گزارش: امیرعلی بینام
خبری سوزناکتر از صدای غمناک و دلنشین مسیح اله برق آسا در همه جای ایران پیچید؛ "عاشیق مسیح اله رضایی شاعر بلندآوازه ایلات و عشایر در گذشت". خبر برای شیفتگان موسیقی سنتی ایلات و عشایر ناگهانی و دردناک بود؛ عاشیق "مسیح اله" مشهورترین عاشیق و خواننده ایلات و عشایر و اقوام شاهسون بویژه شاهسون بغدادی در گذشت. باورش سخت است چه دلنشین می خواند! و چه معجزه کرد با نوای دلنشینش در فولکلور شاهسون ها و ائل سون های ساوه و زرندیه و اراک استان مرکزی، قم و قزوین، آذربایجان و فارس و بوشهر و برازجان، خراسان، چهار محال بختیاری و آنسوی ارس و نخجوان و گنجه و باکو و ...؛ چه خاطره ها دارند ایلات و عشایر مناطق ایران زمین از این عاشق دلسوخته، خدایت بیامرزاد مرد رویا های ایلات و عشایر!؛ مگر می توان مرگ تو را باور کرد! تو با صدای سوزناک و دلنشینت، خودت و همه مردان و زنان ایلات و عشایر ایران زمین را جاودانه کردی، جاودانه کردی داستان ها و درد هایمان را، محرومیت ها و سوز هایمان را و رنج و زخم هایمان که که قرن ها بر این مرز و بوم رفته است. مسیح اله! صدای مسیح گونه ات هر خفته بی خبری را بیدار می کرد؛ بی جهت نیست که اسمت را "مسیح اله" نام نهادند! عاشق فرهنگ ایلات و عشایر شاهسون و ال سون!، عاشق اشعار سراسر حکمت و دریای معرفت "حکیم تیلیم خان" ساوه ای!، یکبار دیگر بیدار شو و از نو بخوان شعر های گوهربار تیلیم خان را، دیوان تیلیم خان هنوز برای اهالی حکمت و معرفت ناشناخته است. اواخر فروردین ماه سال 1395 بود که شماره تلفن همراهش را از مدیر استریو شباهنگ قم آقای داوود ترکمن دریافت کردم و به اتفاق حاج قاسم کیومرثی از دوستداران فرهنگ ایلات و عشایر به منزلش واقع در صفادشت استان البرز رفتیم، گفتیم و خندیدیم و مصاحبه کردیم. چه خوب می خواند! و چه حرف های خوبی می زد از خدا، از ائمه و از شوق شورش با اهل بیت علیهم السلام و از انسانیت و نیز از بی وفایی روزگار و غربت و تنهائی اش بعد از نیم قرن خواندن؛ نوار های کاستش هنوز برای اهالی موسیقی ایلات و عشایر حس نوستالژی به همراه دارد.
عاشیق مسیح اله رضائی تکرار نشدنی است
عاشیق مسیح اله رضائی را اقوام چهارگوشه ایران می شناسند کسی که 27 داستان دلنشین عشق و حماسه را در سینه دارد و در قالب عشق و حماسه این داستان ها را به مردم سراسر ایران بیان کرده است. عباس اسماعیلی از همکاران و دوستان قدیمی عاشیق مسیح اله درباره شخصیت این عاشیق می گوید: این خواننده نیم قرن اخیر ایران که در اکثر نقاط ایران شناخته شده است؛ طرفداران پر و پا قرصی داشت و به همه فنون خوانندگی سنتی و عشایر مسلط بود وی کسی بود که تحصیلکرده و بی سواد از صدایش لذت می بردند و به فکر فرو می رفتند.
محمدعلی افتخاری نیز از عاشق های ایلاتی درباره شخصیت این عاشیق می گوید: 42 دو سال است که همواره با این عاشیق دلسوخته همراه و همکار بودم و همواره می دیدم مردم با نوازندگی چگور و خوانندگی داستان های دلنشین او لذت می بردند. وی با تصریح اینکه جامعه هنری بویژه جامعه هنری ایلات و عشایر هنرمند توانمندی را از دست داد گفت: عاشیق مسیح اله رضائی کسی است که به این راحتی تکرار شدنی نیست؛ وی بزرگ و پیشکسوت عاشیق های ایلات و عشایر بود.
