میلاد بانوی روشنی و مهر، حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) بر تمامی شیعیان مبارکباد

      
بنیانگذار اطلاع رسانی نوین اشتغال در ایران
خبر فوری
کد خبر : ۱۷۵۴۵۸
گفت وگوی بازار کار با مدیر پروژه گنبد چرخان رصدخانه ملی ایران

بازگشت ایران به لبه دانش نجوم پس از ۸۰۰ سال

چهارشنبه ۰۳ دی ۱۴۰۴ - ۰۹:۱۵

در تاریخ علمی ایران، رصدخانه‌ها همواره نقش محوری در پیشرفت دانش نجوم ایفا کرده‌اند. از رصدخانه باشکوه مراغه در دوران خواجه نصیرالدین طوسی که سده‌ها منبع الهام و دانش‌اندوزی بود، تا امروز که ایران پس از فراز و نشیب‌های فراوان، بار دیگر با احداث «رصدخانه ملی ایران»، فصلی نوین را در کتاب علم نجوم کشورمان ورق می‌زند. پروژه رصدخانه ملی ایران، به عنوان بزرگترین پروژه تاریخ علم کشور در حوزه علوم پایه، نه تنها یک رصدخانه مدرن و حرفه‌ای در تراز جهانی است، بلکه پس از ۸۰۰ سال، موقعیت ایران را در علم نجوم به جایگاه شایسته خود بازمی‌گرداند. این رصدخانه مجهز به تلسکوپی پیشرفته، در ارتفاعات کوهستان گرگش نطنز، افق‌های جدیدی را برای پژوهش‌های کیهانی و رصد اجرام آسمانی پیش روی دانشمندان ایرانی و جهان خواهد گشود.

سید محمد مهاجر، کارشناسی ارشد مهندسی مکانیک. مدیر پروژه گنبد چرخان رصدخانه ملی ایران. از سال ۱۳۹۲ در طرح رصدخانه ملی به عنوان مدیر پروژه گنبد وارد شده است و طراحی معماری، طراحی مفهومی و در ادامه طراحی جزئی، نظارت بر ساخت، نظارت بر نصب، نظارت بر تست و تا راه‌اندازی کامل گنبد را بر عهده داشته. او در کنار همکارانش که در قسمت تلسکوپ یا قسمت‌های دیگر کار می‌کردند، جزو تیم مهندسی رصدخانه ملی بوده و امور مربوط به تعمیر و نگهداری، ارتقا و بهبود چه در گنبد و چه در حوزه‌های دیگر را مشترکاً انجام داده است.

برای روشن‌تر شدن ابعاد این پروژه ملی و چشم‌انداز آن در آینده علم نجوم ایران و جهان، گفت‌وگویی با مهندس سید محمد مهاجر، مدیر پروژه گنبد چرخان رصدخانه ملی ایران، انجام داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید:

درباره طرح رصدخانه ملی ایران صحبت می‌کنیم. رصدخانه ملی ایران بزرگترین پروژه تاریخ علم کشور در حوزه علوم پایه است. لطفاً توضیح بفرمایید.

بله، بزرگترین پروژه تاریخ علم کشور در حوزه بیسیک ساینس (علوم پایه) رصدخانه ملی ایران است. بعد از شتابگر ملی که هنوز به ثمر ننشسته، پروژه‌ای که الان به نتیجه رسیده، عملیاتی شده و در حال کار است، رصدخانه ملی ایران است. این پروژه تاریخی کشور در حوزه علوم پایه، نه تنها یک رصدخانه مدرن و حرفه‌ای در تراز جهانی است، بلکه پس از هشتصد سال، از زمان خواجه نصیرالدین طوسی و رصدخانه مراغه، ما را به تراز جهانی علم نجوم بازمی‌گرداند. البته علم نجوم خیلی تحولات در ذاتش اتفاق افتاده، اما به هر حال ما با رصدخانه ملی عملاً برمی‌گردیم به آن تراز‌های مشارکت جهانی.

