تازه ها
به گزارش بازارکار از ایسنا، همین چند روز پیش بود که رهبر انقلاب در مراسم تنفیذ نهمین رئیسجمهور کشور، مسئولان، کارگزاران و ملت ایران را مجدداً به کار جهادی دعوت کرده و در تبیین فعالیت جهادی فرمودند: "کار جهادی یعنی خستگیناپذیری و بیمزد و منت کارکردن " این اشارات مصداق فعالیتهایی است که در طول ۴۴ سال گذشته از سوی جهاد دانشگاهی - که نهادی انقلابی و برخاسته از روزهای ملتهبی است که دانشگاهها تبدیل به اتاق فکر دشمنان شده بودند - انجام شد تا ظرفیتهای عظیم انقلاب در بعد علمی، پژوهشی و انسانی مغفول نمانده و با درایت مدیران انقلابی تبدیل به اهرمی برای اعتلای نام ایران در مجامع علمی، پژوهشی شود.
ایجاد حلقه اتصال بین دانشجویان با مجموعههای مختلف نظام از جمله اقدامات تحسینبرانگیز این نهاد انقلابی است که زمینه رویشهای بینظیری را رقم زد و دانشجویان را به سمت پیشگامی در مسیر فرهنگی - که از دغدغههای مهم بنیانگذار و رهبر معظم انقلاب بود - سوق داد تا دانشگاه مجهز به روح علم، پژوهش و شکوفایی استعدادها شده و قابلیتهای آن فراتر از یک محیط صرفاً دانشجویی به منصه ظهور برسد؛ این ثمره بعد از ۴ دهه فعالیت با روحیه و فعالیتهای جهادی مدیران و فعالان جهاد دانشگاهی به بار نشسته و بارها مورد تفقد رهبر انقلاب که از مشوقان اصلی تشکیل این نهاد انقلابی بودند قرار گرفت و معظم له جهاد دانشگاهی را "مولود مبارک انقلاب" نامیده و خواهان گسترش این فرهنگ شدند تا کشور به سمت سربلندی، عزت و استقلال حقیقی حرکت کند.
و امروز که در آستانه چهل و چهارمین سالروز تأسیس این نهاد انقلابی هستیم همگان بر توفیقات این مجموعه در حوزههای مختلف واقفاند که جهاد دانشگاهی که به حق پرچمدار توسعه علمی، پژوهشی و نوآورانه کشور است با برخی بیمهریها روبرو شده و خدمات آن گاهی مغفول واقع شده است که بخشی از این موارد در پرونده ارزیابی فعالیتهای جهاد دانشگاهی مطرح شده است تا با بررسی دغدغههای مدیران این نهاد توسط مسئولان ذیصلاح، موانع موجود در مسیر گفتمان تولید دانش و نیروی متخصص و متعهد انقلابی مرتفع شده و موتور پیشران توسعه ایران با شتاب به مسیر خود ادامه دهد.
ازاینرو خبرگزاری دانشجویان ایران باتوجهبه در پیش بودن ۱۶ مرداد، ویژهبرنامهای با عنوان «فرهنگ پیشرفت» را به مناسبت چهل و چهارمین سالگرد تأسیس این نهاد تولید و ضمن آن فراز و نشیبهای این نهاد انقلابی را از قول مؤسسان و اعضای آن روایت کرده است.
در همین راستا با علی منتظری، رئیس پژوهشکده علوم بهداشتی و عضو شورای مرکزی جهاد دانشگاهی درباره چرایی تشکیل و فرازوفرودهای این نهاد انقلابی به گفتوگو پرداختیم که متن کامل این مصاحبه به شرح زیر است:
*باتوجهبه بحث انقلاب و نهادسازی، درباره چرایی تشکیل جهاد دانشگاهی برایمان توضیح دهید؟
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تقریباً دانشگاهها به محل منازعه گروهکها و گروههای سیاسی تبدیل شده بود و عملاً درس و مشقی در کار نبود و از طرف دیگر در مرزهای کشور در سیستان و بلوچستان خلق بلوچ و در کردستان خلق کرد و در آذربایجان خلق ترک و در شرق یا شمال شرقی خلق ترکمن و در جنوب خلق عرب با تحریک و پشتیبانی نیروهای ضدانقلاب و شاید بتوان گفت با پشتیبانی آمریکا و یا وابستگان آنها حرکتهای ایذایی علیه انقلاب شروع شده بود.
نکته جالب این است که دانشگاهها پایگاه نیرو گرفتن برای این حوادث و تنشها در نقاط مختلف بودند و گروهکهای سیاسی که عمدتاً همگروههای چپ بودند در داخل دانشگاهها بساط خود را پهن کرده بودند و جوانان دانشجو که در هیجان انقلاب بودند را به سمت خود جذب میکردند.
