بنیانگذار اطلاع رسانی نوین اشتغال در ایران
خبر فوری

تازه ها

کد خبر : ۱۶۴۰۰۱
نشست بررسی و نقد کتاب «فراز و فرود آموزش عالی در ایران» با حضور و سخنرانی مؤلف کتاب، محمد یمنی‌دوزی؛ استاد دانشگاه شهید بهشتی و ناقدان مقصود فراستخواه و حسین ابراهیم‌آبادی در پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی برگزار شد.
چهارشنبه ۲۳ آبان ۱۴۰۳ - ۱۴:۳۴
به گزارش بازارکار به نقل از پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی، این پژوهشگاه با همکاری دبیرخانه هیئت حمایت از کرسی‌های نظریه‌پردازی، نقد و مناظره شورای عالی انقلاب فرهنگی، اولین نشست از سلسله نشست‌های نقد و بررسی کتاب برای فراهم کردن بستری مناسب برای طرح ایده‌های علمی واجد نوآوری برای پاسخگویی به بخشی از مسائل جامعه برگزار کرده است.

 یمنی مؤلف کتاب در ابتدای این نشست درباره چرایی تألیف این اثر بیان کرد: بحث کیفیت در آموزش عالی از دهه ۷۰ ذهن من را درگیر کرد چون اغلب پژوهش‌های من در حوزه آموزش و پرورش بوده است؛ اما از سال ۷۰ وارد حوزه آموزش عالی شدم. من پیش از این درباره کیفیت در مدارس آموزش و پرورش کار کردم. سال ۶۸ آموزش و پرورش سمپوزیومی برگزار کرد و مباحثی درباره کیفیت در آن مطرح شد و من نیز مقاله‌ای منتشر کردم.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه کیفیت مفهومی است که تعریف پذیر نیست و وقتی تعریفش می‌کنیم محدودش می‌کنیم افزود: در گذشته اغلب کارهای انجام شده متکی بر شاخص‌های کمی بوده است اما اینجا پارادوکسی رخ می‌داد از یک سو انسان متوجه می‌شد کیفیت در استیلای ذهن قرار نمی‌گیرد و تغییر می‌یابد و از سوی دیگر ابزارهای سنجش آن برای آموزش عالی کافی نیست.
به گفته یمنی، گزارش‌های سازمان برنامه و بودجه نیز نشان می‌داد کیفیت نتوانسته در آموزش عالی موفق باشد. این گزارش می‌گوید فقدان نیروی کارآمد و کمبود منابع مالی موجب عدم کیفیت در دانشگاه بوده است. البته این دلایل قابل دفاع نیست چون روش این پژوهش‌ها اینگونه است که با یک روش ثابت شاخص‌های متغیری مثل کیفیت را می‌سنجد.
وی با بیان اینکه نعریف ناپذیری کیفیت در منابع کلاسیک موجود است عنوان کرد: در کلیله و دمنه در یکی از باب‌ها بیان می‌شود چیستی چیزها مدام در تغییر است و اگر بخواهیم محدودش کنیم نمی‌توانیم آن را بفهمیم. در اخلاق ناصری هم آمده که کیفیت در نوسان است. 
یمنی با اشاره به استفاده از مفهوم پیوستار کیفیت در اثر خود توضیح داد: کیفیت مدام در حال تغییر است. وقتی می‌گوییم ویژگی‌های یک کتاب خوب فلان است و اگر این ویژگی‌ها نباشد می‌گوییم کتاب نیست. از سوی دیگر یک خلاقیتی شکل می‌گیرد که به سوی نوآوری می‌رود. پس باید دیده‌بانی در پیوستار داشته باشیم و ببینیم پدیده‌ها در این پیوستار چه افت و خیزی داشتند.
وی درباره استفاده از کیفیت با نام و کیفیت بی نام در کتاب خود گفت: من این دو مفهوم را از کریستوفر الکساندر به عاریت گرفتم که آن را در معماری مطرح کرده است. چیزی که به وجود نیامده خلاقیت است و اگر برایش نام بگذاریم می‌شود کیفیت با نام. اما اگر خلاقیت پس از آفرینش به وجود بیاید کیفیت بی نام است. حال سؤال این است حداکثر ابتذال چیست؟ وقتی چیستی پدیده‌ای تغییر یابد تبدیل به چیز دیگری می‌شود اما همان پدیده هم در پیوستار خودش قرار می‌گیرد. 
