
تازه ها

به گزارش بازارکار از خبرگزاری صدا و سیما، در گفتگوی ویژه خبری جمعه شب که با حضور سید امیر سیاح معاون اقتصادی و تنظیم مقررات مرکز ملی فضای مجازی؛ روحالله ایزدخواه عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی و ارتباط تصویری با مهدی طغیانی نایب رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس از اصفهان برگزار شد مهمانان مشکلات و راهکارهای سرمایهگذاری در تولید را تحلیل کردند
مقدمه: رهبر معظم انقلاب اسلامی در اولین روز سال نو در دیدار با هزاران نفر از قشرهای مختلف مردم، سنت ایرانیان مبنی بر آغاز سال نو با دعا، توسل و اجتماع در اماکن و مراکز متبرک را نشانه نگاه معنوی ملت به عید نوروز خواندند و با آرزوی سالی مبارک برای همه ملت، وظایف مردم و دولت را در تحقق شعار سال؛ یعنی سرمایهگذاری برای تولید و بهبود اوضاع اقتصادی و معیشتی تبیین کردند. رهبر انقلاب هر نوع سرمایهگذاری کوچک و بزرگ را در امر تولید مفید و ضروری دانستند و گفتند همه مردم؛ چه کسانی که پول و امکانات محدودی برای ایجاد تولیدیهای کوچک دارند و چه فعالان بزرگ، داراییهای خود را در تولید سرمایهگذاری کنند. حضرت آیت الله خامنهای زمینهسازی و تسهیل سرمایهگذاری مردم را مهمترین وظیفه دولت در روند تحقق شعار سال خواندند و افزودند سرمایهگذاری نیازمند تضمین امنیت است و سه قوه باید در این زمینه کاملاً فعال و جدی باشند.
سؤال: در بحث دیشب نقطه نظرات مختلفی مطرح شد. یکی از مهمانان معتقد بود که ما اولویت را باید به امنیت سرمایهگذاری بدهیم و دیگری معتقد بود که باید اول راهبرد و استراتژی را تدوین کرد و بر مبنای آن ریلگذاری اتفاق بیفتد و البته آن جا که میرسیدیم قوانین و راهبردهایی هم در قانون برنامه وجود دارد؛ در اجرا باز خیلی موفق عمل نمیکند. ما میخواهیم در همین روزهای اول سال که شعار انتخاب شده و برای این که شعار امسال به سرنوشت شعار سالهای قبل دچار نشود، ببینیم واقعاً از کجا باید شروع کرد. ما واقعاً اگر بخواهیم مردم سرمایههای خود را بیاورند؛ چه خرد، چه کلان سرمایهگذاری به سمت تولید بیاید، نقطه آغاز و شروع این ماجرا از کجاست؟
سید امیر سیاح: مردم و هر بنیبشری ذاتاً سود را دوست دارد. ذاتاً دوست دارد کار و کاسبی کند، پول و سود در بیاورد، ثروتمند شود و ثروتش بیشتر شود، تازه مردم ما که مسلمان هستند یک رویکرد و روحیهای هم دارند که میخواهند سفره بیشتری هم داشته باشند برای دیگران هم شغل فراهم کنند. خلاصه انگیزه مردمی وجود دارد. چه مشکلاتی است؟ ۲ مشکل اساسی است که از این جا شروع میشود؛ یکی این که موانعی وجود دارد برای این که کسی بخواهد به سمت تولید برود؛ انواع و اقسام مقررات ضد تولید. پای درد دل تولیدکنندهها بنشینید، از تأمین اجتماعی، بانک، مالیات، از انواع و اقسام ادارات دولتی مقررات بعضاً ناگهانی و دشوار، طوری که میخواهند اذیت کنند کارآفرین را. پس ۱- از کجا شروع کنیم؟ نهضت مقررات زدایی راه بیندازیم. پارسال همین اول سال وزیر وقت اقتصاد نامه زد به شهید رئیسی و گفت نهضت مقررات زدایی شروع کنیم تا مسیر برای کار باز شود. ایشان هم پذیرفت و گفت طرحتان را بدهید. ما طرح را تقریباً تمام کرده بودیم، فرستادیم همین اواخر اردیبهشت که متأسفانه این اتفاق افتاد. گام یک دولت؛ نهضت مقررات زدایی را که در دولت قبل داشت شروع میشد را احیا کند، ادامه دهد پرقدرت، گفتند ۱۲ تا ۲۰ هزار قانون فقط دارد، ببینید چند هزار مقرره ناهنجار بعضاً قدیمی. گام دومی که باید این دفعه مجلس بیشتر زحمت بکشد، این است که مسیرهای نامولدی که جلوی فعال اقتصادی وجود دارد را ببندد، یعنی چه؟ یک فعال اقتصادی؛ فرض کنید یک پولی دارید یک میلیارد یا صد میلیارد، هر چقدر؛ یک پول بزرگی دارید و میخواهید کاسبی کنید بروید با یک نفر مشورت کنید الان در اول ۱۴۰۴ به شما میگوید وارد چه شوید؟ مرغداری بزنید یا گلخانه یا ساختمان بزنید.
سؤال: میگوید دلار یا سکه بخر.
سیاح: میگوید دلار و سکه بخر، زمین بخر، ماشین بخر و...
سؤال: خودت را زیاد اذیت نکن.
