تازه ها
چرا جوانان نوآور خسته میشوند؟
در حالی که طی سالهای اخیر رشد شرکتهای دانشبنیان بهعنوان موتور محرک اقتصاد نوآوری در کشور مورد تاکید قرار گرفته، روایت جوانان فعال در این زیستبوم نشان میدهد مسیر نوآوری در ایران همچنان پر از مانع است. برنا - گروه علمی و فناوری: در حالی که طی سالهای اخیر رشد شرکتهای دانشبنیان بهعنوان موتور محرک اقتصاد نوآوری در کشور مورد تاکید قرار گرفته، روایت جوانان فعال در این زیستبوم نشان میدهد مسیر نوآوری در ایران همچنان پر از مانع است.
زهرا وجدانی: اکوسیستم دانشبنیان بهعنوان یکی از محورهای اصلی اقتصاد آیندهمحور بر نیروی انسانی خلاق، دانش فنی، نوآوری و توسعه مدلهای کسبوکار تکیه دارد. در سطح جهانی شرکتهای دانشبنیان معمولا نه کارخانه دارند و نه خطوط تولید سنگین؛ بلکه ارزش آنها در تولید دانش، خلق راهحلهای جدید و تجاریسازی نوآوری است. اما در ایران این مفهوم هنوز با تولید فیزیکی و کارخانهداری اشتباه گرفته میشود.
در حالی که بنیان و نیروی محرک این شرکتها جوانان متخصص و خلاق هستند، تجربه زیسته آنها نشان میدهد که ورود به این مسیر، نهتنها آسان نیست، بلکه گاهی چنان فرساینده است که انگیزه و انرژی نسل نوآور را تحلیل میبرد.
در این گزارش با تکیه بر روایتهای واقعی فعالان دانشبنیان از حوزههای مختلف از بایومتریال دندانی و تجهیزات آزمایشگاهی تا رادیودارو، کشاورزی و فناوریهای محیطزیستی به بررسی مهمترین موانع سیستماتیک میپردازیم؛ موانعی که اگر اصلاح نشوند به قیمت از دسترفتن سرمایه انسانی نخبه و تضعیف آینده نوآوری در کشور تمام خواهد شد.
چرا جوانان نوآور خسته میشوند؟
وقتی سیاستگذاری با واقعیت میدانی همراستا نیست
یکی از مهمترین شکافهای اکوسیستم نوآوری ایران فاصله سیاستگذاری با واقعیت میدان است. مهدی رادمهر، پژوهشگر و کارآفرین حوزه بایومتریال دندانی که پس از تحصیل در چین به کشور بازگشته روایت دقیقی از این گسست ارائه میدهد. او میگوید با وجود ظرفیت علمی کشور مسیر تجاریسازی دستاوردهای پژوهشی کند، پراکنده و فاقد انسجام است.
از نگاه او سیاستگذاریها در سطح شعار باقی مانده و بسیاری از نهادهای مسئول در عمل نهتنها هماهنگ نیستند، بلکه با مقررات پیچیده روند نوآوری را طولانی، پرهزینه و بیانگیزه میکنند. نتیجه آن است که طرحها و اختراعاتی که میتوانند به محصول و بازار تبدیل شوند، در پیچوخم اداری فرسوده میشوند.
او تجربه خود را با یک مثال مقایسهای توضیح میدهد: یکی از همکاران چینی او که همزمان با وی مسیر مشابهی را آغاز کرده بود، اکنون برندش چندین میلیون دلار ارزش دارد، اما شرکت او با وجود توسعه ۴۰ محصول فناورانه همچنان برای عبور از سدهای اداری و بازاریابی داخلی درگیر است. این مقایسه بهخوبی نشان میدهد که مشکل در فرد یا توانمندی علمی نیست، بلکه در زیستبوم ریشه دارد.
بوروکراسی؛ مانعی بزرگتر از چالشهای فنی
یکی از پرتکرارترین واژهها در روایت جوانان فناور، بوروکراسی خستهکننده است؛ آن هم نه فقط در سطح کلان بلکه در هر مرحله از شکلگیری، رشد و توسعه شرکت.
محمدحسینزاده، مدیرعامل یک شرکت دانشبنیان در حوزه آجرهای نسوز به صراحت میگوید: بروکراسی و از دسترفتن فرصتها بیشترین ضربه را به بدنه تولید میزند.