عاشیق احد ملکی علیشاهی از دیار آذربایجان که در مراسم ترحیم عاشیق مسیح اله شرکت کرده است می گوید: عاشیق مسیح اله چهره درخشان موسیقی نواحی و موسیقی محلی برای بسیاری از مردم ایران زمین از آذربایجان تا استان مرکزی، قم، قزوین و فارس بود. وی افزود: شاید آنگونه که باید قدر این عاشیق خوش آواز را ندانستیم و مجلس درخور شان و مقام این استاد هنرمند هم گرفته نشد.
محمود کیومرثی معلم بازنشسته از اهالی بوئین زهرا و ساکن روستای هجیب نیز می گوید: عاشیق مسیح اله رضایی برای خودش مکتب درس بود؛ بسیاری از عاشیق ها که در حال حاضر می خوانند از او الهام گرفته اند و خود را مدیون ایشان می دانند.
عاشیق مسیح اله رضایی دم مسیحائی داشت قاسم کیومرثی از بزرگان ایل زغل از استان قزوین نیز با اشاره به اینکه عاشیق مسیح اله یکی از چهره های ارزشمند موسیقی نواحی بویژه ایلات و عشایر است گفت: حضور عاشیق مسیح اله در هر محفل و مجلسی وزن خاصی به مراسم می بخشید و فقدان این خواننده صاحب سبک قابل تحمل نیست و باید گفت ضایعه بزرگی است. کیومرثی که در روستای هیجیب سکونت دارد افزود: عشایر و روستائیان شیفته سروده های این عاشیق دلسخوته و ترک زبان هستند. همچنین مرحوم تقی بینام از روستای بیدلو در این زمینه می گفت: مردم داستان های دلنشین قدیمی را با استریو خیام و ساز و چگور و بالابان مرحوم عاشیق مسیح الله رضایی می شناسند. ملکی علیشاهی نیز در این زمینه : مسیح اله دم مسیحائی داشت و با سبک منحصر به فردش همواره مورد احترام مردم و هنرمندان بود.
مجتبی قدیانی نیز با توصیف شخصیت عاشیق مسیح اله رضایی اظهار داشت: رونق موسیقی محلی و نواحی در بسیاری از استان در بین ایلات و عشایر از همدان تا تهران و از قزوین و فم تا آذربایجان و استان های جنوبی بواسطه افرادی مثل عاشیق مسیح اله رضایی بود و این ضایعه برای جامعه عشایر جبران شدنی نیست.
بهمرام بهرامی رشید از شهرستان قروه درجزین استان همدان نیز می گوید: عاشیق مسیح اله یک فرد و یک نفر نبود او مردی بود که بیش از نیم قرن در مسیر اعتلای شعر و هنر و ادبیات ترک در استان های مختلف کشور بویژه مرکزی همدان ،قم ،قزوین، آذربایجان ها، اردبیل، فارس، خراسان، زنجان، البرز، اصفهان و ...کوشید.
به موسیقی محلی و نواحی کم لطفی شده است
وی می افزاید: متاسفانه به موسیقی محلی و نواحی کم لطفی شده است و نسل امروز نه تنها عاشیق را نمی شناسد بلکه حتی 7 دستگاه موسیقی ایرانی را هم نمی شناسد.این نسل به جای خو گرفتن با سه تار و چگور به گیتار پناه آورده اند و به جای تصنیف و ترانه های اصیل ایرانی به موسیقی های بی ریشه و بی سر و ته غربی و پاپ رو کرده اند. بهرامی رشید افزود: عاشق مسیح اله تمام این دوره های پر فراز و نشیب را با استقامت تمام طی کرد ایستاد چونان سروی سرافراز در تند باد روزگار و خم به ابرو نیاورد. خودش را متعلق به زادگاهش کرفس آوج، قزوین و ساوه و همدان ندانست.همه مردم ترک زبان و بسیاری از اقوام کرد و لر و فارس وی را دوست داشتند ونفس گرم و صدای دلنشینش منادی عشق، انسانیت و شرف بود و داستانهای عاشیقی او نقشه راه زندگی بشری،وقتی از عاشقی های "شاه اسماعیل" می خواند و از سوز "کرم" در عشق " ،اصلی" پایداری در عشق را به یاد ما می آورد ،صدای چکاچاک شمشیر "کوراغلو" در پی داد ستاندن از بیدادگران عثمانی از چگورش به گوش می رسید و خون سلحشوری ظلم ستیزی را در رگهای انسانهای آزاده به جوش می آورد، چه زیبا پیمان "صیدی" با "مولا علی ع" را به تصویر می کشید و عشقی که تا سر دادن صیدی در راه معشوق پیش می رفت،آری صدای عاشیق مسیح اله نوستالژی فراموشی ناپذیر کودکی ها و جوانی و میانسالی های ما بود؛ مایی که مردان ایل و عشیره ایم.
