تازه ها
در شرایط کنونی حتی با وجود اینکه زنان اکثریت دانشجویان کالجها و دانشگاهها را تشکیل میدهند، اما نکته قابلبحث اینجاست که آنها در بین اعضای هیئت علمی کالج کمتر حضور دارند و هنگامی که فارغالتحصیل میشوند، مدرک تحصیلی آنها تضمینی برای دستمزد برابر با همتایانشان یعنی مردان نیست
سهم بالای بانوان در ورود به دانشگاه نسبت به آقایان به ویژه در سالهای اخیر هشداری است تا فرصتها و تهدیدهای این روند نامتوازن زیر ذرهبین کارشناسی بررسی شود، اتفاقی که مزایا و معایب خاص خودش را در پی دارد.
امسال بزرگترین ماراتن علمی کشور با رقابت میان حدود ۹۸۰ هزار داوطلب برگزار و بخش سنجش علمی این دوره با برگزاری دو نوبت آزمون بسته شد و بعد از پایان یافتن بخش سنجش، روند پذیرش داوطلبان پس از اعلام نتایج اولیه آغاز خواهد شد.
براساس اطلاعات اعلامی از سوی سازمان سنجش از میان ۹۸۴ هزار و ۲۱۴ نفر داوطلب شرکتکننده در نوبت دوم، دختران با آمار ۶۲۰هزار و ۵۵۷ نفر معادل ۶۳ درصد و پسران با تعداد ۳۶۳ هزار و ۶۵۷ نفر معادل ۳۷ درصد در این ماراتن پیشتاز بودهاند و این در حالی است که در نوبت اول این آزمون هم از میان یک میلیون و ۱۵۲ هزار و ۵۱۸ نفر شرکتکننده، ۷۲۹ هزار و ۶۵۶ نفر زن و ۴۳۲ هزار و ۸۶۲ نفر مرد بودند که باز هم پیشتازی بانوان را نشان میداد؛ روندی که البته جدا از آزمون سراسری ۱۴۰۳ بیش از یک دهه است که رواج دارد و این روند حتی با افت و خیز تعداد داوطلبان در کنکور در یک دهه اخیر همچنان برقرار بوده است.
کارزار علمآموزی میان زنان و مردان در دنیا
گذری به وضعیت ورود به دانشگاهها در سرتاسر جهان هم از پیشتازی بانوان در این زمینه حکایت دارد؛ چنانکه در مقالهای مربوط به این موضوع از سوی مرکز آمار آموزش (NCES) که ثبتنام در کالجها را بر اساس توزیع جنسیتی بررسی میکند، ابتدا اطلاعاتی مربوط به سال ۱۹۴۷ را نشان میدهد؛ براساس اطلاعات مطرحشده در آن زمان، در مقایسه با ۶۸۰ هزار زن، تقریباً ۷/۱ میلیون مرد در دورههای تحصیلی ثبتنام کردهبودند؛ به عبارت دیگر، تعداد مردان به زنان حدود ۵/۲ برابر بود، اما در دهههای بعدی این روند تغییرات قابلملاحظهای داشت و زنان بیشتری در کالجها و دورههای تحصیلات دانشگاهی ثبتنام کردند تا اینکه در سال ۱۹۷۹ تعداد زنان در برنامههای تحصیلی بیشتر از مردان بود که از آن زمان این روند هرگز معکوس نشدهاست.
در شرایط کنونی حتی با وجود اینکه زنان اکثریت دانشجویان کالجها و دانشگاهها را تشکیل میدهند، اما نکته قابلبحث اینجاست که آنها در بین اعضای هیئت علمی کالج کمتر حضور دارند و هنگامی که فارغالتحصیل میشوند، مدرک تحصیلی آنها تضمینی برای دستمزد برابر با همتایانشان یعنی مردان نیست. دادههای مربوط به آموزش و توزیع جنسیتی آن در سراسر دنیا حاکی از آن است که در وضعیت کنونی دانشگاههای مطرح دنیا در سالهای اخیر بانوان استقبال بیشتر و بهتری از ورود به دانشگاه دارند و این موضوع فارغ از قاره و کشور برای تمام دنیا مصداق دارد که در جدول این موضوع میان دانشگاههای رتبه برتر دنیا به وضوح قابلمشاهده است.
