بنیانگذار اطلاع رسانی نوین اشتغال در ایران
خبر فوری
کد خبر : ۱۵۵۵۹۹
جوانترین قاضی زن استان اردبیل معتقد است حضور قضات زن در دادگاه‌ها یک ضرورت است چرا که مراجعان زن بهتر می‌توانند مسائل و مشکلات خود را در حضور قاضی زن بیان کنند و این امر می‌تواند در سیر مراحل پرونده تاثیرگذار باشد.
چهارشنبه ۲۹ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۹:۱۸

به گزارش بازارکار به نقل از میزان اردبیل، خانم شیرین باقری به عنوان جوان‌ترین قاضی زن در استان اردبیل شناخته می‌شود. ۲۸ سال سن دارد و دانشجوی مقطه دکتراست. اینکه در سن پایین به مقام قضاوت رسیده باشی و زن هم باشی یعنی احتمالا راه سخت و طاقت‌فرسایی را طی کرده‌ای و این موضوع را در زندگی این بانوی موفق می‌توان دید.

در این گفتگو قاضی باقری از تجربیات خود در راه قضاوت گفته است.

از خودتان بگویید و خود را برای مخاطبان ما معرفی کنید؟

بنده شیرین باقری هستم. متولد ۱۳۷۴/۹/۱ و متولد شهرستان کرمانشاه هستم. چون پدرم نظامی بود در زمان تولد بنده خانواده‌ام در این شهر ساکن بودند، اما اصالتا اهل استان اردبیل هستم و پدر و مادرم اردبیلی هستند.

از دوران تحصیلات و مدرسه برایمان بگویید؟ در کدام استان تحصیل کردید؟

من از زمان تولد تا کلاس سوم ابتدایی در شهرستان کرمانشاه بودم. یکی دو سال را نیز به خاطر شغل پدر در تهران ساکن بودیم، اما از کلاس پنجم ابتدایی در اردبیل ساکن شدیم و در همانجا ادامه تحصیل دادم. در دوران دبیرستان رشته انسانی را انتخاب کردم.

در دوران تحصیل همیشه شاگرد ممتاز و درسخوان بودید؟

بله. اما از دوران راهنمایی درس خواندن را به شکل جدی و ویژه‌تر آغاز کردم و بخش زیادی از اوقات فراغتم را با درس و کتاب می‌گذراندم.

کار قضاوت برایتان هدف بود یا اتفاقی به این حوزه وارد شدید؟

حقیقتا من از ابتدا به دبیری الهیات و تاریخ علاقه زیادی داشتم و دوست داشتم معلم شوم، اما بعدا به رشته حقوق علاقه پیدا کردم و تصمیم گرفتم در این رشته ادامه تحصیل بدهم.

دوران دانشگاه را در کدام دانشگاه گذراندید؟

در کنکور سال ۹۳ رشته حقوق دانشگاه تبریز قبول شدم و این اولین انتخابم در فرم انتخاب رشته بود. دوران کارشناسی را ۷ ترمه تمام کردم و از طریق استعداد‌های درخشان به مقطع کارشناسی ارشد وارد شدم. دوره کارشناسی ارشد را نیز در رشته حقوق جزا در دانشگاه شهید بهشتی تهران گذراندم و باز هم از طریق جذب دانشجوی استعداد‌های درخشان وارد مقطع دکتری حقوق جزا در دانشگاه شهید بهشتی شدم. دوره دکتری بنده از سال ۱۳۹۹ آغاز و در حال حاضر دانشجوی دکترا و در حال نگارش رساله دکتری هستم.

در حال حاضر در کدام بخش مشغول به کار هستید؟

بنده از فروردین ۱۴۰۲ شروع به کار کردم. تا چند ماه قبل در شعبه اول دادیاری مشغول به کار بودم که هم شعبه نیابت و هم شعبه تحقیق بود. از بهمن ماه سال ۱۴۰۲ نیز در شعبه اول اجرای احکام کیفری مشغول هستم.

شما مجرد هستید یا متاهل؟

بنده متاهل هستم و به تازگی ازدواج کردم.

شغل همسرتان چیست؟

همسرم هم قاضی هستند و ۳۳ سال سن دارد.

از نظر شما ازدواج دو قاضی با یکدیگر خوب است یا بد؟

خدا را شکر می‌کنم و از این ازدواج راضی هستم.

