
تازه ها
واقعا میشود در شهرستانها شرکت دانش بنیان ایجاد کرد؟

تصور کنید دفتر اصلی شرکتتان در یک شهر ساحلی در جنوب یا شمال ایران قرار دارد؛ دسترسی سریع به ساحل یا جنگل دارید. زمستانهای سنگین و سرب آلوده پایتخت را تجربه نمیکنید و چه بسا در نهایت میتوانید برای همشهریهایتان کار مفیدی انجام بدهید. میتوانید برای آدمهای زیادی که از کودکی میشناختهاید شغل ایجاد کنید و مستقیم یا غیر مستقیم دستشان را جایی بند کنید.
چه رویایی لذت بخشتر از اینکه به عنوان کارآفرین قهرمان شهرستان کوچک خودمان باشیم؟ صنعت استان را متحول کنیم و در نهایت چه بسا نقشی تاثیر گذار در شاخصهای اقتصادی ایفا کنیم!
تاسیس و اداره یک شرکت فناوری یا دانش بنیان در هر جایی از ایران به جز پایتخت میتواند رویای آدمهایی باشد که دوست ندارند روزشان را با ساعتها گیر کردن در راه بندان اتومبیلها و طی کردن مسافتهای طولانی تلف کنند.
اما همه اینها تا اندازه زیادی غیر ممکن و حداقل فعلا رویایی دست نیافتنی به نظر میرسد به یک دلیل مشخص؛ نیروی انسانی و متخصص برای شرکت رویایی شما در شهرستان پیدا نمیشود!
برای بررسی موضوع خبرنگار هفته نامه بازار کار به نمایشگاه الکامپ ۱۴۰۴ رفت تا این موضوع را با مدیران عامل شرکتهای فناوری در شهرستانها مطرح کند.
دانش بنیان در شهرستان؟ فکرش را هم نکنید!
اصل ماجرا را مهندس صمدی مدیر R&D شرکت نگار خودرو، یک مجموعه دانش بنیان حاضر در شهرستان بابل هم تایید میکند.
نگارخودرو در شهر بابل تجهیزات الکترونیک طراحی و تولید میکند، سازمانی به شدت نیازمند افرادی با تخصص برنامه نویسی و مهندسی. دو مهارتی که به گفته مدیر R&D شرکت کمتر در محیط شهرستان کوچکی مثل بابل تمایل دارند دنبال کار بگردند. صمدی میگوید: برای کارهایی که انجام میدهیم نیاز به نیروی متخصص داریم از حوزه سخت افزار الکترونیک تا کدنویسی. او میگوید ما از بابل شروع کردیم و همانجا هم توسعه پیدا کردیم به همین دلیل تمایل نداشتیم بابل را رها کنیم، اما در نهایت مجبور شدیم یک دفتر مرکزی در تهران داشته باشیم.
مهندس صمدی درباره نحوه استخدام نیروی متخصص میگوید از سایتهای کاریابی استفاده میکنیم و اگر نیرویی که میخواهیم را پیدا کنیم مشکلی برای پرداخت دستمزدش نداریم.
صمدی به هفته نامه بازار کار میگوید بزرگترین چالش ما این است که در شهرستان خودمان نیروی متخصص برای استخدام پیدا نمیکنیم.
صمدی میگوید فعلا با سیاستهای نگه داشت نیرو، همکاری با دانشگاهها برای جذب و آموزش دانشجو و نیز افزایش حقوق توانسته است نیروهای مورد نیازش را جذب و حفظ کند، اما همچنان توسعه شرکت با توجه به چالشهای استخدامی نیروی متخصص در بابل دشوار است.
قصد مهاجرت داری؟ استخدام بی استخدام!
یکی دیگر از چالشهای شرکتهای تخصصی و دانش بنیان مهاجرت نیروها به کشورهای خارجی است. برخی از مدیر عاملان شرکتهای فناوری و ارتباطی شرکت کننده در نمایشگاه الکامپ سال ۱۴۰۴ به خبرنگار هفته نامه بازار کار گفتهاند استخدام نیرویی که قصد مهاجرت دارد را ممنوع کردهاند.
