
تازه ها

به گزارش بازارکار، با ادامه رشد مهاجرت جهانی، آیا جهان آماده است تا از پتانسیل مهارت کارگران مهاجر استفاده کند؟ این سوال در بطن آخرین قسمت از پادکست چالش های جهانی اشتغال قرار دارد که سازمان بین المللی کار از طریق آن راه حل های جهانی را ارایه می نماید. در این سری از پادکست ها که مهارت های منطقه ای در قاره آفریقا مورد بررسی قرار می گیرد، کریستین هافمن (متخص منطقه ای قاره آفریقا) به رابطه پیچیده بین مهاجرت، توسعه مهارت ها و آینده کار می پردازد.
مهاجرت نیروی کار به سرعت در حال گسترش است و به همراه آن نیاز به کارگران ماهر نیز وجود دارد. برآوردهای جهانی اخیر سازمان بین المللی کار در مورد کارگران مهاجر بینالمللی نشان میدهد که در سال 2022 نزدیک به 168 میلیون مهاجر در نیروی کار جهانی وجود داشته است. مهاجران بین المللی در سال 2022، در حدود 4.3 درصد از جمعیت در سن کار جهان (15 سال و بالاتر) و همچنین 4.7 درصد از کل نیروی کار جهانی را تشکیل می دادند.
اما پشت این اعداد، چالش عمیق تری نهفته است. سوال اصلی این است که چگونه می توان اطمینان حاصل کرد که مهاجرت، هم برای کارگران و هم برای کشورهای مقصد آنها مفید است. با توجه به اینکه بسیاری از کارگران مهاجر در مشاغل کم مهارت به کار میروند، هافمن خاطرنشان میکند که: "مهاجران کاری فقط به دنبال یافتن کار نیستند، بلکه به دنبال استفاده از مهارتهای شایسته خود نیز می باشند. مهاجران افرادی هستند که محل زندگی معمول خود را تغییر می دهند تا یک شغل شایسته را به دست آورند. این افراد همان گروهی هستند که سازمان بین المللی کار به آنها توجه دارد".
یکی از بزرگترین مسائلی که کارگران مهاجر با آن مواجه هستند، استفاده ناکافی از مهارت ها و صلاحیت های آنها است. هافمن از این پدیده به عنوان «ضایعات مغزی» یاد میکند، که در آن کارگران ماهر مشاغلی بسیار پایینتر از سطح صلاحیت خود را برعهده می گیرند. او این موضوع را اینگونه مثال می زند که "یک تکنسین آموزش دیده ممکن است به عنوان یک کمک، یا یک دامپزشک آموزش دیده ممکن است به عنوان راننده تاکسی مشغول به کار شود". این عدم تطابق مهارت ها می تواند کارگران مهاجر را از دستیابی به پتانسیل کامل خود باز داشته و توسعه کشورهای میزبان آنها را نیز کند نماید.
برای مقابله با این چالشها، نیاز روزافزونی به سیاستهای مهاجرتی وجود دارد که با مهارتهای مورد نیاز کشورهای مقصد هماهنگ باشد. هافمن بر اهمیت حکمرانی منسجم تاکید کرده و خاطرنشان میکند: «برای کشورها بسیار مهم است که سیاستهای مهاجرت، اشتغال و تحصیل خود را هماهنگ کنند. بنابراین، این بدان معناست که حکمرانی مهاجرت آنها، که شامل سیاستهای ویزای کار و سایر خدماتی است که کشورها ارائه میدهند، می بایست با نیازهای مهارتی شناساییشده همسو شوند».
کشورهایی مانند شیلی در حال حاضر گام هایی در این راستا برداشته اند. برنامه «والورا» شیلی، به کارگران مهاجر این امکان را میدهد که بدون توجه به وضعیت آنها، آموزش های قبلی آنها را به رسمیت شناخته و مدارک رسمی به آنها اعطاء نماید. هافمن، با اذعان به این موضوع، نشان میدهد که چگونه سیستمهای مربوط به تشخیص مهارتهای در دسترس، میتوانند کارگران مهاجر را توانمند نمایند.
