بنیانگذار اطلاع رسانی نوین اشتغال در ایران
خبر فوری

تازه ها

کد خبر : ۱۶۹۵۸۱
سه‌شنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۱:۰۲
گفتگوی خواندنی کارآفرین جوان مشهدی با نشریه بازارکار:

شانس مجبور است به دنبال افرادی برود که هوشمندانه تلاش می‌کنند

 

 

 

حسین بیدمشکی متولد 1374 در مشهد است. او در خانواده ای فرهنگی پرورش یافته و در رشته حسابداری فارغ التحصیل شده است. در بازار آجیل و خشکبار فعالیت داشت اما در سال 1399 همزمان با همه‌گیری کرونا و شوک به بازارها بخصوص خشکبار، با رکود مالی مواجه شد. در آن زمان جوانی 25 ساله بود که بجای بغل کردن زانوی غم، قلب امیدوار و مهربانش او را از فرش به عرش رسانید:

  • ایده تاسیس کارگاه خیاطی چگونه به ذهنتان رسید؟

"همیشه ظرفیت‌های اطرافم و تواناییهای شخصی‌ام را به خوبی شناخته و درک کرده‌ام"

در بحبوبه بیماری کرونا تعدادی از دوستان خواهرم بیکار شده بودند و من نیز مبلغ 10 میلیون تومان از فردی طلب داشتم که از قضا خیاط بود و به دلیل مشکلات مالی‌اش؛ بدهی خود را در ازای تحویل سه عدد چرخ خیاطی جبران کرد!!. تلویزیون از کمبود ماسک در داروخانه‌ها میگفت و من که همیشه نیمه پر لیوان را دیده ام بجای فکر فروش چرخ خیاطی، تصمیم گرفتم تا با تولید ماسک‌های پارچه‌ای، به دوستانی که بیکار شده بودند نیز پیشنهاد کار بدهم. پدرم، ساختمانی در حاشیه شهر داشت که کارگاه را در آنجا دایر کردم.

 

  • قبول دریافت چرخ خیاطی بجای پول رایج یک نوع دیگرخواهی‌ست و هنوز در فکر ایجاد اشتغال برای کسانی که بیکار شده بودند؛ آیا کمی ساده‌انگارانه نیست؟

"تو نیکی می کن و در دجله انداز.. که ایزد در بیابانت دهد باز"

گاهی باید ساده اندیشید و در تقابل با انسانها ملاحظه‌گر بود؛ قطعا همیشه انسان ریسک‌پذیری بودم که برای تاسیس کارگاهی که هیچ پیشینه‌ای در آن نداشتم جسارت و شجاعت زیادی به خرج دادم. علاوه بر استخدام نیروی کار؛ فقط با دیدن فیلم‌های آموزشی در اینترنت، استارت کار را زدم. در ابتدا فقط دوخت ماسک بود اما پس از اندکی، از شرکت سفارش دهنده، دوخت گان هم اضافه شد. پرسنل جدید استخدام کردم و دستگاه‌های مجهز خریدم. برای آشنایی با کار دستگاه‌ها از همکارانی که در این کار بودند مشورت می‌گرفتم و از فیلمهای آموزشی یوتیوب بهره می‌بردم. پدرم که خیلی نگران شده بود، میگفت نمی‌توانی دستمزد این همه نیروی کار را بدهی و به زندان میروی. قطعا دلم خالی می‌شد و به این فکر میکردم که من را چه به تولیدی. خانواده من هیچکدام در این کارها نبودند و ناامید می‌شدم. اما با وجود همه ترسها به تلاشم ادامه دادم و با کمک خداوند، کارم توسعه پیدا کرد. تا آنجا که پس از اندکی به دوخت و عرضه مانتو به بازار و از چندی قبل در حال صادرات شومیز و شلوار به کشورعراق هستیم.

 

  • در شغلی که هیچ دانشی در آن نداشتید؛ شکست هم خوردید؟

"کپی برداری از کهنه‌کارها عیب نیست"

در همان شروع راه برای ایجاد تمایز و متفاوت بودن در بازار، به فکر خلاقیت و پیاده‌سازی طرح و ایده‌های نو می‌افتادم که بعضا با شکست مواجه می‌شد و ضررهای مالی متقبل می‌شدم. اکنون بعد از سالها به این نتیجه رسیدم که "نوآوری و خلق ایده متعلق به افراد با تجربه و مشرف به کار می‌باشد نه برای کسی که در آغاز راه هست". کپی کردن در شروع یک کار نه تنها هیچ مشکلی ندارد بلکه هوشمندانه نیز هست. پا گذاشتن در جای پا و راه رفتن روی مسیر و استفاده از تجربه قدیمی‌ترها جلوگیری از هدررفت انرژی و سرمایه است.

