تازه ها
علوم انسانی دانشجویان را برای نیروی کار آینده مجهز میکند

از طرفی در مشاورههای شغلی نقش و اهمیت شاخههای رشتههای علوم انسانی به درستی ارائه نمیشود. هنوز هم تعداد زیادی از دانش آموختگان رشته انسانی را میبینیم که تحت تاثیر نظرات غیر کارشناسانه دیگران، از جایگاه و اهمیت و آینده رشته خود آگاه نیستند و یا دچار بی انگیزگی تحصیلی میشوند.
از مهمترین مزایای رشته انسانی میتوان به تنوع بالا در مسیرهای شغلی مانند حقوق، مدیریت، روانشناسی و حسابداری اشاره کرد؛ حوزههایی که در تمام سازمانها و شهرها تقاضای قابلتوجهی دارند. فارغ التحصیلان رشتههای علوم انسانی در تفکر انتقادی و استدلال، نسبت به سایر رشتهها، گامهای بلندتری برمیدارند. کارفرمایان ارزش این مهارتها را بخوبی میدانند.
به همین دلیل قصد داریم در این مطلب درباره آینده ده ساله رشته انسانی صحبت کنیم تا این دانشجویان آینده ساز بتوانند با انگیزه و آگاهی تحصیلات خود را به نتیجه برسانند.
وقتی از رشته علوم انسانی صحبت میکنیم درواقع درباره موارد مهمی همچون ذات، ماهیت و حقوق انسانها صحبت میکنیم. همین یک جمله در وصف رشته علوم انسانی کافیست تا به اهمیت و کاربرد وسیع آن پی ببریم.
فارغ التحصیلان این رشته بخش اعظمی از جامعه را تشکیل خواهند داد و مسئولیتهای مهم و بعضا سرنوشت سازی را در جامعه برعهده خواهند گرفت. بعنوان مثال روان درمانگران بعنوان متخصصین علم روانشناسی، تفکر و به تبع آن عملکرد انسانها را هدایت میکنند. حقوقدانان در احقاق حق عموم جامعه نقش مرکزی را دارند. متخصصین علوم تربیتی در تربیت یک نسل و آینده یک کشور نقش اساسی دارند.
آینده این رشتههای علوم انسانی تقریبا تضمین شده است:
رشتههای فرهنگیان - حقوق - حسابداری - روانشناسی - مدیریت – اقتصاد – مددکاری – مربی تربیت بدنی
حقوق و درآمد متوسط همین رشتههای تضمین شده! در ایران و بعضی کشورهای دیگر:
طبق آخرین اعلام وزارت آموزش و پرورش، پایه حقوق معلمان تازهکار با مدرک کارشناسی از حدود ۱۳ تا ۲۵ میلیون تومان در ماه آغاز میشود.
درآمد وکلا متغیر است و بسته به تجربه و حوزه تخصصی، به بیش از ۱۰۰ میلیون تومان در ماه هم میرسد.
درآمد حسابداران حدود ۵۰ میلیون تومان بسته به مهارت، سابقه و محل کار متغیر است.
روانشناسان بطور متوسط ماهانه حدود ۴۵ میلیون تومان درآمد دارند.
رشتههای مدیریت دارای رنج متغیری هستند مثلا مدیریت بازرگانی و منابع انسانی حدود ۶۰ میلیون و مدیریت لجستیکی حدود ۴۷ میلیون است.
فارغ التحصیلان رشته اقتصاد در طیف وسیعی از مشاغل مانند تحلیلگری مالی کار میکنند و در آمد متناسب با میزان مهارت در تحلیلها متغیر و حدود ۷۰ میلیون است.
در رشتههای مددکاری اجتماعی با درآمد میانگین ۴۰ میلیون تومان بر میخوریم.
مربیان تربیت بدنی نیز به طور متوسط ۵۰ میلیون درآمد دارند.
قابل ذکر است که درآمد این رشتهها در سایر کشورها بسیار بیشتر از ایران و قابل مقایسه نیست. مثلا حقوق معلمان در آلمان میانگین بین ۲۵۰۰ تا ۴۸۰۰ یورو در ماه است.
