بنیانگذار اطلاع رسانی نوین اشتغال در ایران
خبر فوری

تازه ها

کد خبر : ۱۷۴۸۰۸
چهار گام طلایی برای تبدیل خوانش به تجربه‌ای آگاهانه؛

نشست فرهنگی «چرخه گمشده خوانش» برگزار شد

نشست فرهنگی «چرخه گمشده خوانش» برگزار شد
در نشست تخصصی «چرخه گمشده خوانش» کارشناسان به واکاوی چالش‌های مطالعه در عصر حاضر پرداختند و «تجربه آگاهی» را به عنوان کلیدواژه اصلی نجات کتابخوانی معرفی کردند.
يکشنبه ۲۵ آبان ۱۴۰۴ - ۰۸:۴۳

به گزارش  بازارکار از ستاد خبری سی‌وسومین دوره هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران، آیین رونمایی از کتاب «لوگوپاتی: هنر بازسازی سرنوشت» اثر محمدعلی حسینیان و نشست فرهنگی «چرخه گمشده خوانش» شنبه (۲۴ آبان ۱۴۰۴) همزمان با نخستین روز از هفته کتاب سی و سوم در خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد.

در این نشست مریم جدلی (رئیس هیئت مدیره انجمن زنان ناشر و مدیر انتشارات نغمه نواندیش)، محمدعلی حسینیان (مؤسس کانون سخنوران فارسی، پایه‌گذار آموزش سخنوری حرفه‌ای و نویسنده) و الهه امیریان (مدیر انتشارات رصد علم، عضو هیئت مدیره انجمن علمی و فناوری ایران و مدرس دانشگاه) سخن گفتند.

مریم جدلی، رئیس هیئت مدیره انجمن زنان ناشر، در این نشست ضمن ارائه گزارش کوتاهی از فعالیت‌های این انجمن تلاش کرد تا پاسخی به این پرسش که: «در دنیایی که دائم با مسائل دیجیتالی و هوش مصنوعی سروکار داریم، چه ضرورتی برای کتاب خواندن وجود دارد؟» را ارائه دهد. وی با اشاره به سه محیط مؤثر در ترویج کتابخوانی گفت: در حوزه فرهنگ و در رابطه با کتاب و کتابخوانی، سه فضا بهترین مکان‌ها برای ورود کتاب هستند: اولین محیط، خانواده است، بعد محیط تحصیلی و دانشگاهی و بعد اجتماع. در این سه مرحله، افراد و خانواده‌ها هستند که می‌توانند تاثیرگذار باشند.

قرائت بیانیه انجمن زنان ناشر

الهه امیریان، مدیر انتشارات رصد علم و عضو هیئت مدیره انجمن علمی و فناوری ایران، در این نشست بیانیه انجمن فرهنگی هنری زنان ناشر را به این شرح قرائت کرد: در این روز‌های پرشتاب، ما زنان ناشر گرد هم آمده‌ایم تا از روشنایی جاودان کتاب سخن بگوییم؛ نوری که قرن‌هاست جان آدمی را روشنی می‌بخشد. در این هیاهوی زمانه، کتاب یادآور آرامش و پناهی برای روح است. کتاب، کیمیای آگاهی و نشانه پویایی فرهنگ ماست و تنها چیزی است که می‌تواند سکوت را معنا کند.

وی با اشاره به رسالت ناشران و اهالی قلم گفت: ما زنان ناشر باور داریم چرخه کتاب بازسازی نیاز دارد؛ از تولید تا خوانش آگاهانه و این رسالت همه ماست. هر نویسنده با قلم خویش، هر ناشر با باور خود و هر خواننده با حضورش در این مسیر، پاره‌ای از این چرخه روشنگر است.

امیریان در پایان بیانیه از همه مردم دعوت کرد: اکنون در آستانه هفته کتاب، از همگان می‌خواهیم تا بار دیگر کتاب را به خانه خود دعوت کنند؛ به گفتگوها، به لحظه‌های خلوت. ما زنان ناشر این هفته را به همه فرهیختگانی که به قدرت دانایی ایمان دارند و با عشق، واژه‌ها را زنده نگاه می‌دارند، تقدیم می‌کنیم. باشد که با هم چراغ اندیشه را فروزان‌تر کنیم و با صدایی رسا بگوییم: کتاب را به خانه دعوت کنیم. بخوانیم برای ایران، بیندیشیم برای فردا.

