روایت همسر شهیدی که مادر معنوی ایتام جاجرمی شد

به گزارش  بازارکار از پایگاه اطلاع‎رسانی کمیته امداد، مویی سفید کرده است در به خانه بخت فرستادن دختران و پسران جوان. با دوستانش گروهی دارد برای این کار؛ بسیاری از دختران و پسرانی که به خانه بخت فرستاده است اما فرزندان خودش هستند، فرزندان معنوی که در طرح ایتام کمیته امداد امام خمینی (ره) حامی معنوی آن‎ها بوده است. آن قدر فرزند معنوی عروس و داماد کرده که تعدادشان یادش نیست، تعداد فرزندانی که همه از شهرستان جاجرم خراسان شمالی هستند.
 تعداد دختران و پسرانی که عروس و داماد کرده، این قدر زیاد است که عددش را به یاد نمی‎آورد مادر چند دختر و پسر شده است. شهربانو واحدی را می‎گوییم؛ همسر شهیدی که در شهرستان جاجرم استان خراسان شمالی زندگی می‏کند.
درست است که او گروهی از بانوان را دور هم جمع کرده است برای کار خیر، برای این که دست دختران و پسران را در دست هم بگذارد و به خانه بخت بفرستدشان اما خودش تعداد زیادی از دختران و پسرانش را عروس و داماد کرده، دختران و پسرانی را که مادر معنوی آن‎ها بوده است.
۱۰ سال قبل را شهربانو واحدی، خیلی روشن و دقیق به یاد دارد. با یکی از دوستانش در جلسات قرآنی شرکت کرده بود؛ جلسه تمام شد و این دو دوست از روزمرگی‎هایشان می‌گفتند که به یکباره دوستش تعریف کرد که به تازگی، کودک یتیمی را تحت حمایت گرفته و مادر معنوی او شده است. شهربانو می‎گوید که لفظ مادر معنوی برایش جالب بود و از جزئیات پرسید، از این که چه طور او هم می‎تواند حمایت فرزند یتیمی را به عهده بگیرد.
اشتیاق شهربانو برای ورود به طرح اکرام ایتام آن‌قدر زیاد بود که همان روز، بعد از پایان جلسه قرآن، شهربانو و دوستش، خودشان را به اداره کمیته شهرستان جاجرم رساندند و شهربانو شد، مادر معنوی دو فرزند از طرح ایتام کمیته امداد.
این بانوی نیکوکار تعریف می‎کند که در این ۱۰ سال، فرزندانش، دختران و پسرانی که او مادر معنوی‎شان بوده است، یکی یکی، بزرگ می‎شدند، از حمایت او بیرون می‎آمدند، برای او اما مهم بوده است که حامی آن‎ها باشد تا زمانی که به خانه بخت می‎رفتند. او بسیاری از فرزندانش را عاقبت به خیر کرده و مهر تاهل در شناسنامه‎شان زده است. نکته اما این است که بعد از هر بار عروسی گرفتن و به خانه بخت فرستادن فرزندان، او دوباره فرزند دیگری را جایگزین می‎کرده و حمایت و مادری را این بار برای کودک دیگری از سر می‎گرفته است.
شهربانو می‌گوید: «تنها هدفش نه اسم و رسم به هم زدن، که رضایت خداست.» درست مانند زمانی که رخت رزم بر تن همسرش کرد و او را به جبهه حق علیه باطل فرستاد تا برای کشور، جهاد کند و رضایت خداوند را به دست بیاورد، حالا در جبهه دیگری، برای رضای خدا، برای درست کردن زندگی بهتری کودکانی، تلاش می‏کند.