سیاح: بله، چون کارخانه بزنی، مأموران دولتی میآیند و بیچارهات میکنند و باید دائم پلههای صمت و جهاد را بالا و پایین بروی، اما آن جا بروی پولت در حسابت است و هر موقع بخواهی میتوانی نقد کنی، تازه سودش هم میآید، مالیات و بیمه هم نداری، با کسی هم سر و کله نمیزنی. این که مسیر نامولد جلوی پای فعال اقتصادی ما باز است، یکی از بزرگترین ضعف اقتصاد ماست. هیچ اقتصاد سالمی پیدا نمیکنید که کسی بتواند با خرید و فروش زمین، ملک، ماشین، طلا و ارز پولدار شود، دولت هم او را هیچ کاری نکند و نگاهش کند. یک قانون خیلی محکم و مهم وجود دارد که در کشور ما جای آن خالی است؛ عزیزان مجلس بعد از سالها؛ من آقای قالیباف را چند شب پیش دیدم و واقعاً از او گله کردم، گفتم چند سال است شما رئیس مجلس هستید؟ اوایل دهه ۸۰ این بحث مطرح شد که عایدی سرمایه مالیات نیست، مردم بدانند. عایدی سرمایه؛ مالیات تنظیمگر است. میگوید اگر بروی پولت را بگذاری در سکه، دلار، ماشین و زمین تا گران کنی ماشین و دلار زمین را و مردم را اذیت کنی، دولت میگوید آن جا پول اضافی که در بیاوری من از تو میگیرم. تنظیم میکند که او به آن سمت نرود و سودآور و عایدی بالاتری داشته باشد تولید، عایدی غیرتولیدی را محدود کند و ببندد و نگذارد مردم، به نفعشان نباشد که بروند سکه بخرند، به نفعشان نباشد بروند آن جا و از این طرف هم همان جا را داغش کند و اینجا را سرد کند و بگوید مالیات، تأمین اجتماعی و بانکها اذیتت نمیکند و غیره، رابطه صمت و ... خوب میشود و موانع تولید را بردارد و مسیر نامولد را ببندد. این ۲ کار اصلی است. حالا آن ۲ عزیزی که دیشب فرمودند که استراتژی صمتی میخواهیم، باشه میخواهیم استراتژی صمتی بالأخره یک روزی نوشته میشود، هرچند که وزارت صمت در ۱۰ سال اخیر مدعی است استراتژی صمتی من دارم. تا حالا نشنیدم وزیر صمت یک چنین چیزی بگوید، ولی بخواهد یا نخواهد، دارد یا ندارد؛ این ۲ کار را حتماً باید کنیم:
۱- مقرراتزدایی گسترده؛ نهضت مقررات زدایی، یعنی رئیس جمهور حکم بدهد به آدمی که قبول دارد و ایشان از همه دستگاههای اجرایی برود بگوید مقرراتتان را ردیف کنید با این چارچوب برویم مقررات اضافه، با این نگاه که کارآفرین رقیب نیست، حسود نباشیم به او، کارآفرین برای مردم شغل ایجاد میکند، کارآفرین معیشت مردم را گسترده میکند، سفرهها را رنگین میکند، صادرات را بیشتر میکند، پول میآورد در کشور. با این نگاه بروید مقرراتی که دست و پای کارآفرین را بسته است حذف کنید و در عین حال با کمک مجلس مالیات بگذارد بر فعالیتهای نامولد. این ۲ کار اصلی را میتواند خیلی سریع انجام دهد. خواهشم این است، چون میخواهم بحث سیجیتی را ببندم، الان آقای دکتر خواهند گفت سیجیتی در کمیسیون تمام شد رفت در صحن. خواهش میکنم تجربه وی اِی تی؛ تجربه مالیات ارزش افزوده را یادتان باشد. مالیات ارزش افزوده قرار بود زنجیرههای تا قبل از مصرفکننده نهایی را برود شفاف کند، ولی عملاً شده مالیات بر مصرفکننده. خواهش میکنم سیجیتی که به صحن میرود اولاً فوری برود به صحن، ما در جنگ اقتصادی هستیم، نمایندگان نباید الان تعطیل شوند، به خصوص که رهبری این طور میگویند. این طور امروز گفتند که برنامه شعار پارسال اجرا نشد، باید من که مسئولیت کوچک و بزرگی داریم، خجالت بکشیم. از تعطیلات برگردند، حالا پانزدهم نه پنجم برگردند. نمیگویم الان برگردند، باشد تا پنجم، پنجم بیایند مجلس، فوری سیجیتی را تصویب و ابلاغ کند و مؤثر ابلاغ کند؛ این طور نباشد یک چیزی ابلاغ کرده باشیم. بگوید که تا سه تا شش ماه دیگر سکه طلا خریدن برای مردم نصرفد و تولید کردن بصرفد.
سؤال: در چند ماه به نظر شما این اتفاق میتواند بیفتد؟
سیاح: بستگی به اراده دارد. اراده باشد در همین امسال میتواند اتفاق بیفتد.
سؤال: آن که شما مالیات بگذارید کسی نرود، سختش کنید؛ بله، ولی الان نرود آن سمت، این سمت آیا زمینه و بسترش فراهم است؟
سیاح: همزمان؛ هم مقرراتزدایی گسترده انجام دهد، هم این که تا شش ماه، حداکثر تا ۹ ماه، پُرِ پر آن یک سال، میگویند یک گپی باید داشته باشد آنهایی که قبلاً خریدند، تعیین تکلیف شوند، تا این یک سال، شش ماهه، چند ماهه عملیاتی میشود، این سمت هم واقعاً اراده داشته باشد. بازی، نمایش و شورا تشکیل دهیم و جلسه بگذاریم، ستاد و این کارهایی که هر سال انجام میدادند، امسال دیدم معاون اول دستور دادند که یک ستادی، گروه و کارگروهی، این کارگروه را ۱۵ سال است رهبری میگویند شعار سال اقتصادی است، ۱۵ سال است که میگویند در بمباران اقتصادی هستیم، هر سال هم این بازیها میشود. بالاغیرتاً امسال مجلس، دولت و قوه به نفع مردم، کارآفرینی و کشور وفاق کنند و موانع تولید را بردارند، مقررات زدایی کنند و پول رفتن به سمت فعالیتهای نامولد را ببندند.
سؤال: آقای ایزدخواه شما فکر میکنید از همین جا باید شروع کنیم؟
روحالله ایزدخواه: بله، سؤالی که فرمودید اولویت از کجاست، از کجا باید شروع کرد؟ من پاسخ شما را ناظر به سه اصل اساسی در فصل اقتصادی قانون اساسی میدهم؛ اصول ۴۳، ۴۴ و ۴۵. این سه اصل معماری اقتصاد کشور را ترسیم میکند. در اصل ۴۳ ناظر بر ساختار اقتصادی صحبت میشود. در اصل ۴۴ ناظر به فعالیت اقتصادی و در اصل ۴۵ ناظر به منابع اقتصادی؛ ساختار، فعالیت، منابع. در این سه اصل میگوید؛ روح این سه اصل را عرض میکنم. اولاً میگوید کار باید دست مردم باشد؛ مردمیسازی اقتصاد. در اصل ۴۳ رهبری مردم را اشاره میکند، حتی واژه رهبری مردم در اقتصاد آمده، یعنی میگوید ساختار را دولت باید به گونهای بچیند که مردم بتوانند فعال مایشاء در اقتصاد کار کنند ذیل همان اصول و آرمانهای انقلاب اسلامی که داریم؛ عدالت، شکوفایی، رشد و ... و استقلال به خصوص. در اصل ۴۴ فعالیتهای اقتصادی را ترسیم میکند که ما در این جا یک حرکتی را از ۲۰ سال پیش تقریباً شروع کردیم، رهبری ورود کردند و سیاستهای کلی اصل ۴۴ تنظیم شد و قانون آن تصویب شد و رفتیم به سمت کاهش تصدیگری دولت و افزایش حضور مردم که البته به یک انحراف وسیعی انجامید. در اصل ۴۵ میگوید منابع عمومی؛ به تعبیر اسلامی آن؛ انفال. اینها در خدمت حکومت اسلامی است، برای مصالح عامه باید به کار گرفته شود؛ انواع اراضی، دریاها، معادن و غیره. ما در عمل از این سه اصل به شدت دور شدیم. اولاً دولت تصدیگری و دخالتهای مخرب خود را حاضر نیست رها کند. خصوصی سازی چرا به انحراف رفت؟ چون دولت آمد به نفع خودش در عمل تفسیر کرد، گفت بروم جیب خودم را تأمین کنم؛ خصوصی سازی شد خصولتیسازی. ۱۱ درصد به بخش خصوصی واقعی واگذار شد در این حدود ۲۰ سال، عموم آن رفت برای رد دیون دولت، تأمین درآمد دولت و مخارج دولت و هضم شد در دولت. اصل ۴۳ و ۴۵ هنوز روی زمین است. یعنی ما حتی سیاست کلی هم برای آن نداریم، چه برسد به قانون اجرایی. انفال میگوید در اختیار حکومت اسلامی است برای مصالح عامه، یعنی برای مردم. الان انفال در حبس دولت است، معدن در حبس دولت است، چند هزار معدن خود دولت فقط دارد؛ همین الان. اراضی در حبس دولتهاست، اراضی را در اختیار مردم نمیگذارد، ما در قانون برنامه هفتم برای اراضی حدی گذاشتیم، مسکونی را بده به مردم خودشان خانه بسازند. نمیدهد دولت. الان سایت ثبت نام مسکن بسته است، زمین نمیدهد. سفت جلوی قانون ایستاده است. در بحث کشاورزی، همین مقداری که زیر کشت داریم در کشور؛ ۱۶ تا ۱۷ میلیون هکتار، همین مقدار زمین مستعد کشت طبق آمار رسمی داریم که کشت نمیشود؛ یعنی رهاست و دولت هم اجازه نمیدهد مردم ورود کنند. مراتع را دولت حبس کرده؛ ملی کردن اراضی را، گرفته از دست عشایر یا به شدت سقف گذاشته روی آن. من خود یک ماه پیش در همایشی یکی از عشایر عزیز آمد پیش من گفت من یک قران وام از دولت یا بانکها نمیخواهم، ۲۰۰ هزار رأس دارم میخواهم بکنم ۶۰۰ هزار رأس، دولت به من اجازه نمیدهد. حبس منابع داریم. معتقدم اولویت اول این است که دولت از این اعوجاج رفتاری خود دست بکشد. دولت به شدت بد مدیریت میکند اقتصاد را، هم چوب؛ کتک و پیاز را میخورد، هم..، دولت پرخرج اداره میکند کشور را، کار هم به سامان نمیشود. دولتها را عرض میکنم، این دولت نه، کلاً رفتار دولتها به شدت منحرف است.