زندگی یک زوج جوان قاضی چگونه است؟ آیا در منزل هم درباره پرونده و قانون صحبت می‌کنید؟

این سوالی هست که خیلی‌ها از من می‌پرسند. من سعی دارم که از نظر علمی و حقوقی از وجود ایشان استفاده کنم. چون همسرم چند سال قبل از من به این حوزه وارد شدند وسابقه کاری ایشان از من بیشتر است و من به تازگی وارد شدم. گاهی در ارتباط با موضوعی و در محل کار چند بار با همسرم تماس می‌گیرم و درباره پرونده‌های مختلف نظر ایشان را جویا می‌شوم تا خدایی ناکرده حقی از کسی ضایع نشود. در منزل هم بعضی اوقات درباره مسائل حقوقی بحث می‌کنیم و از نظرات یکدیگر درباره پرونده‌های مختلف استفاده می‌کنیم. گاهی اوقات هم مثل همه افراد عادی رفتار می‌کنیم.

برخی معتقدند که قضات واقعا سخت و خشن هستند، آیا شما این نظر را قبول دارید؟

درباره همسرم اینگونه نیست و بسیار صبور و مهربان هستند. سعی می‌کنند کار دادسرا را از منزل تفکیک کنند. اما من معمولا رفتار یکنواختی دارم. موادری پیش می‌آید که باعث عصبانیت ما می‌شود، چون ارباب رجوع‌های ما معمولا محکومان جامعه هستند. سعی می‌کنم در مواجهه با آن‌ها پرونده‌شان را مطالعه کنم و توضیحات لازم را به آنان بدهم. سعی می‌کنم در برخورد با آنان آرامش خودم را حفظ کنم و تمام تلاش خودم را می‌کنم که عصبانیت و حال بد خودم را به منزل منتقل نکنم، اما اینجا اعتراف می‌کنم که همسرم در این‌باره موفق‌تر عمل کرده است.

دنیای قضاوت برای یک زن چگونه است؟

در کل رشته قضاوت بسیار سخت است چه برای زن و چه برای مرد. در بدو ورود به این رشته باید هفت خوان رستم را طی کنی تا بتوانی به دنیای قضاوت وارد شوی. علاوه بر آزمون باید چند مرحله مصاحبه و گزینش طی شود و هر مرحله سختی‌های خاص خود را دارد. پس از اتمام این مراحل شما وارد دوره کارآموزی می‌شوید و این مرحله هم بسیار سخت است، چون دوره‌های کارآموزی قضاوت در همه شهر‌ها برگزار نمی‌شود و باید در شهر دیگری اقامت داشته باشید. جذب خانم در قوه قضاییه بسیار کم است و در یک دوره که ۳۰ تا ۴۰ نفر کارآموز قضاوت دارد معمولا تنها یک الی دو نفر خانم هستند و این شرایط رقابت را برای یک خانم سخت‌تر می‌کند بنابراین باید علاقه و پشتکار زیادی داشته باشید تا بتوانید این دوران را سپری کنید، چون فرآیند جذب و آموزش قضات حدودا ۵ سال طول می‌کشد. بعضی روز‌ها در دوره کارآموزی از ۲۴ ساعت شبانه‌روز ۲۰ ساعت را به مطالعه و درس خواندن اختصاص می‌دادم. چون در این دوره علاوه بر شرکت در کلاس‌ها و آزمون‌های آن باید به صورت حضوری در شعب مستقر می‌شدیم و بخشی از آموزش ما به صورت حضوری بود؛ بنابراین در کل شغل قضاوت مثل خیلی از مشاغل دیگر سخت است مخصوصا برای یک خانم. اما با تلاش و پشتکار و اراده می‌توان به آن رسید. اما بعد از این دوران، خدمت به مردم و حقی را که برای افراد مظلوم از ظالم می‌گیری سختی‌ها و تلخی‌های این دوران را از خاطر شما می‌برد و وجودتان سرشار از لذت و آرامش می‌شود.

