
تازه ها
نخبگان، خبرگان و متخصصین، بهعنوان مغزافزار سیاستگذاری وفاق ملی/ بهرهگیری از هنر، رسانه و نخبگان برای ساخت آینده مشترک
سعید پورعلی در گفتوگو با ایسنا، اظهار کرد: ایران بهعنوان سرزمینی که تنوع قومی و مذهبی در تار و پود تاریخی آن تنیده شده، واجد ظرفیتی بیهمتا برای تحقق وفاق ملی است؛این کشور موزائیکی از قومیتها و فرهنگهای گوناگون، شامل فارس، لر، کرد، ترک، عرب، بلوچ و دیگر گروههای قومی است که هر یک حامل سرمایه نمادین، اجتماعی و فرهنگی مختص به خود هستند. در کنار این تنوع قومی، تنوع مذهبی و دینی نیز چهره اجتماعی ایران را شکل داده است؛ اکثریت مسلمان شیعه و اکثریتی از اهل سنت در مناطق مرزی شمال، غرب و جنوب شرق و اقلیتهای دینی چون مسیحیان، یهودیان، ارمنیان و زرتشتیان که هر کدام با سابقه تاریخی و حضور موثر در ساختار اجتماعی کشور شناخته میشوند.
ایران با تنوع قومی و مذهبی، در حال ساخت تمدن نوین اسلامی
وی افزود: این مجموعه پیچیده و در عین حال همپیوند، اگر با سیاستگذاری دقیق و مدیریت هوشمندانه به کار گرفته شود، میتواند ایران را در مسیر تحقق شعار وفاق ملی بهعنوان پیششرط توسعه پایدار و ساخت تمدن نوین اسلامی قرار دهد.
معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استاندار لرستان ادامه داد: در این مسیر، شناخت ظرفیتهای تنوع و تبدیل آن به فرصت، نقطه آغاز است.
پورعلی بیان کرد: تجربه تاریخی ایران نشان داده است که هرگاه سیاست ملی توانسته بر محور عدالت و احترام به تنوع عمل کند، شکوفایی حاصل شده است و هرجا که این اصل نادیده گرفته شده، شکافهای اجتماعی تعمیق یافته است. امروز نیز چالش و فرصت توأمان تنوع، وابسته به این است که بتواند در قالب یک راهبرد هوشمندانه، هم در داخل کشور نظم و انسجام اجتماعی ایجاد کند و هم در سطح منطقه و جهان اسلام الگویی از همزیستی مبتنی بر عدالت و کرامت انسانی ارائه دهد. در این راه، سه حوزه کلیدی از جمله هنر، رسانه و نخبگان و خبرگان متخصص نقشی اساسی ایفا میکنند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاددانشگاهی اظهار کرد: هنر، بهعنوان زبان مشترک احساس و فرهنگ، قدرتی دارد که میتواند شکافها را پر کند و یک روایت ملی واحد را در عین احترام به تفاوتها شکل دهد. موسیقی، سینما، تئاتر، ادبیات و هنرهای تجسمی هر یک قابلیت انتقال پیام وحدت و هویت مشترک را دارند. ایران با داشتن فرهنگی سرشار از میراث هنری متنوع هر قوم، میتواند با بهرهگیری از این داشتهها پیوندهای اجتماعی را تقویت کند.
هنر میتواند بستری برای گفتگوی غیرمستقیم اقوام و مذاهب باشد
وی گفت: نمونه موفق این رویکرد زمانی شکل میگیرد که یک جشنواره ملی، موسیقی کردی، لری، بلوچی، ترکی و عربی را در کنار نواهای سنتی فارسی در یک قاب به نمایش بگذارد؛ چنین رویدادی تصویری عینی از وحدت در عین کثرت ایجاد میکند که حتی بدون زبان مشترک کلامی، حس پیوستگی را القا میکند. علاوه بر این، هنر میتواند بستری برای گفتوگوی غیرمستقیم اقوام و مذاهب نیز باشد، جایی که قالب هنری، مقاومتهای ذهنی و تعصبات را کنار بزند و پیام مشترک انسانی را منتقل کند.
