
تازه ها
مهندسها راننده تاکسی میشوند؟
دهه ۱۳۷۰ خورشیدی با افزایش درآمدهای نفتی ایران چشم انداز روشنی در زمینه ساخت و ساز و عملیات عمرانی پیش روی خود تصور میکرد، در همین دوران بود که بیشتر ایرانیان ترجیح میدادند فرزندانشان در یکی از رشتههای وابسته به مهندسی عمران تحصیل کنند. رشتههایی که حداقل آینده شغلی آنان را تضمین میکرد. رکود سنگین بازار مسکن در دو سال گذشته و چشم انداز مبهم آن در سالهای پیش رو حالا جامعه ایرانی را با پرسشی تازه مواجه ساخته؛ آیا مهندسی عمران و رشتههای زیرمجموعه صنعت ساختمان همچنان به عنوان مهارتی پولساز شناخته میشوند؟
در میانهی هیاهوی موتورسیکلتها و بوق اتومبیلها و چشم اندازی از برجهای نیمهتمام پایتخت ایران، صدای فروریختن آرام یک رویای شغلی شنیده میشود. مهندسی عمران، که روزگاری نماد پیشرفت، تضمین طبقه متوسط و راه میانبر به ثروت بود، اکنون به یک عنوان آکادمیک با انبوهی از فارغالتحصیلان ناامید تبدیل شده است. بازار مسکن، که موتور محرک اقتصاد غیرنفتی ایران محسوب میشد، در غبار رکودی بیسابقه فرو رفته و مشاغل حیاتی خود را همراه با آن از بین میبرد.
تصور عمومی دهههای شصت و هفتاد خورشیدی در ایران، ریشه در نیاز کشور به "سازندگی" پس از جنگ داشت. با هر دلار نفتی که وارد میشد و هر پروژه سدسازی یا راه سازی که کلید میخورد، تقاضا برای مهندسان عمران و نقشه بردار افزایش مییافت. این اطمینان به حدی رسید که رشتههای مهندسی، به ویژه عمران، به "امضای طلایی" اشتغال تبدیل شدند.
ایران، به عنوان یک ابرقدرت مهندسی، از لحاظ تعداد فارغالتحصیلان مهندسی در جهان، پس از کشورهایی مانند روسیه و آمریکا، در رتبههای بالای جهانی قرار دارد. برخی آمارها حاکی از فارغالتحصیلی سالیانه بیش از ۲۳۰ هزار مهندس در کل رشتهها است که این میزان به سطح ایدهآلی از تخصص در کشور رسیده است. همین تراکم باعث شد که حتی پیش از رکود کنونی، بازار کار مهندسی به دلیل اشباع رشته و کمبود شغل متناسب با تخصص، متورم شود.
دانشگاه همچنان در رویای دوران سازندگی
بر اساس آمار موجود در سالهای اخیر، ظرفیت پذیرش دانشجو در رشتههای مرتبط با ساختمان و عمران در دورههای مختلف تحصیلی (روزانه، شبانه، پیام نور، غیرانتفاعی و آزاد) همچنان در سطح بالایی باقی مانده است. برای مثال، در کنکور سراسری سال ۱۴۰۲، تنها ظرفیت پذیرش در دورههای روزانه و شبانه دانشگاههای سراسری برای مهندسی عمران به طور کلی بیش از ۴،۶۰۰ نفر بوده است، که این آمار بدون احتساب هزاران ظرفیت دانشگاههای غیرانتفاعی و آزاد است. این میزان عرضه فارغالتحصیل، در تضاد کامل با تقاضای انقباضی بازار کار است.
صنعت ساختمان همواره به عنوان "لوکوموتیو اقتصاد ایران" شناخته شده است. این صنعت به دلیل ارتباط مستقیم با بیش از ۱۳۰ صنعت و صنف پاییندستی و بالادستی (از فولاد و سیمان گرفته تا کاشی و لوله)، نقشی محوری در ایجاد اشتغال داشته است.
ظرفیت اشتغالزایی صنعت ساختمان در دههی گذشته (از ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۵) در اوج رونق و قبل از آغاز موجهای رکودی متناوب، بسیار قابل توجه بود. کارشناسان همواره تاکید کردهاند که ساختمان یکی از ارزانترین بخشهایی است که میتواند اشتغالزایی ایجاد کند. آمارها در مورد سهم این صنعت در اشتغال کل کشور کمی متفاوت است، اما همگی بر بزرگی آن دلالت دارند:
• سهم اشتغال: برخی از مقامات و کارشناسان (مانند رئیس مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی) سهم صنعت ساختمان در اشتغال کشور را تا ۳۵ درصد برآورد میکنند، در حالی که آمار محافظهکارانهتر (مانند رئیس اتاق تعاون ایران) این سهم را حدود ۱۲درصد از کل اشتغال کشور اعلام میکنند.
• معادله شغل: برآوردهای کلان اقتصادی نشان میدهد که ساخت هر ۱ میلیون واحد مسکونی در سال میتواند یک میلیون تا ۱.۲ میلیون شغل مستقیم و غیرمستقیم در کل کشور ایجاد کند.