من یک سوالی برایم پیش آمده و آن هم در مورد اهمیت فناوری‌های جدید است. در شرایطی که تلسکوپ جیمز وب به فضا فرستاده می‌شود و اینگونه عکاسی می‌کند، یا فضاپیما‌های کاوشگر فرستاده می‌شوند، با وجود چنین رقبایی، همچنان فکر می‌کنید که ایران می‌تواند در این حوزه فعالیت کند؟

اولاً که حوزه کار جیمز وب به عمق بالای دوازده تا سیزده میلیارد سال از عمر عالم می‌رسد. رصدخانه‌های کلاس دو تا چهار متر، مثل رصدخانه ملی ایران، حدوداً حداکثر تا هفت میلیارد سال دوری از عمر عالم را به شکل بالقوه می‌توانند ببینند. این مشروط به این است که همه ساب‌سیستم‌ها به حداکثر توان خودشان برسند. ولی خب ما الان به راحتی تا عمق یکی دو میلیارد سال داریم کار می‌کنیم و کار‌های علمی‌مان را انجام می‌دهیم. تلسکوپ جیمز وب حتماً مسترپیس (شاهکار) بهترین کیفیت ساخت بشر تا الان است. اما زمان این پروژه‌ها خیلی کم است، هزینه‌شان فوق‌العاده بالاست، حتی هزینه عملیاتی‌شان. یعنی شما می‌خواهید اجاره کنید یا مثلاً پروژه‌هایشان را انجام دهید، هزینه‌های فوق‌العاده بالایی دارند. رصدخانه‌های زمینی همچنان موضوعیت دارند، به خاطر اینکه حجم پروژه‌ها خیلی زیاد است.

واقعا چقدر رصد‌های مدام برای یک کشور لازم است؟ نمی‌شود آنچه را که می‌خواهید حالا تصویر یا هر اطلاعاتی که نیاز به رصد قوی دارد از کشور‌های دیگر بخرید و در کار خود استفاده کنید؟ نکته دوم این که با این همه اطلاعاتی که مثلا جیمز وب به زمین فرستاده رصدهانه جدید چه ارزش افزوده‌ای ایجاد می‌کند؟

نه، اصلاً مسئله این نیست. بعضی وقت‌ها رصد‌های مداوم لازم است. یک نقطه خاص از آسمان، روی یک پروژه خاص، یک ستاره یا یک کهکشان. به همین دلیل رصدخانه‌های زمینی حتی بیش از این هم احداث می‌شوند. مشکل این نیست که کاری نیست و مثلاً خب، آن را که یکی دیگر دیده و اینها. واقعاً جا دارد و اتفاقاً مشکل این است که آیا رصدگر کافی وجود دارد؟ آیا پژوهشگر کافی برای آنالیز کردن این حجم از دیتایی که جنریت می‌شود هست یا نه؟ یک حجم قابل توجهی دیتا در هر شب رصدی تولید می‌شود که باید تحلیل و آنالیز شود. پاسخ این است که بله، هیچ مشکلی با هم ندارند، هیچ رقابتی حتی با هم ندارند. حتی بین کلاس دو تا چهار متری‌های مختلف که در سطح جهان هستند، حتی رقابت به آن معنا وجود ندارد. در پروژه‌های مختلفی کانتریبیوت (مشارکت) می‌کنند و از وقت پروژه‌های مشترک و از وقت پروژه‌های کاملاً جدا استفاده می‌کنند.

