
تازه ها
دانشجویی که مهاجرتش را به تابآوری تبدیل کرد

به گزارش بازارکار از دانشگاه ایسکانیوز، مهاجرت تحصیلی تجربهای پرچالش و در عین حال پر از فرصت برای رشد شخصی است. این روایت، داستان واقعی یک دانشجوی ایرانی را نشان میدهد که در مسیر رسیدن به اهدافش با سختیها، تنهایی و فشارهای روحی دستوپنجه نرم کرده است.
پس از بررسی زندگی دانشجویان شهرستانی در تهران در قسمت اول پرونده، حالا تمرکز ما به تجربه مهاجرت تحصیلی و زندگی در خارج از کشور معطوف شده است. این بخش روایت واقعی یک دانشجوی ایرانی است که با چالشهای جدی تحصیلی، فرهنگی و احساسی در محیطی غریب روبهرو شده است. مشکلات روزمره، قوانین و سیستمهای تازه، تنهایی و دوری از خانواده، همه بخشی از فشارهایی است که تجربه مهاجرت را برای هر دانشجوی جوان پیچیده و چالشبرانگیز میکند. در عین حال، همین تجربه دشوار فرصتی برای رشد شخصیتی، تابآوری و خودباوری فراهم میکند و نشان میدهد چگونه مواجهه با مشکلات غیرمنتظره، انسان را به سوی استقلال و قدرت تصمیمگیری هدایت میکند. داستانی صادقانه و انسانی که فراتر از تحصیل، تصویر زندگی یک مهاجر را به خواننده منتقل میکند و نشان میدهد مهاجرت، با تمام سختیها و فشارهایش، تجربهای است که شخصیت و مسیر آینده فرد را شکل میدهد.
عرشیا بیات، دانشجوی ایرانی مقیم ترکیه تجربه مهاجرت خود را به تفصیل شرح داد و گفت: «اولین بار که مهاجرت کردم، شرایط بسیار دشوار بود. مشکلات اداری، فشارهای روانی و دوری از خانواده باعث شد تجربه مهاجرت برایم سنگین و سخت باشد.»
او ادامه داد: «این فشارها گاهی مرا به مرز ناامیدی میرساند، ولی یاد گرفتم غر زدن یا شکایت کردن هیچ کمکی نمیکند. مهاجرت به من یاد داد که باید با مشکلات روبهرو شوم و راه خودم را ادامه دهم، حتی وقتی همه چیز علیه من است. فهمیدم که هیچ چیز به صورت خودکار حل نمیشود و اگر بخواهم موفق شوم، باید خودم فعال باشم و صبر داشته باشم.»
درباره دلیل مهاجرت، او توضیح داد: «هدف من تنها تحصیل نبود. تحصیل یک بخش از دلایل من بود، اما مسائل شخصی و شرایط خانواده هم بسیار مهم بودند. من عاشق پزشکی بودم و میخواستم در محیطی باشم که بتوانم به هدفم برسم، حتی اگر شرایط آنجا سختتر از ایران باشد. تصمیم گرفتم بروم چون میدانستم با تلاش و پشتکار میتوانم مسیر خودم را پیدا کنم. البته همیشه میدانستم که مهاجرت فشار دارد و زندگی آسانی نخواهم داشت، اما انتخاب دیگری نداشتم.»
او درباره تجربه تنهایی در ترکیه گفت: «وقتی برای اولین بار آمدم، واقعاً تنها بودم. حتی اگر ده نفر دوروبرم بودند، باز هم احساس تنهایی واقعی میکردم. این تجربه هرچقدر سخت بود، مرا قویتر کرد و یاد گرفتم به خودم اتکا کنم. مهاجرت باعث شد استقلال پیدا کنم و بتوانم فشارهای روانی و مشکلات روزمره را مدیریت کنم. هر روز، با خودم فکر میکردم که چگونه میتوانم این فشار را تحمل کنم و به هدفم برسم.»
چالشها و فشارهای مهاجرت
یکی از بزرگترین چالشها، مشکلات اداری بود: «برگه انگشتنگاری من گم شد و پروندهام برای هفت ماه معلق ماند. این تجربه بسیار استرسزا بود، چون هر لحظه نگران بودم که شاید نتوانم ادامه بدهم. اما یاد گرفتم که صبور باشم و از مشکلات درس بگیرم. حتی وقتی همه چیز علیه من بود، فهمیدم باید قوی باشم و ادامه بدهم. هر بار که فکر میکردم همه چیز از دست رفته، یک راه پیدا میکردم و دوباره شروع میکردم.»
