تازه ها

ادغام هوش مصنوعی در حوزه کودکان در حال تغییر شکل چشمانداز محتوای آموزشی و سرگرمی برای خردسالان بوده، این فناوری نوظهور، ظرفیت دگرگونسازی شیوههای خلق، شخصیسازی و تجربه داستانها را در خود جای داده است، اما در عین حال پرسشها و نگرانیهای مهمی را نیز مطرح میکند.
به گزارش بازارکار، در حال حاضر هوش مصنوعی به عنوان یکی از تأثیرگذارترین نوآوریهای قرن بیست و یکم، به حوزههای مختلف زندگی بشر از جمله ادبیات کودکان راه یافته است؛ هوش مصنوعی در ادبیات کودکان، مفهومی نوظهور است که بهکارگیری فناوریهای پیشرفته در فرایند خلق، تولید و توزیع محتوای ادبی برای کودکان را شامل میشود؛ این فناوری با بهرهگیری از الگوریتمهای پیچیده و سیستمهای یادگیری ماشینی، امکانات جدیدی را در اختیار نویسندگان، تصویرگران و ناشران قرار میدهد.
در سطح اول، هوش مصنوعی به عنوان یک ابزار کمکی برای نویسندگان عمل میکند و با تحلیل الگوهای داستانی موفق، پیشنهاد ایدههای خلاقانه و حتی تولید پیشنویسهای اولیه، فرایند نگارش را تسهیل میکند؛ این فناوری قادر است با تجزیه و تحلیل دادههای مربوط به ترجیحات مخاطبان، روندهای محبوب در میان گروههای سنی مختلف را شناسایی کرده و به خلق محتوایی متناسب با نیازها و علایق کودکان کمک کند، علاوه بر این سیستمهای هوش مصنوعی میتوانند با ایجاد تعامل پویا میان خواننده و محتوا، تجربهای شخصیسازی شده و جذاب را برای کودکان فراهم آورند.
در بُعد بصری و طراحی، هوش مصنوعی افقهای جدیدی را در زمینه تصویرسازی و صفحهآرایی کتابهای کودکان گشوده است؛ این فناوری با قابلیت تولید تصاویر خلاقانه و منحصر به فرد، امکان خلق دنیاهای تصویری جذاب و متنوع را فراهم میآورد، همچنین با تحلیل اصول زیباییشناسی و ترجیحات بصری مخاطبان، میتواند به بهینهسازی طراحی صفحات و ارتقای جذابیت بصری کتابها کمک شایانی کند؛ در حوزه نشر نیز، هوش مصنوعی با پیشبینی روندهای بازار و تحلیل رفتار مصرفکننده، به تصمیمگیریهای استراتژیک ناشران یاری میرساند.
با این حال باید توجه داشت که با وجود پیشرفتهای چشمگیر هوش مصنوعی، این فناوری هنوز نمیتواند جایگزین کامل خلاقیت، احساس و درک عمیق انسانی شود؛ ارزشهای عاطفی، فرهنگی و تربیتی که نویسندگان و هنرمندان انسانی به آثار خود میبخشند، عنصری بیبدیل در ادبیات کودکان است، بنابراین رویکرد متعادل و هوشمندانه در بهرهگیری از هوش مصنوعی، که هم از مزایای این فناوری بهره میبرد و هم به حفظ عنصر انسانی در خلق آثار ادبی توجه دارد، میتواند راهگشای آیندهای پربار در حوزه ادبیات کودکان باشد؛ در این راستا با مائده سلیمی، روانشناسی بالینی کودک و نوجوان گفتوگویی داشتهایم که شرح آن را در ادامه میخوانید:
ایمنا: چگونه میتوان از مزایای هوش مصنوعی در نگارش داستانهای کودکان بهرهمند شد، در حالی که چالشهای مربوط به عمق عاطفی، تنوع محتوا و کیفیت آموزشی را به حداقل رساند؟
سلیمی: استفاده از هوش مصنوعی در نگارش داستان برای کودکان، افقهای جدیدی را در عرصه ادبیات کودک گشوده است؛ این فناوری با قابلیت تولید سریع محتوا، امکان خلق داستانهای متنوع و متعدد را در زمانی کوتاه فراهم میآورد؛ این ویژگی بهخصوص برای معلمان و مربیانی که به دنبال منابع متنوع برای آموزش مفاهیم مختلف هستند، بسیار ارزشمند است. هوش مصنوعی با تحلیل دادههای مربوط به واکنشهای مخاطبان، میتواند داستانهایی را تولید کند که به طور خاص برای گروههای سنی مختلف جذاب و مناسب باشند.