 

  • چگونه با چالش‌های محیط کار روبرو می‌شوید؟

"گرفتن تصمیم درست در لحظه نیاز به مهارت‌های ذاتی و اکتسابی دارد"

برنامه‌های کوتاه مدت و بلندمدت زیادی دارم که برای ترسیم درست آن باید به مسائل روز و چشم انداز و آینده کار واقف باشید. قطعا باید اخبار را دنبال کرد البته غرق شدن در آن ناامیدی می‌آورد اما عدم آگاهی و اینکه سرت را زیر برف کنی هم باعث می‌شود سرت به سنگ بخورد. عدم پیش‌بینی و بعضا بی‌ثباتی‌های اقتصادی می‌طلبد که همواره در پی یادگیری و بالابردن شناخت و دانش به محیط و اطرافیان باشیم. با افراد متخصص و دلسوز مشورت میکنم و سعی میکنم در هر لحظه بهترین تصمیم را بگیرم.

 

  • آیا سهم شانس را در موفقیت‌ و دستاوردهایتان انکار می‌کنید؟

"شانس مجبور است به دنبال افرادی برود که هوشمندانه تلاش می‌کنند"

همواره سعی کرده‌ام محیط ایده‌آل بر پایه احترام متقابل برای همکارانم خلق کنم؛ به گونه‌ای که همه در فضایی آرام و لذت‌بخش کار کنیم. قطعا داشتن هوش اجتماعی بالا و ملاحظه‌گری جزء اصلی‌ترین ویژگی‌هایم است؛ داشتن گوش شنوا و چشم بینا و نیز توانایی درک بالا از رفتارها منجر به شکل‌گیری یک ارتباط سالم خواهد شد.

در ایجاد شبکه و جذب مشتریان وفادار، صداقت حرف اول را می‌زند. بعضی حرفها اگر گفتن‌ش از نقره باشد نگفتن‌ش از طلاست. وقتی اصول اخلاقی را رعایت کنی و بجای تخریب رقبا یا نردبان کردن همکارانت، با شرط ادب، فضای امن روحی و روانی را شکل دهی که در آن فقط خودت را نبینی و با درنظر گرفتن منافع مشترک یک بازی دو سر برنده را هدایت کرده و همزمان با تمرکز بر کیفیت محصول، دستاوردهای قابل توجه مالی و معنوی فراوان کسب کنی. مدیریت زمان و شفاف‌سازی در برنامه و اهداف را همکار و مشتری می‌فهمد و اینگونه شانس رقم میخورد و باعث رشدت می‌شود.

 

  • برای اوقات فراغت‌تان، فعالیت موردعلاقه، تفریح یا سرگرمی دارید؟

"خانواده برایم اولویت است"

پدرم بر اثر بیماری زمین‌گیر هستند و برای نیازهای اولیه‌شان نیاز به همراه دارند. از آنجا که تک پسر خانواده هستم غیر از محیط کار مابقی زمان‌ها را در کنار خانواده می‌گذرانم. بلافاصله که وارد خانه می‌شوم به پدرم سلام نظامی می‌کنم که با عث لبخند ایشان شود.

"شب قبل برنامه فردایم را یادداشت می‌کنم"

زندگی‌ام را بر اساس تفریحات سالم بنا نهادم و از رفیق‌بازی و بطالت وقت پرهیز می‌کنم. ورزش و خواب کمتر، تمرین و تلاش و نظم، لازمه و روش زندگی شخصی است که سفره‌ای را پهن کرده و خانواده‌های زیادی دور آن نشسته‌اند.

 

  • در پایان برای کسانی که می‌خواهند کاری را بصورت خوداشتغالی شروع کنند، چه توصیه‌ای دارید؟

"شروع کنید"

جواب در خود سوال هست. از کمال‌گرایی دوری کرده و شروع کنید. هوشمندانه تلاش کنید و با تمرکز بر خیر و نیکی از خداوند کمک بگیرید.

ارسال نظرات