ارتقای مدیریت خانواده و مشارکت اجتماعی در بانوان
توزیع نامتوازن ورود به دانشگاه از حیث توزیع جنسیتی فرصتها و تهدیدهایی در پی دارد که این موضوع را ابراهیم سحرخیز، معاون اسبق متوسطه و کارشناس حوزه و تعلیم و تربیت مورد بررسی قرار داد، به عقیده او افزایش ورود و رغبت بیشتر دختران به تحصیلات دانشگاهی از جهاتی فرصت محسوب میشد به این سبب که ارتقای تحصیلات عالیه در روند مدیریت خانه و خانواده و حتی مشارکت بانوان در امور اجتماعی و سیاسی با توفیقات بیشتری توأم است و در واقع به تحکیم بنیان خانواده کمک شایانی میکند.
وی ادامه داد: این موضوع در حالی است که پیش از انقلاب اسلامی، پوشش تحصیلی برای دختران چشمگیر نبود و حتی در روستاها به صفر نزدیک میشد، اما بعد از انقلاب اسلامی به دلیل تقاضای اجتماعی این روند رشد چشمگیری داشت که عامل این موضوع را میتوان به بهبود سطح اجتماعی و فکری جامعه وابسته دانست که نگاههای سنتی و دیدگاه ازدواجهای زودرس برای دختران و جلوگیری از تحصیلات دانشگاهی برچیده شد.
سحرخیز همچنین به تبعیضها و محدودیتهای ورود به دانشگاه در دهههای قبل اشاره داشت و اظهار کرد: در دهههای قبل شاهد اعمال محدودیتهایی برای دختران برای ورود به دانشگاهبودیم، به گونهای که انتخاب برخی رشتههای مهندسی صرفاً مختص پسران بود که امروزه شاهد حذف چنین اقداماتی هستیم، هر چند در پذیرشهای دانشگاهی در برخی رشتهها به سبب کاهش تعداد پسران، پذیرش آنها در مقایسه با دختران راحت و با شانس بیشتری است.
خانمها در پستهای مدیریتی فراموش نشوند!
همانطور که پیشتازی بانوان در کسب کرسیهای دانشگاهی رخنمایی میکند و سطح تحصیلات آنان ارتقا پیدا کردهاست، به تبع آن انتظاراتشان از جایگاه اجتماعی هم فراتر از نگاههای سنتی است و همین امر نگاه مردسالارانه به جایگاههای مدیریتی را تحتتأثیر قرار میدهد، اتفاقی که البته تا رسیدن به نقطه مطلوب هم راه دشوار و دوری در پیش دارد.
عیسی سحرخیز، معاون اسبق وزیر آموزش و پرورش در اینباره هم معتقد است زمانی که نسبت ورود دختران به پسران به دانشگاهها در سالهای اخیر و به طور دقیقتر یک دهه گذشته ۶۰ به ۴۰ است، بنابراین باید جامعه آمادگی لازم را داشتهباشد تا بانوان برای ورود به پستهای مدیریتی چه در سطح میانی و چه ارشد مورد توجه قرار گیرند. وی معتقد است زمانی که بانوان تحصیلات آکادمیک از کارشناسی تا دکتری را با رغبت بیشتری دنبال میکنند، بنابراین بعد از فارغالتحصیل و ورود به بازار هم انتظار جایگاه اجتماعی بالاتری دارند و سیاستگذاران باید آمادگی برای واگذاری پستهای مدیریتی به بانوان تحصیلکرده را در مقایسه با مردان پیدا کنند.