*شما در آن زمان دانشجو بودید؟
بله من سال ۵۶ وارد دانشگاه شدم و درگیریهای عجیبی هم داخل دانشگاهها بهویژه دانشگاههای مادر مثل دانشگاه تهران وجود داشت. حضرت امام (ره) در فروردین ۱۳۵۹ فرمودند باید تحول اساسی در دانشگاه ایجاد شود. دانشجویان مسلمان مخاطب این پیام تلقی میشدند و به طور خلاصه باید گفت دوم اردیبهشت سال ۱۳۵۹ نهضت انقلابفرهنگی توسط دانشجویان مسلمان شکل گرفت و دانشگاهها بسته شد؛ چون دانشگاه محل منازعه، دعوا، تهمت، افترا و درگیری بود و دانشجویان مسلمان دانشگاهها را تحت عنوان انقلابفرهنگی بستند. این حرکت مخالفانی داشت و این مخالفان یکشکل نبودند؛ برخی از مخالفان که درگیریهایی را هم ایجاد کرده بودند، بعدها به گروهک منافقین پیوستند. برخی مخالفان افراد مصلحی از خارج از دانشگاه بودند که دانشجو نبودند؛ اما میگفتند درست نیست دانشگاه بسته شده و نظام آموزش عالی کشور تعطیل شود. روشنفکرانی بودند که از روی خیرخواهی میگفتند صلاح نیست دانشگاه بسته باشد.
* شما خودتان جزو موافقین بودید؟
ما جزو کسانی بودیم که انقلاب فرهنگی را انجام دادیم. یک جریان سیاسی هم به رهبری رئیس جمهور وقت مخالف انقلاب فرهنگی بود که ایشان میگفتند انقلاب فرهنگی را انجام دادند تا مرا سرنگون کنند. تعبیر ایشان این بود و اتهام را به حزب جمهوری یا برخی از شخصیتهای سیاسی آن دوران منتسب میکردند؛ اما واقعیت امر این است که دانشجویان مسلمان با یک حرکت خودجوش انقلاب فرهنگی را طراحی کرده و دانشگاهها را بستند برای اینکه واقعاً دانشگاهی وجود نداشت و درس و مشقی نبود.
بعد از این مخالفتها و برخی مطالب، دانشجویان مسلمان تصمیم گرفتند خدمت حضرت امام مشرف شوند در همین راستا راهپیمایی از میدان تجریش تا جماران انجام شد و حضرت امام (ره) در آن جلسه حاضر شده و حرکت دانشجویان را تأیید کردند و در پی آن بیست و سوم خرداد ۱۳۵۹ برای مدیریت امر جریان انقلاب فرهنگی ستاد انقلاب فرهنگی را تشکیل دادند و شش نفر از شخصیتهای برجسته و علمی و فرهنگی کشور را به عضویت این ستاد در آوردند.
*چه افراد شاخصی در این راهپیمایی بودند؟
تقریباً تمام دانشجویان دانشگاهها که عمدتاً دانشجویان دانشگاههای تهران و عضو انجمن اسلامی دانشجویان بودند در این راهپیمایی حضور داشتند. آن زمان یک انجمن بیشتر نبود و تعداد دانشگاهها نیز همانند امروز انقدر وسیع نبود. تعداد محدودی دانشگاه داشتیم. در آن جلسه آقای صادق واعظزاده که بعدها عضو جهاد دانشگاهی و رییس شورای مرکزی جهاد دانشگاهی و بعدها به وزارت علوم ملحق شدند و این اواخر هم در جایگاه رییس مرکز الگوی اسلامی و ایرانی پیشرفت مشغول خدمتگزاری هستند، بیانیهای را که توسط دانشجویان تهیه شده بود را در محضر امام خمینی (ره) قرائت کردند که فیلم آن جلسه در آرشیو صدا و سیما موجود است. تقریباً تمام هم دورهایهای ما در آن جلسه حاضر بودند.
در ۲۳ خرداد ۱۳۵۹ ستاد انقلاب فرهنگی شکل گرفت و این شش شخصیت علمی و فرهنگی به بررسی تکلیف و کار خود پرداختند، حضرت امام در حکم خود برای این افراد تقریباً سه وظیفه مشخصی را تعیین کرده بودند که شامل برنامه ریزی و تحول در وضعیت آموزش عالی، آموزش و پرورش، فرهنگ عمومی و جامعه میشد؛ متن فرمان امام (ره) برای تشکیل ستاد نیز موجود است و دوستان برای اینکه بتوانند به کارها رسیدگی کنند طبیعتاً از دانشگاه شروع کردند و گفتند دانشگاه در اولویت است و باید برای آینده دانشگاه برنامه ریزی کنیم. در این بین این شش نفر نمیتوانستند خودشان به تنهایی کار اجرایی انجام دهند؛ چراکه این افراد نیروهای متفکر و اندیشمند بودند و ۱۶ مرداد ۱۳۵۹ به منظور انجام امور با مصوبهای جهاد دانشگاهی را تشکیل دادند.
