بنیانگذار اطلاع رسانی نوین اشتغال در ایران
خبر فوری

تازه ها

کد خبر : ۱۶۱۰۵۴
مدیرمسئول نشر گپ، درباره آسیب‌شناسی تبدیل پایان‌نامه به کتاب نوشت، ناشران حتی از تبدیل پایان‌نامه به کتاب حمایت می‌کنند و به‌عنوان یک اقدام ارزشمند شناخته می‌شود و تاکید دارد این محصول در جامعه نشر ایران با آسیب‌های مختلفی همراه است.
دوشنبه ۰۵ شهريور ۱۴۰۳ - ۱۵:۰۰

به گزارش بازارکار از خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) علی‌اصغر علیزاده، مدیرمسئول نشر گپ و کارشناس رسمی رشته تالیفات: برای تولید کتاب به هر شکل کاغذی یا الکترونیکی یا صوتی ناشی از یک اندیشه که ممکن است از تجربه یا دانش شخص یا اشخاص یا ترکیبی از تجربه و دانش باشد و در این بحث، به‌طور خاص «رساله» وفق ماده ۲ قانون حمایت از مولفان مصوب ۱۳۴۸ به‌عنوان یکی از اشکال «اثر» تعریف شده که در ماده ۱۶۰ قانون برنامه سوم توسعه نیز این موضوع مشمول شدن رساله نیز تاکید شده است.
براین اساس نیز نمی‌شود تهیه و تولید کتاب از مقاله یا رساله یک دانش‌آموخته را از سوی خود همان فرد نپذیرفت. یعنی یک نویسنده رساله دانشگاهی، حق دارد محتوایش را تبدیل به کتاب کند که این مجوز تولید هم فعلاً تنها بر عهده ناشر دارای مجوز رسمی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است.
برای پاسخی منصفانه به پرسش درباره آسیب‌شناسی تبدیل پایان‌نامه به کتاب باید دید بیشترین متقاضیان این تبدیل رساله به کتاب با چه هدفی این درخواست را دارند و کدام گروه از ناشران بیشتر دنبال این موضوع هستند؟
مدیرمسئول نشر گپ، معتقد است،
تنها براساس اطلاعات میدانی می‌توان گفت، اغلب افراد متقاضی، دانشجویان (یا مدرسان دانشگاهی) هستند که به‌عنوان پییشنه علمی و برای کسب رتبه یا ارتقا تحصیلی دنبال کتاب نوشتن هستند! و اغلب هم شمارگان درخواستی‌شان هم بسیار اندک است!
ازسوی دیگر به نظر می‌رسد بیشتر ناشران انجام دهنده این‌کار هم کسانی هستند که اشراف کافی بر اصول تبدیل رساله به کتاب را ندارند و سبب می‌شوند کتاب بدون رعایت این نکات فنی به یک محتوای خسته‌کننده تبدیل شود؛ و این موضوع سبب شده که به‌عنوان کلی و تام «کتاب» آسیب وارد شود.
متاسفانه شرایط بد اقتصادی جامعه و به‌ویژه صنعت نشر و کتابخوانی سبب شده عده‌ای از افراد غیرمتخصص در جلوی کتاب‌فروشی‌ها یا در سایت‌ها دنبال متقاضیان این تبدیل باشند. مثلاً در فضای مجازی می‌بینیم یک گروه که تمرکز بر کارهای خدمات پیش از چاپ دارند، از تبدیل رساله تا اخذ مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلاکی و تولید کتاب را هم اجرا می‌کند!
برخی از این افراد با یافتن متقاضی و تحویل کار به یک ناشر، در این میان خودشان درآمد کسب می‌کنند، و اگر تعداد تقاضا هم زیاد باشد این می‌تواند برای آن‌ها درآمد خوبی هم داشته باشد. نیاز متقاضی هم با حداقل هزینه رفع می‌شود و خود این دلالان و ناشران این حلقه انتشار و تبدیل پایان‌نامه هم درآمدی کسب می‌کنند و برای این افراد هم هیچ تعهدی بر رعایت اصول فنی تبدیل پایان‌نامه به کتاب وجود ندارد و همین می‌شود که بسیاری از کتاب‌های این گروه افراد مخاطب حتی علمی خود آن رشته را ندارد! و این کتاب‌ها هم در هیئت‌های داوری دانشگاهی فرصت مطالعه به‌عنوان کتاب را ندارد، که در آن‌سو یک فیلتر پیشگیری کننده آسیب به کتاب را داشته باشیم (البته از نظر رعایت اصول تدوین کتاب نه فیلتر و سانسور محتوایی) و این چرخه باطل می‌بینیم از حلقه‌های مختلف تشکیل شده که این می‌شود که کاغذ و وقت هدر می‌دهیم و نتیجه مطلوب برای کل جامعه نداریم. البته برای یک عده فایده دارد!