به گفته سحرخیز، تحصیلات عالیه در بانوان با ارتقای تقاضای اجتماعی و سیاسی همراه است، در حالی که هنوز نگاه ما به مشاغل نگاه مردانه است و چگونه میخواهیم این فرصتها را هماهنگ کنیم تا این نگاه متعالی به جایگاه بانوان تبیین شود.
چرخه معیوب هدایت تحصیلی و توزیع نامتوازن ورود به دانشگاه
درکنار فرصتهایی که ورود بانوان به دانشگاه در پی دارد، نباید از تهدیدها و مشکلاتی که این موضوع به همراه دارد، غافل بود، مشکلاتی که در بستر اجتماع و خانواده تأثیر دارد.
مواردی از قبیل ازدواج دیرهنگام، تأثیرگذاری بر روند اشتغال، فشارهای اجتماعی بیش از حد بر بانوان برای احقاق حقوق اجتماعی، سیاسی و اقتصادی خود در جامعه، مواردی است که بانوان در کشورمان و حتی در اغلب کشورهای دنیا با آن مواجه هستند.
سحرخیز در این مورد هم با اشاره به اینکه به لحاظ شرعی و عرفی در خانوادههای ایرانی اغلب امرار معاش بر عهده مردان بود، گفت: با ورود پررنگ بانوان به جامعه در کنار وسایل مربوط به اشتغال تأمین معاش میان بانوان و آقایان تا حدی تقسیم شدهاست و این موضوع موجب فشار مضاعف بر بانوان است، چراکه در کنار مسئولیتهای داخل خانه به امور خارج از منزل هم به طور جدی میپردازند.
وی تصریح کرد: در کنار اثرات منفی و مثبت ورود به دانشگاه بانوان باید ریشه این موضوع را به گذشته و موضوع هدایت تحصیلی گره بزنیم؛ فرایندی که اگر به درستی و اصولی در مدارس اجرایی شود، این توزیع نامتوازن با اثرات منفی در حوزه اشتغال و اقتصاد را در پی ندارد.
این کارشناس حوزه تعلیم و تربیت بیان کرد: در دوران فعلی به دلیل مشکل اشتغال و اقتصادی پسران بیشتر از تحصیل کار و کسب درآمد را در اولویت قرار داده، بنابراین کمتر انگیزه ورود به دانشگاه دارند و اکثراً رشتههای مهارتی و تلاش بیشتر در این حوزه را مورد توجه دارند، چراکه به نتیجه رسیدهاند کاری برای آنان وجود ندارد و بیکاران دانشگاهی و اشتغال کاذب باعث بیانگیزگی بیشتر شدهاست.
سحرخیز ادامه داد: زمانی پسران در گروه ریاضی و فنی بیشترین داوطلب را داشتهاند، اما اکنون این روند کاهشی است و ترجیح بر آموزش مهارتی است که اگر این موضوع در مدارس به درستی تبیین شود، همین توزیع نامتوازن تعدیلشده و بانوان و آقایان در کنار تحصیلات آکادمیک به آموزش مهارتی هم پرداخته در کنار حل مشکل اشتغال و کاهش تورم ورود به دانشگاه، بیانگیزگی تحصیلی به کمترین میزان میرسد و متأسفانه ما در آموزش و پرورش هدایت تحصیلی را جدی نگرفتیم، اما کشورها این موضوع را به نحوی در برنامههای آموزشی جای دادهاند.
به گزراش جوان آنلاین ،به زعم سحرخیز کشور در کنار دانشمندان و نخبگان علمی به نخبگان و فعالان مهارتی نیازمند است و وقتی ما به رغم تحصیلات عالیه مهارت شغلی بعد از فارغالتحصیلی نداریم، بنابراین نباید انتظار اشتیاق ورود به دانشگاه به ویژه از سوی پسران که در واقع بار اصلی مدیریت اقتصادی بر عهده آنان است، داشتهباشیم.
کارآفرینان آینده
مطالب بیشترآگهی استخدام
مطالب بیشتر
ارسال نظرات