تازه ها
به گزارش بازارکار، دومین کنفرانس ملی «حکمرانی دانشمبنا؛ حکمرانیسنجی برنامهمحور» امروز دوشنبه ۲۱ مردادماه در دانشگاه تهران برگزار شد.
محسن رضایی؛ دبیر ستاد اقتصادی دولت، در این همایش به سخنرانی پرداخت و گفت: مفهوم حکمرانی در سه چهار دهه اخیر به میزان بیشتری در ادبیات سیاسی و الگوهای رشد و توسعه مطرح شده است و منشا آن نیز رابطه دولت و توسعه بوده است که بعد از جنگ جهانی دوم و آزادی بسیاری از کشورها از استعمار کهن، در راستای پیشرفت کشورها به عنوان یک ضرورت مطرح شد لذا سوال پیش آمد که این کشورها چگونه میتوانند توسعه پیدا کرده و فاصله خود با کشورهای پیشرفته را پر کنند. منشأ دیگر برای مطرح شدن حکمرانی، کمکهای نهادهای اقتصادی بینالمللی همانند صندوق بینالمللی پول به کشورها بود که بعضا با فساد حکمرانان به تباهی میرفت. بنابراین سوال پیش آمد که رابطه حکمرانی با رشد اقتصادی و فساد چیست؟ این سوال باعث شد انبوهی از ادبیات با عنوان حکمرانی خوب شکل بگیرد.
رابطه دولت و رشد اقتصادی
وی افزود: درباره رابطه دولتها و رشد اقتصادی نتیجه حاصل شد که رابطه نزدیکی بین حکمرانی خوب و رشد وجود دارد چون بسیاری از کشورها که حکمرانی خوب داشتند رشد میکردند و برعکس. در زمینه مقابله با فساد نیز وضعیت همینگونه بود بنابراین سوال پیش آمد که چه باید کرد که نقش دولت در توسعه یافتگی و مقابله با فساد بهبود پیدا کند، لذا الگوهایی با این هدف برای حکمرانی شکل گرفت و ویژگیها و شاخصهایی نیز تعیین شد و مورد سنجش قرار گرفت. یکی از مشکلات ما این است که سرعت توسعه کشور پایین است و اگر برنامه برخی کشورها در پنج سال اجرایی میشود این روند در کشور ما پانزده سال طول میکشد و بعضا رشد اقتصادی ایران سیر نزولی دارد. بنابراین سوال پیش میآید که چه باید کرد این سیر صعودی شود؟
رضایی تصریح کرد: معمولا در این رابطه به عملکرد مدیران توجه میشود اما نسبت به ساختار به جریان انداختن قدرت مشروع در ایران غفلت شده است. اساسا حکمرانی به معنای جاری کردن قدرت مشروع در اداره کشور است. واقعیت این است که اگر ساختارهای حاکمیتی درستی شکل بگیرد میتواند بخش مهمی از کارها را پیش ببرد که خوشبختانه این اتفاق در کشور ما در سال ۱۳۵۷ و با پیروزی انقلاب اسلامی رخ داد و یک حاکمیت سیاسی بر اثر مبارزات طولانی شکل گرفت. زیرساخت دیگر، ساختارهای حکومت همانند مجلس و ساختار قوه قضاییه و دولت است. بنده بارها گفتهام اگر ده رستم هم در این ساختار دولتی بگذارید تغییر خاصی در اقتصاد کشور پیش نمیآید لذا ساختار نهاد دولت باید دچار دگرگونی اساسی شود.
آسیبهای حکمرانی در ایران
دبیر ستاد اقتصادی دولت یادآور شد: چهار آسیب ساختاری در دولت وجود دارد که اولین آنها ناهماهنگیهای قانونی است مثلاً برای تصمیمگیری و اجرای برنامههای اقتصادی، یکپارچگی نداریم بلکه چندین کانون اقتصادی برای تصمیمگیری وجود دارد. آسیب دیگر تمرکزگرایی در نهاد دولت است لذا مردم برای بسیاری از مجوزهایی که در یک شهر نیاز دارند باید به مرکز استان و حتی تهران بیایند که این هم مانعی برای توسعه است. البته این تمرکزگرایی از زمان رضاشاه شکل گرفت. آسیب سوم تصدیگری دولت است. در حالی که دولت باید صرفا نظارت و حمایت کند اما الان خودش ذینفع است و در بسیاری از معاملات اقتصادی حضور دارد بنابراین طبیعی است که در چنین شرایطی دولت نمیتواند داور خوبی باشد. همین ساختار اداری از مهمترین گلوگاههای فساد است.
رضایی افزود: مشکل دیگر بیتوجهی به نیروی انسانی کارآمد است. به همین دلیل است که وقتی دولتی عوض میشود دولت بعدی اکثر مدیران را کنار میگذارد چون معتقد است با دولت هماهنگ نیستند. اگر این چهار آسیب را حل نکنیم با داشتن قویترین مدیران هم نمیتوان وضعیت کشور را بهبود بخشید. الان که در آستانه انتخابات ریاست جمهوری هستیم نباید به شکل هیجانی تصمیم بگیریم بلکه باید دنبال انتخاب فردی کاردان باشیم تا مشکلات کشور به شکل اساسی حل شود. بنده راهکارهایی هم برای حل این مشکلات دارم که اکنون فرصت صحبت کردن درباره آنها نیست.