سؤال: عملیاتی و اجرایی آن را اگر بخواهید بفرمایید؟
ایزدخواه: الان من با آقای سیاح که دوست من است، سالها با ایشان مراوده دارم، سؤال میکنم الان ما اگر سیجیتی را اجرا کنیم، پولها میرود به بانک، مردم دارایی نمیخرند، میبینند هزینه و مالیات دارد، پولشان را میگذارند ۳۰ درصد سود بانکی میگیرند. آیا بانک به نفع تولید است پول برود به بانک؟ الان پول در بانکها هست، آیا این منابع در خدمت تولید قرار گرفته؟ خود بانکها به شدت ضد تولید عمل میکنند. آقای طغیانی دیشب گفتند و پخش شد. بانکها مخل امنیت اقتصادی و تولید کشور شدند. عملیاتی که بانک انجام میدهد اولاً این که تورم الان ۶۰ تا ۷۰ درصد مستقیماً به عملیات بانکی مربوط است؛ یعنی خلق پول بانکی است که تورم تولید میکند و بعد هم که بانکها در خدمت تولید نیستند. ما ۲۰۰ همت در سال میگذاریم در بودجه که عددی نیست اصلاً که اینها برود برای تسهیلات اشتغال و تولید، همان هم بانکها نمیدهند. همین ۲۰۰ همت هم که واقعاً عددی نیست در مقابل چندهزار همت؛ کل تسهیلات بانکی که داده میشود، همین را هم بانکها در عمل نمیدهند و قفل میکنند. ما اگر بخواهیم الان از سر مردمی، یعنی هزینه برای مردم درست کنیم بگوییم مردم میخواهیم ما شما را کنترل کنیم. معتقدم ابتدا برویم به سمت اصلاح رفتار بیمارگونه دولتها؛ بله یکی مقرراتزدایی است؛ مقررات دست و پا گیر، باز در عمل بدتر از مقررات، یعنی سلیقهای اجرا میشود، یعنی هر مدیر، مدیرکل و هر کارشناسی برای خودش تفسیر میکند مقررات را.
سؤال: پس این که الان آقای سیاح اشاره کردند که نمایندگان مجلس تعطیل هستند، زودتر برگردند مصوب کنند و اثر دارد، شما میگویید این بحث مالیات با عایدی از سرمایه الان خیلی اولویت نیست؟
ایزدخواه: معتقدم که تضمین اجرا ندارد؛ چرا؟ چون اگر ما الان بیاییم یک طرفه به موضوع نگاه کنیم، بگوییم مردم را جریمه میکنیم که بعد از این نروند طلا، سکه و... چرا مردم میروند اینها را میخرند؟ چون راههای دیگر را به روی آنها بستهایم. شما زمین را در اختیار مردم قرار بده، دولت بگوید من وام نمیتوانم به شما بدهم برای خانهدار شدن، ولی زمین میدهم، زمین مگر کم داریم در جمهوری اسلامی. زمین به شما میدهم، در تهران و کلانشهرها هم اشباع است نمیدهم، در روستاها و شهرهای کوچک میدهم. آمایش سرزمینی را نگاه کنیم؛ کلانشهرها اشباع است آنجا زمین نمیدهیم. در شهر و دیار مادرزادی تو یک زمین به تو میدهم، دیگر هیچ چیزی ندارم بدهم؛ پول و وام ندارم بدهم، خودت میدانی؟ آیا مردم به سمت مسکنسازی حرکت نمیکنند؟
سؤال: الان میگویند تقریباً دو برابر مساحتی که مسکونی ساخته شده در کشور، زمین خالی در اختیار سازمان ملی زمین و مسکن است.
ایزدخواه: ما خیلی زمین داریم. مردم حس مالکیت باید داشته باشند. مردم وقتی حس مالکیت ندارند، میترسند.
سؤال: پس شما معتقدید نقطه شروع برای سرمایهگذاری به سمت تولید؛ اصلاح رفتار دولت است؟
ایزدخواه: اصلاح رفتار دولت در این سه بخش؛ ساختار، فعالیتها و منابع. دولت منابع را از حبس دربیاورد. ما اصلاً در اسلام داریم هر کس زمینی را احیا کرد، میتواند صاحبش شود. احیا کند واقعاً. دولت منابع عمومی؛ زمین، معدن، آسمان، انرژی خورشیدی، دریاها، در چین الان هر کس میخواهد ماهی در قفس تولید کند، قفس خود را میاندازد در دریا؛ شروع میکند. شما برو در دریاهای جنوب که کیلومترها میروی دریا خالی است، هیچ فعالیت اقتصادی در آن نیست جز یک صیادی سنتی، بگو میخواهم ماهی در قفس، دو سال حداقل...