*تشکیل شورای عالی جهاد دانشگاهی؛ گام نخست اجرای فرمان امام (ره)
در آن مصوبه آمده است که در اجرای برنامه ستاد انقلاب فرهنگی جهت اشتغال نیروهایی که بر اثر تعطیلی دانشگاهها آزاد شدهاند و استفاده از خدمات آنان برای بازسازی و نوسازی کشور و با استناد به لایحه قانونی مصوب شورای انقلاب جمهوری اسلامی شورایی به نام شورای عالی جهاد دانشگاهی از آقایان جلالالدین فارسی، نماینده ستاد انقلاب فرهنگی، مهندس رحیم زاده استاد، مهندس تهرانی زاده استاد، مهدی آخوندی دانشجو، رضا بیگدلی کارمند، سعید کلانترنیا، نماینده جهاد سازندگی تشکیل میشود و اختیاراتی نیز برای این شورا در نظر گرفتند که بررسی و شناسایی زمینههای جذب نیرو در نهادهای انقلابی، تهیه طرحهای مستقل که بتواند نیروی دانشگاهی را جذب کند، استفاده از امکانات آموزشی و تجهیزات و وسایل کارگاهی و امثال آنها و تشکیل شوراهای سه نفرهای که مسئولیت اداره جهاددانشگاهی را در هر دانشگاه و موسسه آموزش عالی خواهد داشت و امکانات، تجهیزات، وسایل کارگاهی و... را در اختیار خواهد گرفت. این مصوبه به همه سرپرستان دانشگاهها و موسسات آموزش عالی ابلاغ میشود. ابلاغ کنندگان نیز حسن حبیبی، دکتر احمد احمدی، جلالالدین فارسی، شمس آل احمد و دکتر سروش بودند. علی الظاهر یک نفر در آن جلسه غایب بود که اگر اشتباه نکنم احتمالاً شهید باهنر بوده است؛ بنابراین طبق این مصوبه مقرر شد در همه دانشگاههای موجود که در آن زمان تعداد آنها محدود بود یک شورای سه نفره تشکیل و عهدهدار اداره دانشگاه شود و از امکانات دانشگاه در راستای وظایف یاد شده استفاده کنند تا ستاد انقلاب فرهنگی بتواند کار خود را انجام دهد.
این شورا که اولین بار نامش شورای عالی جهاد دانشگاهی بود، تا مدتها به عنوان مرکزیت جهاد دانشگاهی در یک محل مستقلی از ستاد انقلاب فرهنگی تشکیل شد و با امکاناتی که از برخی دانشگاهها به صورت قرضی میرسید ساختمانی را به این امر اختصاص دادند و ستاد مرکزی جهاددانشگاهی را تشکیل دادند و برای تعیین شوراهای سه نفره مشغول شدند.
*آیا تاسیس جهاد برای مقابله با تندرویهای موجود بود؟
خیر، جهاد دانشگاهی مولود انقلاب فرهنگی به عنوان بازوی اجرایی ستاد انقلاب فرهنگی بود، خود انقلاب فرهنگی در جهت تحول اساسی دانشگاهها ایجاد شد. تندرویهایی که گفتم در حاشیه مسئله بود. جهاد دانشگاهی عمدتاً در جهت تحقق فرمایش حضرت امام ایجاد شد. ایشان میفرمودند اگر حوزه و دانشگاه اصلاح شود، کشور اصلاح میشود و اگر اینها اصلاح نشوند، کشور هم اصلاح نمیشود. درواقع انقلاب فرهنگی شکل گرفت تا ما بتوانیم تحول اساسی را در نظام آموزش عالی کشور ایجاد کنیم تا بتوانیم به سمت استقلال و استفاده از تواناییهای ملی و داخلی خود حرکت کنیم. درگذشته تمام کعبه و آمال دانشگاه یا غرب و یا شرق بود. طبیعتاً اینها دارای یک ایدئولوژی و یک تفکر بودند و تربیت جوانان و دانشگاهیان ما به آن سمتوسو بیشتر گرایش داشت؛ اما مأموریت اصلی جهاد این بود که در خدمت ستاد انقلابفرهنگی و به عنوان بازوی اجرایی ستاد بتواند در جهت تحقق آن تحول اساسی گام بردارد.
*با توجه به اینکه در آستانه چهل و چهارمین سالگرد جهاد دانشگاهی هستیم، تصور میکنید جهاد دانشگاهی در راستای ایفای آن سه وظیفه اصلی که یاد کردید، چقدر موفق بوده است؟
بعد از اینکه شوراهای سه نفره و پنج نفره و حتی در برخی از دانشگاهها هفت نفره ایجاد شد، دیری نگذشت؛ یعنی در ۳۱ شهریورماه جنگ تحمیلی آغاز شد و مجالی برای ورود به فعالیتهایی که در حکم اولیه امضا شده بودند، فراهم نشد و دوستان ما در جهادهای دانشگاهی تلاش کردند تا امکانات دانشگاه و نیروی انسانی فرهیخته خود را در جهت رفع نیازهای فوری رزمندگان ایران در جبهه نبرد حق علیه باطل بسیج کرده و خود را در خدمت جنگ و دفاع مقدس قرار دادند. بخشی از فعالیتهای ما آن زمان به این سمتوسو سوق پیدا کرد و به تدریج که دانشگاهها بازگشایی شد، مسئولیت مهم و اساسی بازگشایی دانشگاه بر عهده جهادگران جهاد دانشگاهی بود و آنها دانشگاه را آماده کردند. بازگشایی و بعد از آن نوگشایی شکل گرفت و یکی از اتفاقاتی که در این ایام رخ داد این بود که برای جهاد دانشگاهی اساسنامهای تصویب شد تا جهاد بر اساس این اساسنامه حرکت کند و شورای عالی جهاد دیگر موضوعیت خود را از دست داد و شورای مرکزی جهاد دانشگاهی تاسیس شد. بعد از مدتی در ترکیب شورای مرکزی که در سال ۶۲ بر اساس اساسنامه شکل گرفت نیز بازنگری شد و ستاد انقلاب فرهنگی در سال ۶۴ ماده واحدهای برای ترکیب شورای مرکزی تصویب کرد و تعداد شورای مرکزی را به ۹ نفر اضافه کرد. ما از آن زمان عضو شورا شدیم. بنده از سال ۶۴ وارد شورای مرکزی شدم و تا قبل از آن عضو سادهای در بخش فرهنگی جهاد بودم و مدتی هم به عنوان عضو شورای مدیریت جهاددانشگاهی مرکز پزشکی ایران که امروز دانشگاه علوم پزشکی ایران شده است عضویت داشتم.