تحلیل چالش‌های خوانش در عصر حاضر

محمدعلی حسینیان، مؤسس کانون سخنوران فارسی و نویسنده، در این نشست به ارائه تحلیلی درباره «چرخه گمشده خوانش و خوانش هدفمند» پرداخت. وی سخنان خود را با تشکر از انجمن زنان ناشر آغاز کرد و گفت: انجمن زنان ناشر انجمن بسیار مهمی است. هر چیزی را ما زودتر دست خانم‌ها داده بودیم، مسئله‌اش حل شده بود. حداقلش این است که همیشه پیگیر، با برنامه و با انگیزه هستند.

این نویسنده با اشاره به چالش‌های حوزه نشر و کتابخوانی گفت: در دنیای امروز به طور کلی مسئله خوانش تبدیل به یک معضل شده است. در کل دنیا رقم خورده که خوانش تفریحی کتاب و به طور کلی خوانش عمیق کتاب به شدت کاهش پیدا کرده است. در کشور‌هایی مثل ایالات متحده و انگلستان که مردم کتابخوانی دارند، از سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۲۳، مطالعه کتاب تفریحی و عمیق از ۲۸ درصد به ۱۶ درصد رسیده که یعنی ۴۰ درصد افت کرده است. این آمار نشان می‌دهد که بازار آینده کتاب به شدت تغییر خواهد کرد.

وی علت این تغییر را رشد تکنولوژی و رسانه‌های جدید دانست و گفت: امروز رسانه جایگاهش را عوض کرده. اگر یک روزی کتاب در بین بشر رسانه بود، امروز آن قدرت رسانندگی را به معنای گذشته ندارد. میدان مسابقه، بازیکنان جدیدی پیدا کرده که خوش‌رنگ‌تر و تاثیرگذارتر عمل می‌کنند.

حسینیان با نقد نگاه بحرانی به وضعیت کتابخوانی در ایران گفت: ما وقتی در مورد مطالعه صحبت می‌کنیم، باید در نظر بگیریم که تا حدود ۳۰ سال پیش، جمعیت باسواد کشور در بین افراد بزرگسال زیر ۳۰ درصد بود. امروز، اما نزدیک به ۹۳ یا ۹۴ درصد جمعیت بزرگسال باسواد هستند. ما وقتی در مورد مطالعه صحبت می‌کنیم، باید بدانیم که یک روزی اساساً کتاب خواندن معنا نداشته، چون بسیاری از افراد سواد خواندن و نوشتن نداشتند.

وی با اشاره به خاطرات خود از دوران نوجوانی گفت: در گذشته افراد اهل مطالعه و خواندن، به دلیل قاعده «در سرزمین کورها، یک چشم سلطان است»، تبدیل به شخصیت‌های بسیار مهمی شده بودند. این افراد الگو‌های فرهنگی جامعه بودند و نسل جوان سعی می‌کرد خود را به آنان نزدیک کند.

این نویسنده با اشاره به تغییر نقش کتاب در عصر حاضر گفت: امروز داده و اطلاعات به وفور در دسترس است. مهمترین خدمت موتور‌های جستجوگر، جمع‌آوری و ارائه سریع اطلاعات بود. در گذشته، دسترسی به اطلاعات و کتاب بسیار دشوار بود، اما امروز همه اطلاعات به سادگی قابل دستیابی است.

حسینیان در ادامه با تأکید بر لزوم صبر و بردباری در عرصه فرهنگ گفت: فردی که در عرصه فرهنگ فعالیت می‌کند، باید صبور باشد. این اولین اصل است. اگر این صبر را ندارد، بهتر است به سراغ حرفه‌های دیگر برود. هیچ‌کس نیز از او توقع دیگری ندارد. فعال فرهنگی غر نمی‌زند، بلکه صبورانه کار می‌کند و به خوبی آگاه است که نتایج کوشش او دیررس و کم‌حجم خواهد بود. اگر این حقیقت را درنیابد، نخواهد توانست ادامه دهد و با هر وزش بادی از مسیر خود منحرف خواهد شد و حتی ممکن است به معضلی برای جامعه تبدیل گردد. جالب آنکه بسیاری از افرادی که به جامعه آسیب زده‌اند، از همین قشر به ظاهر فرهنگی بوده‌اند. بار‌ها در کار خود با این وسوسه درونی مواجه شده‌ام که بگویم مردم قادر به درک مفاهیم عمیق نیستند و بهتر است مطالب ساده‌تری به آنان ارائه داد. اما در همان لحظه به خود می‌گویم اگر چنین قصدی داری، بهتر است همین الان از این عرصه کنار بروی و به شغل‌هایی مانند فروشندگی یا مدیریت اجرایی روی آوری. یک فرد فرهنگی هرگز چنین نمی‌اندیشد. وظیفه اصلی اهالی فرهنگ چیست؟ آن است که «تجربه آگاهی» را در جامعه افزایش دهند. از چه طریقی؟ از طریق تولید و ترویج متون، نوشته‌ها و ایجاد بستر‌های خوانش، به گونه‌ای که مخاطب در مواجهه با هر پدیده اجتماعی، اعم از موسیقی، فیلم، معماری یا هر چیز دیگر، بتواند و ترغیب شود تا درباره آن بیاموزد. بنابراین، قدم اول، ورود به این عرصه است.

