بنیانگذار اطلاع رسانی نوین اشتغال در ایران
خبر فوری

تازه ها

کد خبر : ۱۶۱۴۸۶
گفتاری در باب ضرورت‌های نظام آموزشی کشور؛
بحث عدالت آموزشی و کیفیت و اثربخشی مدارس دولتی موضوع حائز‌اهمیتی است.مسأله‌ای که یکی از جلوه‌های مهم بی‌‌عدالتی آموزشی و فاصله عمیق بین کیفیت مدارس دولتی عادی با مدارس خاص را نشان می‌دهد چرا که عدالت آموزشی و دسترسی برابر همگان به فرصت‌های آموزشی برابر، یک اصل مهم در نظام حکمرانی است و مقدمه عدالت اجتماعی محسوب می‌شود و هرساله این موضوع با یک پایان باز باقی می‌ماند و ۸۵ درصد دانش‌آموزی که در این مدرسه‌ها به امید آینده‌ای بهتر مشغول تحصیلند.
دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ - ۰۹:۲۳

به گزارش بازارکار ؛ طبق اصول ۳‌،‌ ۳۰ و ۴۳‌ قانون اساسی، دولت موظف است تا زمینه آموزش‌و‌پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سرحد خودکفایی کشور به‌طور رایگان گسترش دهد. این در‌حالی است که با گسترش نگاه لیبرالی در کشور، نظام آموزشی هم از این مسأله در امان نبوده و گسترش مدارس غیردولتی منجر به نابرابری و بی‌عدالتی آموزشی شده که در نهایت منجر به شکاف اجتماعی می‌شود.
از سوی ‌دیگر طی سال‌های اخیر خروجی کنکور ابهاماتی را درخصوص عدالت آموزشی در کشور ایجاد کرده که به‌دلیل تأثیر آن در آینده ایران نباید ساده از کنار این موضوع عبور کرد. البته همین هفته پیش بود که رئیس‌جمهور از وضعیت آموزش‌و‌پرورش و نحوه برگزاری کنکور در کشور ‌انتقاد کرد و بر لزوم اجرای عدالت آموزشی در اقصی نقاط کشور و رفع مشکلات آموزش‌و‌پرورش تأکید کرد و گفت: «قابل قبول نیست کسی که پول و آشنا و امکان ندارد بچه‌ او در مدرسه‌ای درس بخواند که ممکن است خوب آموزش نبیند.
باید همه مدارس استاندارد قابل قبول داشته باشند. این‌که اکثر دانش‌آموزانی که به دانشگاه می‌روند از افراد و خانواده‌هایی باشند که به مدارس ویژه و خصوصی می‌روند به دور از عدالت است و باید اصلاح شود.» حرف‌هایی که به‌وضوح نشان داد شوراهای عالی سیاستگذاری کلان در حوزه فرهنگی و آموزشی کشور، ممکن است به جای حل مسأله، تبدیل به مسأله شده باشد.
بحث عدالت آموزشی و کیفیت و اثربخشی مدارس دولتی موضوع حائز‌اهمیتی است.مسأله‌ای که یکی از جلوه‌های مهم بی‌‌عدالتی آموزشی و فاصله عمیق بین کیفیت مدارس دولتی عادی با مدارس خاص را نشان می‌دهد چرا که عدالت آموزشی و دسترسی برابر همگان به فرصت‌های آموزشی برابر، یک اصل مهم در نظام حکمرانی است و مقدمه عدالت اجتماعی محسوب می‌شود و هرساله این موضوع با یک پایان باز باقی می‌ماند و ۸۵ درصد دانش‌آموزی که در این مدرسه‌ها به امید آینده‌ای بهتر مشغول تحصیلند.
در حالی‌که کیفیت آموزش در مدارس تاثیر بسزایی در آینده آموزش و پیشرفت جامعه و برقراری عدالت اجتماعی دارد، شاید بهترین راهکار برای برقراری عدالت آموزشی از همین مقطع حساس باشد و انتظار می‌رود دکتر پزشکیان که همواره بر مسأله عدالت اجتماعی تاکید دارد، این عدالت را از عدالت آموزشی و تقویت مدارس دولتی آغاز کند؛‌ چالشی که سرآغاز گفت‌وگوی ما را با ابراهیم سحرخیز، معاون اسبق وزارت آموزش‌وپرورش درباره تقویت این مدارس  فراهم کرد.
ما با تنوع گسترده‌ای در مدارس مواجهیم و حتی مدارسی که نام دولتی بر آنها اطلاق می‌شود انواع مختلفی دارند. با این اوصاف کدام مدارس را می‌توانیم دولتی حساب کنیم؟
ما زمانی که می‌گوییم مدرسه دولتی، باید حساب سایر مدارس همچون سمپاد، شاهد، هیات‌امنایی و... را جدا کنیم، چراکه این مدارس با دریافت پول و درآمدی افزون بر آنچه از دولت می‌گیرند و با شهریه مردم اداره می‌شوند و اصلا نباید این مدارس را مدرسه دولتی اطلاق کنیم.
این مدرسه‌ها به‌نوعی خصولتی هستند، یعنی یک‌سری از امکانات‌شان دولتی است، اما عمده درآمدهای آنان که به اداره و کیفیت مطلوب در مدرسه منجر می‌شود از محل همان درآمد یا شهریه‌هایی است که از مردم می‌گیرند. بقیه مدارس هم مدرسه‌های عادی دولتی هستند. بنابراین زمانی که از عدالت آموزشی یا تقویت مدارس دولتی صحبت می‌کنیم منظور ما همین جامعه و یک بخش حداکثری از مدارس دولتی است. 
 