عکس‌العمل مردم در مواجهه با یک قاضی زن چگونه است؟

در شعب اجرای احکام در سراسر کشور معمولا خانم‌ها حضور دارند و از این بابت تقریبا برای مردم عادی شده که دراین شعب با قاضی خانم مواجه شوند، چون همانطور که گفتم تعداد زیادی از خانم‌ها در این شعب قاضی هستند. اما در شعب تحقیق به ویژه در شهرستا‌ن‌های کوچک خیلی کم از قضات زن استفاده می‌شود و من چند ماهی که در شعبه تحقیق مشغول به کار بودم مردم و حتی برخی وکلا خیلی تعجب می‌کردند از اینکه من را آنجا می‌دیدند و بعضی از آنان خیلی خوشحال می‌شدند از اینکه یک زن دراین شعبه قاضی شده است.

آیا مردم از وجود قضات زن استقبال می‌کنند؟

در همه مشاغل به وجود بانوان نیاز است و امر قضاوت نیز از این قاعده مستثنی نیست و در بعضی موارد طرفین پرونده، چون خودشان زن هستند با یک قاضی زن خیلی راحت‌تر و بهتر می‌توانند ارتباط برقرار و مسائل و مشکلات خود را عنوان کنند و با قاضی مرد راحت نیستند. یادم می‌آید درباره یک پرونده یکی از دادیاران استان شاهد پرونده‌ای را که یک زن بود نزد من فرستاده بود و از من خواست تا اظهارات این شاهد را اخذ کنم، چون خود فرد گفته بود نمی‌تواند اظهاراتش را در حضور یک مرد بیان کند. قضات زن نسبت به مردان صبر و حوصله بیشتری دارند و با آرامشی که در ذات خود دارند می‌توانند این حس آرامش را به ارباب رجوع منتقل کنند و در نتیجه افراد بدون استرس و راحت‌تر با قاضی خانم ارتباط برقرار می‌کنند و این در روند رسیدگی به پرونده بسیار اثرگذار است.

برخورد اجتماع و دوستان با قاضی زن چگونه است؟

وقتی وارد این حرفه شدم خیلی از دوستان و اقوام خودم متعجب شدند و همه از من سوال می‌کردند مگر زنان هم می‌توانند قاضی شوند؟ ولی من با صبر و حوصله برای همه توضیح می‌دادم و مخصوصا خانم‌ها از حضور من درجایگاه قضاوت خوشحال می‌شدند و می‌گفتند که این برایشان افتخار است.

یک خاطره شیرین از کارتان برایمان تعریف کنید؟

کار کردن در شعبات تحقیق سختی‌های خاص خود را دارد، ولی، چون پرونده‌های مختلفی با موضوعات متنوع به آن ارجاع می‌شود و شما با انواع ارباب رجوع، متهم و شاکی مواجه هستید به نوعی جذابت خاصی دارد. چند خانم در یک پرونده به شعبه تحقیق مراجعه کرده بودند و وکیل آن‌ها هم زن بود. در وهله اول گمان کردند که من در انجا کارمند و یا منشی هستم. بعد از اینکه اظهارات آنان را اخذ کردم، مرتب می‌گفتند می‌خواهیم با قاضی صحبت کنیم. من هم با خنده گفتم قاضی پرونده بنده هستم و در خدمتم. چون سن بنده هم کم است خیلی از این موضوع شگفت زده شده بودند و مرتبا به جای خانم مرا آقا صدا می‌کردند و می‌گفتند: آقای قاضی! خودشان هم می‌خندیدند و چندبار عذرخواهی کردند.

آیا از انتخاب این راه پشیمان نیستید؟

خیر. درست است که شرایط کاری سختی را گذراندم و بسیار زحمت کشیدم، اما شخصیت من این گونه است یا به کاری ورود پیدا نمی‌کنم یا آن را به بهترین نحو تمام می‌کنم. این راهی بود که خداوند جلوی پای من گذاشت چرا که من خودم هم یک زمانی تصور می‌کردم که قاضی زن در کشور نداریم. روزی همراه یکی از دوستان در دانشگاه به کلاس زبان می‌رفتیم که خیلی اتفاقی گفت دوستی دارم که در اجرای احکام شهرستان پاکدشت قاضی است و این یک جمله جرقه‌ای بود که مرا به این سمت کشاند و با توجه به علاقه‌ای که به رشته حقوق داشتم تصمیم گرفتم که به حوزه قضاوت وارد شوم. از راهی که رفتم راضی هستم و امیدوارم که خدا هم از من راضی باشم. از همان روز اول با خدا عهد بستم که تمام تلاش خودم را به کار بگیرم که حق به حق‌دار برسد و در حق کسی ظلم نکنم انشالله که بتوانم در این راه موفق باشم.

