
تازه ها
صنعت نمیتواند بهتر از فارغالتحصیل دانشگاه پیدا کند

با وجود شکاف مهارتی و گلایههای مکرر، صنعت ایران هنوز بهترین نیروی خود را از دانشگاه میگیرد؛ وزیر علوم در عین حال که از بازنگری ۴۰۰ رشته و ۱۱ هزار قرارداد مشترک خبر میدهد، تاکید دارد راهحل، همکاری پایدار آموزش و صنعت است.
به گزارش بازارکار از ایرنا، دانشگاه و صنعت سالهاست در جستجوی نقطه تلاقی منافع خود هستند، اما همچنان فاصلهای میان نیاز کارخانهها و مهارت فارغالتحصیلان وجود دارد. بسیاری از دانشجویان پس از دریافت مدرک، دانش تئوریک قابل قبولی دارند، اما در مهارتهای عملی ضعیفاند و کارفرمایان اغلب ناچارند آموزش آنها را از صفر آغاز کنند. این شکاف، ریشه در برنامه درسی قدیمی، نبود کارآموزی واقعی و گسست ارتباطی میان محیطهای آموزشی و محیطهای تولید دارد.
تجربه کشورهای موفق نشان میدهد که راهکارهای اثربخشی وجود دارد. در آلمان، مدل «آموزش دوگانه» دانشجو را همزمان در دانشگاه و شرکت صنعتی درگیر میکند؛ به گونهای که از همان آغاز با فرآیند تولید، فرهنگ کاری و مهارت عملی آشنا میشود.
در کرهجنوبی و سنگاپور، مراکز آموزش مهارتی با سرمایهگذاری مشترک دانشگاه و صنعت فعالیت میکنند و علاوه بر تجهیزات، استادکارانی با تجربه صنعتی را در اختیار دارند.
در آمریکا نیز پروژههای تحقیقاتی و کارآموزی ترمی به گونهای طراحی شده که دانشجویان با مسائل واقعی تولید درگیر شوند و خروجی قابل استفاده به صنعت تحویل دهند.
برای آنکه دانشگاه بتواند نیروی «آمادهبهکار» تربیت کند، چند عنصر کلیدی اجتنابناپذیر است. برنامه درسی باید هر دو یا سه سال یکبار متناسب با تغییرات بازار کار بازنگری شود. حضور اساتیدی که تجربه مستقیم صنعتی دارند باید تقویت گردد. کارآموزی به یک الزام جدی بدل شود که بر اساس مهارت ارزیابی گردد، نه فقط حضور و غیاب. پروژههای دانشجویی باید بر اساس سفارش واقعی شرکتها تعریف شوند تا دانشجو اهمیت و کاربرد عملی دانش خود را لمس کند. در کنار این اقدامات، وجود یک سیستم پایش و بازخورد از وضعیت استخدام و عملکرد فارغالتحصیلان، امکان اصلاح مداوم فرایند تربیت نیرو را فراهم میسازد.
در نهایت، حتی کاملترین مدل آموزشی نیز بدون ثبات و پایداری اقتصادی در بخش صنعت، نمیتواند نتیجه مطلوب بدهد. نیروی کار ماهری که فرصت اشتغال مطمئن و با دستمزد رقابتی پیدا نکند، ناگزیر جذب بخشهای دیگر یا راهی بازارهای خارجی میشود؛ و این همان چرخهای است که باید با همکاری واقعی دانشگاه و صنعت شکسته شود.
در این میان، بردن گلایه تربیت نیروی ماهر مورد نیاز صنعت در دانشگاه به وزیر علوم راه به جایی نمی برد، چرا که حسین سیمایی صراف معتقد است هنوز با وجود تمامی کاستی ها، صنعت بهترین نیروهایش را از دانشگاه استخدام می کند.
صنعت هنوز جایگزینی بهتر از فارغالتحصیل دانشگاه ندارد
حسین سیمایی صراف وزیر علوم، تحقیقات و فناوری در زمینه تربیت نیروی انسانی ماهر مورد نیاز صنعت، تاکید دارد: صنعت هنوز جایگزینی بهتر از فارغالتحصیل دانشگاه ندارد؛ وی معتقد است ما واقعاً در سرفصل درون دانشگاهی بازنگری انجام دادهایم؛ شاید تا امروز حدود ۴۰۰ رشته تحصیلی را متناسب با نیاز بازار کار اصلاح کردهایم. حتی اگر صنعتِ دانشی ما برای یک رشته خاص نیروی کار بخواهد، تعدادی از واحدهای درسی دانشجویان همان رشته را کاهش میدهیم تا مهارتمحورتر شوند.
سیمایی صراف در گفت و گویی کوتاه با خبرنگار گروه اقتصادی ایرنا در جریان بازدیدش از این رسانه، این نکته را گوشزد می کند که خودِ صنعت، حتی برای فارغالتحصیلان ماهر دانشگاه هم بهطور جدی سراغ جذب نمیآید. من البته به آنها حق میدهم؛ زیرا مشکلات اقتصادی دارند. با این حال، همین صنعتی که گلایهمند است، بیش از ۱۱ هزار قرارداد مشترک با ما دارد.
وزیر علوم می گوید: واقعیت این است که ما در برخی رشتهها بهروز نیستیم، ولی این نیز حقیقت دارد که صنعت هم فعلاً نمیتواند نیرویی بهتر از فارغالتحصیل دانشگاه از جایی دیگر جذب کند. با وجود این، ما موظف به روزآمدسازی آموزش و همکاری بیشتر با صنعت هستیم.