لزوم تغییر در قواعد حکمرانی
سیدمهدی الوانی، از مدرسین حوزه مدیریت نیز در این کنفرانس به سخنرانی پرداخت و گفت: حکمرانی به معنای تغییر نگرش ما از شبکهای به شورایی است. نکته دیگر اینکه ارکانی همانند بخش دولتی، خصوصی و مردمنهاد که برای حکمرانی قائل هستیم دارای ارزشهایی مرتبط با هم هستند و اگر این ارزشها مرتبط نباشند اصولاً حکمرانی خوب محقق نمیشود. آنچه که حکمرانی را متایز کرده، ورود بخش مردم نهاد به حکمرانی است.
وی افزود: سوال این است که اگر بخواهیم آزمایشگاه حکمرانیسنجی ایجاد کنیم چه کسی باید متولی آن باشد؟ اگر دولت متولی باشد که قطعا به عملکرد خودش آفرین میگوید لذا معتقدم باید یک نهاد یا بنیاد غیردولتی به چنین سنجشهایی بپردازد. معتقدم این بنیاد باید مردمی باشد. ما در مسئله حکمرانی به این نتیجه رسیدهایم که سه رکن اصلی برای آن وجود دارد که شامل دولت، بخش خصوصی و بخش عمومی است. در همین راستا باید بخش دولتی در مقابل دو بخش دیگر و مخصوصا بخش سوم که مردم هستند متواضع باشد.
چهره ماندگار مدیریت بیان کرد: یکی از اندیشمندان حوزه مدیریت میگوید برخی مشارکتها جعلی است و صرفا میخواهیم ادای مشارکت را در بیاوریم اما عملکردمان صرفا صوری است در حالیکه مشارکت واقعی آنجاست که تفویض اختیار صورت گرفته و نظارت همگانی را شاهد باشیم. در اینجا شاهد شراکت هستیم و شرکا حقوق مساوی دارند. این اوج مشارکت مردم در حکمرانی است. با این اوصاف حکمرانی نوعی تغییر نگرش است چون وقتی این سه رکن با همدیگر همگام شوند باید نگاه ما از مشورتی به نگاه شریک بودن تغییر پیدا کند. فراموش نکنیم که قبل از هر نوع تغییر ساختاری در حکمرانی نیاز به تغییر نگرش داریم. بنده همواره به مدیران میگویم که زیردستان شما بیش از شما میدانند بنابراین باید قواعد قبلی در زمینه حکمرانی که منقضی شده است را کنار بگذاریم و دنبال مشورت باشیم.
نقش مهم جوانان در حکمرانی
وی با طرح این سوال که اگر بخواهیم نهادی را برای ارزیابی پیدا کنیم باید کجا دنبال آن بگردیم، گفت: معتقدم باید یک سازمان مردم نهاد باشد که اقدام به ارزیابی عملکرد حکمرانی کند چون مردم بهترین ارزیاب و سنحشگر هستند. مردم همانند باران هستند و اگر نبارند حاکمیت خشک میشوند بنابراین در تعاریف و نگاه خودمان آنها را کوچک در نظر نگیریم بلکه باید بدانیم که آنها حیاتبخش حکمرانی هستند. همچنین باید توجهی جدی به نسل جوان در عرصه حکمرانی داشته باشیم چون این قشر هستند که میتوانند در عرصه حکمرانی نقشی تعیین کننده داشته باشند.
الوانی تاکید کرد: وزارت علوم هم نباید همه چیز را به دانشگاهها حکم کند بلکه باید برنامهها را با همکاری دانشگاهها و پژوهشگاهها پیش ببرد چون حاکمیت نباید مدیریت علم را در اختیار بگیرد. نکته دیگری که مهم است این است که سازمان را بد و ناقص تعریف کردهایم و سازمان را به معنای مجموعهای از آدمها که با هدف ارائه خدمتی گرد هم آمدهاند تعریف کردهایم اما در این تعریف، مراجعان یعنی ارباب رجوع را فراموش کردهایم. اگر در چارت سازمانی ما مردم حضور نداشته باشند در حکمرانی موفق نخواهیم بود. در عرصه اقتصادی نیز یک بنگاه باید مشتری را در نظر داشته باشد چون این مشتری ولی نعمت ماست و اگر مشتری نباشد ما هیچ چیز نیستیم. حال تصور کنید که دولتی بدون مردم وجود داشته باشد. قطعا چنین چیزی امکانپذیر نیست همانگونه که بخش خصوصی بدون مشتری نیز قابل تصور نیست.ایکنا
کارآفرینان آینده
مطالب بیشترآگهی استخدام
مطالب بیشتر
ارسال نظرات