
تازه ها
سال تحصیلی ۱۴۰۴؛ از هدایت تحصیلی تا هدایت شغلی

هدایت تحصیلی و هدایت شغلی از مباحث بسیار مهم جوانان کشور میباشد. حضرت مولانا - که این روزها «روز بزرگداشت مولوی» است- در دفتر سوم مثنوی معنوی در حکایتی این بیت دلنشین را آورده است که در ادبیات و ضرب المثلها نیز به وفور استفاده میشود:
“هر کسی را بهر کاری ساختند – میل آن را در دلش انداختند”
این روزها خانوادهها در حالی فرزندان خود را اعم از دانش آموز و دانشجو راهی نظام تعلیم و تربیت و مراکز علمی و دانشگاهی میکنند که بحث هدایت تحصیلی، اشتغال دانش آموختگان و تحولات بازارکار شرایط متفاوتی را رقم زده است. حدود ۱۶ میلیون دانشآموز و بیش از سه و نیم میلیون دانشجو به سال تحصیلی جدید خوشآمد میگویند و این خود سوژه بسیاری از کارشناسان حوزه آموزش و تعلیم و تربیت برای بحث درباره نهاد آموزش و پروش از یکسو و نظام آموزش عالی و دانشگاهی از سوی دیگر است.
هدایت شغلی و نگاهی به تحولات بازارکار
با توجه به شرایطی که کشورمان دارد همه خانوادهها میدانند که دیگر نه آموزش و پروش و نه آموزش عالی، آن بتی نیستند که سالها و دهههای قبل از آن در ذهن داشتند، بسیاری از خانوادهها میدانند که آموزش و پرورش به تنهایی و با تعداد اندک مشاوران و مربیان نمیتواند هدایتگر تحصیلی فرزندانشان باشد، آموزش و پرورشی که هنوز در اجرا و یا عدم اجرا و نحوه نگاه به سند بنیادین خودش نیز گیر افتاده است؟ آموزش و پرورشی که با توجه به انبوه بازنشستگی معلمان حتی از عهده تامین نیروی برای کلاسهای درس نیز ناتوان است. همین آموزش و پرورش پاسخگوی نیازها و خواستههای متعدد صنفی و معیشتی معلمان نیست و ماجرای رتبهبندی معلمانش نیز دغدغه اصلی فرهنگیان، نمایندگان مجلس و مدیران دولت است.
از سوی دیگر، نظام آموزش عالی نیز که ادامهدهنده و تعیینکننده سرنوشت آتی دانش آموزان در بستر جدید است نیز مشکلات خود را دارد؛ عدم مسئولیت پذیری در قبال اشتغال دانش آموختگان، توجه به کمیت بهجای کیفیت آموزشی، عقبماندگی مزمن رشتهها و سرفصلهای آموزشی و بیتوجهی به آینده مشاعل و مشاغل آینده و آنچه در دنیا در حال رخ داد است؛ شرایطی را رقم است که نتیجه آن هدایتهای تحصیلی فلهای و بی هدف و صرفا دلبخواهی فرزندان و خانواده هاست؛ به قولی هر فردی و خانودهای از ظن خود به دنبال گمشده خویش است. این موضوع در دانشگاهها شکل دیگری هم دارد، چرا که دانشگاه حلقه اتصال به بازارکار و اشتغال و جامعه است و زمانی که علاقه، رشته، مهارت، بازارکار و نوع نگاه به آینده مشاغل و مشاغل آینده در قاموس فرد جایی نداشته باشد بسیاری از سرمایه گذاریها بی ثمر میشود.
از این رو بار دیگر باید این بیت ابتدای یادداشت؛
“هر کسی را بهر کاری ساختند – میل آن را در دلش انداختند”
را مرور کنیم و از والدین، مدیران و کارشناسان آموزش و پرورش و آموزش عالی میپرسیم، سهم شما از هدایت و راهنمایی تحصیلی و هدایت شغلی دانشآموزان و دانشجویان چقدر است؟ و از سازمانهای مدیریت و برنامهریزی آموزشی وزارت و پرورش و آموزش عالی میپرسیم، محتواهای آموزشی و همچنین بهروزرسانی و ایجاد سرفصلها و رشتههای جدید بر چه اساسی است؟ آیا خبر دارید، نظم بازارکار و مشاغل با ورود مشاغل جدید، فریلنسری و ماغل نو و جدید در حال دگرگونی است؟ آیا به این رسیدهاید که دیگر زمان تصمیم گیری در پشت درهای بسته به پایان رسیده و باید از معلم و والدین و همچنین نهادهای پیشرو موثر مثل جهاد دانشگاهی و فنی و حرفهای هم برای تصمیمگیریها باید استفاده کنید؟ آیا میدانید مفهوم آموزش، مهارت، شغل و بازارکار در دنیا متحول و به عبارتی دگرگون شده است و دیگر ادبیات دکتر و مهندس شدن اولویتهای شغلی و درآمدی نیستند؟
آیا به این فکر میکنید که مشاغل فریلنسری، خواشتغالی و مشاغل آینده و به نوعی اقتصاد و اشتغال دیجیتال، همه کسب و کارها و مشاغل را به چالش کشیده است. وقت آن رسیده است که مهارتهای نو را به فرزندان خود بیاموزیم و آنها را از امروز برای "آینده مشاغل و مشاغل آینده" آماده کنیم.
یادداشت: امیرعلی بینام
ارسال نظرات