سؤال: اصلاً قفس را بیندازی میآیند سراغت؛ قفس را از کجا آوردی؟ چه کسی گفت بیندازی؟
ایزدخواه: ۲ سال حداقل باید بدوی که بگیری، اگر بدهند به شما. اگر نه که میگویند نمیشود. عرضم این است که در راستای همان شعار اصلی که آقا فرمودند مشارکت مردم که سالها به آن اشاره دارند، مردمیسازی اقتصاد که یک تئوری به شدت مدرن است، حتی غربیها از این عبارت استفاده نکردند، نهایت گفتند مشارکت مردم، ما میگوییم مردمیسازی اقتصاد؛ این هم در اصول قانون اساسی؛ اصولش تعبیه شده است. ما بیاییم دولت را از این اعوجاج رفتاری، این نکتهای که رهبری فرمودند دستگاههای نظارتی و امنیتی یک جایی را رها میکنند، یک جایی را سفت میگیرند، این واقعاً خیلی آسیب میزند به فعال اقتصادی. یک نمونه در بانک مرکزی؛ اصلاً آن جا نظارتیها رفتند، نمیگذارند کسی نفس بکشد. چرا این قدر مداخله میکنند؟ در خود خودرو دستگاه نظارتی ما مداخله دارند، من شاهدم، من دور گذشته در مجلس؛ رئیس کمیته خودرو بودم. دستگاههای نظارتی و امنیتی مداخله دارند در صنعت خودرو. چرا مداخله میکنید؟ اگر قرار است این مسیر اصلاح شود، بگذارید اصلاح کنیم. بله اگر یک جایی، یک نفوذی، جاسوسی و اتفاقی افتاده است، مداخله کنند، اما در صنعت نفت چرا مداخله میکنند؟ تراستیهای ما چرا مداخله میکنند؟ اینها را بگذارند مردم خودشان میتوانند. ما مردم را باید متشکل کنیم. راز مردمیسازی اقتصاد؛ متشکل کردن مردم در قالب تعاون است. ما قانون بسیار خوبی در عرصه تعاون داریم. این همگرایی ها، تجمیع منابع مردمی، فعالیتهای مردمی، زنجیرههای اقتصادی، خوشههای صنعتی؛ همه در قانون رد پا و وجود دارد. ما مردم را اگر آزاد بگذاریم در مسیر خودش، مردم مسیر صحیح را میروند، اما اگر مردم را بخواهیم مدیریت و کنترل کنیم، آن هم باید رفتار سوء دولتی که دولت یک جایی را به شدت رها میکند؛ اسم خصوصیسازی؛ رهاسازی شد. یک جاهایی را رها نمیکند، خودش میخواهد؛ الان در ترانزیت، راهآهن و ریلی دولت همچنان مثل ۳۰ تا ۴۰ سال پیش میخواهد خودش تصدی کند و ما در ترانزیت در حال عقب افتادن از کشورهای همسایه هستیم. اینها را اجازه دهند، آن وقت میرسیم. بله این ابزارها خوب است در زمانی که دولت در اعوجاج رفتاری نباشد و الا دولتی که از مالیات بخواهد درآمد خود را تأمین کند، همان بلایی که سر خصوصیسازی آمد، دولت جیب خود را پر کرد با خصوصیسازی، دولت میآید با مالیات جیب خود را پر میکند و دست هم بر نمیدارد از این درآمد مفتی که برای او ایجاد شده و خلاصه کشور به همین سمت و مردم هم پولهایشان را جمع میکنند دوباره میگذارند در بانکها، بانکها هم راه خودشان را میروند، دولت هم عاجز است از این که بانکها را ادب کند. الان بانک آینده اظهر من الشمس باید منحل شود طبق همه قوانین باید تسویه شود برود، نمیتوانند. دولتها یا تعارفات دارند، یا زورشان نمیرسد یا هر مداخلهای در کار است، نمیگذارند این اتفاقات بیفتد.
سؤال: آقای طغیانی شما فکر میکنید نقطه شروع کجاست؟
مهدی طغیانی: ما هم اگر معتقد به این باشیم که برای این که یک پدیدهای رخ دهد، باید مقتضای آن پدیده وجود داشته باشد و موانع شکلگیری آن هم برداشته شود، نکاتی که دوستان هم به آن اشاره میکردند، هر کدام به یکی از این دو جنس است و همه را هم باید مد نظر داشته باشیم؛ یعنی هم آن چیزهایی که باید داشته باشیم تا پدیده رخ دهد، سرمایهگذاری در تولید به وجود بیاید و هم موانعش را برداریم. حالا مواردی که آقای ایزدخواه بیشتر به آن اشاره میکردند، جنس آن، جنس آن اقتضاها بود و به ویژه کارهایی که دولت باید انجام دهد. نکاتی که آقای سیاح اشاره فرمودند؛ جنس آن موانع بود. بله سرمایهگذاری غیرمولد، یکی از آن موانع است و باید قاعدهگذاری شود، قاعدهگذاری آن هم در مرحله اجرا در مجلس است، باید تسریع کرد. مالیات بر سوداگری و سفتهبازی؛ قطعاً جنس آن، جنس رفع موانع است. تا زمانی که این مانع در مسیر سرمایهگذاری باشد، چیزی که هیچ قاعدهای ندارد، مالیات ندارد، مجوز نمیخواهد، عایدی آن چنانی هم در شرایط نوسانی شدید اقتصاد دارد، آن طرف باید مجوز گرفت و موارد دیگر، قطعاً سرمایه گذاریها نمیآید به سمت مولد، میرود به سمت غیرمولد. این جا جا دارد نکتهای را اشاره کنم؛ ما سال اول برنامه هفتم هستیم، چون برنامه هفتم تیر ماه سال گذشته ابلاغ شد، در مراحل تغییر دولت هم بود و عملاً امسال اولین سال جدی برنامه هفتم دارد اجرایی میشود، به نظرم شعاری که رهبری معظم انقلاب امسال را نامگذاری کردند، کاملاً در مسیر برنامه هفتم است. ما قرار است که در برنامه هفتم به رشد هشت درصدی برسیم. لازمه رشد؛ همان طور که در بحثهای تخصصی و جدی اقتصاد هم به آن اشاره میشود؛ سرمایهگذاری است. تا سرمایهگذاری نشود، چیزی به تولید اضافه نمیشود و بلکه مستهلک شدن سرمایه گذاریها و عملا کمتر شدن سرمایه گذاریها باعث مستهلک شدن تولید میشود. یعنی نه تنها رشد نداریم بلکه رشد معکوس داریم. برای این که رشد داشته باشیم مثلا در بخش معدن ۱۳ درصد باید رشد سالیانه داشته باشیم یعنی معدن سالی ۱۳ درصد رشد کند، باید سرمایه گذاری کرد در معدن و طرحهای معدنی را تامین مالی کرد. در ماده ۳ قانون برنامه هفتم آمده که وزارت اقتصاد، بانک مرکزی و سازمان برنامه به همراه دستگاهها این سرمایه برای بخشهای مختلف مثل معدن ۱۳ درصد رشد کند، صنعت ۸ و نیم درصد رشد کند، ساختمان ۹ درصد و ... از کجا تامین شود و این که میزان منابع مورد نیاز چیست، از تسهیلات بانکی و بازار سرمایه و از مولدسازی و ... وذالک. سرمایه گذاریهای خارجی و غیره، این برنامه را هنوز در دولت تدوین شده نداریم، برنامه تامین مالی که بخشی بند ۳ قانون برنامه هفتم که میشود جایگاه مردم که مردم کجای این موضوع را گوشه اش را بگیرند. ظرف سه ماه باید بستر مناسب برای حضور مردم فراهم شود با عرضه عمومی سهام، شرکت پروژه تاسیس شود یا از طریق اوراق بدهی، هنوز برنامه هفتم با این که هشت - نه ماه از ابلاغش گذشته و دولت جدید هم ۶ -۷ ماه است مستقر شده، هنوز روی زمین است.