موسوی، رئیس هیئتمدیره یک شرکت فعال در حوزه دستگاههای هد اسپیس نیز از روندهای اداری دستوپاگیر در ثبت محصول در فهرست دانشبنیانی، اخذ مجوز و دریافت تسهیلات گلایه دارد: این فرآیندها عملا سرعت تولیدکننده را کند میکند و وقت تیم را میگیرد.
یکی از نمونههای حاد این مشکل، تجربه مهدی هادیانپور است؛ مدیرعامل یک شرکت در حوزه چشمپزشکی که برای اخذ مجوز محصول خود، حدود ۹ سال بین سازمان غذا و دارو و اداره کل تجهیزات پزشکی در رفتوآمد بوده، بدون آنکه مشخص باشد کدام نهاد مسئول صدور مجوز است.
این بلاتکلیفی عجیب به جایی رسید که به او گفته میشد اگر محصول را بدون مجوز عرضه کند "قاچاق" و اگر عرضه نکند "احتکار"محسوب میشود! این نمونه نشان میدهد ابهام قانونی چگونه میتواند یک نوآوری سلامتمحور را سالها معطل نگه دارد.
چرا جوانان نوآور خسته میشوند؟
حمایتها روی کاغذ پررنگ، در عمل کماثر
هرچند ساختارهایی مانند صندوق نوآوری و شکوفایی و صندوقهای پژوهش و فناوری برای حمایت از استارتاپها شکل گرفتهاند، اما فعالان این حوزه معتقدند حمایتها هنوز کارآمد، شفاف، چابک و مسئلهمحور نیست.
روحالله ابوجعفری، مدیر گروه اقتصاد دانشبنیان پژوهشکده مطالعات فناوری توضیح میدهد که هرچند وجود این نهادها یک نقطه شروع مهم بوده، اما ایستایی خدمات مالی باعث شده آنها شبیه نهادهای سنتی عمل کنند. وی همچنین بر عدم تقارن اطلاعاتی میان سرمایهگذاران و شرکتها تاکید میکند؛ مشکلی که تصمیمگیری مالی و حمایتی را ناکارآمد میسازد.
مشکل سرمایهگذاری از زاویه دیگری نیز توسط شرکتهای فناور مطرح میشود. مهدی اعتمادی فعال حوزه فناوریهای محیطزیستی، پیشنهاد میدهد بخشی از درآمد جرایم محیطزیستی بهعنوان تسهیلات در اختیار صنایع کوچک و متوسط قرار گیرد تا انگیزه نوآوری در حوزههای کمبازده، اما حیاتی حفظ شود.
وقتی سیستم مالی و بانکی بهجای حمایت مانعتراشی میکند
یکی از دردناکترین بخشهای روایت جوانان فناور تجربهشان از نظام بانکی و اعتباری است. شرایط وثیقه، نرخ بهره بالا، زمان طولانی بررسی و پرداخت دیرهنگام تسهیلات عملا کارکرد حمایتی وامها را از بین میبرد.
علیاکبر بهمدی، مدیرعامل یک شرکت فعال در حوزه شیرآلات صنعتی میگوید: بانکها شرایط سختتری از نظر وثیقه و نرخ بهره به شرکتهای دانشبنیان تحمیل میکنند. وامی که باید موتور رشد باشد، آنقدر دیر میرسد که تبدیل به نوشداروی بعد مرگ میشود.
او اشاره میکند که تسهیلاتی که برای یک پروژه درخواست داده بودند، پس از پایان پروژه و تحویل محصول دریافت شده و دیگر اثر حمایتی نداشته است.
امیر بحرینی، عضو هیئتمدیره یک شرکت تجهیزات آزمایشگاهی نیز تجربه مشابهی دارد: وقتی بحث تسهیلات مطرح میشود وارد یک چرخه چندماهه و فرساینده میشویم. حتی اگر وام برسد، اثر واقعیاش را از دست داده است.
چرا جوانان نوآور خسته میشوند؟
بیاعتمادی به محصولات ایرانی؛ چالشی فراتر از اقتصاد
یکی از موانع کلیدی توسعه بازار دانشبنیان در ایران نگاه منفی بخشی از بازار داخلی به محصول ایرانی است. این موضوع نهتنها اقتصادی بلکه فرهنگی است و ریشه در تجربههای تاریخی و ذهنیت اجتماعی دارد.
رادمهر معتقد است ورود به بازار بدون سابقه کلینیکی در دانشگاههای علوم پزشکی تقریبا ناممکن است. او میگوید برای اینکه یک محصول دندانپزشکی ایرانی مورد اعتماد قرار گیرد، باید مراحل پیچیده کلینیکی، اثبات کیفیت و خدمات پس از فروش را پشت سر بگذارد، در حالی که نمونه خارجی با برند جهانی بدون این سختگیریها پذیرفته میشود.