آنها میگویند نیروی متخصص در مجموعه ما کسب تجربه میکند و درست وقتی که میتواند به عنوان یک نیروی با تجربه در کنار سازمان پیشرفتهای تازهای را رقم بزند با پیشنهاد وسوسه انگیز از یک کشور خارجی تصمیم میگیرد شرکت را ترک و مهاجرت کند.
به شهادت گزارش رسانههای تخصصی حوزه فناوری و کسب و کار، نیروهای متخصص در حوزههای مهندسی مکانیک و برنامه نویسی طی سالهای گذشته بیش از پیش جذب بازار کار در کشورهای خارجی و خصوصا کشورهای حاشیه خلیج فارس شدهاند که این موضوع تهدیدی جدی برای شرکتهای فناوری ایرانی به حساب میآید. برخی از این تخصصها به راحتی نمیتوانند جایگزین شوند.
سینا جوادی مدیر یک شرکت نرم افزای در کردستان به خبرنگار هفته نامه بازار کار میگوید تخصصها در حوزه برنامه نویسی خیلی صفر و صدی است یعنی یا نیروی متخصص بسیار معمولی است یا خیلی خوب است؛ معمولا حد وسط نداریم و وقتی نیروی متخصص خیلی خوب از ایران مهاجرت میکند یا به نحوی با شرکتهای خارجی ارتباط میگیرد که میتواند به صورت ریموت با آنها کار کند و درآمد دلاری داشته باشد دیگر نمیتوانیم با ریال ایران او را نسبت به همکاری متقاعد کنیم و جایگزینیاش هم دشوار است.
جوادی میگوید چالش نیروی متخصص در شهرستانها آنقدر جدی بوده که به عنوان راه حل این موضوع ما ماموریت شرکتمان را تغییر دادیم و از یک شرکت برنامه نویسی و نرم افزاری تبدیل به شرکتی شدیم که حالا تیمهای برنامه نویسی به شرکتهای دیگر اجاره میدهیم!
به گفته سینا جوادی شرکت او اینک با علم به این موضوع که دیگر شرکتها نمیتوانند برنامه نویس مناسب پیدا کنند به آنها به صورت ساعتی برنامه نویس اجاره میدهد!
او میگوید با این راهکار آنقدر فروختهایم که همین حالا خودمان هم با مشکل تامین نیروی برنامه نویس متخصص مواجه شدهایم.
جوادی در پاسخ به این سوال که آیا تاسیس و اداره شرکت دانش بنیان و فناوری اساسا در شهرستان امکان پذیر است یا نه میگوید: تجربه من ثابت کرده که نه! امکان پذیر نیست.
«زنجیره نیروی انسانی در شهرستانها وجود ندارد، تخصصهای گوناگونی داریم که مثلا همه اینها را نمیتوان در کردستان یا گیلان پیدا کرد، اما مجموعه کامل این زنجیره در تهران قابل گردآوری است، به این معنا که من میتوانم برای یک شرکت موجود در کردستان تمام زنجیره یا تخصصها را استخدام کنم، اما برعکس این موضوع ممکن نیست. یعنی نمیتوان این کار را از هیچ شهرستانی برای تهران انجام داد.»
جوادی میگوید سال ۱۳۹۲ در سنندج شرکت را تاسیس کرده، اما سرانجام سال ۱۴۰۱ تصمیم گرفته شرکت را به تهران منتقل کند. پایانی پیش بینی پذیر برای رویای جوانی سنندجی که روزگاری میخواست کسب و کارش را در دل کردستان رونق بدهد.
پارک علم و فناوری در شهرستان؛ یک مشکل پیش بینی نشده!
مهندس فرزانه مدیر یک شرکت تکنولوژی در خرمآباد که به تازگی مجموعه خود را به تهران منتقل کرده است میگوید: در نهایت آنقدر همه چیز در تهران متمرکز است که به نظرم در شهرستان فقط میتوان شروع کرد، نمیتوان ادامه داد. نیروی متخصص نیست و اگر هم بتوانیم کسی را آموزش بدهیم طبیعتا وقتی به اندازه کافی تجربه پیدا کرد ابتدا به شرکتهای تهران وصل میشود و بعد هم با خارجیها کار میکند.