سوال: شما معتقدید اگر برنامه هفتم درست شود این میتواند سرمایه را به سمت تولید بیاورد؟
طغیانی: بخشی از آن چیزی که لازم است در برنامه هفتم آمده، مثلا محیط کسب و کار و بحث تسهیلات بانکی و بحث استفاده از ابزار سرمایه و ما یک قانون دیگر داریم، قانون تامین مالی تولید زیرساخت که آن جا یکی از قوانین عالی مجلس یازدهم بود و سعی کرد هر آنچه که موانع تامین مالی تولید و تامین مالی زیرساختها در کشور است بردارد و برای آن تمهیدی کند و شرایط آن را تسهیل کند.
سوال: ولی اجرا نمیشود کامل، درست است آقای دکتر؟
طغیانی: بستههای سرمایه گذاری بدون نام، بله، همه اش روی زمین است، بستههای سرمایه گذاری بی نام، یعنی استانداری همه استعلامات لازم را گرفته باشد و آماده و فقط کسی که بیاید و بگوید میخواهم سرمایه گذاری کنم، بیا فقط اسمت را این جا بنویس، بقیه استعلامات را ما گرفتیم، یک نکتهای که این جا دارد عرض کنم، برای این که سرمایه گذاری در کشور، در تولید رشد کند، ثبات را میخواهیم، گزارشی که از شب گذشته پخش کردید، کاملا درست است، ثبات شرط لازم است ولی کافی نیست. غیر از این که باید ثبات اقتصادی در کشور تامین شود، نرخ تورم، نرخ ارز و آرامشی که باید در اقتصاد باشد، زیرساختهای لازم باید فراهم شود. الان راه سختی داریم، راه دشواری داریم، مهمترین زیرساخت انرژی است. الان شما خودتان میدانید در بحث ناترازی انرژی در بحث برق و بحث گاز، کسی که میخواهد سرمایه گذاری صنعتی کند به این مسائل برخواهد خورد، مسیر دشواری است ولی میتوانیم جلو برویم و به رشد هشت درصدی برسیم به شرط این که جوانب کار را دقت کنیم، هم آن چیزهایی که لازم است به عنوان چیزهایی که باید فراهم شود تا کاری پیش برود و هم موانع آن را برطرف کنیم، میخواهم دوستان کمک کنند که بحث بتواند جمع بندی شود، همه را لازم داریم، زیرساخت انرژی لازم داریم، زیرساخت ارتباطات لازم داریم، توسعه بازارهای مالی و تسهیل تامین مالی تولید را لازم داریم، یک نمونه را بگویم که این بحث جمع بندی کرده باشم، در قانون برنامه هفتم آمده است بند پ، میگوید بانک مرکزی میتواند به بانکها اجازه انتشار اوراق گواهی سپرده سرمایه گذاری خاص دهد، یعنی بانک برود، یک طرح سودآور برای مردم پیدا کند و بگوید هر آن چه که آوردید در این حساب سپرده کردید، من میبرم در این طرح و سودش هر چه شد من به خود شما میدهم، سپرده سرمایه گذاری خاص، کجاست الان این، بانک مرکزی چرا الان عمل نمیکند به قانون برنامه هفتم، قوانین ما بسیار قوانین خوبی است، بعضی اشاره کردم، الان متاسفانه بعضی مثل این داستان بانکهای متخلف، که بانک مرکزی دارد مماشات میکند، قانون بانک مرکزی باید با اینها به شدت برخورد کند، از این طرف این مواردی که میتواند تامین مالی مردم را و سرمایه گذاری مردم را تسهیل کند میتواند زمینه سازی کند و میتوانیم کشور را بسیار بسیار بهتر از این، چرا مردم میروند در طلا، ارز و غیره، چون مسیر دیگری ندارند و شما مسیر را برایشان هموار کن، این طرح سرمایه گذاری وقتی مردم ببینند بالای ۵۰ -۶۰ درصد برای شان سود دارد چرا بروند در پروژههای دیگر سرمایه گذاری کنند.
سوال:چون چند بار اسم بانک مرکزی آمد، اگر بانک مرکزی پاسخی دارد در مماشات با بانکهای متخلف، برنامه گفتگوی ویژه خبری این آمادگی را دارد، تشریف بیاورند در استودیوی ما و راجع به این چالشها و موضوعاتی که مطرح شد، پاسخ دهید.
روح الله ایزدخواه: بانک مرکزی درگیر فروش و حراج ارز و طلاست و وقت کارهای خودش را ندارد و الان وقت ندارد جواب ما را هم بدهد. به قول معروف طلا فروشی زده است و صبح به صبح حراج میکند یا طلا یا ارز و متاسفانه اصلا از جایگاه خودش به شدت منحرف شده و علتش هم، ریشه اش این است که متاسفانه در دوره قبل قانونی تصویب کردیم و اختیار تام دادیم به رئیس بانک مرکزی و خود مجلس حق حتی سوال از ایشان ندارد و ما این را باید دو فوریتی بیاوریم و اصلاح کنیم و امکان استیضاح رئیس بانک مرکزی را حداقل به مجلس بدهیم و خیلی از مسائل از این جا آب میخورد، بانک مرکزی در حد یک طلافروشی در خیابان، دکه بزنید طلا بفروشید، آمده است وسط طلا بفروشد، چه کاری است که بانک میکند.
سوال: میخواهد بازار را تنظیم کند.
ایزدخواه: بانک مرکزی سیاست گذار پولی کشور است، بازار دست مردم است، بانک مرکزی که نباید خودش را در سطح مردم تقلیل دهد و شروع کند خرید و فروش راه بیاندازد، یا مثل صرافها خرید و فروش ارز راه بیاندازد، این اعجاج از مسیرش است و یکی از قدرت سرطانی اقتصاد همین سوء رفتار بانک مرکزی است متاسفانه، در تخصیص ارز به تولیدکننده چقدر آسیب میخوریم. بانک مرکزی رها کرده است.
