تازه ها
از دانشگاههای منفعل تا تهدیدهای هوش مصنوعی / زنگ خطر آموزش عالی کشور به صدا در آمد
علیرضا رحیمی با تاکید بر شکاف جدی میان دانشگاه و بازار کار، وضعیت فعلی آموزش عالی کشور را «منفعل» توصیف کرد و نسبت به آینده نظام آموزشی و پیامدهای استفاده نادرست از فناوریهای نوین به ویژه هوش مصنوعی هشدار داد.
روز دانشجو فرصتی برای بازاندیشی در جایگاه دانشگاه و دانشجو در ساختار توسعه کشور است؛ جایگاهی که امروز با چالش هایی، چون نبود تناسب میان آموزش و بازار کار، کاهش انگیزههای علمی، و ورود شتابزده فناوریهای نوین روبه رو شده است. در این میان، علیرضا رحیمی، از چهرههای شناخته شده حوزه تعلیم و تربیت در گفتوگو با تیتر کوتاه با نگاهی انتقادی به این مسائل پرداخته است.
نقش دانشگاه روشن است، عملکرد باید سنجیده شود
رحیمی در این گفتوگو عنوان کرد: نقش دانشگاه را نباید ارزیابی کرد، نقش مشخص است. باید در حقیقت عملکرد دانشگاهها را بر اساس نقشی که بازی میکنند بررسی کرد. وضعیتی در سرتاسر کشور حاکم است و این وضعیت قاعدتا روی دانشگاهها هم اثر میگذارد؛ از وضعیت شغل و امید به آینده گرفته تا وضعیت روحی جوانان، همه اینها کنار هم قرار میگیرد و روی کار بچهها در دانشگاه اثر میگذارد.
تاثیر شرایط اجتماعی بر عملکرد علمی
این استاد دانشگاه گفت: اساتید هم همین طور هستند؛ نوع فعالیتهای شان و روزمرگیهای شان را باید دید. البته بعضیها فعالیتهای خاص خودشان را دارند، اما خیلیها واقعا به خاطر وضعیتی که الان در جامعه و فضای دانشگاه حاکم است، خیلی اهل تحقیق و مطالعه و بررسی و فعالیت نیستند.
وی درباره فضای سیاسی دانشگاهها افزود: وزیر علوم چند روز پیش با تاکید جدی گفتند دانشگاه باید سیاسی باشد و درست هم هست، به معنی مشارکت سیاسی، نه اینکه فضای سیاست زده باشد؛ اما شما اگر وضعیت را ببینید، الان به لحاظ فعالیت، وضعیت خیلی خوبی نیست.
دانشگاه باید موتور پیشرفت باشد، اما منفعل است
رحیمی گفت: نقش دانشگاه که مهم است؛ اساس جامعه، پیشرفت علمی، صنعتی و فناوری را باید از دانشگاه طلب کرد. اینکه چقدر دانشگاهها در زندگی مردم موثر هستند، باید با بررسیهای علمی سنجیده شود، اما بعضا میبینید که خیلی خوب نیست و شاید بشود گفت دانشگاه منفعل است.
بازار کار و رشته تحصیلی بی ارتباط شدهاند
این پژوهشگر حوزه تعلیم و تربیت تصریح کرد: مسالهای که سال هاست همه میگویند این است که بازار کار متناسب با رشته تحصیلی نیست. چه کسی در رشتهای که درس خوانده واقعاً کار میکند؟ ما دانشی داریم به نام برنامه ریزی آموزشی و برنامه ریزی نیروی انسانی که وظیفه اش مشخص کردن رابطه بین آموزش و بازار کار است.
وی افزود: سال هاست که باید این سیستم در سازمان برنامه و بودجه فعال میبود. در اوایل انقلاب این دفتر فعال بود و استادانی مانند سعید نفیسی در آن فعالیت داشتند، اما امروز این بخش عملا کار نمیکند و فعالیت علمی در این زمینه صورت نمیگیرد. حتی کسانی که در دانشگاه رشته برنامه ریزی آموزشی میخوانند بعضا تفاوت این مفاهیم را درک نمیکنند و این نشان میدهد ما اصلا کارکرد این علوم را در سطح جامعه نمیشناسیم.
