
تازه ها

کارآفرینی زنان بهعنوان یکی از ارکان مهم توسعه اقتصادی و اجتماعی در جوامع امروزی شناخته میشود. با توجه به نقش کلیدی زنان در خانواده و جامعه، تقویت کارآفرینی آنها نهتنها به بهبود وضعیت اقتصادی فردی و خانوادگی منجر میشود، بلکه تأثیرات مثبت گستردهای بر کل جامعه دارد. کارآفرینی زنان میتواند به ایجاد فرصتهای شغلی جدید، کاهش نرخ بیکاری و افزایش تولید ناخالص داخلی کمک کند. این موضوع بهویژه در جوامعی که زنان بخش قابلتوجهی از نیروی کار را تشکیل میدهند، از اهمیت بیشتری برخوردار است.
حمایت از کارآفرینان زن همچنین به توانمندسازی اقتصادی و اجتماعی آنها منجر میشود. زنان با دستیابی به استقلال مالی، میتوانند در تصمیمگیریهای خانوادگی و اجتماعی نقش پررنگتری ایفا کنند. این موضوع بهویژه برای زنان سرپرست خانوار که با چالشهای اقتصادی بیشتری مواجه هستند، حیاتی است. علاوه بر این، کارآفرینی زنان میتواند به کاهش فقر و افزایش رفاه اجتماعی کمک کند، زیرا زنان تمایل بیشتری به سرمایهگذاری در آموزش و سلامت خانواده خود دارند.
در نهایت، تقویت کارآفرینی زنان به ایجاد جامعهای عادلانهتر و متوازنتر منجر میشود. با از بین بردن موانع ساختاری و فرهنگی که زنان در مسیر کارآفرینی با آنها مواجه هستند، میتوان از ظرفیتهای نهفته آنها برای پیشرفت اقتصادی و اجتماعی بهره برد. حمایت از کارآفرینان زن نهتنما یک اقدام اقتصادی، بلکه یک ضرورت اجتماعی است که میتواند به توسعه پایدار و همهجانبه جامعه بینجامد.
بر این اساس، با توجه به اهمیت موضوع، گفتوگویی با مجید صدیقی، دانشآموخته دکترای مدیریت بازرگانی، فعال در حوزه کارآفرینی و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان، ترتیب دادهایم که در ادامه میخوانید:
تغییر نگاههای سنتی به نقش زنان در اقتصاد
این عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان با بیان اینکه در سالهای اخیر، نگاههای سنتی به نقش زنان در جامعه و اقتصاد بهتدریج در حال تغییر است، گفت: در گذشته، تفکر بر این بود که زنان تنها باید در خانواده کار کنند و در اقتصاد خانوار شریک باشند و معمولاً در حوزههایی مانند صنایعدستی، کشاورزی، دامداری یا تولید محصولات لبنی فعالیت کنند. اما با توسعه صنعت و پیشرفت در حوزههای مختلف تولیدی، نیاز به نیروی مردانه برای حل بسیاری از مشکلات تولیدی و خدماتی کاهش یافت.
دکتر مجید صدیقی ادامه داد: در این میان، زنان به دلیل ویژگیها و توانمندیهای منحصربهفرد خود، در بسیاری از حوزههای کاری نشان دادهاند که کارآمدی بیشتری دارند. بهعنوان مثال، در بسیاری از کشورها، وزیر امور خارجه اغلب یک زن است؛ زیرا آنها به دلیل تواناییهای بالقوهتر در تبیین و مدیریت، میتوانند منافع ملی خود را بهتر لحاظ کنند. یا در شرکتهای مختلف، مدیریت فروش و بازاریابی غالباً به زنان واگذار میشود، زیرا آنها قدرت تبیین و تعامل بهتری داشته و میتوانند مؤثرتر عمل کنند.
صدیقی با تأکید بر اینکه یکی دیگر از ویژگیهای زنان در حوزه اشتغال و حضور مؤثر در اقتصاد این است که در مقایسه با مردان، تخلفات اداری و مالی کمتری دارند، تصریح کرد: این موضوع به دلیل نگرانیهای عمیقتر آنها نسبت به اعتبار و آبرومندی خود است و یقیناً تضمینی برای سلامت اقتصاد خواهد بود.
