
تازه ها

خبرگزاری میزان: امیرحسین جانمحمدی، کارشناس اقتصادی در خصوص ۵ گام کلیدی برای جهش تولید و بازسازی اقتصاد ایران مطالبی را عنوان کرده است که در ادامه میخوانید:
اقتصاد ایران در سالیان پس از دهه ۹۰ شمسی با افت محسوسی مواجه بودهاست. این موضوع تاثیر خود را با کاهش کیفیت زندگی مردم بوضوح نمایان ساخته است.
تاکید مقام معظم رهبری بر روی موضوعات اقتصادی در نامگذاری سالها، حاکی از اهمیت مسئله اقتصاد در حکمرانی کشور است. در این میان به "تولید" تاکید ویژهای شده است. تولید قوی در داخل یک اقتصاد برای اهالی آن خلق رفاه میکند و در خارج از کشور خلق قدرت.
رهبر انقلاب امسال بر یکی از مهمترین ارکان تولید دست گذاشتهاند، "سرمایه" برای شکلگیری تولید در مراحل مختلف خود از خلق ایده، نمونه اولیه، ایجاد خط تولید، سرمایه در گردش تا نهایتا توسعه محصول و رشد بازار نیاز اساسی به سرمایهگذاری وجود دارد.
دلالتهای تجربی بسیاری برای همگرایی رشد سرمایه و افزایش تولید در کشورهای دنیا وجود دارد و اساسا یکی از مهمترین ارکان و پیشنیازهای تولید در ادبیات اقتصاد توسعه موضوع سرمایه و سرمایهگذاری است.
در ایران پس از دهه ۸۰ و رشد درآمدهای نفتی و ورود کالاهای سرمایهای به کشور شاهد کاهش نرخ تشکیل سرمایه ثابت به عنوان یک نماگر مهم سرمایهگذاری هستیم بهگونهای که هماکنون با پیشی گرفتن استهلاک بر تشکیل سرمایه، این نرخ منفی شدهاست. این بدین معنا است که سرمایه انباشته فعلی کشور با سرعت بیشتری از سرمایهگذاریهای جدید در حال آب رفتن است. نمودار زیر بیانگر تشکیل سرمایه ثابت خالص در ایران مابین سالهای ۱۳۸۳ تا ۱۴۰۱ است:
در چنین شرایطی تلاش برای رشد سرمایهگذاری باید اولویت اصلی کشور باشد. در ادامه به ۵ گزاره مهم برای تحقق این اصل اشاره شدهاست:
۱- جذب سرمایههای خرد مردم برای امر تولید یکی از مهمترین ظرفیتهای فعلی اقتصاد ایران است. برای این مهم باید طرحها و پروژههای اولویتدار برای سرمایهگذاری شناسایی و معرفی شوند و از سوی دیگر گزینههای بدیل برای فعالیتهای غیر مولد و سفته بازانه مشمول مالیات بر عایدی سرمایه شوند. صنایع مرتبط با انرژی، مواد غذایی، معادن و همینطور بخشهایی که میتوانند ارزآوری خوبی برای کشور داشته باشند از جمله موارد اولویت دار هستند. بر همین اساس تدوین یک برنامه توسعه صنعتی و احصای اولویتهای صنعتی کشور یک امر ضروری میباشد.
انقلاب صنعتی چهارم و مباحث مترتب بر آن و همینطور موضوعات هوش مصنوعی کاملا یک حوزهای هستند که باید روی آن متمرکز شد و سرمایهگذاری جدی برای آن انجام داد. موضوع هوش مصنوعی همچون رقابتی است که سوت شروع آن به تازگی زده شده است از این رو استفاده از آن یک فرصت برای جهش در اقتصاد و تولید است و اهمال و عدم سرمایهگذاری در آن موجب عقب ماندگی غیرقابل جبران خواهد بود.
بازار سرمایه و پلتفرمهای تامین مالی جمعی میتوانند نقش مهمی در گردآوری و هدایت سرمایههای خرد مردم به سمت تولید داشته باشند چنانکه در سالهای اخیر شاهد موفقیتهای نسبی در این بخش بودهایم. اما در این میان نمیتوان از نقش تامین مالی بانکها غافل شد؛ سیاستگذار پولی و بانکی کشور باید بتواند تعادلی میان سیاستهای انقباضی خود بهمنظور کنترل تورم و اعطای تسهیلات به تولید برقرار کند. بسیاری از واحدهای تولیدی در کشور بعضا بهواسطه کمبود نقدینگی و سرمایه در گردش با خالیماندن بخشی از ظرفیت و خط تولید خود مواجه هستند که این موضوع میتواند در میانمدت از طریق کانال کاهش تولیدات، به افزایش قیمتها و تورم بینجامد.