یمنی با طرح این سؤال که فراز و فرود در کیفیت دانشگاه چیست گفت: منابع نشان می‌دهد در آموزش عالی فرود بیشتر داشته‌ایم تا فراز. دکتر فراستخواه در یکی از آثارش به وضعیت دانشگاه تهران در این حوزه می‌پردازد و این سیر را نشان می‌دهد. 
این استاد دانشگاه درباره کاربرد مفهوم شوک در کتاب خود عنوان کرد: آموش عالی چه کسانی را جذب می‌کند؟ دانش‌آموزان وقتی وارد دانشگاه می‌شوند دچار شوک می‌شوند چون بین مدرسه و دانشگاه پیوستگی نیست و از سوی دیگر کمتر ارتباط درون کلاسی بین دانشجویان دختر و پسر است چون در مدارس همکاری علمی را نیاموختند. شوک ناشی از برخورد واقعیت و رویا هم مورد دیگر است دانشجو وخانواده‌اش رویایی از دانشگاه می‌سازند اما بعد می‌بینند که با واقعیت دانشگاه تطابق ندارد.
یمنی گفت: آیین‌نامه ارتقا و فرم‌گرایی در دانشگاه باعث می‌شود هیئت علمی انگیزه کار با دانشجو نداشته باشد. بررسی این موضوع که اکنون کمیت در آموزش عالی مورد توجه است و سلطه عدد و رقم در دانشگاه چه می‌کند در کتاب بررسی شده است.
وی ادامه داد: اگر از دانشگاه اصیل، بی همتا و ماندگار صحبت می‌کنیم یعنی دانشگاهی که سازش‌کار نیست و در بیرون تاثیرگذار است این دانشگاه اصیل چه ویژگی‌هایی دارد؟ در کتاب درباره این ویژگی‌ها هم بحث شده است.
یمنی با تأکید بر اینکه حکمرانی در آموزش عالی باید به صورت رهبری تعاونی در دانشگاه باشد عنوان کرد: ما نیازمند تغییر پارادیمی هستیم. مدیریت به عنوان یک عنصر مستقل از سیستم دانشگاه باید به مدیریت جز سیستم دانشگاه تبدیل شود. در حالت اول تعامل مدیر دانشگاه با اجزا مشاهده نمی‌شود اما در حالت دوم تعامل برقرار می‌شود. باید روی مفاهیم دانشگاه، دانشجو، زیست دانشگاه و ... تأمل بیشتری کنیم و ببینیم بر اساس واقعیت چگونه باید این مفاهیم را بازتعریف کرد.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه باید ذهن عاملان دانشگاهی با واقعیت در ارتباط باشد بیان کرد: دانشگاه باید بتواند پیوندش را با بزرگان علم و ادب جامعه ایران و جهان ایجاد کند. باید بدانیم تاریخ و ادب چگونه بوده است. دانشگاه باید در راهی قدم بزند که فن بر ذوق غلبه نکند چون دیگر تفکر پویایی لازم را ندارد. 
وی با اشاره به سه تا کتابی که ۶۰ سال از عمرشان گذشته است گفت: این سه کتاب انگار درباره آموزش عالی ماست؛ نخست کتاب «برنامه آموزشی و توسعه منابع انسانی»، دیگری «دانشگاه‌های امروز» با ترجمه همایون کاتوزیان و کتاب «آموزش عالی و علم در ایران» با ترجمه فرمان.
 وی ادامه داد: کسانی که دنبال حقیقت‌یابی در فرهنگ  هستند در اعصار مختلف به هم نزدیک می‌شوند و این خیلی جالب است. فروزانفر می‌گوید علم نباید سد راه انسانیت باشد چون علم سرمنزل نیست و به مثابه طریق است. اگر دانشگاه آورده‌اش در فرهنگ وارد نشود در دیوار‌های بسته می‌ماند. 
یمنی در پایان بیان کرد: دانشگاه‌های مهم دنیا بیش از صد سال همان طور با کیفیت مانده‌اند چون ثابت نمانده‌اند و تغییر یافته‌اند و همواره جوشان متناسب با شرایط تغییر می‌یابد. پس نباید کیفیت را اسیر ارقام و شاخص‌های ثابت کنیم.