مسیح اله به تنهایی ملتی بود که رفت و دنیایی از اندوخته های شعر و ادبیات ترک را با خود برد و گویی با هجومی که به فرهنگ ایران شده دیگر تولد عاشیق مسیح اله دیگری دست نایافتنی و محال می نماید.
نوای دلنشینی که هویت ایلات و عشایر را جاودانه کرد
عاشیق مسیح اله رضائی را اقوام چهارگوشه ایران می شناسند کسی که 27 داستان دلنشین عشق و حماسه را در سینه دارد و در قالب عشق و حماسه این داستان ها را به مردم سراسر ایران بیان کرده است. این خواننده نیم قرن اخیر ایران که در اکثر نقاط ایران شناخته شده است؛ طرفداران پر و پا قرصی دارد و هنوز هم با نفس گرم و دلنشینش می خواند و چگور می نوازد، شاید وی را بتوان اخرین عاشیق از جرگه کسانی دانست که می تواند به نسل خوانندگان و نوازندگان قدیمی تعلق داشته باشد.
مستند عاشیق مسیح اله رضایی ساخته شود
داوود و محمد ترکمن مدیران استریو شباهنگ قم که همواره سی دی های این عاشق دلسوخته را تهیه و توزیع می کنند اعلام کرده اند: به پاس زحمات صادقانه عاشیق مسیح اله رضایی برای اعتلای فرهنگ و هنر عشایر و اقوام ایرانی مستند این هنرمند بزرگ بزودی کلید می خورد. آنها تاکید کرده اند: عاشیق هنرمندی است مردمی که باید در چندین هنر مهارت داشته باشد؛ او هم شاعر است، هم آهنگساز، هم خواننده و هم نوازنده، هم هنرپیشه و هم داستانسرا، به عبارت دیگر عاشیق در تمامی عرصهها خلاق است و هنرمندی است كه این همه را با انگشتان ماهر و صدای دلنوازش اجرا میكند و عاشیق مسیح اله مصداق این اوصاف بود.
داوود ترکمن می گوید: در زمان های قدیم (اوایل انقلاب و قبل از آن ) بیشتر مردم روستا علاقمند به موسیقی عاشیق ها بودند لذابیشتر نوارهای کاست روستا درباره نقل قول عاشیق ها در خصوص داستان اصلی و کرم ، صنم وشاه اسماعیل ... بودند یادم می آید که این داستان ها با صدای عاشیق مسیح الله رضایی یک صفای بخصوص و ویژه ای نسبت به عاشیق های دیگر داشت . عاشیق مسیح اله رضایی که همواره با عشق به اهل بیت عصمت و طهارت می خواند و می نواخت سه شنبه پنجم مرداد 1385 بعد از نیم قرن هنرنمایی در عرصه موسیقی ایلات و عشایر جان به جان آفرین تسلیم کرد ولی صدای ماندگارش همواره برای نسلی های آینده خواهد ماند.