از سوی دیگر با توجه به اینکه نرخ بازدهی سرمایه در امور تولیدی اغلب کمتر از بازارهای غیر مولد و سفتهبازانه است، دولت و مجلس باید نگاه ویژهای برای تصویب و اجرای مالیات بر سوداگری را داشته باشند.
۲- امنیت سرمایه بهطور عام دیگر پیشنیاز تحقق سرمایهگذاری در تولید است. تضمین حقوق مالکیت، ثبات قوانین و مقررات، جلوگیری از تدوین آییننامههای خلقالساعه، دور ساختن و یا کاهش تاثیر ریسکهای سیاسی بر روی سرمایهگذاری و اطمینانبخشی بالاترین مقامات سیاسی به فعالان اقتصادی از مهمترین فاکتورهای امنیت سرمایهگذاری است.
۳- بهرهوری در کنار سرمایهگذاری ۲ بال مهم برای رشد تولید در اقتصاد به شمار میروند. بهرهوری به بهینهسازی فرآیندها و ساختارها به منظور اخذ خروجی بیشتر از نهادههای موجود متمرکز است. مفهوم بهرهوری یکی از مهمترین سرفصلهای برنامههای توسعه در کشورهای دنیا بخصوص کشورهای درحال توسعه بهشمار میرود. با این حال بررسی عملکرد دورههای بلندمدت نشان میدهد که علیرغم رشدهای مثبت و منفی در مقاطع کوتاه، رشد شاخص بهرهوری کل عوامل تولید در ایران تقریبا صفر بودهاست.
جایگاه ایران در قیاس با سایرکشورها نیز چندان مطلوب نیست. در تحقیقی که از سوی مرکز ملی بهرهوری برای سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۰ انجام گرفته در حدود ۲۲ درصد از رشد اقتصادی کشورهای در حال توسعه از طریق بهرهوری کل عوامل تولید صورت گرفته در حالیکه این امر برای ایران منفی بوده است! تلاش برای بهبود بهرهوری و در پیشیگرفتن سازوکارهای بهرهورانه، هم به افزایش سود اقتصادی از سرمایههای موجود و هم به رشد رغبت برای سرمایهگذاری در تولید کمک بهسزایی میکند.
۴- ترغیب متحدان و شرکای سیاسی برای سرمایهگذاری در بخشهای نیازمند ارز و تکنولوژی خارجی همچون انرژی، کریدورهای تجاری و توسعه سواحل مکران دیگر موضوع مهم است. باید توجه داشت که سرمایه خارجی در اشکال مختلف آن به کشورهای غربی و متحدان آنها خلاصه نمیشود و ما در این شرایط از ظرفیت چین و روسیه هم استفاده نکردهایم. فرصتهایی همچون توسعه میادین نفتی و گازی و برقراری کریدورهای بینالمللی برای همیشه نیستند و باید هر چه سریعتر به بهرهبرداری برسند.
۵- جلوگیری از فرار سرمایه: فرار سرمایه ارتباط مستقیمی با وضعیت کلان اقتصاد کشور همچون تورم، نرخ ارز، شرایط کسب و کار و انتظارت دارد. بنا بر آمارهای حساب سرمایه کشور در دهه اخیر، ما شاهد خروح سرمایه از کشور در ابعاد بسیار بزرگی هستیم. مطابق آمارهای بانک مرکزی این عدد در سال ۱۴۰۳ به بیش از ۶.۶ میلیارد دلار رسیده است. بخش بزرگی از این عدد به عدم بازگشت ارز حاصل از صادرات برمیگردد. صادرکنندگان در سالیان اخیر با توجه به ریسک بالای سقوط ارزش ریال رغبتی به بازگرداندن ارز حاصل از صادرات به کشور ندارند. اما با راهاندازی بازار ارز توافقی از سوی بانک مرکزی تاحدی این نگرانی مرتفع شد.
بانک مرکزی اکنون که نرخ ارز توافقی افزایش قابل ملاحظهای داشته باید صادرکنندگان را ملزم به بازگشت ارز حاصل از صادرات کنند، الزام به سرمایهگذاری بخشی از مابهالتفاوت ایجاد شده یکی ار راهکارهایی هست که میتوان اعمال کرد. جالب آنکه برخی از شرکتهای صادرکننده دولتی هستند و بعضا از بازگشت ارز استنکاف میکنند. همچنین جلوگیری از قاچاق کالا در بازارهای مختلف دیگر اقدام مهم و لازم میباشد.
ارسال نظرات