تازه ها
درحالیکه بهنظر میرسد بنیانگذاران استارتآپها صرفا افرادی با تحصیلات فنی هستند، فارغ التحصیلان رشتههای علوم انسانی هم، اکنون میتوانند در فعالیتهای نوآورانه و کسبوکارهای نو، دانش خود را تجاریسازی کنند. به گزارش بازارکار به نقل از همشهری، اکنون استارتآپهایی در دنیا و کشور با عنوان استارتآپهای اجتماعی شکل گرفتهاند که یک سرمایهگذاری تازه تاسیس و بازار محور محسوب میشوند و متعهد به حل مسائل فرهنگی، زیستمحیطی یا اجتماعی هستند. یک استارتآپ اجتماعی به جای اینکه با سود هدایت شود، متعهد است که جهان را به مکانی بهتر تبدیل کند. اصطلاح دیگری که در این حوزه این روزها با عنوان «کارآفرینی اجتماعی» شنیده میشود، شکل دیگری از حضور فعال دانشآموختگان علوم انسانی در کسبوکارهای نو یا همان استارتآپهاست. کارآفرین اجتماعی یک مشکل اجتماعی را تشخیص میدهد و از مفاهیم کارآفرینی برای سازماندهی، ایجاد و مدیریت سرمایه با هدف ایجاد یک تحول استفاده میکند. درحالیکه کارآفرینان تجاری معمولاً به بازدهی سرمایه فکر میکنند، کارآفرینان اجتماعی معمولاً گروهها و سازمانهای غیرانتفاعی راهاندازی میکنند و به حل مشکلاتی فکر میکنند که برای آن تقاضا وجود دارد. این گروه حتی میتواند یک محصول تولید کند و خدمات اجتماعی ارائه دهد. پروژههای تحقیقاتی و پیمایشهای آنها حتی میتواند به کارآفرینان تجاری برای فروش بیشتر محصول کمک کند. آنها حتی میتوانند خانههای خلاق و نوآوری راهاندازی کنند تا استارتآپها در آنها حضور یابند. تخصص مهارتی در استارتآپها پرویز کرمی، رئیس مرکز و دبیرستاد فناوریهای نرم و توسعه صنایع خلاق در گفتوگو با همشهری با اشاره به اینکه فارغ التحصیلان علوم انسانی هم میتوانند در استارتآپها فعالیت کنند، میگوید: «بهعنوان مثال، برای کسانی که جامعهشناسی خواندهاند، موضوع به این ترتیب پیش میرود که گروهی شکل میگیرد و یک شرکت راهاندازی میکنند که کار آن تولید محتواست.» کرمی با ذکر یک مثال یادآوری میکند که «پیش از این، اگر شخصی قصد راهاندازی یک نشریه اعم از روزنامه یا مجله را داشت، گروهی متشکل از صفحهآرا، تایپیست، خبرنگار و دیگر افراد را گرد هم جمع میکرد. همچنین برای راهاندازی این نشریه یک سرمایهگذار از ملزومات کار بود. پس از آن، نشریه تولید میشد، اما برای فروش با انواع مشکلات روبهرو میشدند». بهگفته او اگرچه این افراد بهکار تولید مسلط بودند، اما از توزیع اطلاع چندانی نداشتند. حتی اگر نسبت بهکار توزیع اشراف داشتند، مخاطبشناسی بلد نبودند. دبیرستاد فناوریهای نرم و توسعه صنایع خلاق با اشاره به اینکه در این لحظه نیاز به یک پیمایش احساس میشد تا مشخص شود که چه محتوایی برای چه ذائقهای تولید شود، این کار را در تخصص یک جامعهشناس کاربردی میداند. کرمی میگوید: «درواقع بسیاری از افراد از دانش تئوری جامعهشناسی یا رشتههای دیگر برخوردار هستند اما از تخصص مهارتی بهره کمی بردهاند.» او درباره مفهوم تخصص مهارتی توضیح میدهد که موضوعاتی از قبیل جامعهشناسی، روانشناسی، علوم شناختی، علوم اجتماعی و روانشناسی اجتماعی زمانی ارزش دارند که کاربردی و پس از آن تجاریسازی شوند. بهگفته کرمی «کاربردی شدن جامعهشناسی و دیگر رشتهها، یعنی برای شناسایی و ارزیابی موضوعات اجتماعی، متر و معیار و آزمایشگاه سیاستگذاری(policy lab) ایجاد شود». یک مطالعه موردی دبیرستاد فناوریهای نرم و توسعه صنایع خلاق برای توضیح بیشتر این موضوع به یک مورد