مقایسه با تجربههای جهانی
رحیمی گفت: من حدود ۲۵ تا ۳۰ سال پیش مقالهای از یک کتاب مربوط به موسسه بین المللی برنامه ریزی آموزشی یونسکو ترجمه کردم. در آن مقاله اقتصاددانان آموزش در آمریکا برای سالهای آینده با جداول دقیق مشخص کرده بودند که مثلا به چند نفر در حوزه لوله کشی، اتوشویی و حوزههای فنی نیاز دارند. متاسفانه مشکل اینجاست که ما اصلا به این چیزها توجه نمیکنیم.
چالش آموزش بی حساب و کتاب
این استاد دانشگاه گفت: هر کسی که زورش برسد، پول داشته باشد یا رابطه داشته باشد، دانشگاه تاسیس میکند. نسبت بین دانشجو و دانشگاه هم برقرار نیست و صندلیهای دانشگاهها خالی میماند. هر رشتهای که استادها زورشان برسد تاسیس میکنند. یک رشته مد میشود و همه به سمت آن هجوم میبرند، یک دوره پزشکی مد میشود، بعد پزشکها بیکار میشوند و دوباره قحطی پزشک ایجاد میشود. این یعنی هیچ برنامه ریزی جدی وجود نداشته است.
ضعف جدی در علوم انسانی و تخصصهای تربیتی
رحیمی گفت: ما چقدر روانشناس تربیت میکنیم؟ خیلی از اینها که از دانشگاه بیرون میآیند، واقعا نمیدانند و بلد نیستند. من متاسفانه در حوزه کاری خودمان با افرادی مواجه میشوم که حتی در سطح استاد هم از نظر علمی فقیرند و این بسیار ناراحت کننده است.
دغدغههای دانشجوی امروز سنگینتر از گذشته
این پژوهشگر علوم تربیتی گفت: تمام مسائل اجتماعی که در سطح جامعه وجود دارد، در دانشگاه به شکل شدیدتر برای جوانان وجود دارد. دغدغه آینده، شغل، حیات اجتماعی و مسائل دیگر، برای دانشجو بسیار جدیتر است. امید را نمیشود با شوخی و خنده و برنامه تلویزیونی و این چیزها ایجاد کرد. وقتی شغل و امید به درآمد وجود داشته باشد، روحیه هم به طور طبیعی ایجاد میشود.
وی افزود: دانشجویی که سالها عمرش را میگذارد، اما میبیند افراد بی ضابطه به ثروتهای کلان میرسند، طبیعی است که دلسرد میشود.
رحیمی در پاسخ به آینده آموزش عالی گفت: با وضعیتی که داریم جلو میرویم، قاعدتا نمیتوان گفت بهتر از این میشود.»
هوش مصنوعی؛ تحول بزرگ و تهدید جدی
وی گفت: اگر از فناوریهای نوین به درستی استفاده شود، بسیار راهگشاست و میتواند نظام آموزشی را متحول کند. من شخصا به آموزش مجازی بیشتر از آموزش حضوری اعتقاد دارم، چون کارایی بیشتری دارد. اما هوش مصنوعی یک تحول عظیم است که میتواند اتفاقات بسیار خوب و بسیار بد رقم بزند.
خطر مرگ تفکر در صورت استفاده غلط از هوش مصنوعی
این استاد دانشگاه هشدار داد: استفاده نادرست از هوش مصنوعی در پژوهشها را الان میبینیم. اگر این روند کنترل نشود، میتواند دودمان دانشگاه و فعالیت علمی را به باد بدهد.
وی افزود: اگر مراقبت نکنیم، این ابزار میتواند به ضرر تفکر و منجر به مرگ تفکر شود.
وی در پایان تاکید کرد: اگر درست استفاده نشود، ممکن است نسل آینده دچار بی سوادی عمیق شود، کاهش اعتماد به مولف انسانی، به هم ریختن نهادهای فرهنگی، هویتهای سیال و استنادهای علمی مخدوش از پیامدهای این روند است. هوش مصنوعی مثل چاقوی تیز است که اگر درست استفاده نشود، ممکن است دست و بال خودمان را زخمی کند.
ارسال نظرات