عده‌ای از ناشران یا به درستی بگوییم افراد دارای پروانه نشر کسانی هستند که پروانه نشر به نام خودشان ندارند و تنها به دلیل ضعف قانون در حمایت از کسب‌وکارها این افراد دنبال پروانه نشر افرادی هستند که خودشان نه تخصص و نه فرصت این کار را دارند و به دلایل متعدد پروانه گرفتند و به دیگر افراد اجاره می‌دهند یا گاه می‌فروشند! وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم باخبر است اما …. البته در میان همین گروه اخیر هستند کسانی که کارهای باکیفیت ارایه می‌دهند چون طی سال‌ها کار در حوزه کتاب تجربه خوبی دارند.
خب برخی ناشران ضعیف برای اینکه آن حداقل تولید کتاب سالانه را داشته باشند به این کار می‌پردازند. برخی هم فعالیت‌های جنبی مانند توزیع کتاب تمرکز دارند و می‌خواهند از شرایط قانونی ایجاد نشر کتاب بهره ببرند و ممکن است برخی افراد هم سودجو باشند و کلاً به کسب درآمدهای دیگر توجه دارند که در این صورت می‌تواند مشمول تعریف پول‌شویی هم شوند (جدای از جرم فرار مالیاتی).
باید توجه کنیم صنعت نشر در کشورهای صنعتی و نیمه‌صنعتی سوددهی خوبی دارد؛ مثلاً سال ۲۰۲۱ فروش کتاب‌های داستانی و غیرداستانی در آمریکا حدود ۱۸ میلیارد دلار درآمد داشته است. در ایران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آمار مناسب و باکیفیتی از اقتصاد نشر و به تفکیک نشر آموزشی و غیرآموزشی ارایه نداده است یا دست کم من خبر ندارم اما به‌جز کتاب‌های آموزشی و کودک و کتاب‌های مذهبی که هم بازار و هم رانت خوبی برخوردارند، اغلب استقبال گسترده‌ای از کتاب نمی‌شود که جدای از مشکل اصلی بحران اقتصاد مردم، دسترسی غیرقانونی به کتاب است که روزبه‌روز شمارگان کتاب را کاهش می‌دهد و حمایت نکردن مناسب متولیان قضایی و دولتی در برابر این تخلف‌ها افزون براین است.
این‌که می‌گویند بیشتر تقاضا برای کتاب‌های غیرالکترونیکی است مستند علمی در دنیا ندارد! در یک بررسی که سال ۲۰۲۳ با نظرسنجی نزدیک به ۹۶۰ نفر از ۵۶ کشور دنیا انجام شده، حدود ۵۷% تقاضای کتاب به شکل کاغذی بوده و ۳۲% به اشکال مختلف الکترونیکی.
به‌طور کلی در بسیاری از کشورها همین روند تبدیل رساله به کتاب وجود دارد و ناشران حتی حمایت می‌کنند و برخی از صاحبان رساله دانشگاهی یا مقالات علمی، مطلبشان را با کمک ناشر تبدیل به کتاب می‌کنند و نه‌تنها کار خلافی نیست، بلکه ارزشمند هم است. از قضا اگر پایان‌نامه درباره موضوعی باشد که برای مخاطبان دانشگاهی جذاب باشد، این گزینه خوبی است که تبدیل به کتاب شود؛ چون حاصل یک تلاش گروهی علمی پژوهشی است که باید در جامعه نتیجه‌اش منتشر شود و مردم در زندگی‌شان نتایج آن پژوهش را بهره‌برداری کنند که در این خصوص هم این موضوع انجام نمی‌شود و سازمان‌ها و شرکت‌هایی که باید از این نتایج علمی بهره ببرند نیز یا باور ندارند به این رساله‌ها یا کلاً در فضای باور علمی نیستند!