وی در آخرین مصاحبه ای گفته بود: حدود سی داشتان حماسی ایلات و عشایر ایران را در قالب 200 کاست از طریق استریو خیام و استریو شباهنگ روانه بازار کرده ام که هم اکنون در چهار گوشه کشور بویژه در بین ایلات و عشایر طرفداران فراوان دارد و همچنان مردم با اشعار و داستان های سراسر شور، عشق و حماسه که برخواسته از نگاه توام با توسل به خدا و اهل بیت علیهم السلام است زندگی می کنند. عاشیق مسیح اله رضائی اهل پریسپانج و از ریشه ایلات و عشایر درباره ورودش به خوانندگی داستان ها و اشعار ایلات و عشایر می گوید: زندگی ما با زندگی ایلات و عشایر عجین است و از بچگی در روستا با نوازندگی نی، قارقی و چاوور همراه بود و هر وقت به دامن طبیعت می رفتم در کنار این نوازندگی ها به نوازندگی بالابان نیز علاقمند شدم و در کنار عاشیق اسماعیل شاهمرادی به نوازندگی بالابان مشغول شدم. وی با اشاره به سرنوشت نوازندگی و عاشیقی خود می گوید: ابتدا نوازنده بالابان( ابزار موسیقی دلنشین ایلات) در کنار عاشیق اسماعیل شاهمرادی، یوسف اسماعیلی، عاشیق بالاخان دانش بیات و یوسف قراخانی و ... بودم و همه داستان و لحن و کلام و سبک موسیقی ایلات و عشایر که واقعا منحصر به فرد است را آموختم. چون بالاترین مقام در این فرهنگ رسیدن به هنر عاشیقی است وارد این حوزه شدم و به لطف خدا توانستم پیشرفت بسیاری داشته باشم که بیش از هر چیز لطف خدا و حمایت مردم ایلات و عشایر هستم.
تشکیل انجمن و صنف عاشیق ها آرزوی مسیح اله بود
عاشیق علی حسینی نیز با تاکید بر اینکه انجمن شاعران عاشیقی گفت: اگر می خواهیم موسیقی سنتی شاهسونی و یا ائل سونی حفظ شود باید از این فرهنگ حمایت شود وگرنه موسیقی مبتذل ماهواره ای و آهنگ ها و سبک های سخیف دیگر می گیرد. عاشیق زرگر از عاشیق و هنرمند اهل بوئین زهرا و قزوین نیز می گوید: کمتر کسی مثل عاشیق مسیح اله به ادبیات و فولکلور ایلات و عشایر خدمت کرده است؛ وی کسی است گه با خواندن شعر های حکیم تیلیم خان ساوه ای، شعر های این شاعر بزرگ قرن گذشته را برای هموطنان زنده کرد.
جعفر دلپسند معلم بازنشسته زبان و از بزرگان موصولو نیز می گوید: سبک و لحن عاشیق مسیح اله رضایی در خواندن داستان ها و افسانه های ایلات و عشایر بی نظیر است؛ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و ادارات استانی می توانند برای حمایت از موسیقی ایلات و عشایر گام های موثرتری بردارد.
او می افزاید: عاشیق مسیح اله رضایی به تنهایی یک فرهنگ است و توانسته بیش از 50 داستان عشقی و عاشقی را که سراسر زندگی و پند و حکمت است به صوت و تصویر بکشد و برای نسل های بعد از خود به یادگار بگذارد.
امیر علی بینام از دوستداران فرهنگ ایلات و عشایر که همواره دنبال کننده زندگی این هنرمند دلسوخته فرهنگ و هنر ایران زمین بوده می گوید: کتابچه زندگی عاشیق مسیح اله رضایی با هدف آشنایی نسل جدید با آثار و زندگی ایشان تدوین می شود.
گفتنی است عاشیق مسیح اله رضایی اوایل مرداد 1395 در گذشت و در قطعه هنرمندان بهشت سکینه واقع در کمالشهر استان البرز به خاک سپرده شد. امید که عاشیق های دیگری مثل عاشیق جعفر جبلی، ارشد جلالی،علی جمالی، امید ترکمن، تقی محیط، مهدی صدری، اکبر غلامی، استاد زرگر، صحرایی و ... بتوانند راه عشق و هنر و خوانندگی و نوازندگی، مرحوم عاشیق مسیح الله رضایی را با الهام از هنرنمایی پنجاه ساله عاشیق مسیح اله رضایی، ادامه دهند.
عاشیق مسیح اله اشعار تیلیم خان ساوه ای را زنده کرد.
او به تیلیم خان شاعر و عارف اواخر دوره قاجار علاقه ویژه داشت و اشعار این شاعر اهل مراغئی نوبران ساوه را با سوز خاصی می خواند:
اؤلکهمیز عراقدیرشهریمیز ساوا مزلقان چاییندان گؤتؤردؤم هاوا
عاشیقلار دردینه اِیلرم داوا من طبیبم هندوستاندان گلیرم
بیلنلربیلسینلرمن تیلیم خانام بیلمیینلربیلسین، گؤوهرم، کانام
مرغی ساکینی، اصلی تؤرکمانام گزهگزه بو جهاندان گلیرم
هر مصلحت اولسا ائلینن گرک مثلدیر بو، بیر گولونن یاز اولماز
و یا
پند و اندرزهای حکیم تیلیم خان ساوه ای :
1- از درخت کمتر نباش و باری بیاور .