آیا تاکنون در کارتان دچار عذاب وجدان شدید؟

شرایط امروز با گذشته بسیار فرق دارد و یک قاضی در دادگاه فقط بر اساس مدارک و ادله پیش می‌رود. وقتی در شعبه تحقیق کار میکردم چند بار در این شرایط قرار گرفتم. گاهی انسان بر سر دوراهی قرار می‌گیرد که حق با کدام طرف پرونده است. یک طرف پرونده شاهد داشت در صورتی که حدس می‌زدم که حق با او نباشد و طرفی که محق بود شاهدی نداشت. دراین شرایط تمام سعی خودم را می‌کردم از راه‌های مختلف مثل استعلام و بررسی محلی، ردیابی، کمک از کلانتری‌های محل و... به حقیقت برسم و یا اسناد و مدارک جدیدی به دست بیاورم تا حق مظلومی ضایع نشود. گاهی اوقات انسان در یک موضوع به حد کافی قانع نمی‌شود و اینجاست که باید بر اساس قانون عمل کرد و بنا بر ادله و اسنادی که در دست داری تصمیم گیری کنی.

در شغل قضاوت، در کجای ماجرا یک قاضی ناراحت می‌شود؟

با توجه به اینکه در اجرای احکام مشغول به کار هستم، در اجرای احکام به خصوص وقتی که مادران محکومان به ما مراجعه می‌کنند واقعا سخت و ناراحت کننده است. اینکه که گریه و بی‌تابی یک مادر را ببینی واقعا قلب آدم را به درد می‌آورد، ولی چاره‌ای جز عمل به قانون نداریم و ما اینجا سعی می‌کنیم احساسات و عواطف خود را کنترل کنیم. در حال حاضر ما یک مورد حکم قصاص داریم که هنوز اجرا نشده و امیدورایم با تلاش خیران و بزرگان اولیای دم رضایت بدهند و این حکم اجرا نشود، ولی نمی‌توان منکر این موضوع هم شد که اجرای این قوانین و احکام به نفع همه مردم است و باعث می‌شود که ارتکاب بسیاری از جرایم جلوگیری شود. چرا که اگر قانون در جامعه نباشد و حکمی اجرا نشود، هرکس به هر شکلی که دوست دارد رفتار می‌کند و این آشفتگی و بی فانونی زندگی را برای همه ما سخت می‌کند.

آیا اگر فرزند دختری داشته باشید شغل قضاوت را به او پیشنهاد می‌کنید؟

قضاوت را به دختر خودم پیشنهاد نمی‌کنم، چون خودم برای رسیدن به این جایگاه خیلی سختی کشیدم و احساس میکنم نسبت به مشاغل دیگر سختی بیشتری دارد. اما اگر خودش به این شغل علاقه داشته باشد مانع او نمی‌شوم. درست است که هر شغلی سختی‌های خاص خودش را دارد، اما من معتقدم سختی‌های شغل قضاوت به ویژه برای یک زن خیلی بیشتر از مشاغل دیگر است. موقعیت‌های شغلی دیگری نیز برای من به وجود آمد از جمله تدریس در دانشگاه شهید بهشتی و دانشگاه محقق اردبیلی و حتی آزمون وکالت نیز قبول شده بودم اماعلاقه من چیز دیگری بود و باعث شد که به این مسیر وارد شوم. همین علاقه و انگیزه بود که باعث شد بتوانم آن همه سختی را پشت سر بگذارم.

در پایان چه صحبتی برای دختران علاقمند به قضاوت دارید؟

توصیه می‌کنم که اگر علاقه دارند به این حوزه وارد شوند و باید بدانند که مسیر سخت و پر فراز و نشیبی را پیش رو دارند، اما اینکه بتوانی ناجی افراد مظلوم و بی دفاع باشی آرامش و زیبایی بی‌وصفی دارد. لازم است قبل از ورود به این حوزه تحقیق کافی داشته باشند و این پارادوکس سختی و لذت را چند بار برای خود مرور کنند تا خدای ناکرده در میان راه سرخورده و خسته نشوند.

ارسال نظرات