*تاکید مقام معظم رهبری بر اینکه جهاد را خرج مواضع سیاسی نکنید
به هر حال جهاد دانشگاهی فراز و نشیبهای زیادی داشته است و یکی از این فراز و نشیبها حضور توانمند جهاد برای مدیریت دوران بحران بود که جوانان انقلابی به خوبی این دوره را مدیریت کردند و دانشگاه را برای بازگشایی و نوگشایی آماده کردند. جهاد دانشگاهی در این زمینه نقش ممتازی داشت. بخشی از نشیبهای جهاد دانشگاهی به جوانی بر میگردد. ما جوان بودیم و تجربه آنچنانی نداشتیم، تجربه مدیریت نداشتیم و همین باعث میشد تا مشکلاتی به وجود آید. بخشی از این مشکلات نیز مربوط به فضای سیاسی و اجتماعی کشور بود. به عنوان خاطره باید بگویم که یادم میآید از یازده شهریور سال ۱۳۶۹ یعنی یک سال پس از رحلت امام و انتخاب حضرت آیتالله خامنهای به عنوان رهبر انقلاب ما به محضر ایشان رسیدیم.
ما در دوران ریاستجمهوری ایشان ارتباط زیادی در فعالیتهای فرهنگی و علمی داشتیم؛ اما به عنوان رهبر اولین بار بود که برای بیعت به محضر ایشان میرفتیم. آن زمان بود که اعضای شورای مرکزی به محضر ایشان رسیدیم. در آن جلسه ایشان فرمایشاتی داشتند که من نمیخواهم وارد جزئیات آن شوم؛ اما یکی از نکاتی که اشاره داشتند و برای ما نیز جالب بود مضمونش این بود که اطلاعیه بیرون میآید، رییس دانشگاه آن را امضا و انجمن اسلامی و جهاد دانشگاهی نیز آن را مهر کرده است. ایشان فرمودند چنین کاری اصلاً درست نیست. انجمن اسلامی جمعی دانشجویی است و رییس دانشگاه مقام اجرایی و جهاد دانشگاهی نهادی مستقل است و اینها چه معنایی دارد که هر سه با هم مهر میکنند؟ گویی یک گروه است و اینگونه تعبیر میشود که گویی یک حزبی هستند. بعد از آن جلسه تصمیم گرفتیم که دیگر با انجمن اسلامی دانشگاه بیانیهای و اطلاعیهای را با هم ندهیم. گاهی اوقات نیز برای دولتها و سیستم اجرایی کشور خط و نشان میکشیدیم و تصمیم گرفتیم دست از این کار برداریم. بخشی از آن نشیبی که میگفتیم به این موضعگیریها مربوط میشد، البته نه اینکه آن موضعگیریها حق نبود؛ اما اینها کارهایی بود که باید حزبی سیاسی و یک گروهی سیاسی بکند و فرمایش ایشان این بود که جایگاه جهاد دانشگاهی بالاتر از این حرفها است که بخواهید جهاد دانشگاهی را خرج مواضع سیاسی خود کنید. به ما فرمودند که من همه شما را میشناسم، مواضع شما را میدانم، میدانم که مواضع شما یکجور نیست، خوب است که مواضع شما یکجور نیست و همین تکثر را هم تایید فرمودند؛ اما گفتند جهاد را خرج مواضع سیاسی خود نکنید. ارزش جهاد بالاتر است. در برخی از جاها ما چنین اشکالاتی داشتیم؛ اما به لحاظ عملکرد همیشه جهاد رو به جلو بوده است و به صورت درخشان عمل میکرده است.
*شورای عالی انقلاب فرهنگی محدودیتهایی را برای فعالیت جهاد اعمال کرد
ما در مورد فعالیتهای فرهنگی توفیق کاملی داشتیم و برای اولین بار در دانشگاهها اقدام به برگزاری رویدادهای فرهنگی متنوعی نظیر برپایی جشنواره تئاتر و موسیقی دانشجویان، جشنواره فیلمنامه نویسی و نمایشنامه نویسی، فن بیان، مسابقه احکام و... کردیم. راهاندازی و اجرای مسابقات قرآن در دانشگاههای کشور از ابتکارات جهاد دانشگاهی است. در زمان دفاع مقدس نیز بخشی از فعالیتهای ما در داخل دانشگاهها مختص دفاع مقدس و در جهت ترویج این فرهنگ بود. در حوزه تحقیقات و پژوهش هم به تدریج پیشرفت کردیم و برخی از فعالیتهایمان در ارتباط با دفاع مقدس بود و تحقیقات بنیادین و کاربردی هم در واحدهای گوناگون جهاد انجام میشد. برای مثال ایستگاههای رادیویی را دوستان ما در واحد خواجه نصیرالدین طوسی به طرز قابل قبولی راه اندازی کردند و جالب است که صداوسیما نیز از همین فرستندهها استفاده کرد و در عمل نیز موفق بود. طرحهای مشابه این امر نیز اجرا شد.