او درباره تأثیر مهاجرت بر احساس تعلق به خانه گفت: «وقتی مهاجرت میکنید، هرچقدر هم دوستان و محیط جدید را دوست داشته باشید، همیشه حس میکنید غریبهاید. حتی وقتی به ایران برمیگردم، دیگر آنجا حس خانه واقعی را نمیدهد. چون میبینم که خانواده و دوستانت به نبودنت عادت کردهاند. یک جور احساسی که انگار زندگیشان بدون حضور تو هم جریان دارد و بود و نبودت تفاوتی در زندگیشان اتیجاد نمیکند. اینجاست که میفهمید خانه فقط مکان نیست؛ احساس و تجربههایی است که با خودتان میآورید. هرچقدر تلاش کنید، آن حس تعلق کامل را پیدا نمیکنید، مگر اینکه تجربههای مثبت و عمیق در کنار آن داشته باشید.»
بیات به همسن و سال خودش گفت: «مهاجرت فقط برای درس خواندن نیست، بلکه فرصتی برای رشد شخصی است. باید هدفتان روشن باشد و بدانید چه چیزی ارزش تلاش کردن دارد. مهاجرت فشار دارد، مشکلات روانی دارد، اما تجربهای که کسب میکنید غیرقابلقیمت است. وقتی با مشکلات روبهرو میشوید و موفق میشوید، متوجه میشوید که هیچ چیز جای تجربه مستقیم را نمیگیرد.»
او ادامه داد: «گاهی خیلی فشار روحی زیاد بود اما یاد گرفتم که باید با احساساتم روبهرو شوم و کنترلشان کنم. مهاجرت به من یاد داد که حتی در سختترین شرایط هم میتوان مقاومت کرد و رشد کرد. یاد گرفتم که غم و مشکلات، بخشی از مسیر هستند و باید آنها را تجربه کرد، نه ازشان فرار.»
بیات تشریح کرد: «هرچقدر فشارها بیشتر بود، قویتر میشدم. مهاجرت من را مجبور کرد که با خودم روبهرو شوم، نقاط ضعفم را بشناسم و راههایی پیدا کنم که مستقل و قویتر باشم. حتی وقتی درسهایم سخت بود یا در محیط جدید نمیدانستم چگونه رفتار کنم، یاد گرفتم صبور باشم و ادامه بدهم. هیچ چیز نمیتواند جای تجربه مستقیم را بگیرد و هر شکست و سختی، فرصتی برای یادگیری است.»
او درباره روابط اجتماعی گفت: «تنهایی مرا مجبور کرد که بیشتر با دیگران ارتباط برقرار کنم، اما همزمان یاد گرفتم چگونه مرزهای خودم را حفظ کنم. الان میتوانم ساعتها تنها در کافه یا رستوران بنشینم و از بودن با خودم لذت ببرم. مهاجرت باعث شد استقلال پیدا کنم و بفهمم زندگی تنها به خانه و خانواده محدود نیست. حتی وقتی در جمع هستم، یاد گرفتهام که چگونه به خودم متکی باشم و از هر تجربه اجتماعی درس بگیرم.»
او درباره مزایا و معایب مهاجرت گفت: «مزایای مهاجرت شامل رشد شخصی، استقلال، توانایی مدیریت فشار و تجربه فرهنگهای جدید است. معایب آن شامل فشار روانی، دوری از خانواده و حس غریبی است. ولی حتی سختیها هم آموزنده هستند. مهاجرت مرا قویتر کرد و یاد گرفتم که هیچ چیزی، حتی مشکلات بزرگ، نمیتواند مانع رسیدن به هدف شود. هر لحظه از تجربه مهاجرت، حتی سختترین لحظات، به من یاد داد که چگونه انعطافپذیر و مقاوم باشم.»