این موضوع ملی بودن رصدخانه ایران چه تفاوتی ایجاد می‌کند؟ بودجه عظیم چنین ساختاری از کجا تامین می‌شود؟

رصدخانه‌ها نهاد انتفاعی نیستند. یک نهاد کاملاً در حوزه علوم پایه هستند که در حوزه مربوط به خودشان کار می‌کنند. طبیعتاً برای اینکه مثلاً فشار مالی روی دولت بیشتر نباشد یا کمتر باشد، سعی می‌کنند با روش‌هایی بودجه را تغییر دهند یا بهبود ببخشند. اما اساساً کارفرما و اسپانسر این رصدخانه در همه جای دنیا دولت‌ها هستند. ایران هم همینطور است. منتها اینکه خصوصاً ما در ایران با وضع تحریم، مشکلات تحریم‌ها و مسائل نموداری، این پروژه انجام شد، حتماً ناشی از یک نگاه عمیق به علم و اهداف کشور است که حمایت شده است. منتها اینکه دولت‌ها عوض شوند، سیاست‌هایشان عوض شود، بالا و پایین‌های اقتصادی الان در همه جای دنیا خیلی شدید است. برای ما خیلی ساده بود که این ریسک‌ها مانع از این شوند و نباید هم بشوند که ما اصلاً وارد همچین پروژه‌ای نشویم. بنیاد و پژوهشگاه این کار را و این مسئولیت را به دوش کشیدند که ما با وجود همه این ریسک‌هایی که وجود دارد، شیرجه بزنیم توی کار و باید این کار را انجام می‌دادیم. الحمدلله در سال ۱۴۰۱ نور اول را گرفتیم، فرست لایت (First Light) اصطلاحاً. فرست لایت یک نقطه عطف خیلی بزرگ در راه‌اندازی هر رصدخانه است. ما بعد از فرست لایت، همانطور که در همه رصدخانه‌های دیگر انجام می‌شود، یک دوره حدوداً دوساله برای کامیژینگ (Commissioning) داشتیم تا کالیبراسیون‌ها و برخی سیستم‌هایی که به تدریج وارد مدار شوند، وارد مدار شدند. الان تلسکوپ ما با یک کیفیت خیلی خوبی دارد کارش را انجام می‌دهد و به زودی ان‌شاءالله اولین مقالات علمی از رصدخانه بیرون می‌آید. آن در واقع مثل روشن شدن این تابلو است که دیگر عملاً ما می‌توانیم از هر دانشگاهی، از هر پژوهشگاهی در سرتاسر داخل ایران و یا سرتاسر دنیا برای انجام رصدهایشان پول و بازه‌های علمی دریافت کنیم.

شاید من اشتباه کنم، اما کسانی که چنین تحصیلات و تخصصی دارند، جذب کشور‌های دیگر می‌شوند. آیا با مشکل منابع انسانی مواجه نیستید؟

البته اشتباه نمی‌کنید، مشکل منابع انسانی طبیعتاً وجود دارد. البته کاری که تا الان انجام شده، یک کار تماماً مهندسی سطح بالا بوده است و اساساً منابع انسانی ما از جنس مهندس بوده‌اند. یعنی مدیر پروژه‌ها، مهندس‌ها، تکنسین‌ها، کسانی که بتوانند یک همچین قطعه مهندسی فوق‌العاده‌ای را طراحی کنند. بعد از این نقش مهندس‌ها کمتر و کمتر می‌شود و نقش منجم و اپریشن (بهره‌برداری) عملاً بیشتر می‌شود، از فاز کانستراکشن (ساخت) به فاز بهره‌برداری ما سوئیچ می‌کنیم. طبیعتاً نقش مهندسی کمتر خواهد شد، جز در بحث طرح و ارتقا و بهبود. ما اوج آن پیک کاری‌مان را در سال‌های ۹۹ تا ۱۴۰۱ رد کردیم. آن فشار کاری که ما داشتیم طبیعتاً کمتر شده، ولی مسئله همچنان ادامه دارد. طبیعتاً همیشه این چالش وجود داشته که بعضی‌ها می‌خواستند به خارج از کشور بروند و ادامه تحصیل بدهند. ما افرادی داشتیم که تیم ما را ترک کردند، ولی باز هم می‌گویم علی‌رغم همه اینها، هیچ کدام از اینها مانع از این نشد که ما این کار را با قدرت ادامه دهیم تا به فاز عملیاتی الان برسیم.