وکلا در شرکتهای کوچک معمولا کمتر از ۴۰ هزار یورو در سال درآمد کسب میکنند. دستمزد سالانه آنها به ۵۰ هزار و ۸۰ هزار یورو در شرکتهای متوسط و این مبلغ تا ۱۰۰ هزار یورو و یا بیشتر در شرکتهای بزرگ افزایش مییابد.
برای حسابداران بالاترین میانگین حقوق در سوئیس با حدود ۱۱۹ هزار دلار، ایسلند ۸۳ و اتریش ۷۲ هزار دلار به ثبت رسیده است.
کارشناسان کسب و کار امیدوارند در ده سال آینده رشتههای علوم انسانی به جایگاه واقعی خویش برسند.
هوش مصنوعی در علوم انسانی
اولین جرقه علوم انسانی دیجیتالی وقتی زده شد که کمپانی IBM تصمیم گرفت با کمک محاسبات مدرن یک واژهیاب برای نوشتههای باستانی تدوین کند. این اولین باری بود که از ابزارهای دیجیتال در علوم انسانی استفاده میشد و اینطور بود که علوم انسانی دیجیتالی متولد شد. با پیشرفت فناوری، دیگر همه متون دیجیتالی شده بودند و قابلیت کامپیوترها خیلی بیشتر از استخراج و مقایسه متون بود. فناوریهایی مثل یادگیری ماشین و پردازش زبان طبیعی، نوید روشهای پردازش جدید در این حوزه را میدادند.
برای قرنها این انسانها بودند که باید متون علوم انسانی را مطالعه و تحلیل میکردند. عملکرد خوبی هم در این زمینه داشتند، اما توانایی آنها محدود بود. الگوریتمهای یادگیری ماشین به کمک پردازش زبان طبیعی بهترین جایگزین برای نیروی انسانی هستند. این الگوریتمها میتوانند الگوهای پنهان در میلیونها صفحه نوشته را کشف کنند. کاری که از عهده برجستهترین دانشمندان علوم انسانی نیز خارج است.
البته علوم انسانی دیجیتالی به معنای حذف دانشمندان و پژوهشگران علوم انسانی نیست. بلکه هوش مصنوعی برخی از روندهای پژوهشهای علوم انسانی را تسریع و خودکار میکند تا دانشمندان روی تفکر انتزاعی تمرکز کنند. جایی که انسان هنوز دست بالا را دارد و هوش مصنوعی موفق نشده از او پیشی بگیرد.
کاربردهای هوش مصنوعی در علوم انسانی
بکارگیری هوش مصنوعی در علوم اجتماعی باعث شده دادههای بیشتر به روشی بهتر پردازش شوند. یادگیری ماشین و بیگ دیتا به دانشمندان کمک میکند مجموعههای بزرگ داده را با کمترین هزینه پردازش کنند و ویژگیها و الگوهای مخفی درونشان را کشف کنند. دیجیتالی شدن علوم انسانی باعث کاهش شکاف بین علوم طبیعی و علوم انسانی شده و قطعا هوش مصنوعی میتواند به کمرنگتر شدن این شکاف کمک بیشتری کند.
هوش مصنوعی میتواند روشهای تحقیق، روشهای آموزش و کاربردهای علوم انسانی را متحول کند. برای اینکه درک بهتری از این موارد داشته باشیم، بهتر است برخی از این کاربردها را با هم مرور کنیم.
استفاده از تکنیکهای هوشمند به جای روشهای آماری
بهکارگیری رویههای کارآمد مثل طبقهبندی و پیشبینی
پیگیری موضوعات پیچیده و دادههای عظیم
بهینه سازی
راهکارهای مبتنی بر یادگیری ماشین
سیستمهای خبره
در مطالعات علوم انسانی معمولا از دانش اساتید و متخصصین برجسته استفاده میشود. هوش مصنوعی میتواند سیستمهای خبره را جایگزین این افراد کند. به این ترتیب تحقیق در موضوعاتی که نیاز به دانش قبلی دارد، دیگر وابسته به افراد نخواهد بود همچنین رشتههای تحصیلی علوم انسانی، مهارتهای ارزشمند دانشجویان را شکوفا میکنند.