در حوزه تجهیزات صنعتی نیز علی اکبر بهمدی مدیرعامل یک شرکت دانش بنیان در حوزه تولید شیرهای قطع اضطراری و پمپهای صنعتی بر ذهنیت مدیران دولتی نسبت به واردات اشاره میکند: وقتی محصول خارجی میخرند، ضرر و زیان را نمیپذیرند؛ اما تولیدکننده داخلی باید همه ریسکها را بهتنهایی تحمل کند.
مانعی بیرونی، اما ضربهزننده به درون اکوسیستم
تحریمها تقریبا در تمام روایتها مشترک است؛ از دشواری واردات مواد اولیه، قطعات حساس و استانداردهای بینالمللی گرفته تا محدودیتهای بانکی و ارزی.
در حوزه تجهیزات آزمایشگاهی، امیر بحرینی عضو هیاتمدیره یک شرکت دانشبنیان در حوزه تجهیزات آزمایشگاهی (دستگاه اندازهگیری زاویه تماس و کشش سطحی) توضیح میدهد که قطعات اپتیکی خاص برای تکمیل محصول باید وارد شود، اما محدودیتهای وارداتی، زمان و هزینه تولید را افزایش میدهد. در حوزه رادیودارو سید احمد شاهچراغ میگوید توسعه تولید نیازمند آزمایشگاههای تخصصی و حمایت مالی برای ارتقای مقیاس تولید است، اما تحریمها و بوروکراسی مسیر را کند کردهاند.
از ایده تا آزمایشگاه: تولد نوآوری در شرایط محدود
شرکتهای دانشبنیان معمولا با یک ایده فناورانه یا تحقیق علمی شروع میشوند. اما تجربه مدیران جوان نشان میدهد حتی در این مرحله اولیه نیز با مشکلات متعددی مواجهند: نبود زیرساختهای آزمایشگاهی کافی، محدودیتهای تامین تجهیزات و فقدان دسترسی سریع به دادهها و مشاوره تخصصی.
نصرالله افتخاری، رئیس پارک علم و فناوری کهگیلویه و بویراحمد میگوید: اکثر شهرستانهای استان شهرکهای صنعتی مجهز به آزمایشگاههای مرجع و مراکز رشد تخصصی ندارند. به همین دلیل بسیاری از شرکتها برای فرآیند تاییدیه استاندارد مجبورند به استانهای دیگر مراجعه کنند. این مساله باعث افزایش هزینه، اتلاف زمان و کاهش انگیزه کارآفرینان بومی میشود.
در سطح ملی نیز بسیاری از شرکتها با نبود هماهنگی بین دانشگاهها و نهادهای اجرایی مواجهند. روحالله ابوجعفری اشاره میکند که شبکه ارتباطی ضعیف بین شرکتها، دانشگاهها و نهادهای اجرایی باعث میشود شرکتها بیشتر بهصورت انفرادی فعالیت کنند و از مزایای همافزایی علمی و تجاری محروم شوند.
موانع فناورانه و تجهیزات محدود
مرحله توسعه نمونه اولیه جایی است که مشکلات فناورانه و تجهیزات محدود بیشترین فشار را وارد میکند.
مهدی رادمهر، فعال در حوزه بایومتریال دندانی تجربه خود را اینگونه توضیح میدهد: بسیاری از تجهیزات برای آزمونهای کنترل کیفیت، پایدارسازی فرمولاسیون و تستهای کلینیکی در کشور موجود نبود یا با هزینههای گزاف و تاخیر طولانی وارد میشد. ما ناچار شدیم با منابع محدود و مهندسی معکوس تجهیزات مورد نیاز را تامین کنیم؛ این فرآیند تقریبا یک سال از عمر کاری تیم را گرفت.
حسن برگزین، فعال در حوزه آیروژلهای نانویی برای عایقکاری نیز به محدودیتهای عملیاتی ناشی از ناترازی انرژی اشاره میکند: حتی زمانی که به فناوری صنعتی دست یافتهایم، گاها خود ما به دلیل ناترازیها مجبور به توقف تولید میشویم.
در حوزه کشاورزی و بذر، مجید ولدان تاکید میکند که تولید فناوریهای جدید نیازمند آزمایشگاههای پیشرفته و سرمایهگذاری کلان است، اما سیاستهای حمایتی ناکارآمد، فرصت توسعه محصول را محدود میکند.