2- معتقد به اسلام باش و از راه اسلام خارج نشو.
3- بار گناه و عصیان خود را بر زمین گذار .
کم اولما شجردن گتیر باری سن
موسلمان اول ، یولدان چیخما باری سن
قویا جاقسان یئره عصیان باری سن
تیلیم اول آسنانه ایه یئتیشد ین
دیوان /41
تیلیم خان در شعر سراسر پند و عبرت خود " شجر آتا میننده دی تاماشا" انسان را از غرور بی جا بر حذر می دارد و می گوید که :
4- ای پسر آدم مغرور نباش زیرا وقتی به اسب چوبی تابوت سوارت می کنند تماشاداری .
آدام اوغلو هاوالانما هاوایا
پیلله پیلله ائننده دی تاماشا
حکم اولدی آللاهدان قاییت بورادان
شجر آتا میننده دی تاماشا
دیوان/80
5- اصل و مبدات را پیدا کن وراهت را مشخّص نما و مست غرور نباش که وقتی پر و بالت می شکند تماشا داری .
چوخ گمراه ائیلمه سنده حالیوی
آختار اذنابیوی تاپ اوز یولوو
مست اولوبان آچما پر و بالیوی
پر و بالین سیننده دی تاماشا
دیوان /80
6- مخلوق خداوند باید نمازش را بخواند ،خدایش را بشناسد و اصول و ارکان دینش را بداند زیرا وقتی به قبر تاریکش می گذارند تما شا دارد .
مخلوق اولان گرک نا مازین قیله
آللاهی تانیییب ارکانین بیله
تکبیرینن یئتیره لر منزیله
قارا قبره ائننده دی تاماشا
دیوان / 80
7- ای دل هرزه گرد نباش ، دل باید به عهد و پیمانش استوار باشد.
8- انسان باید حرفی بزند که مردم بپسندند و درختی را بار بیاورد که بارش شیرین باشد .
گویول هرزه گرد تک هر یانا دونمه
گویول گرک بیر ایلقاره بند اولا
بیر سوزلر دانیشا خلاییق پسند
بیر نئیی سبز ا ئده ، سویو قند اولا
دیوان /81
9- جوان باید پخته شود و خام نماند ،کم طمع باشد ، خوش لفظ و کلام باشد و آرزومند همنشینی با عالمان باشد.
ایگیت پوخته گرک ، هئچ اولمویا خام
کعبه بیت اللاهه باغلایا احرام
کم طمع ، ائل پرست ، خوش لفظ و کلام
عالیم صحبتینه آرزو مند اولا
دیوان /81
10- مرد باید نان نامرد را نخورد ،دروغ و بهتان نگوید و با صدق دل علی (ع) را صدا بزند .
مرد ده گرک نامرد نانین یئمه یه
تیلیم ، قال قاتمایا ، بوهتان دئمه یه
هر دیل کی صیدقینن علی دئمه یه
اونو کسه ی ، عالملره پند اولا
دیوان /81
این که نباید انسان از نامرد چیزی بخواهد و از باده و نان او نخورد به تکرار در دیوان تیلیم خان آمده است .
دلی گویول ایچمه نامرد باداسین
اگر پیاله سی دولو قند اولا
نامرد کورپوسوندن گئچمه گیر سئله
اگر پولدان گئچمک یوز آساند اولا
دیوان /82
نامرد قاپوسیندا بوینویو بورما
اگر صاحیب آلتمیش پارچا کند اولا
دیوان /82
یئمه نامرد آشین تئز قاخار باشا
منیم سوزوم قولاغییدا پند اولا
دیوان /82
حئییف اولار مرد کیشی لر قوجالار
نامرد کیشی گلر اوندان باج آلار
دیوان/ 88
تیلیم خانی نامرد سوزو داغلادی
نوکیسه لر اوزلرین مرد چاغلادی
دیوان /94
نامرد کیشی مرد الینی باغلاماز
غمسیز آدام جانین غمه داغلاماز
دیوان /166
11- با دشمن دیرین دوستی مکن .