سوال: هفته آینده آقای فرزین را دعوت میتوانیم بکنیم و اگر قبول کنند بیایند راجع به این موضوعات صحبت کنیم، از دیشب که راجع به این مسئله هدایت سرمایه به سمت تولید صحبت میکنیم، تقریبا هر میهمان ارجمند و کارشناسی که حضور داشتند هرکسی از منظر خودش به ماجرا نگاه کند و یک نکته، من تعمدا گفتم نقطه شروع کجاست، خیلی نقاط، ممکن است با همدیگر ارتباط داشته باشند، ولی نقاط شروع مشترکی خیلی با هم نداشتیم، هر کسی از یک دریچه به این ماجرا نگاه میکند، خیلی مشخص نیست نقطه شروع کجا باید باشد، همین الان باز یک اختلافی وجود داشت، شما اشاره کردید بحث مالیات بر عایدی سرمایه، دکتر ایزدخواه معتقدند این ممکن است کار را خرابتر کند، سرمایه برود به سمت بانکها و با وضعیت بانک ها، یک سردرگمی وجود دارد؟
سید امیر سیاح: صحبتهایی که آقای ایزدخواه و آقای طغیانی کردند و دوستان دیشب از زوایای مختلف، به این فیل (تیر) در تاریکی دست میزنیم، یک بستهای داریم، مجموعا اندیشکدههای اقتصادی به آن رسیدند، یکی باید با ثبات شود سیاست ها، امروز رهبری هم گفتند در قانون است در ۳۰ قانون بهبود ملی کسب و کار که در دولت شهید رئیسی آئین نامه اش نوشته و ابلاغ شده و پیگیری شده است. دیگر دولت نباید شب بخوابد و صبح بگوید این را صادر نکن و صادرات فلان محصول ممنوع، یا بانک مرکزی ناگهان شب عیدی به سمت خفه کردن اقتصاد دیجیتال برود، کار ناگهانی ممنوع و خواهش این است که اجرا کند حکومت. آقای پزشکیان میگوید، معاون اول رئیس جمهور میگوید تک و توک وزرا میگویند ولی در عمل زیرمجموعه کار خودش را میکند و انگار اینها با آنها بی ارتباط هستند، پس ثبات سیاست ها، دو راهبرد توسعه صنعتی که یکی از بچههای دیشب فرمودند که عرض درستی است، حرف من این است که شروع کنید ولی معطلش نباشید و بقیه کارها را هم انجام دهید. مقررات زدایی گسترده که در فرمایشات آقای دکتر بود، در فرمایشات آقای رئیس جمهور هم بود، همه میگویند و قانون هم است ولی اراده اجرا میخواهد، یکی علم را بردارد، مشکل مقررات زدایی یک گوشهای وزارت اقتصاد است منتها وزیر قبل، وزیر اقتصاد آشنا نبود به قانون و میگفت این کار را چرا باید ما انجام دهیم، میگفتیم این قانون است، قانون اصل ۴۴ است بخوان، نوشته، هیئت مقررات زدایی که رئیس آن وزیر اقتصاد است. خلاصه این که مقررات زدایی گسترده انجام شود، فرمایشات رئیس جمهور است، نگاه شان است، ولی زیرمجموعه، یک آدم میخواهد اراده کند و پیش ببرد. جلوگیری از فعالیت نامولد، در پرانتز ظاهرا زاویه داشت عرضم با فرمایش آقای دکتر، میگویند اگر این کارها را بکنیم، پولهای میآید در بانک، پول اگر بیاید در بانک بهتر است که بیاید در طلا، در ارز، برود در خانه و ارز و خانه و بازارهای بهم بزند، ضمن این که پولها بیاید در بانک، نرخ سود بانکی به سمت پایین میرود و مجموعا به نفع اقتصاد است، پرانتز بسته، فعالیت اینها را باید جلویش را بگیریم. یکی دیگر که بچههای دیگر گفتند یک جزء دیگر کار است، خروج دولت و شبه دولتیها از رقابت بخش خصوصی است، این حکم قانون برنامه، حکم قانون اصل ۴۴ است، قانون شش و هفت اصل ۴۴ است ولی اصلا توجه نمیکنند، دو سال پیش رهبر معظم انقلاب، رفتند در جایی مال وزارت نفت بود، برای دولت قبل هم بود، گفتند به به چه کار خوبی است و چه کسی انجام میدهد، وزیر نفت یا معاونش بود، فکر کرد دارد خودشیرینی میکند، خوشش میآید آقای خامنهای، گفت این را دادیم به ستاد اجرایی، فکر کرد ایشان خوشحال میشود که به به، ایشان گفت چرا دادید، بدهید به بخش خصوصی. در دولت گویا قانون اصل ۴۴ نخواندند، نمیدانند که نباید ستاد اجرایی، نباید بازنشستگی و نظامیها رقیب بخش خصوصی شوند، الان راحت سکه سادهترین چیز، از آن طرف کاسبی دیگر راه انداخته، فینتگها را میبندد، آن یکی کاسبی راه انداخته و صادرات میکند، همه اجزای دولتی دارند میآیند در بخش خصوصی و یا به نفع بازنشستههای شان است یا به نفع کاسبیهای پولی که فعلا بگیرند و خرج عوامل شان کنند، خلاصه این که قانون اصل ۴۴ مظلوم مانده و خارج شوند و این اراده بزرگ میخواهد.
سوال: الان که راجع به قانون اصل ۴۴ صحبت میکند و برای اجراش، بعضی میگویند ۱۱ درصد و برخی میگویند ۱۸ درصد خصوصی سازی واقعی اتفاق افتاده، این که آقای طغیانی میگویند برنامه هفتم این مواد آمده که اگر اجرا شود میتواند کمک کند، اصل ۴۴ خیلی قانونش قدیمیتر است در اجرا مشکل دارد، آیا میشود امید داشت برنامه هفتم واقعا به آن عمل شود؟
سیاح: میشود امید داشت، آدمهای خوبی مثل طغیانی و ایزدخواه در مجلس هستند، منتها من از آقای روح الله و آقا مهدی گلایهمند هستم، چکار میکنید آن جا، چرا بانک مرکزی نمیکشید به اخیه، چرا وزیر صمت را نمیکشید به اخیه، نگاه من حزبی و این دولت و آن دولت نیست، وزیر اقتصاد را هم میکشید به اخیه، که چرا قانون اصل ۴۴ نرسیده هنوز به هدفش، خلاصه به خصوص زیرمجموعه دولت از وزیر یک خورده میآییم پایین تر، اصلا ول ول است.
سوال: خیلی وقتها راجع به قانون صحبت میکنیم، من از آقای قادری پرسیدم که الان بخواهیم شعار سال را محقق کنیم، نیاز به وضع قانون جدیدی داریم، گفتند نه قانون به اندازه کافی قانون وجود دارد و مجلس احساس میکند که وقتی قانون را مصوب کرد ما دیگر کارمان را انجام دادیم و بقیه اش دست دولت است یعنی مسئولیت از ما رفع شده ولی مجلس در این وسط نقش دارد و سهم دارد آقای دکتر، درست است؟
ایزدخواه: من رک بگویم، شب قدر است، واقع بینانه اعتراف کنیم، اصل ۴۴ به صورت عامدانه به انحراف کشیده شد.