اما این آمارها اکنون در حال معکوس شدن هستند. با کاهش شدید صدور پروانههای ساختمانی، توقف پروژههای بزرگ به دلیل نوسانات مصالح و نبود تقاضای موثر، چرخه اشتغال به مرور از نفس افتاده است. رکود دو سال گذشته و چشمانداز مبهم سالهای آتی (که در آن برخی تحلیلگران انتظار کاهش ۲۰ تا ۳۰ درصدی قیمتها را دارند)، به معنی اخراج و تعدیل نیرو در مقیاس وسیع است. این تعدیل نه تنها شامل مهندسان طراح و ناظر، بلکه صدها هزار کارگر ساده، استادکار و نیروی اجرایی در بخشهای وابسته نیز میشود.
تبعات رکود بازار مسکن بر اشتغال ایرانیان
اثرات این رکود به طور مستقیم در جامعه مهندسی قابل مشاهده است. آمارها درباره بیکاری در این قشر تامل برانگیز است:
• بحران بیکاری مهندسان: رئیس سازمان نظام مهندسی ساختمان کشور در گزارشی تاکید کرده است که نرخ بیکاری مهندسان کشور بالای ۶۰ درصد است. این آمار شامل افرادی میشود که یا کاملاً بیکارند یا مجبور شدهاند برای تامین معیشت به شغلهای غیرمرتبط روی بیاورند. یکی از نقل قولهای مشهور مرتبط که در رسانهها بازتاب زیادی داشته، این است که "۶۰ درصد مهندسان یا بیکارند یا در تاکسیهای اینترنتی کار میکنند. "
این وضعیت یک پدیده سادهی اقتصادی نیست؛ یک بحران اجتماعی و اعتماد عمومی است. جوانانی که سالها برای کسب یک مدرک "تضمینشده" تلاش کردهاند، اکنون با واقعیت تلخ بیکاری یا کار با دستمزدهای پایینتر از تخصص خود مواجه شدهاند.
خشایار باقرپور، رئیس اتحادیه تعاونیهای عمرانی تهران، با اشاره به وضعیت کنونی میگوید: «چنین رکودی در پنجاه سال اخیر بیسابقه بوده است. خروج خریداران واقعی از بازار و کاهش ناگهانی تقاضا، نشانهای از بحرانی نظاممند در اقتصاد کلان است که با اقدامات بخشی در حوزه مسکن قابل حل نخواهد بود. تنها راهکار بازگشت رونق به بازار مسکن، اصلاحات ریشهای اقتصادی در سطح کلان و فعالسازی مجدد توان خرید خانوارهاست.»
حمیدرضا تیموری، عضو هیئت مدیره انجمن انبوه سازان، نیز با اشاره به ابعاد اجتماعی رکود هشدار میدهد: «به سبب آمار بالای کارگران ساختمانی، رکود در صنعت ساختمان باعث بروز بیشتر آسیبهای اجتماعی خواهد شد.» او معتقد است تصمیمگیرندگان نسبت به تبعات رکود این صنعت آگاهی کافی ندارند.
چه میتوان کرد؟
رکود بازار مسکن یک حقیقت تلخ است، اما پایان کار نیست. برای نسلی از مهندسان عمران، بقا در این محیط متغیر نیازمند یک بازنگری کامل در مهارتها است. مهندسانی که روزگاری صرفاً برای ساخت و نظارت پرورش مییافتند، اکنون باید به سمت حوزههای زیر حرکت کنند:
۱. مدیریت پروژههای نیمهتمام (Revitalization): در دوران رکود، تمرکز از «ساختن پروژههای جدید» به «تکمیل و احیای پروژههای نیمهتمام» تغییر میکند. مهندسان متخصص در مدیریت بحران پروژه و بهینهسازی منابع، ضروری هستند.
۲. صادرات خدمات فنی و مهندسی: با توجه به محدودیتهای داخلی، بسیاری از سازندگان و مهندسان برتر به بازارهای منطقهای مانند کشورهای حاشیه خلیج فارس، عراق و آسیای میانه کوچ کردهاند. مهارتهای بینالمللی و آشنایی با استانداردهای جهانی، اکنون حیاتی است.
۳. فناوریهای نوین و صنعتیسازی: در طرحهای بزرگ مانند «نهضت ملی مسکن»، تاکید بر استفاده از فناوریهای نوین، صنعتیسازی و ساختمانهای سبز است. مهندسی که دانش سنتی دارد، به سرعت از دور خارج میشود.
۴. بازسازی، نگهداری و تعمیرات: با کاهش ساخت و ساز جدید، تقاضا برای بازسازی، مقاومسازی، نگهداری، و تعمیرات مسکن افزایش مییابد. طرحهایی مانند فعالسازی مقررات ملی و مبحث ۲۲که شامل واگذاری نگهداری، تعمیرات مسکن، تاسیسات و... است، میتواند صدها هزار شغل جدید برای مهندسان ایجاد کند.
با وجود گزارشهای مایوس کننده شاید بتوان گفت اشتغال حوزه مسکن و ساخت و ساز در ایران به یک نقطه عطف رسیده است. یا باید این سیل مهندسان متخصص به خارج از کشور مهاجرت کنند، یا باید دولت و بخش خصوصی زیرساختهای لازم برای بازتعریف شغل مهندسی را فراهم آورند؛ مسیری که از صرفاً «تراشیدن کوه و سیمان ریختن پای پروژههای ناتمام» به «ارزشآفرینی هوشمندانه و صادرات خدمات فنی» تغییر مسیر میدهد. تا آن زمان، رویای طلایی مهندسی عمران در ایران، با غل و زنجیر رکود، در حال فرسایش است.
گزارش : فرشید غضنفر پور
ارسال نظرات