
تازه ها

به گزارش خبرنگار علمی ایرنا، مرکز آمار ایران، نرخ بیکاری در زمستان ۱۴۰۳ را اعلام کرد؛ بر این اساس، نرخ بیکاری افراد ۱۵ ساله و بیشتر فارغالتحصیل آموزش عالی در این بازه زمانی برابر ۱۰.۷ درصد بود که نسبت به زمستان سال ۱۴۰۲ نزدیک به ۰.۹ درصد (۸۹ هزار و ۳۷۱ نفر) کاهش یافته است. بررسی آمارها نشان میدهد که در زمستان سال گذشته، ۳۸.۹ درصد بیکاران کشور را فارغالتحصیلان آموزش عالی تشکیل میدهند.
درخصوص چرایی بیکاری فارغالتحصیلان گفتوگویی با تقی آزاد ارمکی جامعهشناس و استاد دانشگاه تهران داشتیم.
اتکا به نفت، عامل بیتوجهی به توسعه در کشور
وی در این باره گفت: جامعه ایران، مبتنی بر توسعه نیست و در دورههای مختلف زمانی، توسعه کشور مساله نبوده است و در این شرایط قطعا تربیت نیروی متخصص ضرورتی ندارد.
آزاد ارمکی گفت: در جامعهای که کار، تولید، صادرات، ساماندهی و انتقال کالا فاقد درجه اهمیت باشد وجود نیروی متخصص، موضوعیتی ندارد و کشور ما در سالهای گذشته به واسطه داشتن نفت از توسعه عبور کرده است.
وی ادامه داد: در تمام این سالها ایران دارای منابع عمده نفت بوده و با فروش آن در بازارهای جهانی نیاز خود را تامین کرده است و تنها بخشی از نفت کشور در حوزه نظامی و خدمات، مورد استفاده قرار میگیرد.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: شما نمیتوانید کارخانهای را در کشور نشان دهید که کالایی را تولید کند که مقبولیت تام داشته باشد، محصول آن در منطقه و جهان به فروش برسد و متخصصان بسیاری در آن کارخانه برای تولید کالا متمرکز شده باشند.
وی اظهار داشت: چون کشور در تمام این سالها وابسته به نفت بود و نیازمند نیروی متخصص برای تولید نبوده است، بنابراین هر چه به تعداد متخصصان در کشور اضافه شود حجم بیکاری نیز افزایش مییابد.
آزاد ارمکی با طرح این موضوع که اگر کشور نیاز به متخصص ندارد چرا به دنبال تربیت نیروی متخصص است، گفت: کشور و نظام ما در تمام این سالها مسیر دیگری را دنبال کرده و آن عمومی کردن بحث علم و کالایی به نام تولید دانش است و در واقع علم را به کالایی عمومی تبدیل کرده است.
وی ادامه داد: در کشور شرایطی فراهم شده است که بسیاری از افراد جامعه به دنبال دریافت مدرک کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری هستند و در نتیجه این اقدام، ما شاهد حجم انبوهی از تحصیلکردگان در ایران هستیم که متناسب با ساختار اقتصادی جامعه تربیت نشدهاند و متاسفانه هر روز هم به تعداد آنها افزوده میشود.
عوارض فقدان تناسب بین متخصصان تربیتشده و ساختار اقتصادی کشور
این جامعهشناس اظهار داشت: در نتیجه اینکه تناسبی بین متخصصان تربیتشده و ساختار اقتصادی کشور وجود ندارد؛ بخش عمدهای از متخصصان اثرگذار اقدام به مهاجرت میکنند، بخش دیگری که انعطافپذیری ندارند به مسائلی همچون انزواگرایی و بیماریهای روحی و روانی سوق مییابند و بخشی نیز به حوزه خدمات (حمل و نقل شهری و فروشندگی) روی میآورند و منتظرند تا شرایط تغییر کند و دوباره به حوزه تخصصی خود بازگردند.
آزاد ارمکی در پاسخ به این سوال که به نظر شما تولید علم نباید عمومیت داشته باشد؟ گفت: اساسا علم تنها در مدرک خلاصه نمیشود، نظام فرهنگی ایران علمدوست و دانشمند دوست است و دانشمندان، موضوع اجتماعی مطلوب جامعه هستند و هم اکنون نیز جامعه دانشگاهی و دانشجویان، مرجع مشروع و محبوب جامعه به شمار میآیند.
وی اظهار داشت: جمهوری اسلامی ایران بنا به اقتضائاتی که فکر میکرد وارد فرآیند توسعه میشود و یا اینکه میخواست آمار خوبی در دنیا ارائه دهد، تولید علم را در دستور کار قرار داد و افراد به دریافت مدرک روی آوردند، دانشگاهها نیز برای کسب درآمد مدرک ارائه کردند و در مواردی حتی شاهد بودیم که افراد با نمره صفر، دانشجوی دکتری بودند.
این استاد تمام دانشگاه تهران اظهار داشت: در شرایطی که مدرکسازی و مدرکگرایی به جای علمگرایی، موضوعیت مییابد شاهد ابتذال دانش خواهیم بود و افراد تنها با خواندن چند کتاب، شرکت در جلسات و یا ارتباط با اساتید، مدرک دریافت میکنند و این مدرکگرایی قابل نقد است و باید سر و سامان یابد.
وی با تاکید بر اینکه باید متناسب با نیاز جامعه و بازار افراد را تربیت کنیم، گفت: کشور ما بیشتر نیازمند نیروی کاردان و کارشناس است.
آزاد ارمکی با اشاره به مدرک تحصیلی سیاستگذاران و مقامات اجرایی کشور گفت: شاهد هستیم که بعضا نمایندگان، وزرا و مسئولان اجرایی در دستگاهها دارای مدرک دکتری هستند اما در نوشتن گزارش کارشناسی، تحلیل آمار و شناسایی مسائل حوزه فعالیت خود مشکل دارند و اینها حاکی از این است که ما نیازمند تربیت نیروی کاردان و کارشناس هستیم و ضرورتی ندارد که همه مسئولان و دستاندرکاران کشور، مدرک دکتری داشته باشند اما در حوزه فعالیت خود تخصص نداشته باشند.
ارسال نظرات