بنیانگذار اطلاع رسانی نوین اشتغال در ایران
خبر فوری

تازه ها

کد خبر : ۱۶۹۳۹۳
این شماره ویژه از نشریه بین‌المللی کار، ابعاد مفهومی، هنجاری و سیاسی کار پایدار را بررسی می‌کند. در این مقاله، ما به روایت‌های پیرامون این مفهوم به عنوان عرصه‌های مبارزه مربوط به دیدگاه‌های متمایز از کار و پایداری می‌پردازیم. با تکیه بر تحقیقات مداوم در جوامع آسیب‌دیده از معدن در برزیل و کانادا، بررسی می‌کنیم که چگونه مفاهیمی که از سیاست‌های ناشی از جریان اصلی سرچشمه می‌گیرند، با سایر برداشت‌ها و رویه‌ها - به ویژه آن‌هایی که از دیدگاه‌های حاشیه‌ای سرچشمه می‌گیرند - تعامل دارند. به نظر ما، مورد دوم، نگاهی اجمالی به مفهوم استعمارزدایی از کار پایدار به ما ارائه می‌دهد.
شنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۰۹:۳۰

به گزارش بازارکار، این وبلاگ با تکیه بر بینش‌های جدید از شماره ویژه نشریه بررسی بین‌المللی کار، بررسی می‌کند که چگونه برداشت‌های جایگزین از کار در جوامع آسیب‌دیده از معدن، الگوهای پایداری رایج را به چالش ‌کشیده و مسیرهای جدیدی را برای عدالت اجتماعی، کار شایسته و مراقبت‌های زیست‌محیطی ارایه می‌ نماید.
این شماره ویژه از نشریه بین‌المللی کار، ابعاد مفهومی، هنجاری و سیاسی کار پایدار را بررسی می‌کند. در این مقاله، ما به روایت‌های پیرامون این مفهوم به عنوان عرصه‌های مبارزه مربوط به دیدگاه‌های متمایز از کار و پایداری می‌پردازیم. با تکیه بر تحقیقات مداوم در جوامع آسیب‌دیده از معدن در برزیل و کانادا، بررسی می‌کنیم که چگونه مفاهیمی که از سیاست‌های ناشی از جریان اصلی سرچشمه می‌گیرند، با سایر برداشت‌ها و رویه‌ها - به ویژه آن‌هایی که از دیدگاه‌های حاشیه‌ای سرچشمه می‌گیرند - تعامل دارند. به نظر ما، مورد دوم، نگاهی اجمالی به مفهوم استعمارزدایی از کار پایدار به ما ارائه می‌دهد.
 
 ایده کلیدی: دیدگاه‌های استعمارزدایی در مورد کار پایدار
چارچوب‌های سیاستی جریان اصلی، تمایل دارند کار پایدار را بر اساس «مشاغل سبز» و شمول در بازارهای کار سرمایه‌داری تعریف کنند. به طور متناقض، این چارچوب‌ها اغلب بخش‌ها و رویه‌های اقتصادی را که اعتبار پایداری مشکوکی دارند، مشروعیت می‌بخشند. نمونه بارز آن "استخراج منابع و معدنکاری در مقیاس بزرگ" است، که هر دو به طور فزاینده‌ای به عنوان پایدار و منبع مشاغل «سبز» شناخته می‌شوند، به ویژه هنگامی که شامل مواد معدنی به اصطلاح «حیاتی» مورد نیاز برای گذار به انرژی پس از سوخت فسیلی هستند. نکته مهم این است که چنین چارچوب‌بندی، میراث استعماری و خشونت زیست‌محیطی و اجتماعی آشکار توسعه استخراجی، از جمله تداخل آن با سایر استراتژی‌های معیشتی را نادیده می‌گیرد.
 آیا می‌توان کار پایدار را به گونه‌ای درک کرد که از این نوع ابزاری‌سازی و تصرف، فاصله گرفته یا مستقیماً با آن مقابله کند؟ از طریق ارجاع این موضوع به پژوهش‌های استعمارزدایی از آمریکای شمالی و جنوبی، پیشنهاد می‌کنیم که چنین مفهوم جایگزینی باید مبتنی بر ارزش‌های عمل متقابل، مراقبت از مردم، جامعه و طبیعت غیرانسانی و به رسمیت شناختن معیشت فراتر از ساختارهای سرمایه‌داری باشد. ما به دو مطالعه موردی خود برای بیان مفاهیمی که ممکن است به این خطوط نزدیک باشند، نگاه می‌کنیم.
 