تجربه آگاهی؛ راهبرد نجات کتابخوانی

حسینیان در بخش دیگری از سخنان خود، مفهوم «تجربه آگاهی» را به عنوان راه حل اساسی برای خروج از چالش‌های فعلی معرفی کرد. وی با نقد رویکرد رایج به کتاب گفت: بزرگترین اشتباه ما در نظام مدیریت فرهنگی‌مان این بوده که کتاب را با تبلیغات و با رسانه تبدیل کردیم به مرجعی برای تحصیل اطلاعات. این اقدام غلط و نابجا و بدون پشتوانه فرهنگی بوده است.

این سخنران با معرفی مفهوم «تجربه آگاهی» گفت: کلیدواژه ما الان باید این باشد: خوانش و مطالعه، تجربه آگاهی است. به محض اینکه می‌خواهم تجربه آگاهی را در خودم بازتابش را ایجاد کنم، می‌روم سراغ کتاب.

حسینیان با پیش‌بینی آینده و نقش هوش مصنوعی گفت: حتی زمانی که تا ۵۰ سال آینده به نقطه‌ای برسیم که تراشه‌ای در مغزمان جایگذاری شود و به شبکه جهانی اطلاعات وصل شویم، ما فقط تجربه آگاهی را با خوانش به دست می‌آوریم.

وی چهار مرحله برای تجربه آگاهی برشمرد:

۱. ورود: ارتباط گرفتن با متن یا اثر

۲. غوطه‌وری: قرار گرفتن در موقعیت اثر و پرسش «اگر من بودم چه می‌کردم؟»

۳. تفسیر: تحلیل اثر و دیدگاه شخصی نسبت به آن

۴. بازتاب: تبدیل آگاهی به حکمت عملی و تغییر در وجود فرد

حسینیان با تأکید بر اهمیت مرحله بازتاب گفت: آنچه که باید اتفاق بیفتد، معارفی است که باید تبدیل به حکمت عملی شود. آن اثری که شما خوانش کردید، شما را تبدیل به چه چیزی کرد؟ چه چیزی به شما افزود؟ شما را در چه موقعیت تازه‌ای قرار داد؟ تا زمانی که این اتفاق نیفتد، بازتاب معنا ندارد.

در ادامه نشست، محمدعلی حسینیان با اشاره به برگزاری مسابقه‌ای اینستاگرامی تحت عنوان «روایت از یک کتاب خوانده‌نشده» گفت: این مسابقه با هدف بازگو کردن داستان کتاب‌هایی که هرگز خوانده نشده‌اند، طراحی شد. ایده اصلی از تمرین روایتگری با اشیا گرفته شده است، با این تفاوت که این‌بار کتاب‌های خوانده‌نشده به عنوان موضوع اصلی انتخاب شدند.

وی در ادامه توضیح داد: کتاب خوانده‌نشده هیچ‌گاه فرصت آشکار کردن رسالت ذاتی خود را پیدا نمی‌کند. از این رو از علاقه‌مندان خواستیم تا از زبان این کتاب‌ها روایت کنند. از میان آثار ارسالی متعدد، چند اثر به عنوان برگزیده انتخاب شدند.

سپس آراسته بیداربخت اسامی برگزیدگان را به این ترتیب اعلام کرد:

آریا مهدی‌زاده، آقای رضا نژاد، سارا کیا، یعقوب یغمایی، جواد فراست، نازنین حسین‌قلی‌زاده و برنده نهایی مجتبی انصاری.