با این وجود، چالشهای جدی در استفاده از هوش مصنوعی برای نگارش داستانهای کودکان وجود دارد. مهمترین نگرانی، فقدان عمق عاطفی و درک ظریف احساسات انسانی در داستانهای تولید شده توسط هوش مصنوعی است؛ این داستانها اغلب نمیتوانند پیچیدگیهای روابط انسانی و ظرافتهای عاطفی را به خوبی منعکس کنند، همچنین محدودیتهای دادههای آموزشی میتواند منجر به تکرار الگوهای کلیشهای و تعصبات ناخواسته در محتوای تولید شده شود.
یکی دیگر از مشکلات قابل توجه، خطر یکنواختی و تکراری شدن داستانهاست؛ هوش مصنوعی با وجود تواناییهای قابل توجه، ممکن است در خلق داستانهای بهطور کامل بدیع و نوآورانه محدودیت داشته باشد. این امر میتواند به کاهش تنوع و غنای ادبی در دسترس کودکان منجر شود، علاوه بر این وابستگی بیش از حد به هوش مصنوعی میتواند خلاقیت و نوآوری انسانی در حوزه ادبیات کودک را تحت تأثیر قرار دهد.
راهحل این چالشها در ایجاد تعادل مناسب بین استفاده از هوش مصنوعی و خلاقیت انسانی نهفته است؛ نویسندگان و مربیان باید از هوش مصنوعی به عنوان ابزاری کمکی استفاده کنند، نه جایگزینی برای خلاقیت انسانی. ارزیابی دقیق و نقادانه محتوای تولید شده، اطمینان از همسویی با اهداف آموزشی و تضمین کیفیت و تناسب محتوا برای رشد ذهنی و عاطفی کودکان، از ضروریات این حوزه است.
ایمنا: هوش مصنوعی چگونه میتواند تجربه یادگیری و مطالعه را برای کودکان بهبود بخشد و غنیتر کند؟
سلیمی: هوش مصنوعی با قابلیتهای پیشرفته خود، انقلابی در شیوه یادگیری کودکان ایجاد کرده است؛ این فناوری با ارائه محتوای شخصیسازی شده، میتواند خود را با سطح دانش و توانایی هر کودک تطبیق دهد. سیستمهای هوشمند قادرند با تحلیل عملکرد کودک، سطح دشواری مطالب را بهطور خودکار تنظیم کنند و محیطی پویا برای یادگیری فراهم آورند که در آن هر دانشآموز میتواند با سرعت مناسب خود پیشرفت کند.
یکی از مهمترین ویژگیهای هوش مصنوعی در حوزه آموزش، توانایی آن در ایجاد محیطهای تعاملی و جذاب است؛ داستانهای تعاملی که توسط هوش مصنوعی تولید میشوند، به کودکان اجازه میدهند تا در روند داستان مشارکت فعال داشته باشند و تصمیمگیری کنند. این تعامل نه تنها یادگیری را لذتبخشتر میکند، بلکه به تقویت مهارتهای تفکر انتقادی و تصمیمگیری نیز کمک میکند. سیستم، همچنین میتواند بازخورد فوری ارائه دهد که برای ارزیابی پیشرفت کودک بسیار ارزشمند است.
هوش مصنوعی با قابلیت تشخیص و تحلیل الگوهای یادگیری، میتواند نقاط قوت و ضعف هر کودک را شناسایی کند و برنامه آموزشی را متناسب با آن تنظیم کند؛ این سیستمها میتوانند برای کودکانی که با چالشهای یادگیری خاص روبهرو هستند، راهکارهای ویژهای ارائه دهند و با ارائه تمرینهای هدفمند و متناسب، به آنها در غلبه بر مشکلات کمک کنند.