اخذ مجوزها؛ مسیر پرپیچوخم و زمانبر
اخذ مجوزهای قانونی و فنی یکی از پرچالشترین مراحل چرخه رشد است.
مهدی هادیانپور، مدیرعامل یک شرکت تجهیزات چشمپزشکی نمونهای از این چالش را بیان میکند: فرایند اخذ مجوز محصول ما از سال ۱۳۹۳ تا ۱۴۰۲ طول کشید. مشکل اصلی این بود که هیچ نهادی مشخص نبود که مسئول صدور مجوز باشد. این عدم تصمیمگیری ما را سالها معطل گذاشت و تولید و عرضه محصول را بسیار دشوار کرد.
سید احمد شاهچراغ، فعال در حوزه رادیودارو نیز میگوید: برای توسعه تولید نیاز به حمایت مالی و تسهیلات دولتی داریم تا بتوانیم با سرعت بیشتری تحقیق و توسعه کنیم. بوروکراسیهای اداری باید کوتاهتر شوند و چابکی اتفاق بیفتد.
ورود به بازار: چالشهای فرهنگی، بازاری و مالی
وقتی محصول آماده عرضه میشود مرحله ورود به بازار خود چالشی بزرگ است.
رادمهر به بیاعتمادی بازار به محصولات ایرانی اشاره میکند: ورود به بازار بدون داشتن سابقه کلینیکی در دانشگاهها تقریبا غیرممکن است. جلب اعتماد دندانپزشکان و متخصصان نیازمند گذراندن فرآیندهای کلینیکی پیچیده و اثبات کیفیت محصول در عمل است.
در بخش صنعتی علیاکبر بهمدی تجربه فروش به سازمانهای دولتی را اینگونه توضیح میدهد: قراردادهای دولتی یا پیشپرداخت ندارند یا مبلغ آن را به شدت کاهش دادهاند. حتی اگر محصول آماده شود، پرداختها هفت تا هشت ماه بعد انجام میشود و این باعث کاهش انگیزه و ایجاد ریسک مالی برای شرکت میشود.
مهدی شیرقاضی، مدیرعامل یک شرکت فعال در حوزه شیرآلات نیز به تضاد سیاستهای وارداتی و حمایت از تولید داخلی اشاره میکند: مدیران هنوز به واردات علاقه دارند، در حالی که تولید داخلی با کیفیت قابل رقابت است. حمایت واقعی از محصول داخلی هنوز وجود ندارد.
تحریمها و محدودیتهای بینالمللی
برای بسیاری از شرکتها مرحله توسعه و صادرات با محدودیتهای بینالمللی همراه است. تحریمها، مشکلات ارزی، محدودیت انتقال فناوری و حضور در نمایشگاههای بینالمللی، مسیر رشد و جذب بازار خارجی را تضعیف میکند.
بحرینی میگوید: برخی قطعات حساس دستگاههای آزمایشگاهی نیازمند واردات هستند و تاخیر یا محدودیت در این واردات، روند توسعه و تولید را با تاخیر مواجه میکند. حتی اگر محصول داخلی به کیفیت صادراتی رسیده باشد، موانع اداری و بانکی مانع گسترش بازار فرامنطقهای میشوند.
ناکارآمدی سیستم مالی و سرمایهگذاری
با وجود صندوقهای نوآوری و شکوفایی بسیاری از مدیران شرکتها از کمبود حمایت مالی کافی و شفافیت تسهیلات گلایه دارند.
ابوجعفری بیان میکند: عدم پویایی خدمات مالی این صندوقها و تقارن ناقص اطلاعات بین سرمایهگذار و سرمایهپذیر، یکی از چالشهای اساسی زیستبوم فناوری کشور است.
مدیران دیگری مانند ولدان و اعتمادی نیز بر ضرورت سرمایهگذاری دولتی در تحقیق و توسعه و ایجاد بستههای حمایتی ویژه برای تضمین تامین مواد اولیه، توسعه فناوری و صادرات تاکید میکنند.