فراستخواه نیز در بخش دیگری از این نشست طی سخنانی گفت: ما چند روز پیش در بزرگداشت داریوش آشوری بودیم. آقای آشوری در این مراسم گفت: من بختی داشتم که با غلامحسین مصاحب همراه شدم. پس خیلی هم مغرور نشویم که برنامه‌ریزی می‌کنیم. گاهی باید بخت باشد من نیز بخت همکاری از دهه ۷۰ تاکنون را با دکتر یمنی داشتم.
وی افزود: در این کتاب دکتر یمنی می‌گوید آنقدر به درختان نزدیک نشوید که از جنگ باز بمانید. ما آنقدر به موجودات نزدیک می‌شویم که وجود را حس نمی‌کنیم. کیفیت یک سپهر است و در عین ظهور خفایی دارد و نمی‌شود با اعداد و ارقام آن را شکار کرد. من چنین حسی با خواندن این کتاب داشتم و تنکینگی کلام دکتر یمنی و جنبه رویدادی نگاه ایشان را در این کتاب دیدم. من با مطالعه این کتاب دوباره به اندیشیدن دعوت شدم. 
وی با اشاره به مفهوم تمایز بوردیو عنوان کرد: وقتی کتاب دکتر یمنی را می‌خوانید تمایز او را با سایر همکارانش می‌بینید؛ گویش، رتوریک، قلم و ... خاص خودش را دارد و تمایز است که علم را بسط می‌دهد. روایت‌های مکرر از یک امر برای ما لازم است و در قرآن مدام تاکید می‌شود رجع بصر داشته باشید. با مطالعه کتاب دکتر یمنی دوباره نگاه تازه ای به کیفیت داریم چون کیفیت یک امر ظهوری و پدیداری است. 
وی با بیان اینکه دولت در کیفیت نمایندگی حکمرانی را دارد عنوان کرد: رویکرد دولت در این چهار دهه نسبت به کیفیت اثبات‌گراست. چون می‌خواهد خودش با ابزار و درک خودش ثابت کند کیفیت هست یا نیست. نگاهش نیز رتبه‌بندی است و مدیریت کیفیت دارد. آیین‌نامه‌ای و ناکارآمد است و تمام عملکرد دولت درباب کیفیت باعث تاثیرگذاری روی دانشگاه نیست. پس در دانشگاه بازی کیفیت نیست و بازی‌های دیگری است.
این استاد دانشگاه بیان کرد: قواعد بازی حین بازی شکل می‌گیرد. نتیجه بازی فعلی در دانشگاه  طفیلی‌گرایی، فرمالیسم، مناسک‌گرایی و ارزش‌های بقا شده است. طفیلی‌گردی رواج یافته و کارمندان علم شکل گرفته است. دومینوی بی کیفیتی شکل گرفته و سرمایه اجتماعی علم و اعتماد به آن از بین رفته است.
به گفته فراستخواه، میان دولت و دانشگاه کسانی هستند که درباره کیفیت می‌اندیشند مانند عباس بازرگان و محمد یمنی که من این دو نمونه را شرح می‌دهم و می‌گویم چه نگاهی به کیفیت در دانشگاه دارند.
وی با اشاره به اینکه این دو نفر نمایندگی رهیافت انتقادی در کیفیت دارند و دانشگاه، کلاس، درس و... را نقد می‌کنند عنوان کرد: بازرگان رویکردش بهبودگرا است اما یمنی رویکردش پیچیدگی است. بازرگان از سال ۷۵ درباره کیفیت در دانشگاه کار کرده است و بعد اقدام پژوهی کرده است. بازرگان رویکرد ساختارگرایی مشارکتی نسبت به دانشگاه دارد و می‌خواهد از جهان الگویابی کند. اما یمنی تفسیرگرا است و می‌خواهد تفسیری از کیفیت داشته باشد و طیف ابتذال تا اصالت را اینگونه شرح می‌دهد؛ او می‌گوید این پویشی است که معلوم نیست همیشه کیفیت داریم یا نه. همین که رویداد کیفیت در یک کلاس رخ دهد یک ایونت است و ممکن است در یک کلاس هم به ابتذال برسیم. این عدم قطعیت‌ هایزنبرگی یک بخت است. یعنی باید توفیق داشته باشیم که کیفیت را تجربه کنیم. 
فراستخواه گفت: پرهیز از فروکاست به کیفیت در نگاه ایشان است. مولف رویکرد تفهمی را در کتاب توضیح می‌دهد و از سازگاری خلاق نام می‌برد. یمنی فکر کیفیت و بی نامی کیفیت را شرح می‌دهد. همچنین یکی از زیبایی‌های کتاب نمونه‌های ارجاعی اثر است. نمونه‌گرایی یک مکتب است. معرفت از طریق نمونه‌ها رخ می‌دهد نه مفاهیم. مثلا فروزانفر، هشترودی و ... نمونه ارجاعی کیفیت هستند. 
وی ادامه داد: من در دانشگاه‌ها استادانی را می‌شناسم که کیفیت را زندگی می‌کنند و نوع عمل‌گرایانه و پدیدار شناختی رفتار می‌کنند و کیفیت تجربه زیسته آنهاست. باید این نمونه‌ها شناسایی شوند. دانشگاه ما خالی از کیفیت نیست و این افراد امید در ناامیدی هستند. من استادان جوانی را در دانشکده‌های مختلف می‌بینم که مبتکر و خلاق هستند و کتاب‌های تالیفی و ترجمه‌ای با کیفیت منتشر می‌کنند.
وی با تأکید بر اینکه ایران خالی نیست و پدیده‌هایی در حال ظهور هستند عنوان کرد: جامعه ایران نیاز به زمان دارد ولی متاسفانه همه چیز دست به دست هم داده تا زمان را از ایران بگیرد و اگر زمان داشته باشیم طرح ناتمام ایران تمام می‌شود. برای ذی نفعان اجتماعی هم وقتی وجود ندارد! کیفیت از منظر ذی نفعان اجتماعی را باید بررسی کرد. ذی نفعان عمل‌گرایانه به کیفیت نگاه می‌کنند و می‌گویند من باید کیفیت را ببینم. این گروه محاسبه‌گرا هستند.