یکی دیگر از مزایای قابل توجه هوش مصنوعی در آموزش، توانایی آن در پشتیبانی از یادگیری چندزبانه است. این سیستمها با ارائه ترجمههای آنی و تطبیق محتوا با زبانهای مختلف، امکان یادگیری همزمان چند زبان را فراهم میکنند. این قابلیت نه تنها به توسعه مهارتهای زبانی کمک میکند، بلکه درک بینفرهنگی را نیز افزایش میدهد و کودکان را برای زندگی در دنیای چندفرهنگی امروز آماده میکند.
ایمنا: هوش مصنوعی چگونه بر کار نویسندگان کتابهای کودکان تأثیر میگذارد و آنها چه راهکارهایی را میتوانند برای سازگاری با این تحول در پیش بگیرند؟
سلیمی: هوش مصنوعی به عنوان یک پدیده نوظهور در عرصه ادبیات کودکان، تحولی عمیق در شیوه نگارش و خلق داستان ایجاد کرده است؛ این فناوری با ارائه ابزارهای هوشمند به نویسندگان، امکان تولید محتوای خلاقانهتر و سریعتر را فراهم میآورد، نویسندگان میتوانند از قابلیتهای هوش مصنوعی برای ایدهپردازی، توسعه شخصیتها و حتی بهبود ساختار دستوری متنهای خود بهره ببرند که این امر موجب افزایش کارایی و بهرهوری آنها میشود.
با این حال ورود هوش مصنوعی به حوزه ادبیات کودکان چالشهای جدی را نیز به همراه داشته است؛ نگرانی عمده نویسندگان، تهدید هویت خلاقانه و صدای منحصر به فرد آنها در آثارشان است؛ توانایی هوش مصنوعی در تولید داستانهای کامل، میتواند به کاهش ارزش آثار انسانی و حتی از دست رفتن فرصتهای شغلی برای نویسندگان و تصویرگران منجر شود. این مسئله بهویژه زمانی جدیتر میشود که محتوای تولید شده توسط هوش مصنوعی از نظر تجاری موفقیت کسب کند.
برای رویارویی با این تحولات، نویسندگان باید رویکردهای جدیدی را در پیش بگیرند. آنها میتوانند با تمرکز بر جنبههای عمیقتر داستاننویسی که هوش مصنوعی در آن محدودیت دارد، مانند خلق شخصیتهای پیچیده و چندبعدی، یا ایجاد دنیاهای داستانی عمیق، مزیت رقابتی خود را حفظ کنند، همچنین یادگیری نحوه همکاری مؤثر با ابزارهای هوش مصنوعی میتواند به عنوان یک مهارت ضروری برای نویسندگان معاصر مطرح شود.
مسئله مهم دیگر، ضرورت مشارکت فعال نویسندگان در گفتمانهای مربوط به استفاده اخلاقی از هوش مصنوعی در ادبیات است؛ نویسندگان باید همواره از پیشرفتهای این فناوری آگاه باشند و در شکلدهی به قوانین و استانداردهای مربوط به استفاده از هوش مصنوعی در حوزه ادبیات کودکان نقش فعالی داشته باشند؛ این امر میتواند به حفظ جایگاه حرفهای آنها و تضمین کیفیت ادبیات کودکان در آینده کمک کند.
ایمنا: چگونه فناوری هوش مصنوعی میتواند تجربه مطالعه را برای خوانندگان مختلف، به ویژه کودکان، غنیتر و مؤثرتر سازد؟
سلیمی: هوش مصنوعی با ارائه راهکارهای نوآورانه، در حال متحول کردن شیوه مطالعه افراد به خصوص کودکان است؛ این فناوری با قابلیت تحلیل دقیق عادات و سلایق مطالعاتی، امکان شخصیسازی تجربه خواندن را فراهم میکند. سیستمهای توصیهگر هوش مصنوعی میتوانند با دقت بالا، کتابهایی را پیشنهاد دهند که نه تنها با سطح توانایی خواندن کودک متناسب است، بلکه با علایق او نیز هماهنگی دارد؛ این شخصیسازی دقیق، به کودکان کمک میکند تا از مطالعه لذت بیشتری ببرند، با ژانرها و موضوعات متنوعتری آشنا شوند و عشق به مطالعه در آنها عمیقتر شود.
