اگر روانشناسی را علم مطالعه رفتار و فرایندهای ذهنی آدمی بدانیم، از آنجایی که رفتارهای انسان و دنیای ذهنی او، گستره وسیع و تنوعی بیبدیل نسبت به دیگر حیوانات دارد و به تناسب تحولات همه جانبه اعصار، رشد و پیچیدگی مییابد، و از آنجایی که انسان از پیچیدهترین شکل زیست در همه جنبههای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، خانوادگی، معنوی و... برخوردار است، بنابراین باید گفت دانش روانشناسی از پررمز و رازترین دانشهای بشری است؛ چرا که درونیات انسان را مطالعه و بررسی میکند. انسانی که پدیدآورنده بسیاری از پیچیدگیهای موثر بر زندگی خود و دیگر انواع جانداران است؛ از این رو دانش روانشناسی که بخشی از رسالتش حل چالشهای انسان است، میتواند خود نیز به چالش و حتی مشکلی برای زندگی انسان تبدیل شود. این موضوع نه به خاطر ماهیت این علم بلکه به شیوه نگرش انسانها نسبت به کاربرد اصول و نظریههای متنوع آن، مربوط است و البته محدود و محصور به جامعهای خاص نیست و بهنظر میرسد در بسیاری از جوامع، این دانش که نزدیکترین دانش به زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی انسان است هم مشکل در نگرش نسبت به آن وجود دارد و هم کاربرد آن کم و بیش با نقائص و کجرویهایی، همراه شده است.