سوال: عامدانه منظورتان؟
ایزدخواه: عامدانه یعنی چی، اولا دولت دید عجب چیز خوبی، حالا که من خرج دارم و بدهی دارم به صندوقها و تامین اجتماعی، بیایم همین کارخانههای خودم و شرکتهایی که با سرمایه ملی ایجاد شده سالهای سال، از خوراک مردم زدیم، هپکو زدیم، هفت تپه زدیم، اینها را حراج کنم، چطوری حراج کنم، به کی بدهم، به نورچشمیها بدهم و چندرغازی بزنم به زخمهای خودم، این چیزی شد که در عمل اتفاق افتاد، گاهی هم مجالس، مجلسها همین مسیری را همراهی کردند. گفتند که ما میخواهیم دولت هم تامین شود، من عرض کردم مجلس نباید مکمل دولت باشد، اساسا مجلس یک قوه مستقل دیگری باید باشد، آنها هم کمک کردند خلاصه، گفتند دولت کم دارید، ما کمک میکنیم اینها را هم ببر خصوصی کن، بفروش و پولش را بردار، در حالی که در هیچ جای قانون نیامده درآمدزایی برای دولت، ولی به این سمت آمد، نظارتیها و امنیتیها شاهد این ماجرا بودند و چشمهای شان بستند یا همراهی کردند و یا مخالفت نکردند و گذاشتند این اتفاق بیافتد. قوه قضاییه هم گذاشت این اتفاق بیافتد و ما این دور قبل که آمدیم به قصه هفت تپه ورود کنیم، دوستان امنیتی ما را خواستند که آقا شما ورود نکنید، عه، شما باید مدعی العموم باشید و بگویید چرا به این مسیر کشیده شده بزرگترین مجتمع نیشکری کشور.
سوال: شما معتقدید اگر اصل ۴۴ درست اجرا میشد، ما چالش تحت عنوان تلاش برای سرمایه گذاری نداشتیم؟
ایزدخواه: اگر این منابع به بخش خصوصی واقعی میرسید، حتما آنها میتوانستند امروز رشد بسیار بزرگی برای کشور فراهم کنند. مردم در میدان بودند، رشدهای واقعی صورت میگیرد، وزیر کار ۲ هزارنفر را باید منصوب کند، این میرسد به کار دیگه اش، هر وزیری، هر آدمی، شما بگذارید وزارت کار و تعاون همان اول بسم الله دو هزار هیئت مدیره در انبوه شرکتهای خودش، بنده بعد از ۵ سال هنوز نفهمیدم چندتا شرکت هستند این ها، این قدر دالان دالان است که ته ندارد، این وضعیت دولت است که خودش شده آفتابه لگن هفت دست، به دولت میگوییم بیا کارهای اصلی خودت را انجام بده، میگوید نه، چون تاترازی دارم، میزند معیشت مردم را داغان میکند. ما کشور ثروتمندی هستیم، کشور فقیری نیستیم، هفت برابر نورم جمعیت مان منابع و ذخایر داریم.
سوال: اگر بخواهیم آسیب شناسی کنیم اتفاقات و تجربیاتی که قبلا داشتیم.
ایزدخواه: من معتقدم باید دولتی باشد و آستین بالا بزند، اول از جراحی در خودش شروع کند، بی رحمانه به جان خودش بیافتد، مقررات زدایی سادهترین اش است، کم مانعترین است اتفاقا، باید بی رحمانه دولت از درون خودش شروع کند. اصلاحات اساسی در رفتار خودش، در تصمیم گیریهای بدنه دولت که هر کسی هم وزیر باشد، بدنه تصمیم خودش را میگیرد و کاری هم به قوانین ندارد، وزرا هم که میآیند متاسفانه اشراف کامل ندارند، چشم و گوش شان بسته است، میآیند ماشین امضا میشوند، هر چه شما میگویید. درون بدنه دولت حتما مقاومت است نسبت به مردمی سازی اقتصاد، شک نداریم، دو تا، سه تا هم نیستند که بگوییم یک باندی هستند برویم اینها را بگیریم، موضوع حل میشود، یک فرهنگ شده، وقتی خصوصی سازی انجام نمیشد، شیرینی پخش میکردند در ایمیدرو، آن سالهایی که فولاد خوزستان میخواست واگذار شود، واگذار نمیشد، خریدارش منصرف میشد، میآمدند شیرینی پخش میکردند، که خدا را شکر که این ماند دست ما، میآمدند شیرینی پخش میکردند، سالهای پیش را عرض میکنم، ما باید از جراحی در دولت شروع کنیم. مردم امروز مظلوم هستند، مردم مجبور هستند که بروند طلا بخرند، ما توصیه نمیکنیم، رهبری در پیام شان بود، یعنی همان قدر به دولت اشاره دارند، به مردم هم اشاره دارند، میگویند خرید طلا و ارز مضر است، میگویند هر پولی دارید هر قدر هم کوچک است، بزن به تولید، این امر رهبر هم ناظر به دولت است و هم ناظر به مردم. همه جدا باید کار خودشان بکنند، مردم هم امروز میتوانند با ابزارهای متعددی که شناخته شده، تامین مالی جمعی، بحث تعاون، بحث خوشه ها، امروز وقتی میروید کف میدان، مدلهای همکاری مردمی، واضح و مبرهن است، حتی در روستاها، به همت بسیج سازندگی حتی در روستاها موضوع زنجیرههای اقتصاد کشاورزی را داریم که پیش میرود، خرد است ولی پیش میرود. این نهضتی که آقای دکتر سیاح به خوبی اشاره میکنند فراهم است زمینه هاش، شعار نیست، حضرت آقا دارد یک انقلاب اقتصادی را مدیریت میکند، از ۱۵ سال پیش تا الان، از سال ۸۹ که ایشان فرمود جهاد اقتصادی یعنی فرمان جهاد داد، تا امروز شما میبینید هیچ سالی کوتاه نیامده و هرسال دارد روی اقتصاد تمرکز میکند، تولید، نوآوری، دانش بنیان، مردمی سازی، عدالت سازی، این نسخه کامل است برای انقلاب اقتصادی، کمبودی نداریم در نسخه کار، سردرگمی نیست، بسیار مشخص است، بله اقتصاد وجوهی دارد، هر امر اجتماعی وجوهی دارد، این سردرگمی نیست اسمش، در اقتصاد، در عرصه دانش بنیان حرکت بسیار خوبی زدیم، رکورد زدیم در دنیا، ۱۰ - ۱۲ هزار شرکت دانش بنیان در یک اقتصاد خام فروش شوخی نیست، شرکتهای قدری که امروز صادرات دانش بنیان دارند، عددشان هنوز نسبت به اقتصاد نفت و اقتصاد معدن کوچک است، اما رشد، رشد سریعی است.
سوال: تقریبا حدود کمتر از یک ماه پیش بود خبری منتشر شده بود که بخش خصوصی حاضر به سرمایه گذاری حدودا عددش ۸ میلیارد دلار در توسعه میادین مشترک گازی بود که میتوانست مشکل ناترازی ما را حل کند، گفتند ۴۲ ماه فقط گرفتن مجوزهاش طول میکشید، توسعه خود میدان ۲۴ ماه طول میکشد.
