تازه ها
وقتی دود جشنهای اضافی کلاسی هم به چشم معلم میرود هم اولیا و دانشآموز
به گزارش بازار کار، در این بین آموزگاران ابتدائی به عنوان پرچمداران خلاقیت در تدریس، دست به کارهای خلاقانه زیادی زدهاند که به نظر میرسد برگزاری جشنهای متعددی مثل جشن خودکار و جشن اسم، کلاس درس را از اهداف آموزشی خود دور کرده و چیزی جز هزینه اضافی برای دانشآموزان ندارد، حال اینکه این جشنها مطالبه اولیا یا انتخاب معلمان است، جای بحث و گوی فراوانی دارد.
تصور کنید کلاسی، ۳۵ دانشآموز کلاس اولی دارد و آموزگار در کنار فعالیتهای متعدد و متنوعی که برای آموختن نگارهها و الفبا و رعایت نظم و انضباط و آداب اجتماعی انجام میدهد، باید به فکر برگزاری جشن اسم برای تک تک دانشآموزان هم باشد، هر بار یک کیک بزرگ، کلی هدیه و از همه مهمتر اتلاف ساعات آموزشی کلاس.
البته که شوق خانوادهها از دیدن اولین دست نوشته فرزندشان که اغلب تنها فرزند خانواده هستند، قابل احترام و قابل درک است، اما کلاس درس با برگزاری جشنهای تشریفاتی متحول نمیشود و زیادهروی در انعطاف و برگزاری جشنهای انفرادی در کلاس، معلمان را صرفا به مسئولان تشریفات مجالس تبدیل میکند.
هدف از برپایی جشنهای مختلف در محیط آموزشی، قطعا دارای هدف تربیتی در قالب برنامه آموزشی پنهان و آموزش غیرمستقیم بوده و اینکه با یادگیری هر محتوا و قبل از تثبیت یادگیری به سراغ برگزاری جشن خودکار، جشن اسم و جشن میلیون برویم، نه تنها بار آموزشی نخواهد داشت، بلکه مدرسه را از محیطی علمی و رسمی به محیطی برای ترویج تشریفات و مصرفگرایی در آینده بدل خواهد کرد؛ درحالیکه آموزگاران ابتدائی در اغلب موارد، توانایی اداره کلاس به روشهای جذاب را دارند و نکته جالب توجه این است که آموزگاران میگویند در برخی موارد این اصرار اولیای دانشآموزان است که آنها را به برگزاری چنین مراسمهایی وامیدارد.
در ادامه نظر سه آموزگار از پایههای تحصیلی و مناطق مختلف استان آذربایجان شرقی را در این مورد جویا میشویم که دارای تحصیلات عالیه و رتبههای متعدد کشوری در حرفه خود هستند.
زهرا قاسملو، آموزگار پایه چهارم ابتدائی دبستان شهید حاتملویی روستای سعید آباد شهرستان بستانآباد است که همزمان سرگروه آموزشی استانی هم بوده و موفق به کسب رتبههای برتر کشوری در جشنوارههای الگوی برتر تدریس هم شده، او در این خصوص به ایسنا میگوید: اگر جشنها فقط جنبه سرگرمی داشته باشند، تأثیر آموزشی قابل توجهی ندارند و ممکن است، به جنبه تجملاتی توجه شود. اما وقتی با هدف آموزشی طراحی شوند، هم یادگیری را تقویت میکنند و هم انگیزه دانشآموزان را بالا میبرند.
او میافزاید: برای مثال، در «جشن میلیون» کلاس من، دانشآموزان پایه چهارم، یک تکلیف تلفیقی ریاضی و هنر انجام دادند که مبتنی بر الگویابی و عدد یک میلیون بود. ابتدا دانشآموزان الگوی شکل شماره شش را که هدف ما بود، شناسایی و روی برگه رسم و سپس با استفاده از مقوا و کاغذ رنگی، ریسهای مطابق همان الگو درست کردند و در پایان، مفهوم عدد یک میلیون معرفی شد و آثار دانشآموزان در کلاس به نمایش درآمد. این روش، یادگیری مفهومی را پوشش میدهد، انگیزه و حس موفقیت ایجاد میکند و هیچ هزینهای به اولیا تحمیل نمیکند.
قاسملو با اشاره به روشهای مورد استفاده در کلاسش به جای تحمیل هزینه به خانوادهها بیان میکند: طراحی فعالیتهای کارگاهی و عملی برای تمرین مفاهیم به شکل بازی و خلاقیت، ایجاد رقابتهای سالم گروهی که یادگیری را هیجانانگیز میکند، نمایش دستاوردهای دانشآموزان در قالب دیوار کار یا نمایشگاه کوچک از جمله این روشها هستند و به نظر من، موفقیت برابر با برگزاری جشنهای آموزشی که ترکیبی از یادگیری فعال و تجربه ملموس و کمهزینه باشند، است، نه فقط برگزاری مراسم و دادن جوایز.
این آموزگار پیشنهاد میکند که معلمان از زنگ هنر و ورزش برای یادگیری تلفیقی استفاده کنند و برگزاری جشنهای آموزشی را به این زنگها موکول کنند و ادامه میدهد: این دو ماده درسی جزو مؤثرترین بخشهای برنامه آموزشی هستند که نباید برای جبران درسهای دیگر حذف یا فدا شوند. ما در زنگ هنر فرصت داریم که خلاقیت دانشآموزان را پرورش داده و تواناییهای فردیشان را ببینیم.