وقتی در مسیر حرکت کردیم و نظام رسمی مستقر شد فعالیتهای فرهنگی جهاد دانشگاهی با برخی محدودیتها مواجه شد به نحوی که وزارت فرهنگ و آموزش عالی سابق که بعدها به وزارت علوم و تحقیقات و وزارت بهداشت تبدیل شد، خودشان مدعی کار فرهنگی و پژوهشی بودند و محدودیتهایی را در داخل دانشگاهها برای ما ایجاد کردند و این روند بعدها که آن ستاد مبدل به شورای عالی انقلاب فرهنگی شد نیز محدودیتهایی را برای فعالیتها ما قائل شد و حتی مصوبهای را تصویب کرد که طبق آن جهاد دانشگاهی مجبور شد اقدامات خود را به بیرون از دانشگاهها ببرد مشروط بر اینکه این فعالیتها مخالف نظام جمهوری اسلامی ایران نباشد و بدین ترتیب محدودیتهایی را در گذر زمان برای این نهاد اعمال کردند.
*این مصوبهای که نام بردید مبنی بر اینکه فعالیتهای جهاد نباید مخالف نظام نباشد به این معناست که جهاد دانشگاهی در روند خود مخالفتی با نظام داشته است؟
خیر این از جنس همان دستهبندیها، گروهها و جریانات سیاسی بود که به جهاد نیز سرایت کرده بود و طبیعتاً آنهایی که با یک جریان موافق یا مخالف بودند، یک الی دو نفر را نشانه گرفته و آنها را کل جهاد دانشگاهی تعمیم میدادند. آن زمان ما از این مسائل زیاد داشتیم.
*این مصوبه به چه سالی و چه دولتی باز میگردد؟
این مصوبه در دولت سازندگی به تصویب رسید. البته این مصوبه را بعدها لغو کردیم اما به هر حال زمانی چنین مصوبهای از شورای عالی انقلاب فرهنگی علیه جهاد دانشگاهی وجود داشته است. این مصوبه برای یک نهادی که مولود انقلاب فرهنگی و خود الگویی جدید است، بد بود. به فرمایش رهبر انقلاب، جهاد دانشگاهی محصول مبارک انقلاب است؛ بنابراین مصوبهای که فعالیتهای جهاد دانشگاهی را مشروط به این امر کند که این فعالیتها در مخالفت با نظام جمهوری اسلامی ایران نباشد برازنده جهاد دانشگاهی و تلاشهای مستمری که دوستان ما در طول این سالها در جهاد دانشگاهی انجام میدادند، نبود و طبیعتاً باید علیه این مصوبه اقدام میکردیم و کردیم.
*این امر جنبه اعتراضی داشت؟
بله، این جنبه را داشت که الان برای شورای عالی انقلاب فرهنگی و جهاد دانشگاهی زشت است که چنین مصوبهای را داشته باشد.
* در حال حاضر تعاملات شما با شورای عالی انقلاب فرهنگی چطور است؟
الان متاسفانه ما را از شورای عالی انقلاب فرهنگی حذف کردهاند و این واقعاً جای تأسف دارد که کسانی که خودشان از بنیانگذاران شورای عالی انقلاب فرهنگی هستند در این شورا جایی ندارند.
*در چه دولتی حذف شدید؟
دست دولت که نیست.
*منظور بازه زمانی است.
در همین ایامی که در ترکیب شورای عالی انقلاب فرهنگی بازنگری شد؛ در همین راستا این را هم باید مطرح کنم که ستاد انقلاب فرهنگی با تدبیر رهبر بزرگوار انقلاب از ستاد به شورای عالی انقلاب فرهنگی ارتقا پیدا کرد. در زمان حضرت امام (ره) این تغییر با ترکیب جدید ایجاد شد تا سیستم اجرایی، مرکز برنامهریزی و سیاستگذاری را باهم پوشش دهد؛ بنابراین پیشنهاد شد تا دو نفر از دانشجویان مسلمان نیز عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی باشند. شورای عالی انقلاب فرهنگی تشکیل شد اما نمیدانستند این دو نفر دانشجو را چطور انتخاب کنند. بر اساس آنچه ما اطلاع پیدا کردیم، رهبرانقلاب این مساله را با امام راحل مطرح کردند که این دو دانشجوی مسلمان عملاً امکان حضور ندارند؛ چراکه راهکاری برای حضور آنها پیشبینینشده است و اگر اجازه میفرمایید دو نفر از جهاد دانشگاهی به جای این دو نفر به شورای عالی تشریف آورند که حضرت امام با این نظر موافقت کردند و از آن پس ما مدتها دو کرسی در شورای عالی انقلاب فرهنگی داشتیم و این دو کرسی به این شکل بود که دوستان ما مجمع جهاد را در شوراهای سه نفره تشکیل میدادند و این مجمع سه نفر را برای شورای مرکزی جهاد و دو نفر را برای حضور در شورای عالی انقلاب فرهنگی انتخاب و آقایان مهندس رحمتی و دکتر واعظزاده به عنوان نمایندگان جهاد در جلسات شرکت میکردند.
در آخرین دوره حدود سال ۶۸ دکتر واعظزاده و دکتر فرهمند انتخاب شدند. متأسفانه هنوز جهاد دانشگاهی در سال ۶۸ شورایی بود و دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، این نفر دوم را هیچگاه به شورای عالی انقلاب فرهنگی دعوت نکردند. فقط یک کرسی ما در شورای عالی انقلاب فرهنگی حفظ شد و آن یک نفر دیگر را دعوت نکردند. خیلی هم ما اعتراض کردیم و پیگیر بودیم؛ اما پاسخ مناسبی به ما داده نشد و عملاً یک کرسی ما در شورا از بین رفت. بعدها که اساسنامه جهاد تغییر کرد و از شورایی به مدیریت فردی در اواخر ۱۳۷۰ و اوایل ۱۳۷۱ تغییر یافت، رهبر انقلاب در ترکیب شورای عالی انقلاب فرهنگی رئیس جهاد دانشگاهی را به عنوان فرد حقوقی در ترکیب شورا پیش بینی کردند و لذا آن یک کرسی حفظ شد.