وی ادامه داد: همچنین در بخشهایی که مدیریت مالی یا آرامش ضروری است، مثلاً در بانکها یا مطبهای پزشکی، وجود زنان بهعنوان مدیران، نتایج بهتری را به دنبال داشته است.
وی افزود: با این حال، در حوزه کارآفرینی و اشتغال هنوز با چالشهایی مانند "سقف شیشهای" مواجه هستیم. بدین معنا که اگرچه به ظاهر فرصتهای بالندگی برای زنان وجود دارد، اما در عمل، تا یک حد معین اجازه داده میشود و بعد از آن، ادامه رشد محدود میشود.
*ضرورت حمایتهای دولتی و تغییر نگاه جامعه
این استاد دانشگاه با تأکید بر اینکه در کشور ما و حتی در بسیاری از کشورهای توسعهیافته، قوانین و سیاستهایی هنوز در راه پیشرفت زنان وجود دارند، بهویژه در حوزه کارآفرینی، که سد راه زنان باشند تصریح کرد: این در حالی است که زنان ظرفیتهای بالقوهای در حوزه کارآفرینی دارند، اما این ظرفیتها در بسیاری از مواقع بلااستفاده میماند.
دکتر صدیقی با بیان اینکه یکی از دلایل اصلی این موضوع، وجود تفکرات سنتی و بیتوجهی به ظرفیت زنان است، عنوان کرد: برای غلبه بر این چالشها، سیاستهای مدبرانه و حمایتهای دولتی لازم است. بهعنوان مثال، آموزشهای اختصاصی، ارائه تسهیلات مالی و اصلاح مقررات مالیاتی میتوانند به پیشرفت کارآفرینی زنان کمک کنند.
وی با اشاره به نقش آموزش و تخصص در حوزه ایجاد کسبوکار و کارآفرینی توسط زنان، عنوان کرد: اگر زنان قصد ورود به حوزه کارآفرینی را دارند، باید قبل از هر چیز با مباحث بازار و بازاریابی آشنایی پیدا کنند. خوشبختانه در حال حاضر، سازمانهای مختلفی مانند اتاقهای بازرگانی، مراکز فنیحرفهای و حتی دانشگاهها دورههای آموزشی در این زمینه ارائه میدهند.
این عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان با بیان اینکه این آموزشها میتوانند به زنان کمک کنند تا تخصص لازم برای مدیریت کسبوکار را به دست آورند، اذعان کرد: هر کسبوکاری، بهخصوص در حالت کارآفرینانه، ریسکهای خاص خود را دارد. برای موفقیت در این راه، ایدهها و نوآوریها باید به محصولات و خدمات تبدیل شوند که بتوانند در بازار جایگاه پیدا کنند. این در حالی است که بررسیها نشان میدهد حدود ۲۰ درصد از ایدهها و پروژهها در مرحله اجرایی موفق میشوند.
وی با تأکید بر لزوم تغییر نگاه جامعه به کارآفرینی زنان و نقش آنها در اقتصاد، گفت: باید فرهنگسازی انجام شود تا جامعه به ظرفیتهای واقعی زنان توجه کند. این کار میتواند از طریق گروههای غیردولتی (NGO) و رسانهها انجام شود. بهگونهای که نمونههای موفق زنان کارآفرین بهصورت گسترده تبلیغ شوند تا الهامبخش باشند.
*لزوم حرکت به سمت کسبوکارهای پایدار و نوآورانه
این استاد مدیریت بازرگانی در پاسخ به این سؤال که چگونه میتوان کسبوکارهای زنان را به سمت پایدار و نوآورانه بودن سوق داد، تصریح کرد: ما نمیتوانیم بگوییم که فقط زنان باید به دنبال کسبوکارهای پایدار و نوآورانه باشند. تمام نیروی کار، هم زن و هم مرد، باید به این نوع کسبوکارها مراجعه کنند. اما شرایط اقتصادی فعلی، که باعث شده است سرمایهگذاریها بیشتر به سمت دلار، طلا یا بورس جهت بگیرد، نشان میدهد که نگاه پایدار نیازمند تغییر است.