امسال سهم مدارس دولتی از رتبه‌های برتر کنکور فقط ۷درصد بود! با عنایت به این موضوع مهم‌ترین راهکار برای ارتقای کیفیت و تقویت این مدارس چیست؟
مهم‌ترین عامل و متغیری که باید به آن توجه شود، تامین و تربیت نیروی انسانی متخصص به‌عنوان معلم و دیگر عوامل اجرایی برای اعزام به این مدارس است. متاسفانه در ۳۰ سال اخیر به اسم تنوع‌بخشی به مدارس، دانش‌آموزان را غربال کردیم. یعنی بهترین دانش‌آموزان به لحاظ معدل را با برگزاری آزمون جدا کرده و آنان را به یک‌سری از مدارس خاص فرستادیم. در این بین دانش‌آموزانی می‌مانند که باید به مدارس عادی بروند و همین اتفاق برای معلمان هم رخ می‌دهد.
آموزش‌وپرورش وقتی که می‌خواهد ساماندهی نیروی انسانی انجام دهد، متخصص‌ترین، خوشنام‌ترین و توانمندترین معلمان را به مدارس غیردولتی می‌فرستد. بااین‌حال کیفیت‌بخشی به مدارس دولتی نیازمند جذب و به‌کارگیری معلمان توانمند، باانگیزه، تازه‌نفس و مجرب است.  کسانی که تازه استخدام می‌شوند را به روستاها و کسانی که تجربه بیشتری دارند را برحسب امتیاز به مناطق شهری می‌فرستیم. طبیعتا باید  در خطوط جذب و استخدام معلمی بازنگری داشته باشیم و اجازه ندهیم معلمان ضعیف وارد چرخه آموزش شوند. از سوی دیگر جلوی استخدام‌های فله‌ای و بی‌ضابطه را بگیریم. 
 
به نقش معلمان در تقویت مدارس دولتی و لزوم توانمندسازی آنها اشاره داشتید. این مهم چگونه محقق می‌شود؟
ما نیازمند راه‌اندازی نهضت توانمندسازی معلمان هستیم. من در سال‌های اخیر شاهد به‌روزرسانی توانمندی و شایستگی‌های معلمان نبودم. وزارت آموزش‌وپرورش باید آموزش‌های حین خدمت را جدی بگیرد. یعنی معلمی که چندین سال پیش استخدام شده نباید به همان آموزش‌های آکادمیک و سال‌های ابتدایی خدمتش اکتفا کند. درحال‌حاضر بسیاری از معلمان، در دوره‌های آموزش خصوصی شرکت نکرده و فقط گواهی آن دوره را خریداری می‌کنند و به همین سبب تغییری در توانمندی‌شان حاصل نمی‌شود. آموزش‌وپرورش باید به‌صورت مستقیم، بر اجرای آموزش‌های ضمن خدمت نظارت داشته باشد.  
 