 

ابراهیم‌آبادی آخرین سخنران این نشست نیز طی سخنانی گفت: دکتر یمنی از نسلی است که پیوند بین نسل گذشته با آینده را حفظ می‌کند. وقتی کسی بیش از سه دهه روی یک موضوعی می‌ایستد یعنی کیفیتی دارد. پس مشی معلمی دکتر یمنی و ماندگاری ایشان در این بحث ستودنی است. ایشان رشته مطالعات آموزش عالی را راه‌اندازی کردند. تجهیز رشته کار بسیار سختی است و باید محتوا، معلم و ... را دید. فصلنامه آموزش عالی با همکاری ایران منتشر شده است پس استمرار موضوع کیفیت نشان دهنده جدیت ایشان در کارشان است.
وی ادامه داد: دکتر یمنی خودش مرجع است و نیاز به منبع ندارد! این مرجعیت می‌تواند به مطالعات آموزش عالی کمک کند. ما اکنون در یک مرحله توقف در آموزش عالی هستیم.  ما پس از انقلاب اسلامی پیوند میان آموزش عمومی، آموزش متوسطه و آموزش عالی داریم و دکتر یمنی به درستی در کتاب به این پیوند اشاره کرده است که چگونه در کیفیت دانشگاه تاثیر دارد. 
این استاد دانشگاه با بیان اینکه پدیده کنکور پدیده مسلط چهار دهه گذشته است عنوان کرد: کنکور، دانشگاه را از خودش جدا کرده و مدرسه را نامدرسه کرده است. این پدیده حتی به دوره ابتدایی رسیده است.  بحث کیفیت به روانی در کتاب بیان شده است. در بخش نخست دکتر یمنی به درستی تجاربشان را مطرح کرده و بحث‌ها را باور پذیر کردند. 
ابراهیم‌آبادی گفت: درباره کیفیت اگر بخواهیم از نگاه گشتالتی‌ها حرف بزنیم آنها می‌گویند خوب چیست؟ می‌گویند خوب! هر کسی می‌تواند کیفیت را بفهمد. اما شما می‌گوید سواد، روش و منش سه ویژگی معلم خوب است! حال اگر از شما بپرسید می‌گویید معلم خوبی نبود!
وی یادآور شد: دانشگاه دانشگاه است و پسوند به آن کارش را خراب می‌کند. کیفیت هم همینطور است و خودش با روشنی دارد.  نقش‌های متمایزی که دانشگاه در ایران به عهده گرفته بیش از حدش بوده است. دانشگاه باید سرجای خودش برگردد و روی پاشنه خودش بگردد.
البته پاسخ به نیازها و انتظارات دانشجو مهم است چون دانشگاه تمرین سبک، زندگی و ... است. ما پس از انقلاب دو رویکرد نسبت به دانشجو داشتیم؛ نخست تقاضا را کنترل کنیم و به کیفیت بپردازیم یا آنکه کمیت را ادامه بدهیم تا از دلش کیفیت بیرون بیاید. تا دهه ۹۰ ما به این کمیت گرایی ادامه دادیم اما اکنون نیاز به نظریه کیفیت داریم و اینکه بگوییم چگونه از کمیت گرایی به کیفیت گرایی برسیم. 
ابراهیم‌آبادی تاکید کرد: در این ازدحام نسخه دکتر یمنی و بازرگان جواب نمی‌دهد چون کارویژه‌های دانشگاه تغییر است. در دیوان سالاری دانشگاه فرم معنا ندارد. کمیت و کیفیت خودش فرم است. پس وقتی می‌توانیم فرم را نقد کنیم که دانشگاه از مضامینی عبور کرده باشد. کشور از دهه نود به این رسید که باید برای کیفیت کاری کند. 