چرا جوانان نوآور خسته میشوند؟
راهکارهای سیاستی و پیشنهادی برای تقویت اکوسیستم
با وجود تلاشهای مستمر معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری برای رفع چالشهای اکوسیستم دانشبنیان و حمایت از جوانان نوآور شواهد میدانی نشان میدهد مشکلات فراتر از اقدامات فعلی است و ریشهایتر و کلانتر هستند. این چالشها شامل ضعف هماهنگی نهادی گوناگون، ناکارآمدی ساختارهای مالی و حمایتی، محدودیت زیرساختی و فناورانه، بیاعتمادی بازار داخلی و محدودیتهای بینالمللی میشود که عملا مسیر نوآوری و تجاریسازی را با موانع جدی مواجه کرده است.
روایت مدیران و فعالان جوان شرکتهای دانشبنیان نشان میدهد که فرسایش نوآوری نه به دلیل کمبود توان علمی یا خلاقیت جوانان بلکه ناشی از زیستبوم غیرچابک است؛ جایی که بوروکراسی پیچیده، سیاستهای حمایتی ناکافی، محدودیتهای مالی و زیرساختی و موانع فرهنگی و بازاری انرژی و انگیزه فعالان را تحلیل میبرد.
بهطور مشخص این چالشها در چند محور کلیدی قابل تحلیل هستند:
• ضعف هماهنگی نهادی و بوروکراسی: فرآیند طولانی و پیچیده اخذ مجوزها، همپوشانی مسئولیتها و عدم شفافیت تصمیمگیری، موجب تاخیر در توسعه محصولات و کاهش انگیزه فعالان نوآور میشود. نمونههای عملی مانند پروژههای هشتساله اخذ مجوز یا معطلی طولانی دریافت وام و تسهیلات نشان میدهد که فرسودگی اداری نهتنها انرژی تولیدکنندگان را تحلیل میبرد، بلکه مانع رشد سریع و پاسخگو به بازار و حتی ضرر آنان نیز میشود.
• چالشهای مالی و حمایتی ناکافی: در حالی که صندوقهای نوآوری و شکوفایی و سایر نهادهای تخصصی شکل گرفتهاند، نبود پویایی، شفافیت و سرعت در ارائه تسهیلات همراه با محدودیتهای وثیقه و نرخ بهره بالا، موجب میشود حمایت مالی اثر واقعی خود را از دست بدهد. این موضوع بهویژه برای شرکتهای کوچک و متوسط و جوان که تنها دارایی آنان دارای نامشهود (محصول فناورانه) است، آسیبزننده است و ریسک سرمایهگذاری در فناوریهای نوین را افزایش میدهد.
• محدودیتهای زیرساختی و فناورانه: کمبود آزمایشگاههای مرجع، تجهیزات پیشرفته و تاخیر در واردات قطعات حساس مسیر توسعه محصول را طولانی و پرهزینه میکند. این مشکلات حتی شرکتهایی با دانش فنی بالا را در معرض شکست یا عقبماندگی نسبت به رقبا قرار میدهد.
• موانع بازاری و فرهنگی: اعتماد پایین بازار داخلی به محصولات ایرانی و رقابت نابرابر با محصولات خارجی بهویژه در حوزههای تخصصی و علمی موجب میشود بسیاری از نوآوریها نتوانند به شکل پایدار به بازار برسند. این چالش فرهنگی در کنار محدودیتهای مالی نقشی تعیینکننده در کاهش انگیزه و خروج نخبگان از کشور دارد.
• تاثیر محدودیتهای بینالمللی و تحریمها: تحریمها و محدودیتهای ارزی و بانکی حتی شرکتهای موفق را از توسعه بازار خارجی و صادرات بازمیدارد و ظرفیت رقابت جهانی آنها را محدود میکند. این مساله نشان میدهد که راهبردهای داخلی بدون همسویی با شرایط بینالمللی ناکافی خواهند بود.
با توجه به سخنان رئیسجمهور (مسعود پزشکیان) که چندی پیش بر ضرورت کوچکتر شدن بروکراسی اداری تاکید کرد؛ جملهای که در ظاهر ساده و بدیهی به نظر میرسد، اما در واقع میتواند سرآغاز یکی از مهمترین تحولات ساختاری در نظام اداری باشد.
با تحلیل کلی روشن است که اصلاح اکوسیستم نوآوری ایران نیازمند تغییرات ساختاری و کلان است نه فقط اقدامات کوتاهمدت یا حمایتهای سطحی. ایجاد یک زیستبوم چابک، هماهنگ و پاسخگو میتواند انرژی و خلاقیت جوانان نوآور را به ارزش اقتصادی و فناوری پایدار تبدیل کند و مسیر ایران برای دستیابی به جایگاه قابل توجه در نقشه جهانی نوآوری هموار شود.
ارسال نظرات