آموزش آکادمیک به تنهایی پاسخگوی نیاز صنایع نیست
دبیرکل خانه صنعت، معدن و تجارت به عنوان نماینده بخش صنایع حرف و سخن دیگری دارد و توضیح می دهد: جامعه کار باید از تقاضای بازار کار نسبت به مهارت ها اطلاع داشته باشد و با همکاری تشکل ها، شهرک های صنعتی و سازمان آموزش فنی و حرفه ای، اطلاع رسانی و فرهنگسازی برای ارائه آموزش ها را در نظر بگیرد.
آرمان خالقی، گسترش مراکز آموزش «جوار کارگاهی» در شهرکها و خوشههای صنعتی را عاملی موثر در ارتقای مهارت، کاهش هزینههای جانبی تولید، استفاده بهینه از امکانات آموزشی و صیانت از نیروی کار اعلام می کند و توضیح می دهد: آموزشهای آکادمیک بهتنهایی پاسخگوی نیاز عملیاتی صنایع نیست و فارغالتحصیلان باید دورههای فنی و حرفهای تکمیلی را نیز طی کنند.
وی با تاکید بر علاقهمندی واحدهای صنعتی به آموزش نیروهای تازهوارد و بهروزرسانی مهارت کارکنان، یکی از چالشهای مهم این حوزه را جذب نیروهای آموزشدیده توسط صنایع دیگر می داند؛ مسالهای که بازگشت سرمایهگذاریهای آموزشی را برای واحدهای مبدا کمصرفه کرده است.
خالقی خواستار بهرهگیری کامل از ظرفیتهای قانونی همچون مشوقهای مالیاتی و بیمهای برای جبران این آسیب است.
دبیرکل خانه صنعت بر ضرورت آموزش متمرکز بر پایه نیازسنجی دقیق استانی و صنعتی تاکید دارد تا به تناسب ظرفیت هر منطقه، تعداد و تخصص نیروهای انسانی مشخص و تربیت شود.
وی پیشنهاد داد از مرحله نیازسنجی تا آموزش و استخدام، بودجهبندی هدفمند و مشوقهای جذب نیروی ماهر در دستور کار قرار گیرد. اطلاعرسانی و فرهنگسازی مشترک بین سازمان فنی و حرفهای، تشکلهای صنعتی و شهرکهای تولیدی، لازمه تحقق نظام موثر تربیت و نگهداشت نیروی کار در کشور است.
خالقی در این زمینه تنها نیست و معاون اتاق تعاون نیز با وی هم رای است و می گوید: هنوز هم برای بازنگری در سرفصل دروس دیر نیست، شورای عالی فرهنگی در این زمینه مداخله و آنها را متناسب با نیاز صنایع اصلاح کند.
شورای عالی فرهنگی در سرفصل دروس بازنگری کند
به باور ارسلان قاسمی معاون اتاق تعاون ایران هنوز برای بازنگری در شیوه آموزش و تربیت نیروی ماهر دیر نشده؛ به شرط آنکه ارادهای جدی شکل بگیرد.
وی نقش شورای عالی انقلاب فرهنگی را در این مسیر کلیدی میداند؛ شورایی که میتواند سرفصلهای دانشگاهی را دوباره ورق بزند و پیوند گسسته میان کلاسهای تئوری و کارخانههای ایران را بازسازی کند.
قاسمی از آموزشهایی گلایه دارد که بیشتر به برگههای گواهینامه ختم میشود تا آموختههای مهارتی. حتی اگر همهچیز در مدار «مدرک» نمیچرخد، باز هم واقعیت این است که بسیاری از دروس در دانشگاهها بیربط با میدان عمل شدهاند و هنرستانهای فنی و حرفهای هم سایهای از گذشته پررونق خود هستند.
وی در مورد سرفصل های آموزشی آموزشوپرورش جایی که میتوانست کارخانه تولید نیروی متخصص باشد اما با «بیمهری» رها شده است، ریشهای عمیقتر را پیش میکشد و توضیح می دهد: فرهنگی که چشمها را به پزشکی و مهندسی دوخته و پشت به مهارتهای فنی کرده؛ در چنین فضایی، رشتههای کمتر دیدهشده آرام آرام به حاشیه رانده میشوند و کمبود نیروی ماهر همچنان پابرجا میماند.
قاسمی میگوید تغییر این نگرش، نه فقط یک نیاز آموزشی، بلکه ماموریتی فرهنگی است که بدون آن، چرخ صنعت با گسست مهارتی همچنان لنگ خواهد زد.
باید پذیرفت که اگر امروز بین صنعت و دانشگاه دیواری کشیده شود، فردا باید برای واردات نیروی کار ماهر صف بکشیم. تربیت نیروی متخصص، فقط وظیفه دانشگاه و دغدغه صنعت تنها نیست؛ یک پروژه ملی است. هر دانشجویی که بدون تجربه واقعی فارغالتحصیل میشود، به معنی یک فرصت از دسترفته برای کشور است و هر واحد صنعتی که حاضر نیست برای آموزش و سرمایهگذاری روی نیروهای تازهکار وقت بگذارد، آینده خود را گرو نگه داشته است.
مدرک دانشگاهی، بدون مهارت کاربردی، مثل جواز رانندگی برای کسی است که پشت فرمان ننشسته و صنعت، بدون ورودی تازهنفس از دل دانشگاه، مثل موتوری است که روغنش را عوض نکرده. اگر بناست در رقابت جهانی دوام بیاوریم، باید یک مسیر دوطرفه بسازیم: دانشگاه با برنامه درسی بهروز و کارگاههای واقعی و صنعت با فرصتهای کارآموزی، حمایت مالی و استخدام بر مبنای مهارت.
ارسال نظرات