چه استانداردهایی در مدارس دولتی رعایت نمی‌شود؟
رعایت استانداردهای لازم در چینش دانش‌آموزان در کلاس‌های درس؛ ما دارای شاخص‌هایی هستیم که نمی‌توانیم آنها را نادیده بگیریم. اگر این شاخص‌ها را مد نظر قرار ندهیم، به‌صورت خودبه‌خود در کیفیت آموزشی دچار بحران می‌شویم. برای مثال یکی از این شاخص‌ها نسبت دانش‌آموزان به معلم است. در مدارس خاص یا خصولتی که وضعیت خوبی در کنکور دارند، کلاس‌هایشان استاندارد و نرمال است و بیشتر از ۲۵ دانش‌آموز در کلاس‌ها حضور ندارد. کلاس‌های پرجمعیت، خروجی و پیامدهای مثبت در جهت یادگیری ندارد. 
 
آیا کنکور شاخصه مهمی در بحث عدالت آموزشی است؟
رسالت آموزش‌وپرورش این نیست که همه داشته‌هایش را در سبد کنکور قرار دهد. ما وظیفه داریم دانش‌آموزان توانمند تربیت کنیم و یکی از توانمندی‌هایشان شرکت در کنکور است، اما بخواهیم یا نخواهیم درحال‌حاضر کنکور به یک شاخص و سنجه برای ارزیابی توانمندی آموزش‌وپرورش تبدیل شده است.
مدارس غیردولتی علاوه ‌بر این‌که دانش‌آموزان را از یکدیگر جدا کردند، برایشان کلاس‌های جبرانی در زمینه کنکور هم گذاشتند، پس طبیعی است نتیجه بهتری در کنکور بگیرند. اما در مدارس دولتی حتی به کتاب‌های درسی و ساعت موظف هم نمی‌رسیم، چه برسد به برگزاری کلاس‌های تقویتی کنکور!
مدرسه دولتی ما پول و معلمی ندارد که کلاس جبرانی برگزار کند، در نتیجه آسیب و زیانش را در کنکور می‌بیند.امروزه در کشور ما آموزش، خریدنی شده است، یعنی هر جایی هزینه کنی آموزش خوب نصیبت می‌شود و جایی که پولی پرداخت نکردی آموزش بی‌کیفیت دریافت می‌کنی و نمونه آن را می‌توانید در مدارس عادی دولتی شاهد باشید.من حتی شاهد این موضوع بودم که مدارس سمپاد، از اساتید دانشگاه معلم دعوت می‌کنند یا در مدارس غیردولتی از هر معلم و استاد نشان‌داری استفاده می‌کنند.  عدالت این است که معلم خوب نصیب مدارس دولتی شود و کلاس‌ها شلوغ نباشد و تجهیزات و امکانات به روز شود.
 