مطالعات موردی: روایت‌های متضاد از برزیل و کانادا
سادبری، شهری معدنی که زمانی در سطح بین‌المللی به عنوان منبع پیشرو آلودگی گوگرد در جهان شناخته می‌شد، اکنون به خاطر تلاش‌هایش برای سبزسازی مجدد شناخته می‌شود. این امر همچنان در منطق‌های صنعت استخراجی ریشه دارد، اما هم بازیگران دولتی و هم شرکت‌هایی مانند ویل، غول معدنی برزیلی، اکنون سبزسازی مجدد آنجا را به عنوان نمونه‌ای از شیوه‌های بهبود یافته خود ذکر می‌کنند. مشارکت دادن ملت‌های بومی محلی از طریق مشارکت‌های معدنی و توافق‌نامه‌های مربوط به آموزش و اشتغال، به این تلاش‌های پایداری اعتبار بیشتری می‌بخشد. اگرچه برخی از گروه‌های اجتماعی، دیدگاه‌های پایداری دیگری را بیان می‌کنند، اما در کل، این روایت که استخراج منابع و مشاغل در صنعت معدن می‌تواند پایدار و برای گذار سبز ضروری باشد، در اینجا رواج دارد.
در مقابل، در آنتونیو پریرا - گنجاندن جمعیت‌های حاشیه‌نشین و ابعاد اصلاح زیست‌محیطی هنوز در گفتمان‌های شرکتی حاشیه‌ای هستند - حتی اگر ویل نقش خود را در سبز کردن مجدد سادبری تبلیغ کند. آنتونیو پریرا، منطقه‌ای از اورو پرتو برزیل، مدت‌هاست که تحت تأثیر معدنکاری در مقیاس بزرگ قرار گرفته و از آسیب‌های اجتماعی، زیست‌محیطی و اقتصادی مربوط به ذخیره‌سازی باطله‌های پرخطر و اخیراً جابجایی اجباری برخی از جمعیت خود به دلیل از رده خارج کردن سد دوتور ویل، رنج می‌برد. جمعیت عمدتاً سیاه‌پوست این منطقه، سود اقتصادی کمی از توسعه استخراجی برده است. در اینجا، جنبش‌های مقاومت - به ویژه آن‌هایی که توسط فعالان زن رهبری می‌شوند - با برجسته کردن دیدگاه‌های جایگزین پایداری مبتنی بر مراقبت و اقتصاد مبتنی بر زمین، جریان اصلی را به چالش می‌کشند.
 
چرا این موضوع مهم است
 در این مقاله از نشریه بررسی بین المللی کار، نشان خواهیم داد که چگونه این دیدگاه‌های رقیب، با روایت‌های مطرح شده توسط سایر بازیگران - اتحادیه‌های نماینده کارگران در صنعت معدن یا معدنچیان صنعتگر آنتونیو پریرا، گروه‌های تجاری به رهبری بومیان که از شمول اقتصادی حمایت می‌کنند و همچنین سایر فعالان اجتماعی و زیست‌محیطی- طنین‌انداز شده است. علاو براین، خاطر نشان خواهیم ساخت که چگونه مکان‌های ژئوپلیتیکی و سیاسی-فیزیکی برای این فرآیند اهمیت دارند، همانطور که خواسته‌های خاص مبتنی بر مکان نیز اهمیت دارند.
علاوه بر موضوعات فوق، نشان می‌دهیم که مفهوم جریان اصلی کار پایدار را می‌توان برای حفظ ساختارهای سرمایه‌داری استعماری نابرابری، نژادپرستی زیست‌محیطی و محرومیت اجتماعی تحت عنوان "استخراج پایدار" دستکاری کرد. نکته مهم این است که این مفهوم نه تنها اصول و رویه‌های هنجاری-زمینه‌ای پایدار مبتنی بر عمل متقابل، مراقبت از زندگی انسان و غیرانسان و بازتولید جامعه را که در روایت‌های برخی از بازیگران نیز یافتیم، تابع خود می‌کند، بلکه با آن‌ها ناسازگار است. این اصول اخیر، مفهوم کار پایدار را از برداشت‌های مبتنی بر بازار آن دور کرده و بنابراین، زمینه‌های جایگزینی را برای هدایت فرآیندهای سیاست‌گذاری و نظارتی در جهت‌هایی فراهم می‌کند که الگوهای پایدار استعمار را تقویت نمی‌کنند. با این حال، برای اینکه این امر امکان‌پذیر باشد، باید این اصول شنیده شده، به رسمیت شناخته شده و توسط سیاست‌گذاران جدی گرفته شوند.
 
نتیجه‌گیری
استعمارزدایی فرآیندی مداوم از مبارزه ضداستعماری است که مستلزم جدایی معرفت‌شناختی و سیاسی از الگوهای استعماری قدرت است. وقتی که به معانی کار پایدار اشاره می‌کنیم، این موضوع دربرگیرنده یک چالش خاص است؛ زیرا استعمار، تصورات جایگزین را خفه می‌کند. رویکردهای غالب به کار پایدار، پیش از این نیاز به بهبود پایداری اکولوژیکی و به رسمیت شناختن کار به عنوان مجموعه‌ای وسیع‌تر از شیوه‌ها را تصدیق کرده‌اند.در این مقاله، سوال اصلی این است که " چگونه می‌توانیم چارچوب‌های پایداری را بیشتر تغییر دهیم تا منعکس‌کننده تجربیات زیستی و نیازهای جوامعی باشد که بیشترین آسیب را از استخراج‌گرایی دیده‌اند؟"

ارسال نظرات