تازه ها
1- حادثه انفجار گاز متان در معدن زغالسنگ معدنجو واقع در طبس تا زمان نوشتن این مطلب منجر به کشته شدن۵2 کارگر شده و مصدومیت حدود ۱۷ کارگر را نیز در پی داشته است. از قرار معلوم، ۶۹ کارگر در دو بلوک این معدن مشغول کار بودند که حوالی ساعت ۲۲:۲۱ شنبه ۳۱شهریور ماه ۱۴۰۳، معدن زغالسنگ دچار انفجار میشود. در پی بروز این حادثه، همچون همیشه مسوولان قوای سهگانه و مدیران امداد و نجات در اینباره پیام تسلیت و دستور رسیدگی به مشکلات ایجاد شده و نجات افراد مدفون زیر آوار معدن را صادر کردند. بررسی علل وقوع این حادثه و مجازات قصورکنندگان احتمالی نیز در دستور کار مسوولان قضایی قرار گرفته است.
2- کار در معدن به خودی خود، سخت و طاقتفرساست و همواره در زمره کارهای سخت و زیانآور برای سلامتی کارگران شناخته میشود. استقرار معادن در خارج از شهرها و دوری از منزل، کار فیزیکی شدید در محیطهای فاقد نور طبیعی و کم نور، کار در روزهای تعطیل، کمبود اکسیژن و نبود هوای سالم نیز از جمله مصائب کار در معادن بهشمار میرود. موارد متعدد دیگری را میتوان به این فهرست افزود، همچون ناامنی شغلی کارگرانی که بدون قرارداد مکتوب یا با قراردادهای سه ماهه در اعماق زمین کار میکنند. ایمن نبودن محیط کار یا ایمنی بسیار ضعیف آن اما مهمترین مخاطره کار در معدن است، چه آنکه جان کارگر به مثابه مهمترین سرمایه او را تهدید میکند و به خطر میاندازد.
3- ارسال پیام تسلیت و حضور مسوولان در صحنه حوادث معدنی متعدد نشان میدهد که پس از گذشت چند روز از زمان وقوع حادثه، مشکلات و مصائب و آلام کارگران حادثهدیده به فراموشی سپرده میشود و در عمل نیز اقدامی برای ممانعت از تکرار اینگونه حوادث صورت نمیگیرد. به طور مشخص، برای حفظ «امنیت و ایمنی کار» بیش از 130هزار نفر کارگر شاغل در سایر معادن اقدامات پیشگیرانه انجام نمیشود و علتیابیهای مربوط به حوادث نیز بیشتر با هدف مقصریابی است تا رفع نواقص در محیطهای کاری مشابه. چرا مالکان معادن ایمنسازی محیط کار را به طور جدی دنبال نمیکنند؟ چرا وزارت کار و وزارت صمت در بازرسیهای خود از معادن نسبت به این مساله دقت لازم را ندارند و مالکان را به رعایت استانداردهای قانونی ملزم نمیکنند؟4-
این همه در حالی است که بازار اشتغال ایران به ویژه در بخش صنعت کشور طی سالهای اخیر دچار تحولات قابلتوجهی شده است، به گونهای که به گواه آمارها حدود 37میلیون شهروند ایرانی در سن کار، تمایلی برای ورود به این بازار و عرضه نیروی کار خود ندارند. براساس آمارهای منتشره از سوی مرکز آمار ایران،در سه ماه نخست امسال، از هر 100نفر در سن اشتغال، 41نفر به صورت فعال در بازار كار مشاركت داشتهاند كه نشان ميدهد، بيش از نصف جمعيتي كه در سن كار و اشتغال قرار دارند، حتي به بازار كار ورود نكردهاند. در این حال، جمعیت قابلتوجهی از شاغلان فعلی نیز به علت قدرت اندک دستمزد دریافتی خود در برابر تورم جهش یافته، در زیر خط فقر به سر میبرند و انگیزهای برای ادامه کار در داخل کشور را ندارند و هر یک به نوعی، مسیری را برای خروج از کشور و عرضه نیروی کار خود به بازار کشورهای دیگر جستوجو میکنند. از اینرو انتظار میرود، مسوولان دولتی به ویژه وزارتخانههای اقتصادی دولت برای حفظ نیروی کار موجود و افزایش انگیزههای آن و همچنین جلب مشارکت نیروی کار خارج از بازار اشتغال، به ویژه در شرایطی که قرار است نیروی کار مهاجر غیرقانونی به وطن خود بازگردانده شود، تدبیر و برنامهریزی کند.
مجید اعزازی
کارآفرینان آینده
مطالب بیشترآگهی استخدام
مطالب بیشتر
ارسال نظرات