پورعلی با بیان اینکه رسانه نیز در این میان ابزار راهبردی برای شکلدهی به افکار عمومی و مدیریت ادراکات جمعی است، گفت: رسانه ملی، خبرگزاریها، شبکههای اجتماعی و پلتفرمهای محلی هر یک باید بخشی از مأموریت وفاق ملی را بر عهده بگیرند. آنچه اهمیت دارد، عبور از کارکرد اطلاعرسانی صرف و حرکت به سمت تولید محتواهای هویتساز است.
وی با بیان این که برنامهسازی برای معرفی فرهنگ و سبک زندگی هر قوم، روایت موفقیتها و خدمات اقشار و گروههای مذهبی مختلف به کشور و انتشار داستانهای واقعی از همدلی و همکاری میان مناطق و اقوام میتواند پیشفرضهای ذهنی شهروندان را بهگونهای مثبت شکل دهد، گفت: البته این امر مستلزم سیاستگذاری رسانهای هوشمندانه است که نهتنها به پوشش ملی بلکه به رسانههای محلی و بومی نیز میدان بدهد تا در چارچوب کلی وفاق، بازنمایی اصیل از خود و نقششان در ایران امروز ارائه کنند. مقابله با تصویرسازیهای تفرقهافکن رسانههای معاند نیز زمانی مؤثر خواهد بود که روایت ملی در داخل قوی، معتبر و باورپذیر باشد.
نخبگان، خبرگان و متخصصین، بهعنوان مغزافزار سیاستگذاری وفاق ملی
معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استاندار لرستان اضافه کرد: نخبگان، خبرگان و متخصصین، بهعنوان مغزافزار سیاستگذاری وفاق ملی، سومین حلقه کلیدی این زنجیره هستند. در این دسته، سیاستمداران، دانشگاهیان، پژوهشگران حوزه علوم اجتماعی، هنرمندان پیشرو، فعالان فرهنگی و روحانیون اثرگذار، همه نقش دارند.
وی با تاکید بر اینکه سیاست وفاق ملی بدون مشارکت فعال نخبگان بومی در فرآیند تصمیمگیری، صرفاً به یک مطالبه تبلیغاتی بدل خواهد شد، خاطرنشان کرد: باید ساختاری ایجاد شود که این نخبگان از همه اقوام و مذاهب در سطح ملی شنیده شوند و در سطح محلی مسئولیتپذیر باشند. به عبارت دیگر، وفاق ملی باید از بالا به پایین و از پایین به بالا توأمان ساخته شود؛ از بالا در قالب سیاستگذاری و تخصیص منصفانه منابع و از پایین در قالب شبکهسازی نخبگان بومی و اتصال آنها به بدنه حکومت و سایر اقوام باشد.
پورعلی بیان کرد: ترکیب این سه حوزه هنر، رسانه و نخبگان، هنگامی که تحت یک راهبرد ملی هماهنگ قرار گیرد، میتواند تولیدکننده سرمایه اجتماعی مشترک باشد.
وفاق بدون احساس عدالت و برابری، دوام نمیآورد
عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاددانشگاهی افزود: سرمایه اجتماعی در این مفهوم، مجموعهای است از اعتماد، هنجارهای مشترک و احساس تعلق به یک کل بزرگتر که فرد حاضر است مصالح شخصی یا گروهی را بهخاطر آن تعدیل کند. ساخت این سرمایه اجتماعی در ایران موزائیکی نه با حذف هویتهای محلی بلکه با تقویت آنها در چارچوب یک مفهوم ملی-اسلامی امکانپذیر است. این پروژه البته نیازمند سیاستهای مکمل در حوزههای اقتصادی و اجتماعی نیز هست، زیرا وفاق بدون احساس عدالت و برابری، دوام نمیآورد. هنر و رسانه و نخبگان اگرچه میتوانند پیام وحدت را بسازند، اما تحقق کامل آن زمانی ممکن است که زندگی روزمره شهروندان نیز بازتابی از این عدل و وحدت باشد؛ یعنی فرصتهای برابر آموزشی، اقتصادی و شغلی در سراسر کشور فراهم شود.