12- در خانه ی صغیر نماز مخوان و در هر مجلس سخن نامربوط مزن . گلوی عارف باید هفت بند داشته باشد . یاد آور : هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد .
صغیر خانه سینده قیلمه نامازی
آللاه او نامازدان اولماییب راضی
هر مجلیسده دئمه نامربوط سوزو
عاریفیی بوغازی یئد دی بند اولا
دیوان /82
تیلیم خان در انتخاب دوست وهمنشین و آداب معاشرت نیز اندرزهایی دلنشین دارد .
13- با انسان نا نجیب همنشینی نکن .
به دروغ به سر دوست قسم نخور .
در راه دوست جانی سر فدا کن.
نا نجیبله گئدیب اوتوروب دورما
دیوان/82
یالاندان آند ایچمه دوستون باشینا
دیوان/82
آی آغالار بیر دوست وارسا قاپی یا
اونوینان ائیلمه در آشنالیغی
مال ایسته سه جان قویگونان یولوندا
ائیله سن اونوینان سر آشنالیغی
دیوان/167
14- اگر ثروتمند باشی دورت جمع می شوند و می خورند ومی نوشند و اگر تهیدست باشی از اطرافت کوچ می کنند .
واریی اولسا گلیب یئییب ایچرلر
یوخسول اولسای اطرافییدن کوچرلر
قووم قارداش سنی ائلدن سئچرلر
قورخورام هئچ یادا سالان اولمویا
دیوان/86
در چند جای دیگر هم فقیر وغنی راباهم به مقایسه نشسته است .
وارلی لارین واری یولا دوزولر
یوخسوللارین گوزویاشی سوزولر
دیوان/88
وارلی اولسان قووم – قارداش یاپیشار
یوخسول اولسان اطرافییدن قاچیشار
دوشمن اولوب دالدالاردا دانیشار
دوروب اورتالیقدا میل دولاندیریر
دیوان /107
از فحوای کلام حکیم دانسته می شود که اونیز چون ابنای بشر ثروت را خوش دارد و از فقر و ناداری برحذر می دارد .
15- درست را از خداوند عالم بگیر .
جهد ائیله درسین آل عئلم – مطلقدن
توقع ائیلمه مطلبی شقدن
تیلیم غافل اولما قدرتلی حقدن
لوطف ائیله سه ذوباب شیر افکن اولور
دیوان /97
16- فقط خوبی در دنیا باقی می ماند .
ساقی دولدور ایچیم جامی مستان
گئدر مئی ایچنلر میخانا قالار
گئچر بو دونیانین یاخشی یامانی
قالسا بیر یاخشی لیق اینسانا قالار
دیوان /108
17- به ثروتمند دیوانه دخترت را مده .
دلی دوولت لی یه وئر مه قیزیی
18- در عروسی غمگین نباش و در عزا نخند .
تویدا غمگین اولوب هر یاسدا گولمه
19- خوب بنشین ، خوب بگو و خوب برخیز .
که یاد آ ور حکمت دین زرتشت است که بر سه اصل پندار نیک ، گفتار نیک ، کردار نیک استوار است .
یاخشی اوتور ، یاخشی دانیش ، یاخشی دور
دیوان /113
تیلیم خان برای گرفتن زن اصولی دارد که باید آویزه ی گوش جوانا نمان باشد که پشیمانی دگر سودی ندارد .
20- اگر زنت را از خانواده ای اصیل بگیری بهتراست او باید ناقص عقل ، نادان و بی وفا نباشد و با حیا و سنگین باشد و برای زن گرفتن عجله نکن .
یار آلاندا اصیل آلسای یئگ ایمیش
دیوان /116
21- حرفت رابه هر نادانی مگو .
22- با دوست مهربان و با دشمن بی رحم باش .
که یاد آور آیه ی شریفه ی اشـــــــــدا علی الکفـــــــــــــار و رحمــــــــــــــــا ء بینــــــــــــــهم است .
23- محبت باید از دل برخیزد ، دوستی به سبب مال و ثروت ریایی است .
گرکدیر محبت قالخا اورکدن
ریایی اولا جاق زر آشنالیغی
گزارش و مصاحبه: امیر علی بینام
ارسال نظرات