حال در دیگر کشورها حق و حقوق نویسنده و ناشر مشخص و کل جامعه ملزم به رعایت حقوق آن‌ها هستند. اینجا ناشر در این حوزه خلاف هم کند، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نقش موثری ندارد و موضوع باید از مسیر قضایی که هزینه و زمان‌بر است، طی شود!
پیش از ادامه بحث این جمله مهم را از زنده‌یاد دکتر محمود بهزاد که بنیان‌گذار سازمان کتاب‌های درسی ایران بود بگویم:
اگر علم را از پشت میز دانشگاه‌ها به خیابان و کوچه و سطح جامعه نیاوریم ارزشی ندارد! با این وصف می‌توان گفت تبدیل رساله یا پایان‌نامه به کتاب کار خلاف نیست و ستودنی هم است اما! شرط و شروط فنی و اخلاقی-حرفه‌ای دارد.
در تبدیل رساله به کتاب چه موضوعی مهم است که ناشر و نویسنده باید رعایت کنند؟
ساختار یک پایان‌نامه با یک کتاب بسیار متفاوت است و می‌شود این تفاوت را به‌صورت تیتروار چنین گفت که بدون رعایت این نکات که گاه در برخی آثار دیده می‌شود، به نام کتاب به‌طور تام آسیب می‌‎‌زند:
- پایان‌نامه برای شمار انگشت‌شماری از متخصصان و ممتحنان یک رشته نوشته شده است. محتوایی که فقط برای آن‌ها مفید و مورد اهمیت است (مثلاً مرور ادبیات، بحث روش‌شناسی). اما یک کتاب باید مخاطبان بسیار گسترده‌تری داشته باشد، و باید به اندازه کافی برای بسیاری (و احتمالاً دیگر رشته‌ها در صورت لزوم) جذاب باشد، و به‌ویژه باید به اندازه کافی در دسترس باشد تا هر پژوهشگری را که علاقه‌مند به آن است درگیر کند؛ به‌عنوان نمونه کتاب «همه‌گیرشناسی- واکاوی رویدادهای همگانی» اگرچه نویسنده‌اش دکتر کیومرث ناصری استاد اپیدمیولوژی است اما محتوای کتاب به‌گونه‌ای است که اغلب رشته‌های دانشی اعم از علوم‌انسانی و زیستی می‌توانند از آن بهره‌مند شوند و در عین علمی‌بودن خیلی روان نوشته شده است.
- یک کتاب خوب باید بر یک استدلال یا روایت منسجم تمرکز کند، نه فهرست گام به گام چیزهایی که باید در پایان‌نامه نشان دهند؛ بنابراین ضروری است که نویسنده رساله برای تبدیل به کتاب، آن را دوباره بازنویسی کند و بخش‌هایی مانند بررسی ادبیات، یا بحث روش‌شناسی باید در کتاب حذف یا به‌طور گسترده اصلاح شود؛ البته این بخش‌ها می‌توانند به‌جای ساختاربندی جداگانه، درون و بیرون محتوای کلی کتاب قرار بگیرند. موارد متعدد فنی دیگری نیز هست که در اینجا قصد آموزش را نداریم.
چه اصول کلی در تبدیل رساله به یک کتاب که بتواند مورد پذیرش جامعه شود، مطرح است؟
جدای از موارد یادشده این ساختار فنی در تبدیل رساله به کتاب اگر رعایت شود می‌توان گفت ناشر و نویسنده نقش خود را به‌خوبی ایفا کرده‌اند:
- نیازی نیست بخش‌های بزرگ یا فصول کاملی درباره بررسی ادبیات یا روش‌شناسی گنجانده شود و اینها را می‌توان در صورت لزوم در متن کتاب گنجاند.
- تصویر بزرگی را باید در ذهن داشت. اینکه هنگام تنظیم یک پروپوزال یا در طول فرآیند نوشتن دست‌نوشته، یک قدم به عقب بردارید، که آیا از دیدگاه خواننده استدلال منطقی است؟ اگر نه، برای بازنگری در ساختار متن تبدیلی، اقدام شود به‌نحوی که از ساختار پایان‌نامه سنتی باید دور شد.
- مختصر نوشت؛ مهم است که اهمیت زمان خواننده را در نظر داشت. در تمام مراحل فرآیند نگارش در صورت امکان بر ساده‌سازی باید تمرکز کرد. کتاب‌ها اغلب بسیار کوتاه‌تر از پایان‌نامه‌ها هستند که مطالب تکرار زیادی هم دارند.
