از گشت ارشاد تا جولان پهپادها در پایتخت

گروه اجتماعی: اکبر ببری:آسمان تهران کاملاً امن نیست. این یک شعار نیست؛ یک واقعیت تلخ و عریان است که بر سر ما آوار شده. 
صدای انفجار و پدافند، دیگر نه در مرزها، که در قلب پایتخت به گوش می‌رسد.  پهپادهای دشمن بر فراز خانه‌هایمان جولان می‌دهند و جاسوسان، شبکه‌های خرابکاری را از درون امن‌ترین مراکز کشور هدایت می‌کنند.

امروز، ما در تهران در حال جنگیم. 
به گزارش بولتن نیوز، اما این جنگ، محصول امروز و دیروز نیست. این، میوه‌ی تلخ درختی است که ریشه‌هایش را باید در انحرافی ۲۰ ساله جستجو کرد. انحرافی که اولویت‌های امنیتی یک ملت را به سخره گرفت.

روزی که تمام انرژی، بودجه و تمرکز پیچیده‌ترین سیستم‌های اطلاعاتی و امنیتی کشور، به جای رصد شبکه‌های نفوذ و جاسوسی، صرف پیدا کردن دختری شد که تار مویی از او بیرون زده بود، بذر این فاجعه کاشته شد. 

روزی که دستگیری یک روزنامه‌نگار منتقد، پروژه‌ای بزرگ‌تر و حیاتی‌تر از خنثی‌سازی یک تیم تروریستی تعریف شد، ما این شکست را برای خود خریدیم. 

سیستم‌های امنیتی ما آدرس را گم کردند. 
آنها به جای دشمن خارجی، مردم خود را هدف گرفتند و در این غفلت استراتژیک، دشمن واقعی از درهای باز وارد شد و در خانه‌مان سنگر گرفت.

دو روز پس از برکناری، محمدجواد ظریف هشداری داد که امروز معنای آن را با گوشت و پوست خود لمس می‌کنیم: "۱۴۰۴ را خودمان تعیین می‌کنیم که پیروز باشیم یا نباشیم."
بله، ما خودمان این مسیر را تعیین کردیم.  ما با دستان خودمان، با کج‌فهمی و خالص‌سازی‌های کور، امنیت ملی را قربانی ایدئولوژی‌های تنگ‌نظرانه کردیم. 

امروز، تمام آن نهادهای عریض و طویلی که قرار بود حافظ جان و مال و امنیت ما باشند، باید پاسخگو باشند. 
چرا در پایتخت جنگ است؟  چرا جاسوس‌ها تا این حد آزادانه پهپاد به داخل کشور قاچاق کرده‌اند و عملیات می‌کنند؟  این همه منابع مالی و انسانی که از بیت‌المال صرف شد، کجا هزینه شد؟

مسئولیت مستقیم این بی‌دفاعی و ناامنی، بر عهده سیستم‌های اطلاعاتی و امنیتی و تمام مدیران آنها در دو دهه اخیر است. آنها باید پاسخگو شوند.

این خیانت به اعتماد ملت، باید ریشه‌یابی شود. باید سوابق تک‌تک افرادی که طی ۲۰ سال اخیر باعث این انحراف فاحش در نهادهای امنیتی شدند، زیر ذره‌بین قرار گیرد.

محمود احمدی‌نژاد باید پاسخ دهد که چرا تیشه به ریشه مدیران کاربلد، متخصص و متعهد وزارت اطلاعات زد و با خانه‌نشین کردن آنها، راه را برای رشد نیروهای ناکارآمد و وفادار به جای متخصص باز کرد. 

او ساختار حرفه‌ای مهم‌ترین نهاد اطلاعاتی کشور را ویران کرد و این ویرانی، امروز به شکل پهپاد بر سر ما خراب می‌شود.

باید تمام طراحان و مجریان سیاست‌های "خالص‌سازی" در سیستم‌های امنیتی و اطلاعاتی، یک به یک پاسخ دهند. 

کسانی که تخصص را فدای تعهد کورکورانه کردند و با حذف منتقدان و کارشناسان دلسوز، این نهادها را از درون تهی ساختند.
این خالص‌سازی، کشور را در برابر تهدیدات واقعی خلع سلاح کرد.  وقتی بهترین چشمان تیزبین سیستم را کور می‌کنید، نباید از دیدن پهپاد دشمن در آسمان پایتخت تعجب کنید.

و اما فاجعه‌ای دیگر در میانه این بحران: در حاشیه بودن رسانه‌ای است که قرار بود پناهگاه مردم و ملی باشد. 
در شرایطی که کشور عملاً در وضعیت جنگی قرار دارد و مردم نیازمند آموزش، اطلاع‌رسانی دقیق و آرامش هستند، صدا و سیما به یک متروکه تبدیل شده است. مرجعیتش را از دست داده و هیچ‌کس برای گرفتن خبر یا دستورالعمل‌های حیاتی به آن نگاه نمی‌کند. چرا؟  چون سال‌ها بلندگوی تفرقه، سانسور و توهین به شعور مخاطب بوده است و همچنان با دعوت کارشناسان معلوم الحال به این روند ادامه می‌دهد.

تمام مدیرانی که با سیاست‌های غلط خود صدا و سیما را از مرجعیت انداختند و در این لحظه حساس، کشور را از داشتن یک رسانه ملی مقتدر محروم کردند، در این ناامنی شریک هستند.

آنها ابزار اصلی مدیریت بحران را از دست ملت گرفتند.

️دیگر زمان توجیه و فرافکنی به پایان رسیده است. این حجم از نفوذ، این سطح از ناامنی و این آشفتگی در قلب کشور، یک معنا بیشتر ندارد:

 سیستم توان تشخیص دوست و دشمن را ندارد و دچار خطای محاسباتی مرگباری شده است. 

دادگاه افکار عمومی حکم خود را صادر کرده است. 
اکنون نوبت دادگاه عدالت است تا عاملان این شکست بزرگ ملی را به پای میز محاکمه بکشاند.

شاید عاقل شوید و درک کنید که امروز نیز همان نیروهای مخلص و وفادار به کشور همچنان آماده خدمت رسانی امنیتی و اطلاعاتی به کشور هستند، آنان منتظر معذرت خواهی کسی نمانده‌اند و آماده‌اند با یک اشاره به میدان آمده و کمتر از شش ماه ریشه این رخنه و نفوذ و خرابکاری‌ها را بر خواهند چید.

∎