کارگران با حقوق ۱۱ میلیونی زندگی می کنند،مدیران با حقوق ۷۰ میلیونی نمی توانند؟

به گزارش بازارکاراز خبرگزاری خبرآنلاین، وام‌های کم‌بهره و نجومی به هیات‌مدیره بورس در روزهای اخیر جنجال زیادی به پا کرده است. در همین راستا، روز گذشته روزنامه دنیای اقتصادی در گزارشی نوشته بود؛ «واقعیت امر آن است که از چند سال قبل پیرو قضیه حقوق‌های نجومی، سقف حقوق برای کلیه دستگاه‌های دولتی و حتی شبه‌دولتی تعیین شد و این امر موجب شد تا در طول زمان حقوق کارکنان که با قانون کار افزایش می‌یافت به حقوق مدیران خیلی نزدیک و گاه یکی شود. در صنعت مالی که گردش مالی آن بسیار بالاست و حقوق مدیران معمولا بالاتر از ۷۰میلیون تومان است که سقف حقوق مدیران دولتی است، پذیرش مسوولیت به معنای متضرر شدن مالی است؛ زیرا هزینه‌فرصت افراد بالاست.»
در چنین وضعیتی چه باید کرد؟
این روزنامه پیشنهاد می دهد، اگر می‌خواهیم از شر وام‌هایی از این دست خلاص شویم، باید سقف حقوق را برای برخی مشاغل و مدیریت‌ها اصلاح کرد تا نیازی به دورزدن سقف حقوق ایجاد نشود. سقف حقوق‌ها باید با شرایط صنعت سازگار باشد. همچنین لازم است بخشی از حقوق و مزایا تابعی از ارزیابی موفقیت یا عدم موفقیت مدیران باشد. در نتیجه لازم است شورای عالی بورس در پایان هر سال یک ارزیابی از عملکرد مدیران داشته باشد و متناسب با آن ارزیابی، مزایا را افزایش یا کاهش دهد. تنها در چنین وضعیتی است که معضل‌هایی از این دست دیگر پیش نخواهد آمد.
کاربران خبرگزاری خبرآنلاین چه می گویند؟
در واکنش به این یادداشت که با تیتر «دنیای اقتصاد: حقوق مدیران را بالا ببرید تا مجبور نشوند مثل عشقی به خودشان وام بدهند/ چون حقوق مدیران کم است، فقط افراد فاسد و شهرت‌طلب مدیر می‌شوند!» در خبرآنلاین منتشر شده است، کاربران محترم خبرگزاری خبرآنلاین، نظرات مختلفی دارند.
اکثر کاربران از این تحلیل برآشفته اند و آن را بی انصافی در حق کارگران دانسته اند. چه آنکه؛ فردی «ناشناس» با انتقاد از این شیوه می گوید: «چرا خلاف توجیه می کنید مگر وقتی یک کارگر با ۱۱ میلیون زندگی می کنه مدیر با ۷۰ تومن نمی تونه زندگی کنه والله این توجیهات شرم آوره مردم ۵۰ تومن وام نمی تونن وام بگیرند.»
یا فردی به نام رضا گفته است: «حقوق همه حقوق بگیران کم است نه فقط حقوق مدیران، مثلا حقوق یک خانواده ۵ نفره چقدر باشد کم‌کم باید ۴۰ میلیون باشد زندگی فقط سیر شدن شکم که نیست زندگی فرزند از تولد تا ازدواج مسیرش تغذیه و تحصیل وبیماری و خرجش».
«علی فلاحی» معترض دیگر این مقاله است که نوشته است:«اگه قانون در کشور حاکم بود آقای عشقی چنین وامهایی برای خودشان برداشت نمی کردند نویسنده این مقاله راه را برای امثال خودش باز میکند در حالی که عمده کار در ادارات بر دوش کارکنان هست نه مدیران»
شخص دیگری معتقد است که باید وام های بی خودی را پس بگیرند و در این باره معتقد است:«مگر مدیر چه کاری انجام می دهد که حقوقش از کارمتد بیشتر باشه همه کار ها را کارمندان انجام می دهند یکی از مشکلات بودجه باز نشستگان پرداخت حق مدیریت در زمان باز نشستگی است دولت باید وام های بی خودی که همه سازمان ها و بانک ها به خودشان می دهند پس بگیرد».
کاربر دیگری به نام «رضا » انتصابات مدیران را محصول باندبازی و فامیلی می داند و در این باره می نویسد: «خوب می دانید و خوب می دانیم افرادی که ادعای مدیریت دارند صرفا بر اساس باند بازی و آشناگری به مسئولیت رسیده اند و جز استفاده از رانت هیچ هنری ندارند، افرادی که مدعی مدیریت هستند اگر دستشان از جیب مردم بریده شود هنر سیر کردن شکم خود را هم ندارند، کمی دایره باز شود و به جوانان میدان داده شود تا ببینید با حقوق کمتر از ۷۰ هم سازمان‌ها را بهتر اداره می کنند یا نه». 
فردی دیگری هم با تایید اینکه به مدیر توانمند باید حقوق بالایی داد اما استثنا قائل شده و گفته است: «به مدیر توانا باید حقوق بالا داد مثل تمام کشورهای پیشرفته جهان ولی مشکل ما در ایران این است مدیران بر اساس رابطه انتخاب می‌شوند نه بر اساس دانش و توانایی. و این تغییر به شایسته سالاری نیازمند تغییر اساس در ساختار و فرایند ها است و با حرف و شعار قابل اجرا نیست.»
کاربری با نام «جانباز جنگ» با گلایه از این طرز تحلیل نوشته است: «چقدر تحلیل و درخواست نادرست؛ پس به دلیل پایین بودن حقوق که اصلا صحت نداره باید فرد ایران را چپاول بکند ما جانبازان جنگ تحمیلی این مدیران مجرم و زیاده خواه را نمیبخشیم بروید اوضاع حقوق جانبازان را نگاه کنید ببینید چه برخوردی با انان میکنند»
شخص دیگری با انتقاد از سیستم وام دهی بانک ها نوشته است: «یه وام۵۰ تومانی بخوای بگیری هفت خوان رستم را باید طی کنی به خوان آخر که میرسی میگن فعلا مقدورنیست»
فردی با نام کاربری « ایرانی» هم در این رابطه گفته: «وامهای میلیاردی به راحتی و با سرعت و در خفا داده میشود، اما برای فقط ۲تا قسط که هر قسطش هم فقط۶۰۰۰۰۰ هزارتومن عقب افتاده بود بانک کرارا زنگ زنگ زنگ که چرا ۲تا قسط ات را نمیاری بدی و میره رو اعصاب وام گیرنده بدبخت. »