
تازه ها

وقتی چالشهای اقتصادی گاهی به مانعی برای رشد تبدیل میشوند، داستان کارآفرینانی که با تکیه بر خلاقیت و استفاده بهینه از منابع محدود به موفقیت دست یافتهاند، حاوی درسهای ارزشمندی است. این گزارش به بررسی دو الگوی متمایز از کارآفرینی میپردازد: نخست، تحول یک فعالیت سنتی به کسبوکار صنعتی توسط ذبیحالله رحمتی و دوم، تخصصگرایی و توسعه عمودی در حوزه تجهیزات پزشکی توسط مهدی ابراهیمیفر. هر یک از این مسیرها، بینشهای متفاوتی درباره شیوههای توسعه کسبوکارهای کوچک و متوسط ارائه میدهد.
از مغازهداری تا مدیریت یک کارگاه تولیدی موفق
ذبیحالله رحمتی، مرد ۳۹ ساله اهل دولتآباد زاوه، نمونهای از یک کارآفرین خودساخته است. وی که پیش از این تنها صاحب یک مغازه کوچک بود، امروز با دریافت وام ۱۵۰ میلیون تومانی از کمیته امداد در سال ۱۴۰۱، صاحب یک کارگاه تولید کابینت و MDF شده است.
چالشهای پیش از راهاندازی کارگاه
رحمتی در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار کرد: قبلاً برای برش کاری مجبور بودم به شهرهای دیگر سفر کنم، که هم زمانبر بود و هم هزینه زیادی داشت. اما با خرید دستگاه برش MDF، او دیگر نیازی به این سفرهای پرزحمت ندارد و تمام مراحل تولید را در کارگاه خود انجام میدهد.
تأثیر وام اشتغالزایی در رشد کسبوکار
این کارگاه نهتنها زندگی شخصی رحمتی را متحول کرده، بلکه برای ۵ نفر دیگر نیز شغل ایجاد کرده است. او با افتخار بیان میکند: خدا را شکر، امروز نهتنها خودم مستقل شدهام، بلکه توانستهام به دیگران هم کمک کنم.
توصیه به کارآفرینان آینده
رحمتی به کسانی که میخواهند کسبوکار خود را شروع کنند، میگوید: با برنامهریزی و استفاده از فرصتهای حمایتی، میتوان از چالشها عبور کرد. مهم این است که هرگز ناامید نشوید.
از تولید روپوش پزشکی تا اشتغالزایی در حوزه تجهیزات پزشکی
مهدی ابراهیمیفر، مرد ۴۵ ساله اهل کاشمر، با وجود داشتن تنها مدرک دیپلم، بیش از دو دهه در تولید تجهیزات پزشکی تجربه دارد. او که روزی تحت پوشش کمیته امداد بود، امروز نهتنها برای خود، بلکه برای ۳ نفر دیگر نیز شغل ایجاد کرده است.
شروع کار با کمترین امکانات
ابراهیمیفر درباره آغاز فعالیت خود میگوید: از سال ۱۳۸۱ با تولید روپوشهای پزشکی شروع کردم. در ابتدا کارم محدود بود، اما در سال ۱۳۹۲ تصمیم گرفتم آن را به صورت حرفهای توسعه دهم.
توسعه کسبوکار با وام ۱۰۰ میلیون تومانی
در سال ۱۴۰۱، وی با دریافت وام ۱۰۰ میلیون تومانی از کمیته امداد، توانست تجهیزات مورد نیازش را خریداری کند. ابراهیمی فر میگوید: اگرچه هنوز نتوانستهام مکان کارگاهم را گسترش دهم، اما با همین امکانات، تولیداتم را بهبود بخشیدهام.
وی به کسانی که از شروع کسبوکار میترسند، گفت: هیچوقت برای کار کردن دیر نیست. مهم این است که شروع کنید و با پشتکار ادامه دهید.
داستان کارآفرینی ذبیحالله رحمتی و مهدی ابراهیمیفر نشان میدهد که موفقیت در کسبوکار الزاماً به منابع مالی کلان یا شرایط ایدهآل وابسته نیست. آنچه این دو کارآفرین را به موفقیت رساند، ترکیبی از چند عامل کلیدی بود: شناخت دقیق از بازار و نیازهای آن، مدیریت هوشمندانه منابع محدود، انتخاب استراتژی توسعه مناسب برای کسبوکار، و مهمتر از همه، پشتکار و مقاومت در برابر مشکلات. رحمتی با تمرکز بر مکانیزه کردن فرآیندهای تولید و کاهش هزینههای عملیاتی نشان داد که چگونه میتوان یک کسبوکار سنتی را به واحد تولیدی مدرن تبدیل کرد. از سوی دیگر، ابراهیمیفر مسیر متفاوتی را با توسعه تخصصی و ارتقای کیفیت محصولاتش پیمود و ثابت کرد که تخصصگرایی حتی در بازارهای کوچک نیز میتواند به موفقیت منجر شود.
هر دو تجربه تأکید میکنند که کارآفرینی موفق در گرو نوآوری، برنامهریزی دقیق و استفاده بهینه از فرصتهاست. این داستانها برای سیاستگذاران و نهادهای حمایتی نیز درسهای ارزشمندی دارد؛ اینکه حمایتهای مالی زمانی مؤثر خواهد بود که همراه با آموزشهای تخصصی، مشاورههای راهبردی و نظارت مستمر باشد. در نهایت، موفقیت این دو کارآفرین پیامی امیدبخش برای همه کسانی است که در شرایط دشوار اقتصادی به فکر شروع یا توسعه کسبوکار خود هستند.
ارسال نظرات