سخنان برگزیده نهایی مسابقه

مجتبی انصاری، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و برگزیده نهایی مسابقه، در این نشست به بیان دیدگاه‌های خود پرداخت. وی با اشاره به تجربه شخصی خود از مواجهه با یک عطر با رایحه «کاغذ کتاب نو» گفت: ما به کجا رسیده‌ایم که مبالغ هنگفتی بابت خرید عطری با بوی کاغذ کتاب نو می‌پردازیم، اما در عالم واقع متاسفانه به خود کتاب و مطالعه کم‌توجه هستیم.

انصاری با اشاره به انفجار اطلاعات در عصر حاضر گفت: در جهان امروز ما به طور قطع با یک انفجار مهیب اطلاعات مواجه هستیم. در یک دقیقه، ۵۰۰ ساعت ویدیو در یوتیوب آپلود می‌شود، ۶ میلیون جست‌و‌جو در گوگل صورت می‌گیرد، ۲۵۰ میلیون ایمیل ارسال می‌شود و بیش از یک میلیون فعالیت در شبکه‌های اجتماعی ثبت می‌شود.

وی با تقسیم‌بندی معرفت به سه لایه اطلاعات، دانش و حکمت گفت: دنیای ما تقریباً فقط دنیای اطلاعات است. اطلاعات، دیتا‌های خام و پراکنده و سطحی هستند که بسیار زیاد در دسترس هستند. دانش، اطلاعات پردازش شده و غربال شده است؛ و جایگاه اصلی کتاب همینجاست. کتاب است که می‌تواند اطلاعات را تبدیل به یک دانش مفید کند.

انصاری با تشبیه اطلاعات به «آبنبات قیچی» و کتاب به «نبات» گفت: اطلاعات همانند آبنبات قیچی هستند و کتاب مانند نباتی است که به طور طبیعی متبلور می‌شود. کتاب می‌تواند از براده‌های پراکنده اطلاعات، یک تبلور از اطلاعات پخته شده و منسجم ایجاد کند و ذهن ما را آرامش ببخشد.

وی در پایان بر اهمیت حکمت تاکید کرد و گفت: مرتبه سوم معرفت، حکمت است؛ چیزی که بسیار متفاوت و بسیار نادر و گرانبهاست و آن دانستنی است که همراه شده با فهمیدن، با انسانیت و با اخلاق. جامعه ما بسیار به این نیاز دارد و آن چیزی که این را به دست می‌دهد، خود کتاب و مطالعه است.

رونمایی از کتاب «لوگوپاتی: هنر بازسازی سرنوشت»

در پایان این نشست، از کتاب «لوگوپاتی: هنر بازسازی سرنوشت» اثر محمدعلی حسینیان رونمایی شد. امیریان در معرفی این کتاب گفت: لوگوپاتی در روزگاری پدیدار می‌شود که زبان را تنها ابزاری برای ارتباط می‌پندارند. در چنین عصری، محمدعلی حسینیان با کشف و بنیانگذاری نظریه‌ای نو، نگاهی تازه به قدرت آفریننده سخن می‌گشایند.

وی افزود: کتاب لوگوپاتی دعوتی است به مسئولیت‌پذیری در برابر واژه‌هایی که بر زبان می‌آوریم. یادآور این حقیقت که هر واژه نیرویی در خود نهفته دارد؛ نیرویی که می‌تواند بسازد یا ویران کند. در این نگرش نو، سخن دیگر صرفاً ابزار ارتباط نیست، بلکه نیرویی زنده و دگرگون‌ساز است.

محمدعلی حسینیان نیز در توضیح این کتاب گفت: لوگوپاتی، هنر بازسازی سرنوشت است. اصل سرشت و سرنوشت در نهایت این است: سرشت من، سرنوشت من است. پس اگر قرار است سرنوشتم را تغییر دهم، باید لطف کنم سرشتم را تغییر دهم.

وی در پایان دو استراتژی برای رونق بازار نشر ارائه داد: ناشران اگر می‌خواهند بازار را رونق بدهند و اقتصاد این صنعت را جدی‌تر ادامه دهند، لطف کنند این دو اصل را هدف قرار دهند: اولاً یا بر اساس شکل دادن یک مهارت تازه برای مخاطب اثر را تولید کنند، یا بر اساس ایجاد توجه و تأمل. انسان امروز دیگر به کتاب برای داده و اطلاعات نیاز ندارد. یا باید برایش مهارتی باشد که در او ایجاد کند، یا باید توجه و تأمل او را افزایش دهد.

ارسال نظرات