وی خاطرنشان کرد: کسبوکارهای پایدار نهتنها اشتغال را افزایش میدهند، بلکه تولید ملی را نیز بالا میبرند و به کاهش تورم و فساد کمک میکنند.
دکتر صدیقی با بیان اینکه برای پیشرفت زنان در حوزه کارآفرینی، باید در دو سطح حرکت کرد: نخست از بالا (دولت و سیاستمداران) و دوم از پایین (مردم و فرهنگسازی)، افزود: اگر این اقدامات انجام شود، میتوانیم نگاه پایداری ایجاد کنیم که هم اقتصاد را تقویت کند و هم جایگاه اجتماعی زنان را بهبود بخشد. چراکه با تغییر نگاه جامعه و اتخاذ سیاستهای مناسب، میتوان به استفاده بهتر از ظرفیتهای زنان دست یافت.
*مزیتهای نگاه پایدار و نوآورانه به کسبوکارها
دکتر صدیقی با اشاره به مزیتهای نگاه پایدار و نوآورانه به کسبوکارها در حوزه زنان، عنوان کرد: مزیتهای این نگاه شامل افزایش درآمد سرانه خانوار، کاهش فساد و حل مشکلات اجتماعی میشود.
این عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان در خصوص وضعیت فعلی زنان در حوزه کارآفرینی ابراز کرد: همانطور که پیشتر عنوان شد، در گذشته، زنان فقط بهعنوان شریک اقتصاد خانوار دیده میشدند. اما با توسعه صنعت و تغییر نیازمندیهای بازار کار، ظرفیتهای منحصربهفرد زنان در حوزههایی مانند مدیریت فروش، بازاریابی و مدیریت مالی به چشم میخورد.
وی با اشاره به لزوم توجه سیاستگذاران به تجربیات کشورهای توسعهیافته و الگوگیری از آنها در عرصه استفاده از ظرفیت زنان در حوزه اقتصاد و کارآفرینی، و در عین حال بومیسازی این سیاستها، عنوان کرد: در بحث میزان موفقیت سیاستهای بهکار گرفته شده در حوزه کارآفرینی زنان، سیاستگذاران باید خروجیهای برنامههای خود را پایش کرده و از دادههای دقیق برای ارزیابی عملکرد استفاده کنند.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه امروزه کشورهایی مانند کره جنوبی، ژاپن، چین، تایوان و هنگکنگ با حمایت از کارآفرینی، چه در بین مردان و چه در حوزه زنان، اقتصاد ملی خود را توسعه دادهاند، تشریح کرد: آنچه مسلم است این که هیچ دلیلی وجود ندارد که فعالیت زنان در فضای کارآفرینی محدود شود. حتی در دین اسلام نیز چنین محدودیتی وجود ندارد. چراکه زنان در بسیاری از حوزهها نشان دادهاند که برنامهپذیرتر، خلاقتر و متعهدتر هستند.
این کارشناس حوزه کسبوکار افزود: جامعه و سیاستگذاران باید به دنبال ایجاد یک محیط حمایتکننده برای زنان در فضای کارآفرینی باشند تا انرژی و توانمندی آنها به کار گرفته شود.
با توجه به آنچه گفته شد، یکی از مهمترین معیارها جهت سنجش درجه توسعهیافتگی کشورها، میزان اهمیت و اعتباری است که زنان دارند. نقش این قشر در توسعه، مستقیماً با هدف توسعه اجتماعی و اقتصادی بستگی دارد و از اینرو در تحول همه جوامع انسانی، عاملی بنیادی محسوب میشود. کارآفرینی زنان موضوعی خاص و مورد توجه دولتهاست، حال آنکه به گفته دکتر صدیقی، فعالیت این قشر نقش تأثیرگذاری در سلامت اقتصادی جامعه داشته و با ورود به عرصه کسبوکار، تحولات شگرفی در توسعه اجتماعی و اقتصادی کشورها ایجاد میکند. با این حال، از این ظرفیت هنوز به اندازه کافی در کشور استفاده نشده است
ارسال نظرات