رشد شخصی و درسهای زندگی
او تأکید کرد: «همه سختیها و لحظات دشوار، هرچند دردناک بودند، مرا آماده کردند برای آینده. یاد گرفتم که باید با مشکلات روبهرو شوم و هیچ چیز را دست کم نگیرم. مهاجرت تجربهای است که شکل شخصیت آدم را تغییر میدهد و حتی اگر دشوار باشد، ارزشمند است. وقتی به گذشته نگاه میکنم، متوجه میشوم که هر سختی و استرس، بخشی از مسیر موفقیت من بوده است.»
وی درباره چالشهای روحی مهاجرت گفت: «مهاجرت باعث شد که بار زیادی از فشار روحی را تحمل کنم. اضطراب، افسردگی و وسواسهای فکری بخشی از مسیر بودند. اما یاد گرفتم که باید با خودم صادق باشم و مشکلاتم را بپذیرم. حتی وقتی احساس میکردم توان ادامه دادن ندارم، مجبور بودم دوباره بلند شوم و راهم را ادامه بدهم. این تجربه به من یاد داد که هیچ موفقیتی بدون تلاش و پشتکار به دست نمیآید.»
بیات درباره تجربه تنهایی در محیط جدید گفت: «تنهایی به من یاد داد که چگونه با خودم کنار بیایم و از زندگی لذت ببرم. حتی وقتی در جمع هستم، یاد گرفتهام که استقلال شخصی مهم است. مهاجرت باعث شد یاد بگیرم چگونه مشکلات را مدیریت کنم، چگونه احساساتم را کنترل کنم و چگونه در شرایط دشوار به خودم اعتماد کنم.»
او درباره اهمیت هدف در مهاجرت گفت: «هر کسی که تصمیم به مهاجرت میگیرد، باید بداند که مسیر آسان نیست. فشارها، مشکلات روحی و احساسی وجود دارد، اما اگر هدف واقعی داشته باشید و بخواهید رشد کنید، تجربهای که به دست میآورید غیرقابلقیمت است. من یاد گرفتم که باید روی پای خودم بایستم و هیچ چیز نمیتواند مرا از مسیر هدفم باز دارد.»
وی افزود: «مهاجرت باعث شد که من بیشتر از خودم آگاه شوم و یاد بگیرم چگونه مستقل و مقاوم باشم. حتی سختیها و مشکلاتی که در این مسیر تجربه کردم، به من کمک کردند که شخصیت قویتر و بالغتری پیدا کنم. تجربه مهاجرت، هرچقدر هم سخت باشد، فرصتی است برای رشد، یادگیری و شکلگیری فردیتی مستقل و پایدار.»
ایشان در نهایت گفت: « قضاوت مردم در ایران مرا بسیار آزار میدهد. برخی تهمتها و صحبتهای نابهجا که ناشی از اطلاعات کم و یا حسادت است، روح مرا آزار میدهد. البته تمام کسانی که مهاجرت کردند میدانند که گریز از این قضاوتها و تهمتها غیرممکن است. اما مجموع این صحبتها خود بار روانی بسیار بزرگی به شخص مهاجر وارد میکند. شاید حتی ریشه بسیاری از مشکلات روحی هم همین حرفها باشد.»
مهاجرت تحصیلی برای عرشیا بیات پر از فشار و دشواری بود. مشکلات اداری، تعلیق پرونده و اضطراب ناشی از عدم اطمینان، بخشی از زندگی روزمره او بودند. تنهایی و دوری از خانواده، حتی در میان جمع، حس غریبی ایجاد میکرد. در همین شرایط، او مجبور شد با خود و احساساتش روبهرو شود و مهارتهایی مانند صبر، مدیریت فشار روانی و حل مشکلات روزمره را یاد بگیرد. روابط اجتماعی نیز پیچیده بود؛ هم نیاز به ارتباط با دیگران وجود داشت و هم ضرورت حفظ استقلال و مرزهای شخصی. هر سختی، از ناتوانی در حل مشکلات اداری گرفته تا لحظات تنهایی شدید، تجربهای برای شناخت بهتر خود و توسعه تابآوری او بود. تجربه عرشیا تصویری واقعی از مهاجرت ارائه میدهد: مجموعهای از فشارها، استرسها و یادگیریهای شخصی که زندگی، روان و روابط فرد را به شکل ملموس درگیر میکند، بدون آنکه مسیر آسان یا نتیجهای مشخص داشته باشد.
خبرنگار : کوشا ساسانیان
انتهای پیام/
ارسال نظرات