
تازه ها
آیندهنگاری تحول در آموزشهای مهارتی (نگاهی به لغو بیش از ۳۰ هزار آموزشگاه آزاد فنی و حرفهای فاقد عملکرد آموزشی)

این رکود را نه میتوان تنها به بیمهری خانوادهها نسبت داد، که ساختارهای فرسوده، گسست از صنعت، و مجوزهای بیضابطهی سه سال اخیر، پیکر این نهادها را از جان تهی کردهاند. اینان نه آموزشگاه، که دستگاههای تولید توهم مهارت بودند که پیوندشان با زیستبوم صنعت و خدمات، به کلی گسسته بود. چرایی این زنگ خطر: - آمارهای تکاندهنده: دادههای پورتال سازمان فاش میکند که از کل مجوزهای صادره اخیر، ۴۳٪ فاقد هرگونه عملکرد آموزشی در دوسال اخیر بودهاند.
این یعنی هدررفت منابع ملی در شرایطی که نیاز به مهارتآموزی بیش از هر زمان دیگری حیاتی است. - پیامدهای اجتماعی-سیاسی: معاون وزیر کار، "غلامحسین محمدی"، صراحتاً هشدار میدهد که تسهیل بیضابطه صدور مجوزها میتواند تبعات غیرقابل جبرانی در پی داشته باشد. - بحران اشتغال نامتناسب: تنها ۳۵٪ مهارتآموختگان وارد مشاغل مرتبط با آموزشهای خود میشوند. این شکاف عمیق مهارتی-شغلی، بیاثری آموزشهای کنونی را فریاد میزند. گلوگاههای نظام آموزش مهارتی که میتوانست فساد ایجاد کند: - تولید انبوه بیکیفیت: در سه سال گذشته، بیش از ۲۶ هزار مجوز جدید صادر شد – رشدی کورکورانه و ۱۲۴۰٪یی نسبت به گذشته.
این انفجار کمّی، کیفیت را قربانی کرد. - جدایی از زیستبوم اقتصادی: آموزشگاهها بهجای پیوند با بنگاههای صنعتی و خدماتی، به تولید محتوای منفک از نیاز بازار پرداختند. نتیجه؟ "صندلیهای خالی" نه به دلیل کمبود متقاضی، که به خاطر بیربطی آموزشها به واقعیتهای اشتغال. - نظام نظارتی فلج: فقدان مکانیزمهای "تنظیمگری بازار" و "سنجش صلاحیت حرفهای" به مراکز غیرفعال اجازه داد مانند قارچ رشد کنند. افقهای نو: رویکرد تحولی سازمان ریاست محترم سازمان آموزش فنی و حرفهای کشور تاکید میکند: "اولویت اول، تغییر مدل کسبوکار آموزش مهارتی است". این تحول در چهار محور کلیدی متجلی میشود: ١. سختگیری در صدور مجوزها: اعطای مجوزهای جدید با "ضوابط سختگیرانهتر" و مبتنی بر نیازسنجی جغرافیایی . ٢. چرخش به سوی اقتصاد دیجیتال: جایگزینی مهارتهای پیشرفته دیجیتال بهجای مهارتهای خدماتی سنتی، بهویژه با توجه به نابودی ۹۲ میلیون شغل جهانی تا ۲۰۳۰ . ٣. مشارکتجویی سهجانبه: ایجاد "کنسرسیومهای مهارت استانی" برای پیوند آموزشگاهها، صنایع و دولت. همچنین پیشنهاد "۱۰۰ فرصت سرمایهگذاری" برای واگذاری مراکز دولتی به بخش خصوصی. ۴. عدالت آموزشی هدفمند: اعمال تعرفههای تصاعدی برای دهکهای ۶ تا ۱۰ در بخش دولتی و تخفیف برای بخش غیردولتی . ادبیات تحول: از پاکسازی تا آفرینش این اقدام، صرفاً یک پرتاپ مجوزهای پوسیده به زبالهدان تاریخ نیست؛ تولد دوبارهای است بر بنیانهای اصولی. سازمان آموزش فنیوحرفهای، بهمثابه "بازوی اصلی تحول اشتغال"، اکنون میکوشد تا با جایگزینی کیفیت به جای کمیت، مشارکت به جای انزوا، و آیندهنگری به جای روزمرگی، پلی بسازد میان امروزِ بیکاران، و فردای اقتصاد دیجیتال. درسی برای تاریخ مهارت: آنگاه که آموزش از نیاز واقعی اقتصاد جدا افتد، مدرکها انبوه میشوند ولی کارآییها میپوسند.
سازمان با شجاعت اعتراف کرده است: "مسائل انباشته سریع حل نمیشود" ، اما این گام نخست، طلیعهای است برای ایرانی که مهارت را نه بر کاغذ، که بر سندان کار میآزماید.آموزش مهارتی آینده، کارخانهی زندهی تولید سرمایهانسانی است که در آن هر دستگاه (آموزشگاه) تنها زمانی مجوز روشنشدن میگیرد که به شبکهی عصبی صنعت (Industrial Neural Network) متصل باشد؛ شبکهای که دادههای نیاز واقعی بازار را بهصورت بلادرنگ به برنامههای آموزشی تزریق میکند. این است معنای واقعی نظریهی مهارتِ چرخشی (Circular Skills Economy) که در آن هیچ سرمایهای تبخیر نمیشود، بلکه در چرخهی اشتغالآفرینی به گردش درمیآید.
ارسال نظرات