فناوری تشخیص صدا و روایت مبتنی بر هوش مصنوعی، بُعد دیگری از دسترسپذیری را به دنیای کتاب اضافه کرده است؛ این ابزارها با قابلیت قرائت متن با صدای بسیار طبیعی، تجربه شنیداری منحصربهفردی را ایجاد میکنند که برای گروههای مختلف مخاطبان بسیار ارزشمند است؛ برای کودکانی که هنوز مهارتهای خواندن خود را توسعه میدهند، افراد دارای اختلالات بینایی، یا حتی افراد شاغلی که زمان کافی برای مطالعه ندارند، این فناوری امکان جدیدی برای دسترسی به محتوای کتابها فراهم میکند، قابلیت تنظیم سرعت، لحن و حتی لهجه در این سیستمها، موجب میشود هر فرد بتواند تجربه شنیداری بهطور کامل متناسب با نیازهای خود داشته باشد.
ادغام هوش مصنوعی در کتابهای الکترونیکی، منجر به ایجاد محتوای پویا و تعاملی شده است که مطالعه را به تجربهای چندبعدی و غنیتر تبدیل میکند. تصاویر متحرک، نمودارهای تعاملی، شبیهسازیهای سهبعدی و بازیهای آموزشی که به طور هوشمند با محتوای کتاب ترکیب شدهاند، درک مفاهیم پیچیده را برای خوانندگان آسانتر میسازند، این عناصر تعاملی به خصوص در موضوعات علمی، تاریخی یا مفاهیم انتزاعی که نیازمند تجسم و درگیری عملی هستند، تأثیر قابل توجهی در بهبود یادگیری و ماندگاری اطلاعات دارند. محیطهای یادگیری غنیشده با هوش مصنوعی، خوانندگان را از حالت منفعل خارج کرده و آنها را به مشارکتکنندگان فعال در فرایند مطالعه تبدیل میکنند.
ایمنا: چگونه میتوان ملاحظات اخلاقی مرتبط با کاربرد هوش مصنوعی در تولید محتوا برای کودکان را بهگونهای مدیریت کرد که ضمن بهرهمندی از مزایای این فناوری، از تأثیرات منفی احتمالی آن بر رشد اخلاقی، حریم خصوصی و شکلگیری جهانبینی کودکان جلوگیری شود؟
سلیمی: ادغام هوش مصنوعی در ادبیات کودکان چالشهای اخلاقی عمیقی را به همراه میآورد که توجه ویژه و مدیریت دقیق میطلبد؛ مهمترین مسئله در این زمینه، تأثیر محتوای تولید شده توسط هوش مصنوعی بر رشد شناختی، عاطفی و اخلاقی کودکان است؛ نویسندگان انسانی قادرند با تکیه بر تجربیات زیسته خود، درک عمیق از پیچیدگیهای انسانی و شهود اخلاقی داستانهایی خلق کنند که حاوی لایههای ظریف معنایی و درسهای اخلاقی هستند؛ این در حالی است که سیستمهای هوش مصنوعی، با وجود پیشرفتهای قابل توجه، هنوز در درک کامل پیامدهای اخلاقی روایتها محدودیت دارند. این محدودیت میتواند منجر به تولید محتوایی شود که از نظر اخلاقی سطحی بوده یا فاقد آن ظرافت و عمقی باشد که برای شکلگیری مناسب ارزشهای اخلاقی در کودکان ضروری است.