وی یادآور شد: در بعد عملیاتی، دولت میتواند برنامههای مشترک میان هنرمندان اقوام مختلف تدارک ببیند و جشنوارههای ملی-محلی را نه بهعنوان رویدادهای نمادین بلکه بهعنوان پروژههای دائمی و شبکهساز حمایت کند.
ماموریت تولید روایتهای اعتمادساز توسط رسانه
پورعلی تاکید کرد: رسانهها باید مأموریت تولید روایتهای اعتمادساز را بپذیرند و از برجستهسازی خطوط اختلاف اجتناب کنند؛ این امر به آموزش نیروهای رسانهای، تنظیم محتوای هوشمندانه و تخصیص بودجه برای تولیدات چندقومیتی نیاز دارد.
معاون استاندار لرستان ادامه داد: نخبگان و خبرگان نیز باید در قالب شوراها و شبکههای تخصصی تعامل داشته باشند، بهگونهای که مسائل و پیشنهادهای هر منطقه مستقیماً به سطح ملی راه یابد و تصمیمات، بازتاب واقعی نیازها و ظرفیتهای مناطق مختلف باشد.
وی بیان کرد: مزیت بزرگ ایران در مقایسه با بسیاری از کشورهای چندقومیتی، وجود چتر هویت اسلامی در کنار هویت ملی است. این هویت دوگانه قابلیت آن را دارد که ارزشهای مشترکی مانند عدالت، عزت، اخلاق، مقاومت و پیشرفت را فراتر از مرزهای قومی و مذهبی معنا کند. در حالیکه بسیاری از کشورها تنها به هویت ملی متکی هستند و در بحرانهای قومی دچار گسست میشوند، ایران میتواند ترکیب هویت دینی و ملی را به سپری ر برابر تفرقه و الگویی برای دیگر کشورهای منطقه تبدیل کند. برای این منظور لازم است پیام کلیدی سیاست وفاق ملی به زبان هنر، از طریق بستر رسانه و با پشتیبانی فکری و کارشناسی نخبگان به سراسر کشور منتقل شود.
عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاددانشگاهی با بیان اینکه وفاق ملی یک پروژه کوتاهمدت نیست، بلکه طرحی ماندگار و پویاست، تصریح کرد: تحقق آن مستلزم پیگیری مستمر، ارزیابی نتایج و اصلاح تاکتیکها خواهد بود. در این مسیر، باید تهدیدهای بیرونی که با بهرهبرداری از شکافهای قومی و مذهبی به دنبال تضعیف کشور هستند، همواره مد نظر قرار گیرد.
سیاست وفاق ملی بخشی از راهبرد پیشدستانه برای تضمین همبستگی ملی است
پورعلی گفت: تجربه نشان داده است که هرگاه روایتی معتبر از وحدت و برابری در داخل کشور تثبیت شود، تلاشهای خارجی برای برهم زدن این تعادل با شکست مواجه میشود. بنابراین، سیاست وفاق ملی نه یک واکنش به بحرانها، بلکه بخشی از راهبرد پیشدستانه برای تضمین همبستگی ملی و ارتقای جایگاه ایران در جهان خواهد بود.
وی بیان کرد: بدین ترتیب، ایران موزائیکی، اگر با عینک فرصت به آن نگریسته شود و سه ضلع مکمل هنر، رسانه و نخبگان بهخوبی در خدمت آن قرار گیرد، میتواند الگویی از همزیستی فعال و پیشرفت جمعی ارائه دهد که در آن تفاوتها نه تهدید بلکه منبع الهام و انرژی برای حرکت به سوی آیندهای مشترک باشد. این مسیر با وجود دشواریهای مدیریتی، راهی است که میتواند هم بنیانهای داخلی کشور را مستحکمتر کند و هم تصویر ایران را بهعنوان یک بازیگر باثبات و الهامبخش در منطقه و جهان ارتقا دهد؛ مسیری که هر گام در آن، گامی در جهت تحقق شعار «وفاق ملی» و در نهایت ساخت تمدنی نوین و کارآمد خواهد بود.
ارسال نظرات