پیش بینی آینده کاری رشتههای علوم انسانی:
نکته ۱: تقاضا برای مهارتهای علوم انسانی در عصر اتوماسیون افزایش خواهد یافت
نکته ۲: علوم انسانی پایه و اساس قابل اعتمادی برای آیندهای با تغییرات سریع فراهم میکند
نکته ۳: علوم انسانی رهبران را برای چالشهای فردا آماده میکند
علوم انسانی دانشجویان را برای نیروی کار آینده مجهز میکند
در این بخش، سه روند را برجسته میکنیم که نشان میدهند (۱) چرا تقاضا برای مهارتهای ارزشمندی که از طریق علوم انسانی پرورش مییابند در آینده افزایش خواهد یافت، (۲) چرا علوم انسانی پایه و اساس قابل اعتمادی برای موفقیت شغلی در آیندهای نامطمئن با تغییرات سریع فراهم میکند، و (۳) چگونه رشتههای علوم انسانی همچنان به رشد خود ادامه میدهند و به عنوان رهبران این حوزه ظهور میکنند، زیرا تغییرات در ماهیت رهبری به طور فزایندهای به نقاط قوت آنها ضربه میزند.
پیشبینی تحقیقات در مورد روند استخدام در آینده نشان میدهد که دانشجویان بیشتری باید رشته علوم انسانی را برای تحصیل انتخاب کنند. کارشناسان سرمایه انسانی معتقدند که ارزش مهارتهای کاملاً انسانی احتمالاً با خودکار شدن وظایف منطقی سرراستتر از طریق پیشرفت در هوش مصنوعی و رباتیک افزایش مییابد. مدلهای تولید شده توسط این کارشناسان، افزایش تقاضا برای کارمندانی با مهارتهای پرورش یافته توسط علوم انسانی، از جمله همدلی، ارتباط، درک اجتماعی، قضاوت، مذاکره و اقناع را پیشبینی میکنند.
کارشناسان همچنین موافقند که با معرفی فناوریهای جدید شکلدهنده صنعت، میزان «ریزش» در بازار کار به طور پیوسته و شاید به صورت تصاعدی افزایش خواهد یافت. این تصور که کسی میتواند در چهار سال دانشگاه مجموعهای واحد از مهارتهای قابل فروش را کسب کند که در طول دوران حرفهای خود به او خدمت کند، بیش از هر زمان دیگری مشکوک است. کارشناسان مشاهده میکنند که مهارتهایی که علوم انسانی پرورش میدهد، پایه و اساس قابل اعتمادتری برای چنین آیندهای نامشخص فراهم میکند و دانشجویان را به ظرفیتهایی که برای یادگیری، رشد و سازگاری با واقعیتهای در حال تغییر در طول زندگی خود نیاز دارند، مجهز میکند.
با تغییر بازار کار، از رهبران فردا نیز انتظار میرود که معیارهای گستردهتر و پیچیدهتری از موفقیت را ارائه دهند - روندهایی که به نقاط قوت انسانگرایان مربوط میشود. تحقیقات نشان میدهد که مؤثرترین رهبران کسانی هستند که انگیزه ذاتی کارگران را با متقاعد کردن آنها به معنادار بودن ذاتی کاری که انجام میدهند، فعال میکنند. رهبران آینده همچنین باید ابهام و پیچیدگی را بپذیرند، چالشهای اخلاقی پیچیده را پشت سر بگذارند و به طور مؤثر در فرهنگهای مختلف ارتباط برقرار کنند - همه این مهارتها در کلاسهای درس علوم انسانی آموزش داده میشود. علوم انسانی ابزارهایی را که دانشجویان برای مقابله با چالشهای رهبری قرن جدید نیاز دارند، در اختیار آنها قرار میدهد.
ترجمه و تنظیم: سهیلا کلامی
ارسال نظرات