وی میگوید: در زنگ ورزش هم میتوانیم با ارائه بازیهایی دقت و تمرکز دانشآموزان را که متاسفانه مشکل بچههای الان است، تقویت کنیم. زنگ هنر و ورزش، بخشی جداییناپذیر از یادگیری واقعی هستند و توصیه میکنم زنگ هنر را در ساعات پایانی قرار ندهیم؛ چرا که ممکن است دانشآموزان نتوانند به دلیل خستگی، خلاقیت خودشان را نشان دهند. از اینکه معلمی، زنگ هنر یا ورزش را فدای آموزش ریاضی کند، غصهام میگیرد. من از زنگ ورزش بچهها نمیزنم و جالب توجه این که هر سال دانشآموزانم اذعان میکنند که تنها سالی بود که به طور کامل به ورزش رفتند.
اسرا دایوبه، معلم نمونه استان آذربایجان شرقی در سال تحصیلی ۱۴۰۳_۱۴۰۴ هم که از معلمان خوشذوق و جوان استان بوده و تجربه تدریس در پایه های مختلف تحصیلی بویژه پایه پنجم ابتدایی را در کارنامه کاریاش دارد، در این مورد به ایسنا میگوید: بهنظر من، برگزاری جشنهای مختلف در مدارس امروز بیش از آن که در خدمت ایجاد انگیزه و تقویت یادگیری دانشآموزان باشد، جنبهای تشریفاتی پیدا کرده است. من ترجیح میدهم بهجای صرف هزینههای زیاد برای پذیراییهایی مانند شیرینی و کیک، جشنها را به فرصتی آموزشی تبدیل کنم.
او با ذکر مثالی در این مورد ادامه میدهد: در جشن «میلیاردی» که در کلاس برگزار کردم، از دانشآموزان خواستم هر کدام یک دستسازه مرتبط با این مفهوم را تهیه کنند تا کلاس را با کمک هم تزیین کنیم. همچنین در همان روز، یک کاربرگ تلفیقی با رویکرد آموزشی و همراه با فعالیت رنگآمیزی در اختیارشان گذاشتم تا جشن ما علاوه بر شادی، رنگ و بوی یادگیری نیز داشته باشد. هدف این جشن ها ایجاد انگیزه و علاقمندی دانش آموزان برای تدریس بود.
حانیه علیزاده، آموزگار پایه پنجم دبستان در شهر اسکو و دانشجوی دکتری روانشناسی تربیتی هم در این خصوص به ایسنا میگوید: این امور در تمام پایههای تحصیلی هستند و بیشتر از آنکه جنبه آموزشی داشته باشند، تبدیل به روندی حوصله سربر برای معلمان شدهاند. هر چند که نمیتوان جذابیت و خاطرهانگیز بودن جشنهای مدرسه را برای بچهها انکار کرد، اما برگزاری هر برنامهای برای دانشآموزان باید جنبه آموزشی و تربیتی داشته باشد.
او با اشاره به هزینههای گزاف جشنهایی که بار آموزشی زیادی ندارند، میافزاید: موقعیت اقتصادی خانوادهها در مدارس بویژه مدارس دولتی یکسان نیست و همه خانوادهها توان برگزاری جشن را برای فزندانشان ندارند و ترویج چشم و هم چشمی و اثر منفی بر خودپنداره و عزت نفس بچهها از جمله معایب برگزاری جشنهای این چنینی به شمار میآید و همچنین با توجه به اینکه قدرت یادگیری در تمامی افراد یکسان نیست، تفاوتهای رشدی کودکان هم در این خصوص در نظر گرفته نمیشود و برپایی جشنهای تشریفاتی جنبه تقلیدی پیدا میکنند.
او در ادامه پیشنهاد میکند که برگزاری جشن یادگیری یک مبحث جدید باید ساده و به دور از هر گونه تشریفات اضافی و گرفتن وقت کلاس یا تزیین و هزینه باشد؛ بطوریکه دانشآموزان کنار هم اوقات خوشی را گذرانده و پایان یادگیری و تثبیت آن را در قالب حسی مشترک، جشن بگیرند.
علیرضا اکبری، معاون آموزش ابتدائی استان آذربایجان شرقی نیز در ادامه به ایسنا میگوید: هدف اصلی دورهی ابتدایی، شکلگیری مهارتهای پایه، ایجاد شوق یادگیری و تقویت اعتمادبهنفس در کودکان است. در سالهای گذشته، برگزاری برخی جشنهای کم محتوا مانند جشن اسم یا جشن خودکار، بدون هدف آموزشی و تربیتی روشن، به دغدغهای جدی برای خانوادهها و مدارس تبدیل شده است.
او میافزاید: این برنامهها نه تنها ارزش افزوده تربیتی قابلتوجهی ندارند، بلکه با تحمیل هزینههای غیرضروری به خانوادهها، از مسیر اصلی آموزش فاصله میگیرند. ما معتقدیم هر فعالیتی که در مدرسه برگزار میشود باید در خدمت یادگیری، رشد مهارتها و تقویت فرهنگ کتابخوانی، خلاقیت و مسئولیتپذیری باشد؛ نه فقط برگزاری مراسمی که نتیجهای جز تشریفات و هزینهسازی ندارد.
وی در خاتمه متذکر میشود: از مدیران مدارس درخواست میکنیم در طراحی برنامههای فوقبرنامه، محوریت آموزش و خانوادهمحوری را مدنظر قرار دهند و تنها جشنهایی اجرا شوند که با اهداف تربیتی، محتوای درسی و نیازهای واقعی دانشآموزان همخوانی دارد. رسالت ما در دوره ابتدایی، ایجاد تجربههای یادگیری معنادار و نه افزودن بار مالی و وقتگیر به خانوادهها است.
انتهای پیام
ارسال نظرات