تازه ها
کارآفرین کردستانی، توانسته است بهتنهایی و بدون حمایت یا کمک ادارهای برای خود و مجموعهای اشتغال ایجاد کند و زمینه فعالیت چندین نفر را بهصورت مستقیم و غیرمستقیم فراهم آورد.
به گزارش بازارکار خبرگزاری بسیج از کردستان، مسئله اشتغال در میان جوانان، خانوادهها و برای دولت و نظام به یکی از دغدغههای اصلی و مهم تبدیل شده است و تأثیر آن در زندگی به طور شفاف و روشن قابلمشاهده است، اما کسانی در جامعه وجود دارند که بهوسیله اشتغال و با استفاده از کارآفرینی، زمینه اشتغال دهها، صدها و شاید هزاران نفر دیگر را نیز فراهم کنند.
رضا لطفی، جوانی کارآفرینی که ساکن دهگلان بوده و توانسته است، بدون حمایت کسی دست به ابتکاری بزرگ زند و زمینه اشتغال چندین نفر را نیز فراهم کند، در ادامه مخاطبان را به گفتگوی خبرنگار کردتودی مستقر در دهگلان با این جوان نخبه دهگلانی دعوت میکنیم.
لطفاً خودتان را برای مخاطبان کردتودی، معرفی نمایید؟
سلامعلیکم، اسم من رضا لطفی، متولد ۱۳۶۴ هستم، ۳۹ سال سن دارم و در شهر دهگلان سکونت دارم، من این حرفه را از نقطه صفر شروع کردم و با سپریکردن اتفاقات تلخوشیرین توانستم در حال حاضر در صنعت چاپ و بستهبندی مواد غذایی موفق عمل کنم و علاوه بر خودم، زمینه اشتغال چندین نفر را نیز فراهم آورم.
در مورد حوزه فعالیت و شغلی که در آن مشغول به کار هستید، توضیح دهید؟
من در حوزه صنعت چاپ و بستهبندی مواد غذایی و شیرینیها فعالیت میکنم، در واقع با ایجاد یک چاپخانه و فعالیت در این زمینه تا کنون توانستم موفق عمل کنم.
شما تولید اشتغال کردید، جرقه ایجاد آن در کجا زده شد؟
من از سال ۱۳۸۴ و حدود ۱۹ سال پیش و زمانی که ۲۰ سال سن داشتم، در حرفه چاپ و بستهبندی مواد غذایی مشغول به کار شدم، در آن زمان من کارم را با خرید یک دستگاه چاپ کوچک آغاز کردم، باوجوداینکه مستأجر بودم و توان مالی بالایی نداشتم، با راهنمایی یکی از اقوام که در این زمینه تجربه داشتند، وارد این حرفه شدم و فعالیتم را در این زمینه آغاز کردم.
چه کسی یا چه کسانی در آغاز راه و ادامه فعالیت در زمینه کاریتان، از شما حمایت کردند؟
در واقع من از ابتدای کار، فعالیتم را بهصورت خودجوش و تنهایی شروع کردم، به زبان سادهتر، شروع کار و فعالیتم را بدون حمایت و کمک کسی ادامه دادم، در این راه من از کسی انتظار حمایت مالی و مادی ندارم، اما انتظار دارم که از کار و حرفهام پشتیبانی شود.
نکته: رضا لطفی، حرفهاش را با یک دستگاه کوچک و ساده چاپ آغاز کرد، اما او نیروی محرکه قوی بنام پشتکار را در اختیار داشت تا رؤیایش را به ثمر برساند، رؤیای او توسعه دستگاهها و ایجاد یک چاپخانه بزرگ بود، چاپخانهای که اکنون سفارشها را از اقصینقاط ایران میپذیرد و انجام میدهد، او با پشتکار و کسب تجربیات مهم در این زمینه توانسته است در صنایع چاپ و بستهبندی نهتنها در شهرستان بلکه در استان و حتی کشور درخشان عمل کند و در جهش تولید منطقهاش مؤثر عمل نماید.
