السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِاللّهِ الْحُسَیْن (ع) بِه عِشِقِ تُو سیاه پوش شُدم،بِه یاد تُو چِشام خونً شُدنً،حُسین 

      
بنیانگذار اطلاع رسانی نوین اشتغال در ایران
خبر فوری

تازه ها

کد خبر : ۱۷۱۲۲۲
یادداشت؛

هویت و تعلق سرزمینی

ملت ایران ملتی تازه به دوران رسیده نیست که هیچ تجربه ای نداشته باشد؛ حوادث تلخ و شیرین زیادی را به خود دیده است، اوج و افول تمدنی را تجربه کرده است و قدمتی هفت هزارساله دارد و تجربیات آن‌ها، ارث گونه به نسل‌های بعدی به صورت درس‌ها و عبرت‌ها منتقل شده است.
يکشنبه ۰۸ تير ۱۴۰۴ - ۲۲:۰۰

هویت، تعلق می‌آفریند. هویت به معنای آگاهی از مختصات خود و جامعه خود در گستره تاریخ و جهان امروز است. وقتی یک ملت از ریشه‌ها توانایی‌ها و موقعیت خود آگاه باشد، واجد هویت است و احساس هویت می‌کند؛ به ویژه که ریشه‌های آن ملت دارای سابقه‌ای هفت هزار ساله باشد.

هویت سرزمینی، دینی، اجتماعی، فرهنگی، قومی و تمدنی ما به تعلق وطنی، دینی، اجتماعی، فرهنگی، قومی و تمدنی می‌انجامد.

 همیشه تعلق با هویت، همبستگی مثبت و بالایی دارد. وقتی هویت ضعیف می‌شود، تعلق نیز کاهش می‌یابد و نیز وقتی هویت عمق می یابد، تعلق اوج می‌گیرد.

بر این اساس، پدیده شگفت‌انگیز و تحسین شده انسجام ملت و برآمدن غرور ملی در جنگ ۱۲ روزه، در واقع نمایش اوج تعلق وطنی و سرزمینی مردم ایران به هنگام تجاوز دشمن صهیونی است. 

این پدیده به یک باره شکل نگرفت، بلکه به دلیل ریشه دار بودن ملت، خردجمعی و عواطف آن‌ها به شکل همبستگی ملی، متجلی شد؛ گویی همه کثرت ها به سرعت به وحدت گرایید و حول مفهوم وطن، «ملت» ظهور عینی و یکپارچه یافت.

تعلق سرزمینی و عِرق وطنی در این ایام، که تا این اندازه سابقه نداشته، بیانگر آن است که هویت ما ریشه‌دار است، پس تعلق وطنی ما نیز عمیق و ریشه‌دار است. وقتی هویت اصیل و عمیق یک ملت مورد تجاوز قرار می‌گیرد، آنان به سرعت گردهم می‌آیند و به یک پیکر تبدیل می‌شوند. این خاصیت ملت‌هایی با سابقه‌ای دیرینه است. 

ملت ایران ملتی تازه به دوران رسیده نیست که هیچ تجربه ای نداشته باشد؛ حوادث تلخ و شیرین زیادی را به خود دیده است، اوج و افول تمدنی را تجربه کرده است و قدمتی هفت هزارساله دارد و تجربیات آن‌ها، ارث گونه به نسل‌های بعدی به صورت درس‌ها و عبرت‌ها منتقل شده است.

 به تعبیر روان‌شناختی، رگه‌های فرهنگی و تمدنی ما که دین، اخلاق، حماسه و زبان، چهار مولفه اساسی آن است، نسل به نسل، سینه به سینه منتقل و به «کهن الگوهایی» تبدیل شده است که شاکله آن در زنده بودن یک ملت قابل مشاهده است.

البته در سیر تاریخ تمدن ایرانی اسلامی خود شاهد اوج و افول بوده ایم. دلیل اوج و افول آن همیشه محصول نحوه حکمرانی بوده است، و گرنه مردم ایران همیشه نسبت به مرزهای سرزمینی خود حساس بوده و غیرت بخرج داده اند. زمانهایی این وطن حاکمانی داشته است که بدلیل وابستگی و ترسی که از بیگانگان داشته اند، هر کدام بخشی از سرزمین عزیزمان را به متجاوزین واگذار کرده اند. در مقابل،  در ۲۵۰ سال اخیر، تنها دو عالم دینی و ملی بوده اند که تجاوز بیگانه را به کمک ملت پاسخ داده و تمامیت ارضی کشور را حفظ کرده‌اند؛ یکی آیت الله سید روح الله خمینی و دیگری آیت الله سید علی خامنه‌ای. و گرنه در دوران قاجار و پهلوی بخش‌های مهمی از سرزمین مان به زور و یا به خیانت به اجنبی واگذار شد.

در هر صورت ما وام‌دار هویت ایرانی اسلامی خویش، با رهبری شجاع هستیم. در سایه استقلال سیاسی، رهبری حکیمانه و بلوغ مردم ، هویت عمیق و تعلقات سرزمینی ملت، وحدت می‌یابد و یکپارچه می‌شود. باید برای این نعمت، خدای بزرگ را شکر کنیم. و اما بنعمه ربک فحدث

 

*دکتر رضا پورحسین، روانشناس و از مدیران پیشین صداوسیما

 

ارسال نظرات