*حضور جهاد در شورای عالی انقلاب فرهنگی واجبتر از نان شب است
این کرسی تا زمانی که بنده حضور داشتم، حفظ شد؛ اما این اواخر که ترکیب شورای عالی انقلاب فرهنگی دستخوش تغییر شد، رئیس جهاد دانشگاهی را حذف کردند. البته این حذف تنها مربوط به رییس جهاد دانشگاهی نمیشد و رییس نهاد نمایندگی رهبری و رییس دانشگاه آزاد اسلامی که قبلاً عضو شورا بودند نیز حذف شدند. به نظر من حضور هر سه در شورای عالی انقلاب فرهنگی لازم است؛ چراکه اینها یک نهادها و مراکزی هستند که بیشترین کار را با شورا و مسائل شورا دارند و در عین حال داستان جهاد دانشگاهی اساساً جداست. مشروعیت جهاد دانشگاهی از شورای عالی انقلاب فرهنگی است و مولود انقلاب فرهنگی و در عین حال به وجود آورنده انقلاب فرهنگی است. تعجب دارد که ما چنین نهادی را از شورای عالی انقلاب فرهنگی حذف کردهایم بنابراین بازگشت به شورای عالی انقلاب فرهنگی از جمله خواستههای اساسی دوستان ما در جهاد دانشگاهی است. البته اتخاذ این امر ربطی به دولت ندارد و نمیدانم این تصمیم کجا پخت و پز شده است؛ اما به هر حال جهاد را حذف کردند و گفتند به اقتضا اگر مسالهای بود ما رییس جهاد را در جلسه دعوت میکنیم. این یک تعارف است و احساس ناامیدی و یاس بزرگی را در مجموعه جهاد دانشگاهی ایجاد کرد. ما حتی در مورد حذف نهاد نمایندگی رهبری و دانشگاه آزاد اسلامی نیز همین نظر را داریم؛ اما بههرحال این دو نهاد خودشان میدانند؛ اما حضور جهاد در شورای عالی انقلاب فرهنگی از نان شب هم برای جهاد دانشگاهی واجبتر است. ما با حضور در این شورا با وزارت علوم و تحقیقات، وزرت بهداشت، وزارت ارشاد و وزارت آموزش و پرورش هر دو هفته یک بار دیدار داشتیم و کارهایمان را جلو میبردیم و الان وقتی از این مجموعه جدا شدیم دیگر اطلاع نداریم اوضاع و احوال علمی و فرهنگی و پژوهشی چیست و واقعاً ضربه بزرگی بر پیکر جهاد وارد شد که امیدواریم با تدبیر و راهنمایی و توصیه رهبر انقلاب این امر حل شود. این موضوع جزو تقاضاهای فوری و فوتی ما است که انشاءالله باید حل شود.
*دستاوردهای جهاد در این سالها چه بوده که دیده نشده و مغفول مانده است؟
جهاد دانشگاهی چند کار بزرگ کرده است که معمولاً در آمار و ارقام و این گزارشها کمتر دیده شده است. یکی از این کارهای بزرگ جهاد دانشگاهی ترویج گفتمان علم در فضای علمی کشور یعنی در دانشگاهها و مراکز علمی و تحقیقاتی است. ما مروج گفتمان علمی و پیشرفت علمی در دانشگاهها و مراکز علمی و تحقیقاتی بودیم و توفیق این کار را با کارهای برجستهای که در حوزه علم و تحقیقات و پژوهش انجام دادیم، یافتیم. این ترویج گفتمان علمی قابل اندازهگیری نیست. این فضایی که در دانشگاهها و مراکز علمی ما به یکباره احساس شد و اینکه دانشگاههای ما سعی کردند فعالیتهای علمی و پژوهشی خود را عمق بخشند؛ از انتشار مقالات علمی تا انجام پژوهشهای موثر همگی محصول فعالیت با برکت جهاد در سطح دانشگاهها و مراکز علمی کشور است؛ بنابراین ترویج گفتمان علمی یکی از فعالیتهای مغفول مانده ما است. در این مسیر ما مشوقان بزرگی داشتیم که بزرگترین مشوق ما رهبر معظم انقلاب اسلامی بوده است که ما را تشویق و حمایت معنوی میکردند و بیاناتی که ایشان در مورد جهاد فرمودند را در مورد نهاد یا دستگاههای دیگر کمتر شنیدهاید و این بیانات برای ما موجب افتخار است. این تشویقها و حمایتهای معنوی فوقالعاده در این کاری که ما انجام دادیم مؤثر بوده است.
یکی از کارهای دیگر ما که در آمار و ارقام دیده نمیشود، تربیت نیروی انسانی است. ما جوانان بسیاری را تربیت کردیم که امروز در جهاد نیستند و در مراکز علمی مختلف درحالخدمت هستند. نمونههای موفق زیادی را از این انسانها داریم که در سطح وزارت و ریاست و.. حضور موفقی دارند که تربیت این جوانها که بعدها جزء شخصیتهای بزرگ علمی و فرهنگی شدند از جمله اقدامات جهاد است که مغفول واقع شده است.