زمینه اشتغال چند نفر را فراهم کردهاید؟
در حال حاضر در کارگاه زمینه اشتغال حدود ۱۶ نفر، بهصورت مستقیم و غیرمستقیم فراهم است، ۶ نفر بهصورت مستقیم و حدود ۱۰ نفر نیز بهصورت غیرمستقیم و در قالب ویزیتور و دورکاری در این چاپخانه مشغول به کار هستند، در صورت توسعه کارگاه، این رقم افزایش خواهد یافت
محصولات تولیدی شما به چه جاهایی ارسال و صادر میگردد؟
ما از همه جای ایران سفارش میپذیریم، دلیل آن هم تنوع و ظرافت در کار ماست، به جز سفارشهای داخلی، محصولات تولیدی ما به کشورهای همجوار نظیر عراق، ترکیه و آذربایجان نیز صادر خواهد شد.
منظور شما از تنوع و ظرافت در کار چیست؟ در این باره توضیح دهید؟
اگر در تولید محصولات تنوع و خلاقیت را چاشنی قرار دهیم، بیتردید در تولید و توزیع با موفقیت روبهرو خواهیم بود، محصولات تولیدی این چاپخانه باکیفیت بوده و از دوام و ماندگاری بالایی برخوردار است، طوری که جعبههای کاغذی که توسط ما تولید میشود را نمیتوان پاره یا مچاله کرد و یا دور انداخت، در واقع در تولید یک محصول مهمترین بخش کیفیت است که اگر با خلاقیت ترکیب گردد، محصول نهایی بهدستآمده بینظیر خواهد بود.
ملاک فعالیت و کار شما در چیست؟
حوزه کاری ما با مقوا و فرآوردههای آن است، حال این مقوا چه بهداشتی یا استاندارد باشد، تفاوتی ندارد، یعنی هر چیزی که با مقوا ارتباط داشته باشد، مثل جعبههای شیرینی، جعبههای فستفود و جعبههای جاسوئیچی و… جزو تجهیزات کاری ما خواهد بود.
آیا حمایت مالی توسط فرد یا اداره خاصی تاکنون از شما شده است؟ چه مطالبهای از مسئولان دارید؟
از ابتدا و آغاز کارم از سوی هیچ شخص خاص یا ارگانی مورد حمایت و پشتیبانی قرار نگرفتهام و انتظار کمک مالی از هیچکدام از ادارات یا ارگانها را نداشته و ندارم، اما از مسئولان تنها انتظاری که میتوانم داشته باشم، پشتیبانی از کارم است، من درصدد ارتقا و توسعه کارم هستم و به فضای کاری وسیعتری نیاز دارم، لذا از مسئولان میخواهم تا مکانی بزرگتر همچون سوله را در اختیارم قرار دهند تا بهوسیله آن بتوانم کارم را در حد وسیعتری گسترش دهم و جوانان بیشتری را به سمت اشتغال و کار سوق دهم.
سخن پایانی شما…؟
سخن پایانی من با مسئولان است، مسئولان در واقع، چشم، گوش و زبان مردم هستند، در واقع مشکلات جامعه را مسئولان درک کرده و در راستای رفع آنها تلاش میکنند، من تا به امروز را روی پاهای خودم ایستادم، اما از این مرحله به بعد را میخواهم بر روی شانههای مسئولان تکیه کنم، زیرا آنان تکیهگاه این نظام هستند و از آنها میخواهم که مرا در این راه بزرگ که هدف نهایی آن خدمت به خلق خدا است حمایت و پشتیبانی کنند، در راستای تحقق شعار سال که تولید را میتوان با مشارکت مردم و حمایت مسئولان پیش برد.
کارآفرینان آینده
مطالب بیشترآگهی استخدام
مطالب بیشتر
ارسال نظرات