مسئله حفاظت از حریم خصوصی و امنیت دادههای کودکان در عصر دیجیتال، یکی دیگر از دغدغههای اساسی است، هنگامی که ابزارهای هوش مصنوعی به جمعآوری، پردازش و تحلیل اطلاعات مربوط به الگوهای مطالعه، ترجیحات و واکنشهای کودکان میپردازند، خطرات بالقوهای در زمینه نقض حریم خصوصی ایجاد میشود. مدیریت مسئولانه این دادهها مستلزم رعایت چارچوبهای قانونی مانند قانون حفاظت از حریم خصوصی آنلاین کودکان (COPPA) و دیگر قوانین مشابه در سراسر جهان است. ناشران دیجیتال و توسعهدهندگان پلتفرمهای هوش مصنوعی باید تعهد خود را به شفافیت کامل در خصوص نحوه جمعآوری، استفاده و نگهداری دادههای کودکان نشان دهند، همچنین ضروری است که کنترل نهایی بر دسترسی به این اطلاعات در اختیار والدین قرار گیرد تا بتوانند آگاهانه درباره میزان و نحوه تعامل فرزندانشان با این فناوری تصمیمگیری کنند.
چالش دیگر، مسئله سوگیری در الگوریتمهای هوش مصنوعی است که میتواند تأثیرات عمیقی بر شکلگیری جهانبینی کودکان داشته باشد. سیستمهای هوش مصنوعی بر پایه دادههایی آموزش میبینند که خود ممکن است حاوی سوگیریهای فرهنگی، جنسیتی، نژادی یا طبقاتی باشند، این سوگیریها میتوانند ناخواسته در محتوای تولید شده توسط هوش مصنوعی بازتولید شوند و کلیشههای موجود را تقویت کنند، برای مقابله با این مشکل، متخصصان محتوا باید نظارت مستمر و دقیقی بر خروجیهای هوش مصنوعی داشته باشند و با بهرهگیری از رویکردهای فراگیر، اطمینان حاصل کنند که داستانها بازتابدهنده تنوع جهان واقعی هستند؛ تلاش آگاهانه برای گنجاندن شخصیتها، فرهنگها و دیدگاههای متنوع در ادبیات کودکان، نه تنها به توسعه ذهنیت باز و پذیرا در کودکان کمک میکند، بلکه میتواند در شکستن چرخه سوگیری الگوریتمی نیز مؤثر باشد.
در نهایت، چالش اساسی در استفاده از هوش مصنوعی در ادبیات کودکان، یافتن تعادل مناسب بین بهرهگیری از مزایای نوآوری فناورانه و حفظ ارزشهای انسانی ضروری در آموزش و پرورش کودکان است. هوش مصنوعی میتواند با ارائه محتوای شخصیسازی شده، تعاملی و سازگار با نیازهای یادگیری هر کودک، فرصتهای آموزشی بینظیری فراهم کند؛ با این حال، این مزایا نباید به قیمت از دست رفتن عناصر انسانی مانند خلاقیت، همدلی و آموزش ارزشهای اخلاقی عمیق حاصل شود. سیاستگذاران، آموزگاران و متخصصان رسانه باید در همکاری با یکدیگر، چارچوبهایی ایجاد کنند که ضمن استفاده از ظرفیتهای هوش مصنوعی، اطمینان حاصل شود که این فناوری در خدمت ارتقای کیفیت آموزش و پرورش کودکان قرار میگیرد، نه جایگزینی برای ارزشهای انسانی محوری.
ایمنا: چگونه هوش مصنوعی میتواند در تولید کتابهای سفارشی کودکان به کار گرفته شود و این فناوری چه تأثیری بر یادگیری و رشد شخصیتی کودکان خواهد داشت؟
سلیمی: هوش مصنوعی با قابلیتهای پیشرفته خود، انقلابی در صنعت نشر کتابهای کودکان ایجاد کرده است. این فناوری با استفاده از الگوریتمهای پیچیده میتواند رفتار مطالعاتی، سطح درک و علایق هر کودک را به صورت دقیق تجزیه و تحلیل کند. سپس بر اساس این دادهها، محتوای داستانی را طوری تنظیم میکند که نه تنها از نظر پیچیدگی زبان و مفاهیم متناسب با سطح کودک باشد، بلکه موضوعات و شخصیتهایی را در بر میگیرد که برای کودک جذاب و قابل درک هستند.