امیدوارکنندهترین گزینههای سیاستی برای پرداختن به نتایج اشتغال برای مهاجران نیازمند رویکردی چندوجهی است. هافمن می گوید: "نقش سازمان بین المللی کار به خودی خود ترویج مهاجرت نیروی کار نیست، بلکه کمک به عادلانه شدن آن برای کارگران، کارفرمایان و دولت ها است". وی همچنین تاکید کرد که سیاستهای مهاجرت مؤثر باید بر اساس اطلاعات بازار کار قوی و سیستمهای پیشبینی مهارتهایی باشد که با تقاضای مهارتها هماهنگ بوده و در عین حال از کمبود در کشورهای مبدا اجتناب شود. کارگران مهاجر همچنین نیاز به دسترسی به خدمات حیاتی از جمله آموزش و مهارت آموزی دارند. علاوه بر این، بهبود قابلیت حمل مهارت ها از طریق سیستم های تشخیص که شفافیت و مقایسه مدارک را افزایش می دهد، ضروری است. به رسمیت شناختن متقابل سیستم های یادگیری قبلی نیز یک جزء حیاتی بود و با ابتکاراتی مانند ارزیابی فعلی سازمان بین المللی کار و سازمان همکاری اقتصادی و توسعه همراه می باشد که در مورد امکان سنجی یک طبقه بندی جهانی برای مهارت ها و مشاغل است.
نقش بخش خصوصی در رسیدگی به چالش های مهاجرت و مهارت ها حیاتی است. کارفرمایان برای شناسایی شکافهای مهارتی که باید پر شود، موقعیت منحصر به فردی دارند و میتوانند به شکلدهی سیاستهایی برای حمایت از کارگران مهاجر کمک کنند. همانطور که هافمن توضیح می دهد، "کارفرمایان و سازمان های آنها، شرکای بسیار مهمی در تمام مراحل هستند. آنها باید در مورد نیازهای مهارتی برای عملیات خود اطلاع داده و در مباحث مربوط به سیاست های مهاجرت کاری شرکت کنند. این در حالی که از دست دادن کارگران ماهر به دلیل مهاجرت، معروف به "فرار مغزها"، چالشی را برای کشورهای مبدأ ایجاد می کند، همچنین می تواند فرصت هایی را نیز ایجاد کند.
هافمن پیشنهاد می کند که این موضوع قابل کاهش است. وی توضیح میدهد: «مطالعات نشان میدهد که مهاجرت نیروی کار ماهر، اغلب تأثیرات مثبتی بر کشورهای مبدأ دارد، بهویژه اگر حوالههای کارگران ارسال شده و برای سرمایهگذاری مورد استفاده قرار گیرند، یا اگر کارگران بتوانند پیوندهای تجاری با شرکتهای محلی ایجاد کنند».
هافمن همچنین بر نیاز به چارچوب های مهاجرتی پایدارتر و فراگیرتر تاکید کرده و خاطرنشان می کند زمانی که کشورها وارد شراکت های مهارتی می شوند و موافقت نامه های دوجانبه مهاجرت کاری منعقد می کنند، باید کاملاً مبتنی بر گفتگوی اجتماعی و مذاکره با سازمان های کارگری و کارفرمایی در هر دو کشور باشد. هافمن هشدار می دهد که بدون این تعامل سه جانبه، بسیاری از طرح های مهاجرتی ممکن است برای ارائه نتایج بلندمدت دچار مشکل شوند. سازمان بین المللی کار به کار با شرکاء ادامه می دهد تا اطمینان حاصل کند که سیستم های مهاجرت منصفانه و مؤثر بوده و از مهارت کارگران مهاجر حداکثر استفاده صورت می گیرد.
ارسال نظرات