روزی به کنفرانس علمی دعوت داشتم و در حال بازگشت از این کنفرانس بودم. شخص محترمی پیش من نشسته بود و مشخص شد ایشان هم ایرانی است. با من سلام علیک کرد و گفت شما دکتر منتظری هستید؟ میدانید شما اولین جایزه را به من دادید؟ گفتم یادم نمیآید. گفت در فلان جشنواره کتاب دانشجویی، کتاب من کتاب برتر شد و اولین جایزه را آنجا گرفتم که مسیر زندگی من را تغییر داد. گفتم الان کجا هستید؟ گفت در همین کنفرانسی که شما حاضر بودید من نیز حضور داشتم. ایشان در حال حاضر یکی از چهرههای بسیار برجسته علمی کشور هستند. اینجور شخصیتها زیاد هستند. در جلسهای بودیم و یکی از استانداران مختلف که عضو هیات علمی دانشگاه است رو کرد به دوستان جهادی و گفت اولین کتاب من را جهاد دانشگاهی منتشر کرده است. زمانی نشر کتاب و انتشار خیلی مشکل بود و کاغذ نبود؛ اما جهاد دانشگاهی انتشارات بسیار توانمندی داشت و کتابهای علمی اساتید را در راحتترین شکل ممکن منتشر میکرد. ایشان میگفت مانده بودم چه کنم که جهاد دانشگاهی به داد من رسید و کتاب من را منتشر کرد و تشویق شدم کتب بعدی را نیز بنویسم. از این رو چهرههای مختلفی که از امکانات جهاد بهرهمند شدند امروز خودشان در جاهای دیگر منشا اثر هستند.
بحث الگوسازی مهم است، ما الگوهای متعددی را معرفی کردیم که این الگوها در آمار و ارقام نمیآید؛ ولی پدیدههایی شده است که دیگران از روی آن توانستهاند نمونههایی را در زمینههای فرهنگی، تحقیقاتی و پژوهشی بسازند. استدلال ما برای این الگوسازی این بوده است که همچون بزرگان انقلاب که فرصت تأسیس نهادی مثل جهاد دانشگاهی را به ما دادند ما نیز به جوانترها این فرصت را دهیم که این نهادها را تأسیس کنند. الان اگر کسی بخواهد علیه جهاد دانشگاهی صحبتی کند قطعاً من در مقابل او خواهم ایستاد؛ چراکه تمام جوانی و هویت و سرمایه زندگی من جهاد دانشگاهی است؛ ولی من از شما میپرسم که یک جوان باید از چه چیزی حمایت و دفاع کند؟ آیا ما به او اجازه دادیم که نهادی را ایجاد و بعدها در سپهر فرهنگ انقلاب و ارزشهایش از این نهاد دفاع کند.
*چقدر جوان گرایی در بدنه اصلی جهاد دانشگاهی شکل گرفته است؟
تمام نهادهای جدیدی که تاسیس شده است را جوانها درست کردهاند؛ اما آن جوانها الان پیر شدهاند و در حال حاضر اجازهای نیست و درها برای جوانگرایی بسته است.
*جهاد دانشگاهی مگر نهادی غیردولتی نیست، پس در کجا بسته است؟
در دانشگاه بسته است. بستر ما دانشگاه است و باید دانشجو وارد جهاد شود و الان ما نمیتوانیم یک نفر آدم جذب کنیم و ما را همانند نهادی دولتی کردهاند و مثل دولتیها با ما برخورد میشود. مهمتر از آن اینکه ما دنبال تنش و درگیری نیستیم. دانشگاه برای ما محدودیت ایجاد کرده است و حتی فضاهایی که در اختیار برخی از دوستان ما بوده است را از آنها گرفتهاند و خودشان هم کاری نمیکنند. نمیخواهم سیستم دانشگاه را خدایی نکرده زیر سوال ببرم؛ اما مشخص است یک کارمند کی میآید و کی میرود. در فرمایشات رهبر انقلاب دومین توصیه به دولت این است که کار جهادی کنید. کار جهادی کار بیمزد و بیمنت است. حتی برای این کار بیمزد و بیمنت برای ما محدودیت ایجاد شده است. ایسنا، ایکنا، ایسپا سال ۷۸ و ۷۹ راه افتادند. دانشجوهای جوان دور هم جمع شدند و این مراکز با توجه به ضرورتهای موجود راهاندازی شد. پژوهشکدهها مثل رویان و ابن سینا و معتمد با جوانانی که از نظر علمی علایقی داشتند راه افتادند. حال بروید پژوهشکده ابن سینا را ببینید اگر توانستید طول و عرض و امکانات آن را طی کنید؟ نیروی انسانی عالمی که آنجا جمع شده و کار میکنند را مقایسه کنید، در رویان و معتمد نیز همینطور است. نهادهای فرهنگی که مثل سازمان دانشجویان جهاد و ایسنا و ایکنا که تاسیس کردیم نیز همگی حرکتهای الگویی و توسطی خود جوانان رقم زده شده است؛ اما این فرصت را بزرگان انقلاب در اختیار ما قرار دادند و ما باید الان این فرصت را در اختیار دیگران قرار دهیم و بعد نهادسازیهای جدید با توجه به نیازهای جدید در داخل دانشگاه داشته باشیم. جوانها ما در دانشگاه بیپناهند. کار بچههایی که در بسیج و انجمن اسلامی هستند روشن است؛ اما باقی باید کجا و پیش چه کسی روند و مشکلات خود را به چه کسی بگویند آیا در سیستم بروکراتیک دانشگاه میتوانند توانایی و استعداد خود را بروز دهند؟ آیا میتوانند به گروههایی که مأموریتهای خاص و تعریف خاصی دارند، ملحق شوند؟ جهاد دانشگاهی قادر است همه آنها را تحت پوشش قرار دهد؛ اما ما را در این کار محدود کردند و الان میشد جهاد دانشگاهی به عنوان یک نهاد حمات کننده از وزارت علوم و بهداشت و نهادهای دیگر عمل کند و این جوانها را به قدر توان و امکانات خود تحت پوشش قرار دهد. حرفهای نو بزند و کارهای نو کند درحالی که مدتهاست کار جدیدی را در حوزه فرهنگی شروع نکردهایم. در حوزه علمی اما پیشرفتهایی داشتهایم و در حال پیشرفت هستیم؛ اما مشخص نیست ما تا چه زمانی دکتر فلان و دکتر بهمان را خواهیم داشت.