یکی از مهمترین ویژگیهای این فناوری، توانایی آن در خلق داستانهای بهطور کامل شخصیسازی شده است. هوش مصنوعی میتواند کودک را به عنوان قهرمان اصلی داستان قرار دهد و حتی خصوصیات ظاهری، محیط زندگی و شرایط خاص او را در داستان منعکس کند؛ این قابلیت به خصوص برای کودکانی که با چالشهای خاص مانند ورود به مدرسه جدید، تولد خواهر یا برادر، رویارویی با مشکلات رفتاری روبهرو هستند، بسیار مفید است، داستانهای شخصیسازی شده میتوانند راهکارهای عملی و مناسب برای رویارویی با این چالشها را در قالبی جذاب به کودک ارائه دهند.
با وجود مزایای فراوان شخصیسازی کتابها، باید به نکات مهمی توجه داشت؛ اول اینکه شخصیسازی نباید به محدود شدن افق دید کودک منجر شود. کودکان نیاز دارند با فرهنگها، دیدگاهها و تجربیات متنوع آشنا شوند تا مهارتهای اجتماعی و همدلی در آنها رشد کند، همچنین محتوای تولید شده باید از نظر آموزشی و روانشناختی مناسب باشد و توسط متخصصان حوزه کودک تأیید شود تا اطمینان حاصل شود که شخصیسازی در خدمت رشد همهجانبه کودک قرار میگیرد.
ایمنا: چگونه هوش مصنوعی میتواند ضمن ارتقای کیفیت آموزش از طریق شخصیسازی و خودکارسازی، تعادل مناسبی با حفظ عناصر انسانی ضروری در فرایند یادگیری ایجاد کند؟
سلیمی: انقلاب هوش مصنوعی در عرصه آموزش، افقهای نوینی را پیش روی ما گشوده است. این فناوری با قابلیت شگفتانگیز تطبیقپذیری، محیطهای یادگیری را متناسب با نیازهای منحصربهفرد هر دانشآموز تنظیم میکند. سیستمهای آموزشی مبتنی بر هوش مصنوعی، توانایی شناسایی سرعت یادگیری، سبکها و نقاط قوت و ضعف هر فراگیر را دارند؛ این سیستمها در حوزه ادبیات میتوانند سطح پیچیدگی متون را بهصورت هوشمند تعدیل کنند یا با ارائه عناصر تعاملی و چندرسانهای جذاب، درک مفاهیم دشوار را تسهیل کنند؛ علاوه بر این، هوش مصنوعی با خودکارسازی وظایف تکراری مانند نمرهگذاری تکالیف و ارائه بازخوردهای فوری، معلمان را قادر میکند تا انرژی و زمان بیشتری را صرف فعالیتهای خلاقانه و تعاملات انسانی ارزشمند با دانشآموزان کنند.
چالش اساسی در بهکارگیری هوش مصنوعی در آموزش، حفظ تعادل میان بهرهگیری از مزایای فناوری و حفظ جنبههای انسانی ضروری در فرایند یادگیری است؛ سیستمهای هوشمند قادرند با تحلیل الگوهای رفتاری دانشآموزان، مشکلات یادگیری را در مراحل اولیه شناسایی کرده و زمینه را برای مداخلات بهموقع فراهم سازند؛ با این حال، توسعهدهندگان این فناوریها باید اطمینان حاصل کنند که ابزارهای هوش مصنوعی بهگونهای طراحی میشوند که نه تنها بازده آموزشی را ارتقا میدهند، بلکه به پرورش مهارتهای حیاتی قرن بیست و یکم مانند تفکر انتقادی، خلاقیت و هوش هیجانی نیز کمک میکنند. در دنیایی که بهطور فزایندهای به سمت خودکارسازی پیش میرود، این مهارتها برای موفقیت و سازگاری دانشآموزان با چالشهای آینده ضروری خواهند بود.
