بنیانگذار اطلاع رسانی نوین اشتغال در ایران
خبر فوری
کد خبر : ۱۶۲۱۸۳
يکشنبه ۰۸ مهر ۱۴۰۳ - ۱۲:۰۹

کارآفرینی (Entrepreneurship) یا خلق ارزش جدید، واژه‌ای با ریشه فرانسوی و به معنی متعهد شدن می‌باشد. این واژه به معنای ریسک‌پذیری همراه با به کارگیری استعداد‌ها و مهارت‌ها در جهت آغاز یک فعالیت تجاری جدید است. به زبان بسیار ساده، کارآفرینی ...
کارآفرینی چیست

به گزارش بازارکار، نمونه‌هایی از سوالاتی است که ممکن است در مورد کار آفرینی ذهن شما را درگیر کرده باشد

این است که کار آفرینی چیست؟ کارآفرینی (Entrepreneurship) یا خلق ارزش جدید، واژه‌ای با ریشه فرانسوی و به معنی متعهد شدن می‌باشد. این واژه به معنای ریسک‌پذیری همراه با به کارگیری استعداد‌ها و مهارت‌ها در جهت آغاز یک فعالیت تجاری جدید است. به زبان بسیار ساده، کارآفرینی را می‌توان تمایل به شروع یک بیزنس جدید تعریف کرد.


 مفهوم کارآفرینی چیست؟

آیا تابحال به این موضوع فکر کرده اید که چه دنیای پر رمز و رازی در پس مفهوم کارآفرینی وجود دارد؟ کارآفرینی واژه‌ای است که این روز‌ها زیاد در مورد آن می‌شنویم. افراد بسیاری سودای کارآفرین شدن را در سر می‌پرورانند. اما آیا همه‌ی افراد می‌توانند کارآفرینان موفقی باشند؟ موفقیت در کارآفرینی به این سادگی نیست. آنچه که در این نوشته می‌خواهیم به آن بپردازیم بررسی مفهوم کارآفرینی از نظر بزرگان این حوزه و سیرتکاملی کارآفرینی در بستر تاریخ است. اگر شما هم خودتان را یک کارآفرین بلقوه میدانید و یا قصد دارید در این مورد اطلاعاتی کسب کنید با ما همراه باشید.


تاریخچه‌ی مفهوم کارآفرینی

واژه‌ی کارآفرینی از ریشه‌ی فرانسوی Entreprendre است (به انگلیسی: entrepreneur) و در مفهوم تعهدکردن یک کار استفاده می‌شود. با ورود به عرصه‌ی کارآفرینی شخص متعهد می‌شود تا مسئولیت و مدیریت یک کسب و کار جدید که همراه با ریسک است را بپذیرد. البته این کلمه از همان ابتدا در بحث کسب و کار بکار نمی‌رفت. در فرانسه کارآفرین به کسی گفته می‌شد که یک گروه موسیقی یا یک گروه سرگرم کننده را سازماندهی میکرد. در اوایل قرن شانزده میلادی مفهوم کارآفرینی برای کسانی به کار برده می‌شد که به ماموریت‌های نظامی اعزام می‌شدند.
کارآفرینی در قرن هفدهم کاربرد‌های بیشتری پیدا کرد. در قرن هفدهم از واژه‌ی کارآفرین برای فعالیت‌های مهندسی و امور ساختمانی نیز استفاده می‌شد. قرن هجدهم کارآفرینی را وارد عرصه‌ی اقتصاد کرد. مفهوم کارآفرینی طی چهارقرن مسیری تکاملی را طی کرد.
کارآفرینی صرفا از جنبه‌ی ارتباط آن با کسب و کار‌ها بررسی نمی‌شود. در اقتصاد، روانشناسی، مدیریت، جامعه شناسی و مردم شناسی نیز مفهوم کارآفرینی مطرح است. روانشناسان کارآفرینی را از جنبه‌ی صفات مشترک در کارآفرینان بررسی می‌کنند. جامعه شناسان تاثیر مذهب و نژاد را بر فعالیت‌های کارآفرینانه بررسی می‌کنند. از منظر اقتصاددانان کارآفرینی عامل اصلی خلق فرصت‌های کارآفرینانه است. کارآفرینی حتی در سیایت هم مطرح هست و از نظر افراد سیاسی کارآفرینان باید مورد حمایت در جامعه قرار بگیرند. حال که مختصری در مورد تاریخچه‌ی کارآفرینی دانستیم بهتر است که ببینیم کارآفرینی از منظر پدر کارآفرینی چگونه تعریف می‌شود.