اشاره میکند. کرمی میگوید: «زمانی که در سال ۶۳ جامعهشناسی میخواندم آقای حسن حبیبی از قول دکتر شریعتی تعریف میکرد، زمانی که در دانشگاه سوربون مشغول تحصیل بوده یک «مطالعه موردی» برای او درنظر گرفته بودند. این مطالعه موردی به این ترتیب بود که آنها به کشور چاد رفتند تا دریابند که چگونه شتر را بهعنوان وسیله نقلیه از زندگی بزرگان قبایل این کشور حذف و خودرو رنو را جایگزین کنند.» او با اشاره به اینکه این کار به وسیله یک گروه ۱۵نفره قرار بود انجام شود، ادامه میدهد که ظرف ۶ ماه آنها توانستند به شاخصها و دستورالعملهایی برسند که براساس آن، رنو میتوانست جایگزین شتر شود. بهرهمندی کسبوکارهای تجاری از علوم انسانی دبیرستاد فناوریهای نرم و توسعه صنایع خلاق نتیجه میگیرد که یک فروشگاه اینترنتی هم میتواند با استفاده از جامعهشناسان و پیمایشهای اجتماعی، کالاهای خود را به بخش عمدهای از مردم بفروشد. کرمی در پاسخ به این پرسش که آیا در ایران نمونهای از این نوع استارتآپها توانستهاند به مرحله تجاریسازی برسند، از شرکتی نام میبرد که با بهرهگیری از جامعهشناسان و روانشناسان پروژههای تحقیقاتی انجام میدهد و در واقع به مرحله تجاریسازی رسیده است. بهگفته او «آنها توانستهاند یک شرکت بزرگ بازاریابی و فروش راهاندازی کنند و کارشان این است که به کسبوکارها اعلام میکنند که ما میتوانیم مثلا ۱۰ تا ۱۵ درصد فروش شما را افزایش دهیم و در ازای آن یک مبلغ توافق شده را دریافت میکنند». چگونه میتوان مجری خانه خلاق و نوآوری شد؟ حدود ۲۰ حوزه برای فعالیت خانههای خلاق و نوآوری پیشبینی شده که مجریان آنها میتوانند با داشتن شرایطی، نسبت به راهاندازی آنها اقدام کنند. اولین شرط این است که مجری باید دارای شخصیت حقوقی باشد. بنابراین ثبت شرکت از الزامات راهاندازی خانههای خلاق و نوآوری است. در مرحله بعد، تجربه کافی در زمینه مورد نظر و آشنایی با کسبوکارهای نو از شرایط اجرا و راهاندازی این خانههاست. متناسب بودن محل ایجاد خانه خلاق با حوزه فعالیت و حداقل متراژ ۵۰۰ متر که مجری یا مالک آن محل باشد یا حداقل برای ۵سال آن را اجاره کرده باشد هم از دیگر شرایط راهاندازی خانههای خلاق و نوآوری است. در این میان، باید به این نکته توجه شود که محل معرفی شده در منطقه جغرافیایی، در دسترسی استارتآپهای مرتبط باشد. همچنین نباید در منطقه جغرافیایی مورد نظر، خانه خلاق همرشته دیگری راهاندازی شده باشد. متقاضی لازم است که دارای برنامه اجرایی مناسب برای گردش کار خانه خلاق و نوآوری باشد و حداقل برنامه ۲ سال آینده و دستاوردهای پیشبینی شده خود را ارائه کند. این در حالی است که متقاضی باید دارای طرح اقتصادی مناسب برای اداره خانه خلاق و نوآوری و توان مالی مناسب برای اداره آن در قالب مسئولیت اجتماعی باشد. برخورداری از نیروی انسانی متخصص و مرتبط برای اداره خانه خلاق و نوآوری و رزومه مناسب هم از شرایط یک مجری خانه خلاق و نوآوری است. مجری همچنین باید مشخصات و کروکی وضعیت ساختمان خانه خلاق و نوآوری مورد نظر و وضعیت اتاقها، تصاویر کامل نمای بیرونی و همه فضاهای داخلی مورد نظر را تهیه کند. توجه به این نکته ضروری است که متقاضیان برای ایجاد خانه خلاق و نوآوری در شهرهای مناطق محروم و مجموعههای مستقر در مراکز نوآوری و کارخانههای نوآوری در اولویت قرار دارند.
گزارش: عمادالدین قاسمیپناه
کارآفرینان آینده
مطالب بیشترآگهی استخدام
مطالب بیشتر
ارسال نظرات