تازه ها
نقش راهنمایان در گردشگری زیر ذرهبین پژوهش
کتاب «درآمدی بر نقش راهنمایان در صنعت گردشگری» با مرور پنجاه سال پژوهشهای جهانی، خلأ جدی دانش علمی درباره نقش و کارکرد راهنمایان گردشگری در کشور را هدف قرار میدهد. محتوای کتاب تلاش دارد نگاه مدیریتی و عملیاتی به راهنمایی گردشگر را ارتقا داده و زمینهای برای تصمیمگیریهای حرفهایتر در این حوزه فراهم کند.
خبرگزاری بازارکاربه نقل از کتاب ایران (ایبنا) - مهتاب دمیرچی: گردشگری امروز یکی از مهمترین بخشهای اقتصادی و فرهنگی در جهان است؛ در ایران نیز با توجه به گنجینه تاریخی و طبیعیاش، این صنعت نقشی حیاتی در توسعه و تعاملات بینالمللی دارد. بر اساس گزارش سازمان جهانی گردشگری، در سال ۲۰۲۳ حدود ۵.۹ میلیون گردشگر بینالمللی به ایران سفر کردهاند.
در این میان، بهرام نکویی صدری یکی از کسانی است که کتاب «درآمدی بر نقش راهنمایان در صنعت گردشگری: یافتههای پنجاه سال پژوهشهای جهانی، چالشها و رهنمودهای علمی و عملی» را ترجمه کرده؛ انتخاب موضوع این کتاب ریشه در دغدغه عمیق علمی و حرفهای او دارد، چرا که معتقد است راهنمایان، معلمان غیررسمی میراث و فرهنگاند و نقشی مهم در صنعت گردشگری دارند.
این مترجم در گفتوگو با ایبنا با تاکید بر جایگاه راهنمایان بهعنوان «مفسران میراث» معتقد است که این کتاب کمبود منابع علمی در ایران را پر میکند و میتواند مبنای راهبردی برای ارتقای حرفه راهنمایی باشد. وی همچنین باور دارد که مدیران، پژوهشگران و خود راهنمایان با استفاده از توصیههای کاربردی کتاب قادر خواهند بود نقش راهنمایان را بهطرزی اثرگذار، حرفهای و پایدار بازتعریف کنند. شرح کامل این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
انتخاب موضوع نقش راهنمایان در صنعت گردشگری از چه دغدغهای ناشی شد؟
به عنوان کسی که سیزده سال پیش دوره راهنمایان را گذرانده، بنیانگذار دوره راهنمایان ژئوتوریسم در سطح ملی بوده و بیش از یک دهه بهعنوان مدرس و پژوهشگر در شهرهای مختلف فعالیت کردهام، انتخاب این موضوع برایم کاملاً از دغدغههای عمیق حرفهای سرچشمه میگرفت. نخست، شکافی پژوهشی در ایران وجود داشت؛ خلائی جدی در ادبیات علمی کشور درباره نقش راهنمایان که سالها احساس میشد. دوم، نیاز مبرم به خودآگاهی حرفهای در میان جامعه راهنمایان بود. سوم، ضرورت بهروزرسانی مدیریت راهبردی راهنمایان در سطح ملی.
سالها تدریس در حوزه گردشگری و تفسیر میراث به من نشان داده که راهنمایان، معلمان غیررسمی جامعهاند؛ نقشی که در ایران کمتر شناخته شده است. درحالیکه در ادبیات جهانی، راهنما صرفاً یک انتقالدهنده اطلاعات نیست؛ او مفسر میراث، سفیر فرهنگی، همراه محیطزیست و گاه میانجی روانی جامعه شهری است. این فاصله میان نگاه جهانی و نگاه داخلی یکی از محرکهای اصلی انتخاب موضوع بود.
از سوی دیگر، نبود یک مرجع جامع جهانی نیز انگیزه مهمی به شمار میرفت. حتی در ادبیات انگلیسی هم کتابی که دستاورد پنجاه سال پژوهشهای میدانی و نظری درباره راهنمایان را گردآوری کرده باشد، موجود نبود. این کتاب نخستین اثر بینالمللی است که چنین کاری انجام داده و به همین دلیل ترجمه آن برای من یک مسئولیت علمی و اجتماعی بود.
نقش راهنمایان در گردشگری زیر ذرهبین پژوهش
چه ویژگی یا خلأیی در کتاب «درآمدی بر نقش راهنمایان در صنعت گردشگری: یافتههای پنجاه سال پژوهشهای جهانی، چالشها و رهنمودهای علمی و عملی» وجود داشت که آن را به یک منبع ضروری برای نظام گردشگری ایران تبدیل کرد؟
ماجرای تهیه کتاب نیز جالب بود. در کلاس کارشناسی ارشد اکوتوریسم موضوع را با دانشجویان مطرح کردم و یکی از دانشجویانم، خانم ژینوس نورستهفر، با همکاری خانم بهارک پزشکی، مهماندار خطوط دلتا، پیگیر خرید کتاب از آمریکا شدند. فروشنده حتی تعجب کرده بود که چگونه استادی از ایران برای اثری تازهمنتشرشده چنین پیگیری دارد. این تجربه برای من نماد عطش دانستن و فاصلهنگرفتن از مرزهای دانش جهانی بود.