- رساله تخصصی و ظریف و با دامنه محدود است، باید تلاش کرد مفاهیم زمینه‌ای آن را با افزودن یک زمینه بین‌المللی یا بین‌رشته‌ای تقویت کرد؛ که انجام این کار در فصل‌های مقدماتی و پایانی بسیار مفید است.
-برای بازخوانی نیاز است از یک ویراستار متخصص رشته مزبور در این تبدیل کمک گرفت تا نظر وی درباره سبک نوشتن نگارنده‌ی اصلی را کسب کرد. اگر وی بتوانند استدلال نویسنده را دنبال کند کتاب ظرفیت خوبی دارد.
ناشران با پذیرش یا رد این تبدیل به دنبال چه پاسخ‌هایی باید باشند؟
جدای از سود مالی که این سال‌ها همه دنبالش هستند می‌توان نقش ذیل را در نظر گرفت- که این نقش را ما در انتشارات گپ که دو نوبت برنده کتاب سال و شایسته‌تقدیر دریافت کرده‌ایم و بیش از ۱۰ عنوان کتاب مرجع داریم، برای همه کتاب‌هایمان در نظر می‌گیریم. در واقع علم به زبان ساده را باید نویسندگان ضمن هنر ذاتی، با تمرین کسب کنند و ناشران نیز به این موضوع توجه زیادی کنند. نمونه چنین آثاری را در کتاب‌ها و مقالات دکتر محمود بهزاد، به‌خوبی می‌بینیم. رساله‌ها اگر درست تهیه شده باشند در واقع ارزش دارند در قالب کتاب در همه سطوح جامعه نفوذ کنند.
نقش ناشر کتاب، ایجاد ارتباط بین نویسندگان و خوانندگان است و در خصوص انتشار یک کتاب تخصصی نشئت گرفته از یک پایان‌نامه، این رابطه ضروری است؛ بنابراین مفید است که دیدگاه ناشر را هنگام بررسی مسیر انتشار در نظر گرفت. در ارزیابی یک پیشنهاد برای یک کتاب پژوهشی، یک ناشر خوب در ابتدا از خود سه پرسش می‌پرسد:
فراتر از این پرسش‌های بنیادی، نویسندگان باید تغییرات قابل توجه و مداوم در بازار کتاب‌های دانشگاهی، به‌ویژه در رفتار خواننده را نیز در نظر بگیرند. پیوند نویسندگان به خوانندگان نیازمند آن است که ناشران امکان کشف تحقیق را از طریق مسیرهای مختلف تسهیل کنند تا اطمینان حاصل شود که خوانندگان می‌توانند به راحتی کتاب‌ها را بیابند. نویسندگان می‌توانند با پیروی از چند قانون بنیادی به این روند کمک کنند:
آیا تبدیل پایان‌نامه به کتاب میتواند مورد اعتراض دانشگاهی شود که دانشجو رساله‌اش را دریافت کرده است؟
این موضوعی است که متاسفانه از سوی شماری از دانشگاه‌ها به‌ویژه شهریه‌ای در زمان تدوین پایان‌نامه از دانشجو امضا گرفته می‌شود و از نظر اخلاقی هم درست نیست. دانشجو می‌تواند به استناد ماده ۳۰ قانون مدنی هرگونه که می‌خواهد در این حقوق تصرف کند، مگر آنکه قانون، خلاف آن را تصریح کرده باشد یا خلاف آن اثبات شود. استاد راهنما نقش مشاور دارد و نه نقش نویسنده؛ مگر خلافش ثابت شود که در این‌صورت یک کار مشترک تلقی می‌شود. در این زمینه دانشگاه معمولاً سفارش‌دهنده اثر هم نیست چون موضوع براساس ایده دانشجو با مشورت استاد انتخاب شده و دانشگاه هم اگر دولتی باشد آموزش رایگان بوده و غیردولتی هم که بابتش از دانشجو هزینه گرفته است. در محافل قضایی هم به این راحتی حق دانشجو- به‌عنوان صاحب اثر را - اثر نادیده نمی‌گیرند. در هر صورت دانشجو مالک معنوی اثر است و کسی نمی‌تواند نام وی را از روی محتوا بردارد یا حذف کند. منتها روی مالکیت مادی با توجه به شرایط مختلف می‌توان صحبت کرد.

ارسال نظرات