ایمنا: چگونه میتوان در عصر پیشرفت هوش مصنوعی، تعادل مناسبی میان استفاده از فناوری و حفظ عنصر انسانی در آموزش و ادبیات کودکان ایجاد کرد؟
سلیمی: در عصری که هوش مصنوعی به سرعت در حال نفوذ به تمام جنبههای زندگی است، ایجاد تعادل بین فناوری و عنصر انسانی در حوزه آموزش و ادبیات کودکان اهمیت حیاتی پیدا کرده است. هوش مصنوعی مزایای قابل توجهی مانند کارآیی بالا و شخصیسازی محتوا ارائه میدهد، اما نمیتواند جایگزین کامل برای همدلی، قضاوت اخلاقی و تعامل عمیق انسانی شود که مربیان و قصهگویان به کودکان منتقل میکنند. نکته کلیدی در این میان، استفاده از هوش مصنوعی به عنوان ابزاری تکمیلی برای تقویت تواناییهای انسانی است، نه حذف آنها. مربیان و والدین در این فرایند نقش میانجی را ایفا میکنند و با فراهم کردن زمینه برای محتوای تولید شده توسط هوش مصنوعی، به کودکان کمک میکنند تا درسهای اخلاقی و آموزشی را بهتر درک و درونی کنند.
همزمان با گسترش فناوری، پرورش تفکر انتقادی درباره هوش مصنوعی در میان کودکان ضرورت بیشتری مییابد. نسل آینده در جهانی رشد میکند که هوش مصنوعی بخش جداییناپذیر آن است، پس آموزش مکانیسمهای عملکرد، محدودیتها و سوگیریهای احتمالی این فناوری به آنها، فرصتی ارزشمند برای تربیت مصرفکنندگان و کاربران هوشمند فراهم میکند. این آگاهی و دانش، کودکان را برای پرسشگری، نقد سازنده و مشارکت در شکلدهی سیستمهای هوش مصنوعی آینده آماده میکند، در نهایت نظارت انسانی بر استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی تضمین میکند که این فناوری در خدمت رشد واقعی کودکان قرار گیرد، نه اینکه تنها جایگزینی برای روابط انسانی باشد.
ایمنا: چگونه میتوان دیدگاههای متفاوت درباره کاربرد هوش مصنوعی در کتابهای کودکان را متعادل کرد تا از این فناوری به شکلی استفاده شود که ارزشهای آموزشی و عاطفی ادبیات کودکان را تقویت کند؟
سلیمی: در درک عمومی از هوش مصنوعی در کتابهای کودکان، دو دیدگاه متفاوت قابل مشاهده است. از یک سو، گروهی هوش مصنوعی را ابزاری انقلابی میدانند که میتواند داستانسرایی و یادگیری را به سطوح بیسابقهای از شخصیسازی و دسترسپذیری ارتقا دهد، کتابهای کودکان را تعاملیتر کند و تجربیات آموزشی منحصر به فردی را برای هر کودک فراهم کند. در مقابل، گروه دیگری نگرانیهای جدی درباره احتمال جایگزینی نویسندگان و مربیان انسانی با الگوریتمها مطرح میکنند و معتقدند این امر میتواند منجر به از دست رفتن عمق عاطفی، ارتباط انسانی و خلاقیت واقعی در داستانها شود و وابستگی بیش از حد کودکان به فناوری در سالهای حساس رشد را به دنبال داشته باشد.
مدیریت موفق این دوگانگی در برداشت عمومی، نیازمند شفافیت در ارتباط درباره مزایا و محدودیتهای هوش مصنوعی در ادبیات کودکان است. صنعت نشر میتواند با تأکید بر نقش هوش مصنوعی به عنوان ابزاری تقویتکننده و نه جایگزینی برای خلاقیت انسانی، تدوین معیارهای اخلاقی سختگیرانه و ایجاد شیوههای شفاف برای کاربردهای هوش مصنوعی، اعتماد والدین، مربیان و جامعه را جلب کند، با این رویکرد، هوش مصنوعی میتواند به جای کاهش ارزشهای آموزشی و عاطفی کتابهای کودکان، به غنیسازی تجربه یادگیری و لذت مطالعه کمک کند و نقشی مکمل در کنار خلاقیت انسانی ایفا کند.
ارسال نظرات