این کتاب برای سه گروه اهمیت ویژه دارد: راهنمایان و انجمنهای حرفهای، مدیران و کارشناسان وزارت میراث فرهنگی و نیز اساتید و دانشجویان تحصیلات تکمیلی. برای مدیران وزارتخانه، یک سند تطبیقی کمنظیر و جایگزین پژوهشهای پرهزینه است؛ برای راهنمایان، بازتعریف هویت حرفهای و یک نقشه راه عملی؛ و برای پژوهشگران، بستری برای تولید علم و ورود به جریان اصلی پژوهشهای بینالمللی. بهعنوان دومین کتاب ترجمهشدهام در حوزه راهنمایان، هدفم همان است که همیشه گفتهام: پر کردن خلاءهای علمی تا مبنایی برای ارتقای عملی صنعت گردشگری در کشور ایجاد شود؛ چراکه عمل بدون علم، گاه کمفایده و حتی بیهوده است.
این کتاب به یافتههای پنجاه سال پژوهش اشاره دارد. به نظر شما مهمترین تحول در نقش راهنمایان گردشگری طی این پنج دهه چه بوده است؟
مهمترین تحول، گذار جهانی از اقتصاد خدماتمحور به اقتصاد تجربهمحور بوده است. این تغییر، کار راهنمایان را حساستر کرده و تفسیر میراث، تجربهآفرینی و شخصیسازی سفر را به هسته مرکزی وظایف آنان تبدیل کرده است. فناوریهای نوین، از IT تا هوش مصنوعی، اگرچه جایگزین ارتباط چهره به چهره نمیشوند، اما ابزارهای پشتیبان قدرتمندی هستند که راهنما باید با آنها آشنا باشد. راهنما میتواند از هوش مصنوعی برای طراحی سناریوی آموزشی و تفسیری استفاده کند؛ البته به شرط اشراف کافی به محتوا و صحت علمی.
از نیمه دوم قرن بیستم، اصول تفسیر میراث نیز از شش اصل تیلدن به پانزده اصل لری بک و تد کیبل توسعه یافته که تحلیلگرانهتر و کاربردیتر هستند. خوشبختانه ترجمه این اصول پیشتر انجام و وارد نظام آموزشی کشور شده است.
بنابراین، تحول کلیدی پنج دهه اخیر، حرکت از نقش ناقل اطلاعات به نقش مفسر، تجربهآفرین و میانجی فرهنگی بوده است.
مهمترین چالش امروز راهنمایان در ایران چیست؟
پاسخ جامع به این پرسش نیازمند یک میزگرد تخصصی با حضور جامعه حرفهای راهنمایان است، اما از دید من چند چالش برجسته وجود دارد نخست، نبود بهرهگیری نظاممند از پژوهشهای جهانی در استانداردسازی حرفه. برای مثال، فقدان نظام رتبهبندی حرفهای موجب شده راهنمایان باتجربه از افراد تازهکار قابلتفکیک نباشند. دوم، نبود نظام پاداش و جایزه برای تشویق کیفیت. سوم، ضعف جدی در بازآموزی، کارورزی، مهارتهای تفسیری و آموزشهای مهارتمحور. چهارم، نبود نظام تربیت مدرس برای دورههای راهنمایان و همچنین تعرفههای بسیار پایین تدریس که باعث افت شدید کیفیت آموزشی شده است. مواردی، چون کاهش ساعات تدریس توسط برخی مؤسسات نیز به این آسیب دامن میزند.
در حوزه آموزش، بارها مشاهده شده مدرسانی بدون گذراندن آموزشهای لازم، درسهای تخصصی مانند اصول تفسیر میراث را تدریس کردهاند و این موضوع کیفیت یادگیری را بهشدت کاهش داده است. بنابراین، ایجاد نظام آموزش مدرسان و بازآموزی اجباری ضروری است.
مطالعه تطبیقی این کتاب برای شناسایی چالشهای ایران و مقایسه با کشورهای موفق بسیار مفید خواهد بود. پیشنهاد میکنم محتوای کتاب در دورههای ضمن خدمت کارشناسان وزارتخانه و دورههای بازآموزی راهنمایان سراسر کشور گنجانده شود.