ایزدخواه: ما در برنامه هفتم آمدیم این را بگذاریم مجمع تشخیص رد کرد، صندوق توسعه ملی که خودش ۱۰۰ میلیارد دلار طلب دارد از دولت بیاید اهرم کنیم این طلب را، شرکتهای خصوصی توانمند بیایند میادین رابدهیم دست اینها و اینها برداشت کنند و آن طلب صندوق هم ازاین محل برداشت پاس شود. مجمع تشخیص رد کرد، گفتند نه، صندوق که نباید بنگاه داری کند، ما منظورمان بنگاه داری نبود، گفتیم صندوق طلبش را بیاورد وسط، شرکتهایای ان پی خصوصی ایجاد میشود، همین الان پالایشی ها، پتروشیمی ها، جلسه داشتیم در مجلس، گفتند ما حاضریم با سود خودمان، با پول درآمد صادراتی که داریم میادین را بدهید به ما، گازمان را خودمان تامین کنیم، کمبود گازی اگر است، دولت نمیگذارد. این که من میگویم هم پیاز رامی خوریم، هم کتک، آقای دولت تو که میگویی پول ندارم، طرحی است همین الان ۷ - ۸ میلیارد دلار میخواهد، کل بخاریهای کشور، شریک چینی و سرمایه گذار چینی دارد، گفته که همه بخاریها عوض کنیم با فناوری جدید که سوخت بخاری ها، که هدررفت سنگین در گاز میدهیم، این عدد به ازای هفتاد – هشتاد میلیارد دلار که از صفر بزنید، میدان گازی ایجاد کنید، کار آن را میکند، با هفت – هشت میلیارد دلار، دولت همکاری نمیکند و جلسه نمیگذارد. طبق بانک مرکزی بالغ بر ۵۰ میلیارد دلار مردم پول دارند، ارز دارند، من گفتم بسم الله شما که میروید سرمایه خارجی با منت و التماس بیاورید، خود مردم را بیاور وسط، شرکتهای سهامی عام پروژه بزن، ارزی، این ارزی که در اختیار مردم است و در گاوصندوقهای شان است، تضمین بدهد، بگویید ارز بیاورید، ارز به شما تحویل میدهم. بیاورید در حوزه نفت و گاز، مثل خارجی باهات تا میکنم، بیاید میادین را بدهد دست مردم. حتما مردم پول شان را میآورند.
سوال: ارز نگیرد و بعد ریالی ببرد، آقای طغیانی اگر صحبت از این میکنیم که سرمایه را بیاوریم به سمت تولید نیاز است که جلوی پای سرمایه گذار باید فرش قرمز پهن کنیم و او با این قاعده بیاورید به سمت سرمایه گذاری و این که راضی شود پولش را در تولید بگذارد با توجه به چالشهایی که داریم، آن نکاتی که جنابعالی اشاره کردید در قانون برنامه هفتم که میشود اتفاقات رقم زد، فکر میکنید چه میزان آن فرش قرمزی است که پهن میکنیم و آن احترامی است که برای سرمایه گذار قائل هستیم و آن فضای اقتصاد کشور آن شرایط را فراهم میکند که این اتفاق بیافتد.
طغیانی: شما از اول برنامه میپرسید که از کجا شروع کنیم، موضوع، موضوعی پیچیدهای است و ابعاد مختلف دارد، در فلسفه میگویند اگر میخواهید پدیدهای رخ داد، باید مقتضای آن را موجود کنید و موانع را مفقود، اگر میخواهید آتشی روشن کنید، آن ماده سوختنی، اکسیژن و شرایط لازم را فراهم کنید و موانع از سر راه بردارید. در موضوع سرمایه گذاری در تولید، این پدیده ذوابعاد و پیچیدهای است و قطعا نیاز دارد برنامههای مختلفی برای تک تک مواردی که دوستان اشاره کردند در این برنامه یا حقیر خدمت شما توضیح دادم، برنامه باید صحبت شود و ابعادش برای مردم دقیق شکافته شود. تک تک نکاتی که گفتند جای توضیح دارد، جای تبیین دارد، آن جایی که به نظر ما در قانون گذاری ممکن است خلائی باشد یا ممکن است در اجرای قانون ضعف وجود داشته باشد، الان وسط یک جنگ اقتصادی هستیم، دشمن دستور میدهد که سرمایههای تان ببرید در طلا و ارز، اخبار این چند روز که میبینید، مسئولین آمریکایی به صراحت این را میگویند، رهبری معظم انقلاب در مقابلش یعنی ولی امر مسلمین میگویند ببرید در تولید و سرمایه گذاریهای مولد، این راه را روشن میکند، این که مسیر به سمت طلا و ارز باشد، حلقهای است که تکمیل میکند کاری که دشمن میخواهد انجام دهد، یعنی مکمل فشار بیرونی دشمن خواهد بود و ما را روز به روز غرقتر میکند، در مقابلش این یک راه حل است و یک برون رفت است، عرض کردم ابعادش هم بسیار ابعاد پیچیده و متعددی است و باید در موردش صحبت شود و در تمام اینها حرف، گفتنی زیاد است، قوانین زیادی داریم، قانون برنامه هفتم متاخر است، در مورد دانش بنیان که آقای دکتر ایزدخواه اشاره کردند، آن صندوقهای خطرپذیر شرکتی را داریم، سی وی سی ها، سازمان امور مالیاتی نه در راس آن، نه ریاست سازمان، در بدنه سازمان، به شرکتهای میگویند نمیخواهد پول تان را ببرید، معلوم نیست به جایی برسد، سی وی سی بزنید، شرکتهای دانش بنیان تامین مالی کنید، مالیات تان را بردارید بیاورید، چون معیار برای مدیر میانی سازمان مالیاتی مقدار مالیاتی است که وصول میکند. نه مقدار شرکت سی وی سی که تشکیل میشود که تازه این شرکت خطرپذیر، صندوق خطرپذیر شرکتی بتواند برود دانش بنیانها را تامین مالی کند. ما در اجرای قانون مهم جهش تولید دانش بنیان یک همچین مسائلی داریم، یعنی بدنه اجرا خلاف قانون شنا میکند، نه مدیران ارشد نه، مدیران ارشد همه همراه هستند، بدنه این مسیر حالیش نیست، این شاخصی است که برای آن گذاشتند. بارها گفتیم که بیایید شاخص را تغییر دهید، آقای رئیس مثلا مدیر کل مالیاتی، بله ان شاءالله باشد اینها در برنامههای بعدی آقای خسروی درموردش بیشتر صحبت کنیم.
سوال: آقای سیاح یک دقیقه جمع بندی پایانی.
سیاح: سرمایه گذاری برای اقتصاد ما مثل هوا میماند موجود زنده، بدون آن اقتصاد ما ضعیف و ضعیفتر میشود، نکته دوم برای این که مردم سرمایه گذاری کنند و بیایند در میدان، انواع و اقسام راهکارها وجود دارد، تجربه شده، مدون شده و قانون شده و اراده اجرا میخواهد، مشکلات اقتصادی راه حل دارند، راه حل هاش شدنی است، اراده دولت میخواهد و پیگیری و نظارت مجلس و نظارتیهای قوه.
سوال: یک دقیقه آقای ایزدخواه.
ایزدخواه: من عرضم تمام، این انقلاب اقتصادی از ۱۵ سال پیش با رهبری مدبرانه خود حضرت آقا شروع شده حتما به سرانجام خواهد رسید. موانع داریم در درون بروکراسی لخت مان موانعی داریم، در بخش فکری و علمی موانعی داریم، اما مردم اجابت کردند سرجمع و دارند همکاری میکنند و کمک میکنند و دولتها ان شاءالله از تعصبات بروکراسی خودشان دست برداشته و همکاری کنند و مجلس در جایی بنشیند که معماری این حرکت را بتواند، ریل گذاری این حرکت را بتواند به خوبی انجام دهد.
ارسال نظرات