موضوع تنوع در مدارس چیست؟
برخی از مدارس عادی دولتی را باید تعطیل کرد و تا این حد دارای تنوع نباشد. برای مثال در زمان جنگ و به اقتضای آن دوره مدارس شاهد را برپا کردیم، چراکه رزمندگان و ایثارگران نیازمند زمان‌بندی متناسب و ویژه برگزاری کلاس‌ها بودند، اما درحال‌حاضر ضرورتی بر دایرکردن مدارس شاهد وجود ندارد.
یا مدارس هیات امنایی به جهت گرفتن پول بیشتر از مردم و مدرسه‌های نمونه‌دولتی که به اسم روستایی‌ها تاسیس و به کام شهری‌ها تمام شد. حتی ۵درصد دانش‌آموزان این مدارس هم روستایی نیستند، بلکه بیشتر بچه‌های مدیران‌کل و روسا در آن مشغول تحصیلند.
این مسائل با عدالت سازگار نیست، بنابراین نیاز است تا در تنوع‌بخشی به مدارس بازنگری کنیم. از طرفی جلوی رشد بی‌رویه مدارس غیردولتی را هم بگیریم. ما آموزش‌وپرورش را طبقاتی کرده‌ایم. بله، قانون اجازه داشتن مدارس غیردولتی را داده اما باید نظارت‌هایی هم بر این مدرسه‌ها وجود داشته باشد. از سویی حد و حدودی هم برای آن ایجاد کرده تا جایی که به آموزش‌وپرورش دولتی آسیب وارد نکند.
 
با این اوصاف، شما چه پیشنهاد و نظری برای کیفی‌سازی مدارس دولتی دارید؟
 ما باید نگاه منظومه‌ای به آموزش‌وپرورش دولتی داشته باشیم و سرانه کافی در اختیار آنان قرار دهیم. این درحالی‌است که در نهایت هم به بحث بودجه می‌رسیم. سهم آموزش‌وپرورش دولتی از بودجه عمومی دولت طبق گفته مرکز پژوهش‌های مجلس ۸/۹درصد است، یعنی اصلا ما هزینه‌ای برای آموزش‌وپرورش دولتی نمی‌کنیم. اگر آموزش‌و‌پرورش سرمایه‌ای است و اگر مسئولان دل‌شان به حال عدالت آموزشی می‌سوزد و می‌خواهند که دانش‌آموزان روستایی هم فرصت برابری با بچه‌های شهری داشته باشند، باید اعتبارات آموزش‌وپرورش پر و پیمان شود.
از طرفی نسبت اعتبارات پرسنلی به غیرپرسنلی درحال‌حاضر صفر است و باید به ۲۰درصد برسد. یعنی ۲۰درصد صرف کیفیت‌بخشی و ۸۰درصدصرف اعتبارات پرسنلی شود. آن ۲۰درصد باید در دست مدیران مدارس باشد تا صرف کلاس‌های جبرانی، ورزش و مواردی همچون رشد و تربیت دانش‌آموزان شود.
 
با عنایت به نقش نظارتی مجلس آیا ورود به این مسأله و ارائه طرحی برای نظارت بر کیفیت مدارس دولتی می‌تواند کارساز باشد؟
با طرح نمی‌شود کاری از پیش برد، چراکه بودجه را دولت پرداخت می‌کند. حدود سه دهه است که به بودجه آموزش‌وپرورش و ناترازی در آن توجهی نداریم. هرساله بین ۲۳ تا ۲۵درصد هم کسری بودجه در این حوزه داریم. این کسری بودجه نیز حاکی از آن است که دولت نمی‌خواهد برای آموزش‌وپرورش دولتی هزینه‌ای کند و حتی در پرداخت حقوق معلمان هم مانده و همین امر به رشد مدارس غیردولتی منجر شده است. مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره اعمال معدل در کنکور هم هیچ دردی را دوا نمی‌کند.
متاسفانه اقدامات شورای عالی انقلاب فرهنگی از روی پختگی نیست و آن را به افراد کاردان واگذار نمی‌کند. یک‌بار طرحی را در کشور سراسری می‌کند، بدون این‌که بازخوردها و نتایج آن را مورد بررسی قرار داده باشد. به نظر من دخالت مجلس و شورای عالی انقلاب فرهنگی، کار را بدتر می‌کند. باید کار را به شورای عالی آموزش‌وپرورش و افراد کاردان سپرد و هر سال هم قوانین را تغییر ندهند. ما از تاثیر معدل هیچ عدالتی ندیده‌ایم بلکه دردسری برای دانش‌آموزان مناطق محروم و حاشیه شهر نیز ایجاد کرده‌ایم. 
گزارش از محمد جهاد، «خبرنامه دانشجویان ایران» 

ارسال نظرات