تیم‌هایی هم هستند که به طور آماتور کار رصد را انجام می‌دهند، آیا منجمان آماتور هم می‌توانند با شما شروع به کار کنند؟ یا اینکه فقط برای متخصصین است؟

نه، حتماً همینطور نیست. رصدخانه ملی یک قطعه ابزار بسیار گران‌قیمت برای منجمین حرفه‌ای است. در همه جای دنیا این قاعده است. یعنی یک همچین ابزار گران‌قیمتی جز به پروپوزال‌های سطح بالای علمی، جز پروپوزال‌هایی که خود حتی سیاست‌های علمی رصدخانه با آن همسو است، مثلاً آیا در حوزه سیارات فراخورشیدی می‌خواهید کار کنید، در حوزه ماده تاریک می‌خواهید کار کنید، در حوزه چه چیزی می‌خواهید کار کنید، فقط اختصاص داده می‌شود به یک سری منجمین حرفه‌ای سطح بالا. منتها همکاری‌های طرح برای علاقه‌مندان به نجوم به معنای عام، رصدگران آماتور به معنای خاص، جزو برنامه‌های افق سال‌های آتی بود که این همه علاقه‌مند به نجوم اگر بخواهند بازدید کنند یا از سایت ما استفاده کنند برای رصد‌های خودشان، چطور ما می‌توانیم با آنها همکاری کنیم. برای خود تلسکوپ، طبیعتاً برای پروژه‌های کاملاً حرفه‌ای است. خیلی از کشف‌های حوزه نجوم توسط منجمان آماتور انجام شده است. کشف‌های اینجوری می‌دانم که منجم آماتور برای کشف‌های لبه علم نه، ولی کشف مثلاً فلان سیاره یا فلان دنباله‌دار با مشارکت منجمان آماتور انجام می‌شود. ولی این معنی‌اش این نیست که یک رصدخانه سه و نیم متری را ما برای کار آماتوری اختصاص بدهیم. نه، آن معمولاً برای کاری می‌شود که مثلاً حتی حالت حدی‌اش مثلاً نوبل پرایز بتواند بگیرد. ولی این باز نافی این نیست که ما با منجمان آماتور و علاقه‌مندانی که حتی خود اینها بعداً می‌توانند همکاران ما باشند، بعد از تکمیل تحصیلاتشان و پیشرفت در حوزه تخصصی‌شان، مثلاً می‌توانند همکاری بکنند. این نافی آن نیست.

کسی که می‌خواهد در این بازار حرفه‌ای کار کند، مسیر تحصیلی و شغلی‌اش چطوری است؟ یعنی چه باید بخواند؟ چطوری کارش را شروع کند؟ مثلاً استخدام می‌شود؟

استخدام که خب، رصدخانه ملی استخدام به آن معنا ندارد. ما تا یک دوره‌ای در فاز اجرا و مهندسی بودیم که طبیعتاً بیشترین تقاضا برای به‌کارگیری نیرو‌های مهندسی بود. خود بنده مهندسم، بخش گنبد چرخان رصدخانه ملی ایران، مدیر پروژه گنبد بودم. الان من به عنوان یک مهندس دارم با شما مصاحبه می‌کنم. از این به بعد که فاز بهره‌برداری دارد قوی و قوی‌تر می‌شود و نقش منجمین دارد بیشتر و بیشتر می‌شود، طبیعتاً آن کسانی که علاقه‌مند هستند و می‌توانند مشارکت داشته باشند، حوزه فیزیک و در تحصیلات تکمیلی و خصوصاً دکترا در حوزه کیهان‌شناسی و اخترشناسی کار کرده باشند و خصوصاً تزشان یا نامه‌هایشان در حوزه نجوم رصدی و نه نجوم نظری تعریف شده باشد، یعنی نجومی که باید با رصد تأیید شود یا راستی‌آزمایی شود، کسانی که در این حوزه تحصیلات داشته باشند، حتماً می‌توانند با یک برنامه‌ریزی تلاش کنند به آن جایی برسند که یک کار سطح بالای علمی در حوزه نجوم انجام دهند.

ارسال نظرات