تازه ها
به گزارش بازارکار به نقل از ایمنا، امروز خانه صنایعدستی ایرانیان نام دارد و دیروز خانه صنایعدستی اصفهان نام داشت. خانهای برای گردهمایی هنرهای سنتی و هنرمندان صنایعدستی در نصف جهان که میکوشد با برپایی دورهها و کلاسهای آموزشی روزآمد، بکوشد تا این هنرها و صنایع بومی و محلی بمانند، احیا و شناخته شوند و حتی به فروش، بازاریابی و کارآفرینی برسند. فرهنگ و هنر ایران و بهویژه اصفهان با صنایعدستی ارتباط تنگاتنگی دارد، بهطوریکه بخش بزرگی از گردشگری کشورمان از آن تأثیر گرفته است، شهرت و آوازه صنایعدستی کشورمان قرنهای متمادی از مرزهای ایران فراتر رفته و از شهرت منطقهای و جهانی برخوردار شده است. همین آوازه جهانی است که به ما میگوید کار و تلاش بیشتر در این حوزه یک ضرورت اجتنابناپذیر است. کاری که البته باید با برنامه و کار مطالعاتی دقیق همراه باشد و از توانبخش خصوصی نیز به بهترین شکل ممکن استفاده شود. خانه صنایعدستی ایرانیان یکی از همین مجموعههای فعال در حوزه صنایعدستی است که خبرنگار ایمنا با «محمدرضا اخلاقی» مدیر آن به گفتوگو نشسته است. خانه صنایعدستی ایرانیان در اصفهان با چه رویکردی فعالیت میکند؟ این مجموعه در ابتدا، با عنوان خانه صنایعدستی اصفهان از سال ۹۵ در مجتمع فرهنگی هنری استاد فرشچیان آغاز به فعالیت کرد. آموزش، تولید، فروش، اشتغال و کارآفرینی در حوزههای مختلف صنایعدستی در این مجموعه دنبال و اجرا میشود. فعالیتها در این خانه را با آموزش آغاز کردیم و بهمرور توسعه دادیم و امروز با عنوان خانه صنایعدستی ایرانیان فعالیت دارد. این مجموعه بیشتر بر چه رسته صنایعدستی تمرکز دارد؟ مجموع رشتههای صنایعدستی موردنظر خانه صنایعدستی ایرانیان است. در حوزه تأمین ملزومات صنایعدستی نیز فعال هست. در حال حاضر سه رشته چوب، صنایع فلزی، سفال و سرامیک فعالیتهای اولویتدار این مرکز است. برنامه محوری رویکرد اجرایی این مرکز است که بتوانیم همه رشتهها را در هر سه بخش فروش، آموزش و کارآفرینی پوشش دهیم. استقبال از برنامهها و آموزشها این مرکز صورت گرفته است؟ آموزش از فعالترین بخشهای این مجموعه است که حتی در دوران شیوع کرونا نیز به شکل مجازی دنبال شد و همچنان ادامه دارد و از سال ۹۵ تا به امروز بیش از هفت هزار نفر دوره برگزار کردهایم. بنا به درخواست متقاضیان دورههای مختلفی داشتهایم. در همین زمان دورههای نگارگری، گل و مرغ، طراحی، تجسمی، قلمزنی، میناکاری و فیروزه کوبی را در دستور کارداریم. هرکدام هم سرفصلهای مختلفی دارند. بهعنوان نمونه در سفال و سرامیک دوره چرخکاری داریم که در کنار آن سفالگری با دست و لعاب را آموزش میدهیم تا هنرجور بتواند این پروسه را کامل کندهمچنین گروههای سنی از ۱۲ سال به بالا میتوانند در دورهها شرکت کنند. باید اشارهکنم هر دو قشر زنان و مردان در کلاسها فعال هستند اما بانوان استقبال بیشتری از هنرهای سنتی و صنایعدستی دارند. برای احیای صنایعدستی در حال فراموشی چه اقدامی کردهاید؟ در برخی رشتههای خاص اقدام به برگزاری دورههای خاص کردیم. بهعنوانمثال مینای خانهبندی که هنری شبیه مینا است و در آن از رنگ کوره استفاده میشود اما بهجای نقاشی از تیغه گذاری و پرکردن رنگ استفاده میشود. برای این هنر خاص، رویداد ویژهای برگزار کردیم و فراخوان دادیم تا آشنایی کلی با این هنر صورت گیرد؛ سپس دورههایی را برگزار کردیم و هنرجویایی نیز در این هنر آموزش دادیم. تولید اثر مینای خانهبندی را در خانه صنایعدستی ایرانیان در زمان حاضر هم داریم. این آموزشها هنر و فن در کنار یکدیگر را شامل میشود. همچنین در رشته سفال سرامیک کار میکنیم. شاید حتی مواردی باشند که در استان یا در کشور کمتر آموزش داده باشند. نمونه آن فن زرینفام است که آموزش این فن در اصفهان وجود ندارد اما ما سعی کردهایم دورههایی را برای اصفهانیها هم برگزار کنیم تا این هنر به توانایی در حوزه سفال و سرامیک بیفزاید. هدف متقاضیان شرکت در دورههای خانه صنایعدستی ایرانیان چیست؟ اگر هدف از آموزش و هدف از تولید را دو موضوع ببینیم. برخی برحسب علاقه خودشان در این دوره هاشرکت میکنند و نگاهشان به این هنرها اقتصادی و مالی نیست. اما گروه دیگری هستند که در کنار تولید صنایعدستی به دنبال کار اقتصادی و اشتغال نیز هستند. اگر اینها را دو گروه در نظر بگیریم افرادی که برای کار هنری اقدام میکنند، مسیرشان را میروند و کارشان را ادامه میدهند. اما برای گروهی که تجاری کار هستند افزایش هزینهها و قیمتها هنرهای سنتی و دستی را تحتالشعاع قرار داده است. کالای صنایعدستی امروز در زمره کالای لوکس ما قرار میگیرد. طبیعی است افرادی هم که این آموزشها را میبیند تا آن را بهعنوان شغل یا در کنار شغل اول این حرفه را انتخاب کنند، با مشکل فروش روبهرو میشوند چراکه خرید هنرهای دستی در این شرایط دشوار اقتصادی اولویت مردم نیست. مشکلات دیگری غیر از مسائل اقتصادی وجود دارد؟
عمده مشکلات حوزه صنایعدستی درون صنفی است و بیشتر ماهیت صنایعدستی و به فعالان این هنرها برمیگردد که از اتفاق پررنگ هم هستند. بعضی مربوط به حوزههای محیطی است. مانند بازار، تورم و کرونا و این قبیل؛ مسائل داخلی همچون ضعف در طراحی نیز یک موضوع مهم و اساسی است. اگر شاهد هستیم وضعیت فروش خوبی نداریم به این دلیل است که ما همچنان در حال تولید صنایعدستی و هنرهای سنتی باهمان سبک و سیاق قدیمی هستیم بدون اینکه نوآوری و خلاقیتی در تولید این آثار مشاهده کنیم. ضمن اینکه در همین دوران تولیدکنندگان و هنرمندانی بودند که با کاربرد خلاقیت در آثارشان شاهد بودیم و حتی وارد بازار داخلی نشدند و محصولات آنها در بازارهای خارجی بهفروش رفته است. بهروزآوری ابزار برای کار صنایع در این زمینه اهمیت زیادی دارد. در این بخش شاید گفته شود میتوانیم هنر را باهمان روش سنتی ماندگار نگهداریم اما درروش کار میتوان از ابزارهای بهروز استفاده کرد که همین میتواند به کیفیت و سرعت در تولید کمک کند. ضعف دربستهبندی هم مشکل دیگری است. این نیز برگرفته از ماهیت صنایعدستی است که هنر صنعتها تیراژ محدودی دارند اما بستهبندی در تیراژ بالا است.اینها باهم سنخیت ندارد و ناگزیریم که دربستهبندیها خلاقیت و ابتکار داشته باشیم. موضوع برندینگ و ماهیت حقوقی در هنرهای سنتی چه وضعیتی دارد؟ هیچ شرکت صنایعدستی نداریم که گروهی کار کند. بیشتر کارها انفرادی یا کارگاهی است. حتی در بستر ساختار قوانین نیز این اتفاق نیست. بهعنوان شما به معاونت صنایعدستی مراجعه کنید و بگویید من یک شرکت صنایعدستی هستم و شما به من مجوز حقوقی شرکتی بدهید. نمیتواند این کار را انجام دهد چون تنها مجوز تولید انفرادی یا کارگاهی دارد. این مجوز را هم تنها روی یک شماره ملی میدهند. یا اینکه هنرمندانی داریم که کار تلفیقی میکنند؛ بازهم ما مجوزی نداریم که بشود با یک کد ملی چند مجوز گرفت. هنرمندانی داریم که هم سفال میزنند، هم نقاشی روی مس و هم فیروزه کوبی میکنند. اما مجوز ساختاری قانونی امکان این اتفاقات وجود ندارد. پیشنهادی برای رفع این مشکلدارید؟ ایجاد ماهیتهای حقوقی و مجتمعهای کارگاهی که بتواند برخی مسائل را در جمع یا گروه حل کند مانند فروش، صادرات و بستهبندی میتواند راهگشا باشد. متأسفانه این موارد ازنظر ساختاری روی نداده است. در بحث صادرات با هنرمندان روبهرو هستیم. ساختار حمایتی در دوران گذشته طوری شکلگرفته که دانش تخصصی فروش و صادرات در فعالان صنایع و هنرهای دستی نداریم. کاری که اتفاق افتاده معاونت صنایعدستی نمایشگاهی برگزار میکرده و به هنرمندان اعلام میکرده و هنرمندان بدون هیچدانشی در این نمایشگاه حضور مییافتهاند. هزینهها را هم معاونت تقبل میکرده است. حالا اینکه دانش اقتصادی خود را توسعه بدهند یا حتی زبان دوم خود را تقویت کنند، چنین موردی نداشتهایم. درنهایت فروش نمایشگاهی روی میداده و به اتمام میرسیده است. امروز شرکتی در حوزه فروش صنایعدستی نداریم اما در مقابل محدودیت کالایی در حوزه صنایعدستی داریم. فروش هنر در دنیا ارزشافزوده زیادی دارد اما مجموعههای فعال در این بخش نداریم. ادبیات تجارت با ادبیات صنایعدستی همخوان نیست. تاجران میتوانند با هنرمندان تعامل و ارتباط بگیرند چون زبان هم را نمیشناسند. تاجر پول دارد و میتواند بازارهای صادراتی خود را مهیا کند و تحقیقات بازار را انجام دهد و زیرساختها را فراهم کند؛ حتی ریسکها را بپذیرد. هنرمند هم کالا را تأمین کند که این امر بعید است. در همین اصفهان که مهد صنایعدستی است شما اگر خواستار این باشید که بهعنوان نمونه ۲۰۰ عدد بشقاب مینای همشکل تهیه کنید، چنین چیزی موجود نیست. وقتی کارگاهی را میبینید با دپوی کالا روبهرو میشوید اما بااینهمه آنچه را که تاجر به دنبال آن است در این کارگاهها یافت نمیشوند. از سوی دیگر اگر این تعداد بشقاب را جور هم بکند با تولیدکننده به مشکل میخورد. چون شناخت و دیدگاهی از هزینهها و آشنایی با بحث صادرات ندارند، هزینهها را بالا میبرند. تاجر هم که این وضعیت را میبیند قید فعالیت در این بخش را میزند. یکی از معضلات ما ساختار حاکمیتی صنایعدستی است. نظر شما چیست؟ حوزه صنایعدستی در ابتدا در دو وزارتخانه دنبال میشد؛ وزارت صنعت و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. بخشهای هنری صنایعدستی در وزارت فرهنگ و حوزه صنایعدستی در وزارت صنعت و معدن تقسیمشده بود. در برههای از زمان، فرش در صنعت و معدن بوده و صنایعدستی به میراث فرهنگی منتقلشده است. این آشفتگی همیشه بوده و ساختار قوی وجود نداشته است. بهتازگی هم سازمان میراث فرهنگی و گردشگری به وزارتخانه ارتقا یافته و هنوز آئیننامههایی که بتواند مسائل مبتلابه صنایعی دستی و هنرهای سنتی را جلو ببرد در کار نیست. معاونت صنایعدستی نه قدرت اجرایی و نه بودجه معینی دارد. همین امروز اگر بودجه این معاونت را اعلام کنند اعتبار بسیار محدودی دارد و نمیتواند به این شکل مدیریت کند. اگر ساختار نیروی انسانی معاونت صنایعدستی اداره کل میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری استان اصفهان را بررسی کنید و ببینید چه نفر نیرو و کارشناس دارد متوجه میشوید. با این تعداد نیرو نمیتواند این حجم وسیع صنایعدستی را مدیریت کند؟ بماند که نیروهایی هم که در این معاونت هستند تخصص کافی ندارند. چون در همین جداییها دو نفر نیرو از وزارت فرهنگ گرفتهشده یا یک نفر از وزارت صمت آمده و این نیروها هرکدام در این آشفتگی دستبهدست شدن صنایعدستی، امروز در این معاونت فعالیت دارند. از طرف دیگر، در ساختار قدیم یک شرکت مادرتخصصی بازرگانی در حوزه صنایعدستی داشتیم که متولی خریدوفروش کالای هنری بوده است. که هم خریداری و خود اقدام به فروش میکرده است. امروزه خبری از این شرکت مادرتخصصی نیست. ساختار نمایشگاهی که از طرف وزارتخانه اعلام میشده به شکلی است که امروز دیگر زور مالی به نمایشگاههای خارجی نمیرسد. دستکم چند ده میلیون تومان باید هزینه کرد که امکانپذیر نیست. یکی از گرههای اصلی که این مشکلات را ایجاد کرده همین ساختار معیوب است که باید اصلاح شود.
کارآفرینان آینده
مطالب بیشترآگهی استخدام
مطالب بیشتر
ارسال نظرات