وی عنوان کرد: دانشگاه فرصت زیادی از جامعه ایران گرفت است؛ ما دوازده سال ابتدایی و متوسطه می‌خوانیم، چهار سال هم کارشناسی می‌گیریم، دو سال هم در کارشناسی ارشد و دو سال هم در دکترا تحصیل می‌کنیم. یعنی ۲۲ سال طول می‌کشد! اما آیا این فرصت زندگی افراد را می‌تواند جبران کند.
یمنی در پایان این نشست طی سخنانی با اشاره به اظهارات  دکتر فراستخواه گفت:  وقت بسیار مهم است و من آن را با شانس، حادثه، توفیق و .. به نوعی همسان می‌دانم. این توفیق در زندگی همه پیش می‌آید اما یا باید زمینه‌اش باشد یا فرد خودش آن را به وجود بیاورد و از این شانس بهره ببرد. این به خود فرد برمی‌گردد. من این را بارها گفتم که با اینکه در درس‌های مختصری از محضر استاد هشترودی بهره بردم ولی باید بگویم ایشان شعر و ادبیات را خوبی می‌دانست. ایشان از این دانشگاه به دانشگاه نمی‌رفت، کارمند پرولتاریا نبود پس این بخت مهم است. 
وی با طرح این سؤال که چرا سیاست‌ها عملی نشده است؟ پاسخ داد: اذهان در دانشگاه نمی‌توانند با هم گفتگو کنند و به نوعی ناشنوایی سیستماتیک وجود دارد. همان طور که اندیشه جنگ در ذهن انسان هست اندیشه صلح هم باید در آن رخ دهد. بنگاه‌های کنکور استرس را به مردم می‌فروشند و ما پول می‌دهیم تا استرس را بخریم. بعد وقتی دانش‌آموز به دانشگاه می‌آید در ترم اول افت دارد چون پیوستاری بین آموزش عمومی و آموزش عالی وجود ندارد.
یمنی گفت: جدایی بین کمیت و کیفیت از لحاظ مفهومی قابل دفاع نیست. هر کمیتی با کیفیتی شکل می‌گیرد و از هم جدانشدنی است. مهم است که چه تعریفی از دانشجو داریم باید بدانیم دانشجو احساسات و عواطف دارد و شیوه برخورد من باید با دانشجو بر این اساس باشد. بنابراین دانشگاه نباید تنها محل درس باشد باید دید چگونه می‌شود دانش را به فهم تبدیل کرد.  
این استاد دانشگاه با بیان اینکه خوبی علم نیست عمل است! عنوان کرد: عمل بود که باعث شد من وقتی به کتابخانه سوربن رفتم به رساله دکتر هشترودی رجوع کردم چون خود ایشان روی من اثر داشت. ما باید فرایند افت و رشد را درک کنیم و اگر این فرایند را درک نکنیم نمی توانیم درست مسیر را طی کنیم.
یمنی درپایان بیان کرد: اکنون دو گفتار ما را به خودش مشغول کرده است؛ یکی عقلانی کردن و دیگر عقلانیت. عقلانی کردن در منطق خودش می‌ماند اما عقلانیت منطقش بر اساس شرایط تغییر می‌یابد و رشد می‌کند. این داستان پویایی کیفیت است.

 
 
 
آخرین ویرایش۲۰ آبان ۱۴۰۳

 
 

برچسب ها:

ارسال نظرات