آیا یافتههای این کتاب میتواند مبنایی برای تدوین سیاستهای آموزشی یا حرفهای در حوزه گردشگری ایران باشد؟
قطعاً میتواند. یکی از ارزشهای اصلی کتاب همین قابلیت سیاستگذاری است. فصلهای مربوط به تفسیر میراث، مهارتهای نرم، نقش راهنما در پایداری گردشگری و کنترل کیفیت خدمات، همگی قابلیت تبدیل به آییننامههای ملی را دارند. این کتاب در حکم یک مطالعه تطبیقی جامع است که تجربه کشورهای مختلف را ارائه میدهد و امکان بومیسازی راهبردهای موفق را فراهم میکند. مدیران و کارشناسان بهراحتی میتوانند توصیهها و شواهد علمی کتاب را استخراج و در تدوین برنامههای آموزشی و حرفهای کشور به کار گیرند.
آینده حرفه راهنمای گردشگری در ایران در مقایسه با روندهای جهانی چگونه خواهد بود؟
به باور من آینده راهنمایی گردشگری در ایران بسیار روشن است. ایران از نظر ظرفیت انسانی، فرهنگی و طبیعی بالقوه میتواند یکی از کشورهای پیشرو در منطقه و حتی جهان باشد. هماکنون شمار قابلتوجهی از مدرسان بینالمللی فدراسیون جهانی راهنمایان گردشگری از ایران هستند که نشاندهنده قدرت نیروی انسانی متخصص ماست.
ریشههای این حرفه نیز در ایران استوار است؛ از پیشکسوتانی، چون جلال نصیریان تا هنرمندانی مانند زندهیاد کیومرث غفاری که تجربه او در موزه رضا عباسی همچنان نمونهای الهامبخش از تفسیر و میانجیگری فرهنگی است.
تحولات آینده شامل تخصصیشدن، رتبهبندی حرفهای، توجه به مهارتهای نرم، ایفای نقش سفیران پایداری، همزیستی با فناوری و شخصیسازی تجربههاست. ایران در حوزه تفسیر میراث نیز جایگاه ویژهای دارد؛ تا آنجا که پروفسور تد کیبل در ویرایش ۲۰۱۸ کتاب خود از آموزش تفسیر در ایران نام برده است.
افق جدیدی که میتواند فرصتهای شغلی گستردهای ایجاد کند، توسعه ژئوپارکهای ملی و جهانی است. براساس برآوردهای من در کتاب مقدمهای بر میراث زمینشناختی ایران، دستکم امکان ایجاد ۲۰۰ ژئوپارک در کشور وجود دارد که میتواند زمینه اشتغال راهنمایان عمومی و تخصصی را فراهم کند.
در سطح جهانی، راهنمایان به سمت کوچینگ سفر و تجربههای فراحسی حرکت میکنند. در ایران نیز اگر سرمایهگذاری درست در آموزش و ساختار حرفهای انجام شود، میتوانیم به قطب منطقهای تربیت راهنمایان مفسر تبدیل شویم. شرط موفقیت، تحول نهادی، قوانین ارتقای کیفیت و پیوند میان دانشگاه و صنعت است.
لطفاً بیشتر توضیح دهید که راهنما به سمت کوچینگ شدن خواهد رفت و تجربههای فراحسی یعنی چه؟
نقش راهنما در آینده از توضیحدهنده صرف به طراح تجربه سفر تبدیل میشود. کوچینگ سفر یعنی راهنما قبل، حین و پس از سفر در کنار گردشگر است: مشاوره میدهد، نیازها را میسنجد، برنامه سفر را شخصیسازی میکند و تجربهای متناسب با ویژگیهای هر فرد میسازد. این نقش، ترکیبی از مربی، همراه، مشاور و طراح تجربه است.
فناوریهای تعاملی مانند واقعیت افزوده و واقعیت مجازی ابزارهایی هستند که راهنما با آنها میتواند تاریخ یک بنا را زنده کند یا پیچیدگیهای میراث طبیعی را قابل لمستر سازد.
تجربههای فراحسی یعنی راهنما همه حواس را درگیر میکند: چشایی در چشیدن غذاهای محلی، بویایی در بازار ادویه، لامسه در لمس بنا یا صنایعدستی، و شنوایی و بینایی در روایتهای داستانی. راهنمای آینده طراح خاطره است، نه صرفاً انتقالدهنده اطلاعات.
آیا نکته ناگفتهای درباره این کتاب وجود دارد؟
بله. یکی از نکات مهم این کتاب، واژهگزینی آگاهانه و تازهای است که در آن انجام دادهام: گشتآفرین. این واژه را جایگزین توراپراتور کردهام؛ زیرا باور دارم این صنف نه گرداننده تور است و نه پردازنده آن، بلکه آفریننده گشت است؛ همانند یک کارآفرین. این واژه بهخوبی بار معنایی خلاقیت، نوآوری و مسئولیت طراحی سفر را منتقل میکند.
خوشبختانه واژه گشتآفرین با استقبال از سوی برخی فعالان حرفه مواجه شده است. امیدوارم روزی جامعه صنفی نیز از عنوان جامعه تورگردانان به جامعه گشتآفرینان ایران تغییر کند. این تغییر، فقط تغییر واژه نیست؛ بازتعریف هویتی است برای حرفهای که نقشی حیاتی در گردشگری کشور دارد.
ارسال نظرات