مفهوم کارآفرینی از زبان پدر کارآفرینی

در راس بزرگانی که در حوزه‌ی کارآفرینی اظهار نظر کرده اند، نام اقتصاددان بزرگ ژوزف شومپیتر (تولد ۱۹۳۴ میلادی) قرار دارد. شومپیتر را پدر کارآفرینی می‌نامند. او معتقد بود که یک کارآفرین باید تخریب خلاق داشته باشد. یعنی در اقتصاد تحول مثبت ایجاد کند. البته پیش از شومپیتر، ژان باتیست سی بر نقش اساسی کارآفرینان در به کارگیری منابع اقتصادی به شکل درست و اصولی اشاره کرد.
بعد از این تاریخ مکتب‌ها و دیدگاه‌های مختلفی برای کارآفرینی مطرح شد. در برخی از این دیدگاه‌ها کارآفرین بعنوان یک شخص به شدت حسابگر معرفی می‌شد که میتوانست گزینه‌های مطرح را بررسی و بهترینشان را انتخاب کند. از منظر دیگر کارآفرین بعنوان فردی متفکر، جسور و الهام بخش معرفی شد که می‌توانست منابع اقتصادی موجود را به شکل مناسب و جدیدی به کار بگیرد. در نهایت شومپیتر معتقد بود یک کارآفرین باید بتواند توسعه‌ی اقتصادی ایجاد کند و این کار را با ترکیبات جدید از منابع اقتصادی انجام دهد.
منظور از ترکیب‌های جدید معرفی یک کالای خوب یا کالای قدیمی در کیفیتی متفاوت، ایجاد یک بازار جدید، نوآوری در صنایع مختلف و یا ایجاد یک روش جدید تولیدی بود. از این منظر شومپیتر معتقد بود که کارآفرینی صرفا کار کردن به صورت مستقل یا برای خود نیست. این مفهوم امروزه رایج‌ترین تعریف برای کارآفرینی است. او معتقد بود هر شخصی که یکی به یکی از ترکیب‌های جدیدی که نام بردیم ورود کند، کارآفرین به حساب می‌آید. این یعنی کارآفرین می‌تواند به صورت مستقل و یا وابسته به یک سازمان فعالیت کند، سازمان‌های جدیدی ایجاد می‌کنند و یا اقدام به نوآوری می‌کنند.
حال وقت آن است که ببینیم صاحبنظران حوزه‌ی کارآفرینی در این باره چه نظراتی داشته اند و مفهوم کارآفرینی را چگونه تعریف کرده اند.
مفهوم کارآفرینی از منظر صاحب نظران

مفهوم کارآفرینی را از چند دید و چندین منظر مرور کردیم. در ضمن نظرات ژان باتیست سی و ژوزف شومپیتر را بعنوان پیشکسوتان این عرصه در بند قبل بررسی کردیم. حال باید ببینیم سایر بزرگان این حوزه چه دیدگاهی نسبت به کارآفرینی و کارآفرین‌ها چیست. جملاتی که در ادامه می‌خوانید از میان مقالات و کتاب‌های این بزرگان استخراج شده است:

پیتر دراکر: کارآفرینی یعنی از فرصت‌ها به قصد ایجاد تغییر بهره برداری کنیم. یک کارآفرین همواره به دنبال تغییر است و می‌خواهد به این تغییر پاسخ داده و به آن به چشم یک فرصت نگاه می‌کند.
کرایزنر: کارآفرینی یعنی از فرصت‌های کشف نشده به درستی بهره‌مند شویم.
وسپر: کارآفرینی بر افزایش رقابت تمرکز دارد. یک کارآفرین قصد دارد که فرصت‌های مناسب در محیط بازار را کشف کند و نیاز‌های برآورده نشده را برآورده کند.
تیمونز: کارآفرینی یعنی از هیچ یک چیز ارزشمند کشف کنیم.
پارستون: کارآفرینی نگاهی بالاتر از سطح ظرفیت‌های افراد به آن‌ها دارد. در این حوزه به طور مداوم از فرصت‌های ممکن به دستیابی به نتایج بهره مند می‌شویم.
استونر: کارآفرینی یعنی بنیانگذاری یک کسب و کار ریسک دار و یا یک سازمان جدید.
استیونسون: کارآفرینی یعنی بدون توجه به منابعی که در دست داریم، فرصت‌های جدید را کشف و پیگیری کنیم.