او میگوید یکی دیگر از مشکلات ما این بود که پارکهای علم و فناوری معمولا در دانشگاهها قراردارند و در بیشتر شهرستانها هم دانشگاه از شهر فاصله دارد. خیلیها علاقهای ندارند این فاصله را بپیمایند و همین موضوع باعث قطع همکاری با پارکهای علم و فناوری میشود.
فرزانه درباره استفاده از نیروهای فریلنسر و ریموت هم میگوید: «شخصا تجربه خوبی از نیروهای فری لنس نداشتهام. موضوع اعتماد مهم است و اینکه در نهایت کار را در موعد مقرر تحویل میدهند یا نه!»
بیستوهشتمین نمایشگاه الکامپ در پاییز ۱۴۰۴ را میتوان فرصتی کم نظیر برای نمایش تازهترین دستاوردهای شرکتهای فناوری ایرانی در تهران دانست. شرکتهایی که میگویند اگر چه دفاتر یا حتی کارخانههای تولیدی آنها در شهرستان قرار دارد، اما در نهایت مشتریهای خود را در پایتخت میجویند.
چنانکه مدیر توسعه بازار یک شرکت نرم افزاری در حاشیه نمایشگاه الکامپ به خبرنگار بازار کار میگوید «تهران برای ایران مثل بازار آمریکا برای بقیه جهان است، نمیتوان آن را از دست داد. درواقع هر سهمی که به دیگران واگذار میکنی یک قدم تو را از فروش بیشتر عقب میاندازد به همین دلیل همه میخواهند اینجا باشند یا به ور فیزیکی و یا حداقل با یک دفتر مرکزی و اینها تازه بدون در نظر گرفتن دسترسی نسبتا خوب به نیروی انسانی متخص در این بازار است»
تمرکز همه چیز در تهران و توسعه ناکام در دیگر شهرهای ایران
تمرکز شرکتهای فناوری و نیز تمایل نیروهای متخصص به زندگی در پایتخت را میتوان از نمونههای چالش برانگیز در مدیریت منابع کشور دانست.
اندکی پس از انتخابات ریاست جمهوری، مسعود پزشکیان در مقابم رئیس جمهور جدید موضوع انتقال پایتخت به سواحل جنوبی کشور را مطرح کرد. موضوعی که حداقل به دلیل ناتوانی عمده کشور در تامین زیرساختهای لازم تقریبا از سوی هیچ کس چندان جدی گرفته نشد، هرچند پزشکیان چندبار دیگر هم بر این موضوع تاکید کرد و از جمله ناتوانی پایتخت برای تامین آب شرب را به عنوان دلیل متقن برای انتقال پایتخت از تهران مسرح کرد.
رئیس جمهور در جلسهای که مردادماه گذشته در ساختمان وزارت راه و شهرسازی مطرح کرد گفت: «کارشناسان از دهههای قبل تأکید داشتند که بایدسواحل جنوب توسعه یابد، اما این نگاه اجرایی نشده است. اگر منابع لازم را در اختیار داشتیم، همینامروز این اقدام را انجام میدادیم.» او در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به بحران آب در کشور و بهویژه تهران، گفت: «مشکل کمبود آب در تهران شوخیبردار نیست و باید به شکل اضطراریپیگیری شود، نباید اجازه دهیم که بارگذاریها در تهران بیش از وضع موجود شود. در طی دهههای اخیرهر چه سیاست و قانون درباره آب در کشور اجرا شده بینتیجه بوده و شیب منحنی کاهش ذخایر آب در کشور متوقف نشده است؛ اگر به همین منوال ادامه دهیم کل منابع آب کشور را از دست خواهیم داد.»
موضوع غمبار این است که همچنان تحدید منابع حیاتی مانند آب از دلایل انتقال پایتخت از تهران مطرح میشود، اما توسعه زیرساختهای زندگی و پیشرفت شغلی در دیگر شهرستانها برای آنکه نیروی متخصص مهاجرت را به جای زندگی در زادگاه انتخاب نکند حتی در سیاستهای کلان کشوری مطرح هم نمیشود، هرچند این یکی مستلزم توجه و توسعه به شاخصهای متعددی و حتی پیچیدهتر از موضوع حیاتی آب باشد.
گزارش : فرشید غضنفرپور
ارسال نظرات