش بزنند و گلیم ببافند، خاص و خواستنی. به رسم این روستا هم اکرم، وقتی سن و سالی نداشت، از مادرش یاد گرفت که چه طور نقش بزند و گلیم ببافد. او از همان ابتدا، همان زمان که انگشتان دستش نخ پشمی و دار گلیم را لمس کرد، فهمید که چه قدر دلباخته و عاشق گلیم بافی است، شاید به همین دلیل باشد که برای هنر دست دختران و بانوان روستا همه کار می‏‎کند.
حاللا ۲۷ سال از آن روزها می‌گذرد، از آن روزی که او برای اولین بار با تعلیمات مادرش، توانست گلیم ببافد. او می‎گوید که در تمام این ۲۷ سال نقش زد و گلیم بافت. اکرم از روزهایی می‏گوید که تک و تنها، قالی که بافته بود، می‎زد زیر بغل و در نمایشگاه‌ها شرکت می‏کرد. گلیم می‌فروخت و مهم‎تر از آن گلیم خاص هنر دست روستا را به دیگران هم معرفی می‎کرد. شاید خوش‏برخوردی و یا نه شاید اطلاعات اکرم درباره گلیم‌بافی بود که رفته رفته، آوازه گلیم روستا، دهن به دهن چرخید تا زمانی که مشتری‎های پر و پاقرص خودش را پیدا کرد. آن قدر که بسیاری از مشتری‌هایش حتی در روستاهای دیگر، او را پیدا کردند و به او سفارش کار دادند. درست است که رزق و روزی اکرم بیشتر شده بود و حالا می‎توانست به اقتصاد خانواده‎اش کمک کند. او اما دلش می‎خواست پا را فراتر از این بگذارد و غرق شود در نقش و نگار گلیم‎‌ها. به خاطر همین هم درباره گلیم خاص روستای آق داش، صحبت کرد. این که گلیم نه به شکل گیلم‌‎ بافی روتین ایرانی که روی زمین بافته می‎‏شود و نقش و نگار گلیم هم اغلب زائیده ذهن بافنده است و در گلیم‌بافی خاص این روستا، گرهی به کار نمی‏رود. همه این ویژگی‎های منحصر به فرد، باعث شد که افراد بیشتری با این هنر آشنا شوند؛ تلاش‌های اکرم خیلی زود نتیجه داد تا جایی که گلیم به ثبت ملی رسید و گلیم خاص هنر دست دختران، ماندگار شد.
پیش به سوی پیشرفت
 بعد از به ثبت رسیدن گلیم روستا، اکرم قدم‎های دیگرش را برداشت و برای ساماندهی این هنر و برای این که بتواند گلیم‎بافی را تبدیل به یک منبع درآمد کند، تصمیم گرفت، کارگاه گلیم بافی روستار را راه‌اندازی کند. راه‌اندازی کارگاه با وام کمیته امداد شهرستان کلات انجام شد؛ او می‎گوید که اگر وام کمیته نبود، حالا نمی‎‏توانست، آن شبکه ساماندهی و فروشی را که مدنظرش بود، به نتیحه برساند. بعد از راه‎اندازی کارگاه، دختران و بانوان روستا، مکانی داشتند تا در آن به راحتی کار کنند و هنر دستشان را ببافند؛ اکرم هم می‎توانست، به دختران جوان گلیم‎بافی یاد دهد.
این بانوی هنرمند گلیم‎‏بافی توضیح می‎دهد که شغل عمومی اهالی روستا، دامداری و کشاورزی است، اما بعد از خشکسالی و تاثیرات دیگری که خشکسالی بر سفره اهالی روستا گذاشت، حالا گلیم‏بافی تبدیل به شغل اهالی روستا شده است و او تاکید دارد، زمانی که همه بانوان و دختران روستا، همه بیش از ۱۷۰ زن روستا، گلیم ‌بافند، باید شرایط ثبت ملی روستا به عنوان یک روستای گلیم بافی شناخته و مهیا شود.

ارسال نظرات