نظر هفت تن از صاحبنظران حوزه‌ی کارآفرینی را در این قسمت بررسی کردیم. همانطور که ملاحظه کردید در همه‌ی این تعاریف به کشف فرصت‌ها و استفاده‌ی بهینه از آن‌ها اشاره شده است. پس تا اینجا می‌توان یک نتیجه‌ی مهم گرفت و آن اینکه کارآفرینی اگر در پی بهره برداری از یک فرصت نبوده و پذیرای ریسک‌های جدید نباشد، چندان در این مقوله جای نمی‌گیرد.
آیا کارآفرینی یک ضرورت است؟

روند توسعه‌ی اقتصادی در کشور‌های به اصطلاح جهان اول به شکلی است که اقتصاد را تحت تاثیر کارآفرینی قرار می‌دهد. در این کشور‌ها کشف سرمایه‌های در دسترس و بهره برداری از آن‌ها برعهده‌ی کارآفرینان است و کارآفرینان در این زمینه نقش محوری ایفا می‌کنند. شواهدی دال بر این ادعا وجود دارد که در کشور‌های توسعه یافته مانند ژاپن، آلمان و آمریکا اقتصاد پیشرفته بر مبنای کارآفرینی شکل گرفته است.

بسیاری از صاحبنظران کارآفرینی را بعنوان جزلاینفک توسعه‌ی اقتصادی نام برده اند. علاوه بر این‌ها کارآفرینی از لحاظ ایجاد اشتغال در مقیاس وسیع نیز با اهمیت است. توزیع ثروت در سطح جامعه، کاهش تمرکز بر اقتصاد در یک حوزه؛ بهره وری متناسب و مفید از سرمایه‌های سرگردان و در نهایت بهبود کیفیت زندگی از مزایای کارآفرینی است که می‌توان به آن‌ها اشاره کرد. با این اوصاف می‌توان گفت که کارآفرینی یک ضرورت در دنیای امروز است.

آمار و ارقام حاکی از آن است که کشور‌های توسعه نیافته یا در حال توسعه نیز به کارآفرینی روی آورده اند. از هر ۱۸ نفر یک نفر به کارآفرینی مایل هستند. انسان‌های امروزی بیشتر از گذشته ترجیح می‌دهند تا برای خودشان کار کنند و به اصطلاح “خودشان رئیس خودشان باشند”. آزادی در انتخاب تیم برای کار و گرفتن تصمیمات مهم برای پیشروی پروژه بعلاوه امکان به شهرت رسیدن فرد از طریق کارآفرینی از سایر علت‌هایی هستند که افراد را به سمت کارآفرینی سوق میدهد.
با این تفاسیر می‌توان اذعان داشت که کارآفرینی به یک ضرورت در دنیای امروز تبدیل شده است. مفهوم کارآفرینی دیگر یک مفهوم غریبه یا متعلق به یک گروه به خصوص نیست. افرادی که ویژگی‌های لازم برای کارآفرینی را داشته باشند می‌توانند ورود موفقیت آمیزی به این حوزه داشته باشند.
به گزارش اندیشه معاصر،آنچه در این مقاله به آن اشاره کردیم مفهوم کارآفرینی به طور جامع و کامل بود. اینک شما اطلاعات جامعی نسبت به موضوع کارآفرینی و دیدگاه صاحبنظران این حوزه دارید. در ضمن با بزرگان صاحبنظر در کارآفرینی آشنا شدید و می‌توانید در مورد آن‌ها بررسی‌های بیشتری انجام دهید. اگر تصور می‌کنید نکته‌ای وجود دارد که ممکن است نظر خوانندگان را جلب کند لطفا در بخش نظرات با ما همراه باشید.

ارسال نظرات