*پس شما به شدت مخالف دولتی شدن این نهاد انقلابی هستید؟
صد درصد بله. این امر آسیب جدی به جهاد میزند قرار دادن انقلابیترین افراد در دولت و سیستم دیوانسالاری باعث میشود تا کارها به سختی جلو برود مگر اینکه از اعتبار و آبروی خود خرج کنند آن هم در صورتی که سیستم با این ها همراهی کند. بعد هم باید هزار جا برای هر قدمی که برداشتهاند پاسخگو باشند. در اینجا هم من نمیگویم نباید پاسخگو باشیم. ما نیز باید پاسخگو باشیم؛ اما باید این را در نظر داشت که وسعت عمل در یک نهاد انقلابی و نهاد بروکراتیک زمین تا آسمان با هم فرق دارد. از سوی دیگر مگر ما چه نفعی از یک نظام دیوانسالار بردهایم که میخواهیم محصول متولد شده انقلاب اسلامی را به سیستم دیوان سالار تبدیل کنیم؟ این به این معنا نیست که ما از دولتها جدا هستیم اتفاقاً ما در کنار همه دولتها هستیم و باید هم باشیم. در کنار هر دولت با هر گرایشی هستیم؛ اما دولتها نباید دست و پای جهاد را ببندند و الان دست و پای ما بسته است. میگویند حقوق خود را از خزانه بگیرید؛ اما برای گرفتن این حقوق قانون دیگری میگوید کد استخدامی شما کجاست؟
*باید به تربیت و کادرسازی واقعی بپردازیم
برای گرفتن کد استخدامی باید به سازمان امور استخدامی مراجعه کرد و این سازمان میگوید چارت تشکیلاتی خود را بیاورید ببینیم وقتی چارت تشکیلاتی را ارائه میدهی میگویند برای مثال این تعداد اضافه هستند و باید اینهارا حذف کنید و نهایتاً میگویند اگر بخواهید یک نفر را جذب کنید باید با ما هماهنگ کنید و آن یک نفر هم باید در آزمون استخدامی شرکت کند. آیا این امر جهاد است؟ آیا فاجعهای بالاتر از این امر میشود؟ باید خدا به داد جهاد دانشگاهی برسد. اتفاقاً من قصد داشتم از آنجا که خلوصی در آقای دکتر رییسی میدیدم خدمت ایشان برسم و بگویم جهاد دانشگاهی را از این وضعیت نجات دهید. خیلی تصویر بد و هولناکی را پیش روی ما قرار دادهاند. در مورد هیات علمی نیز همینطور است و ما را در چارچوب هیات جذب قرار دادهاند و ما باید نیروی علمی خود را از طریق جذب بگیریم و این فرآیندی واقعاً خستهکنندهای است که مشخص نیست به نتیجه مطلوب برسد یا خیر؟ دانشجویی آمده و در این فضا تربیت و بزرگ شده و آموزشدیده است و سازمان روی او سرمایهگذاری کردهام و الان میخواهم او را عضو هیات علمی کنم اما ابتدا باید در فراخوان شرکت کند و بعد باید مصاحبه عمومی شود. سابق بر این رهبر انقلاب به ما میفرمایند فقط دو شرط اسلام و انقلاب و نه شرط دیگری را برای جذب نیرو قرار دهید. حال اگر ما این شرایط جذب را اجرا میکنیم آیا دانشگاههای ما اسلامیتر شد؟ پاسخ دهند. ما باید مقداری فکر اساسیتری کنیم و به تربیت و کادرسازی واقعی بپردازیم که جهاد دانشگاهی رایگان این کار را انجام میداد و شما در حال محروم کردن جهاد دانشگاهی از این امر هستید. بدانید در همین مدت یک الی دو سال اخیر بسیاری از نیروهای جهاد رفتند، اینها میگویند اگر بنا است جهاد دانشگاهی نیز همانند اداره باشد من میروم و در جایگاه اصلی کار میکنم که همه چیز ان سر جایش است و پول و امکانات دارند. اما اینجا از اول وقت تا آخر وقت باید کار کرد و اضافه کاری نیز وجود ندارد.
*اگر بخواهید به طور مختصر و در یک کلام فلسفه تشکیل جهاد دانشگاهی را توصیف کنید، چه میگویید؟
تفسیر عملی «ما میتوانیم». اینکه ما با تکیه بر استعدادهای درونی و امکاناتی که در این کشور وجود دارد میتوانیم در جهت پیشرفت و تعالی علم و زندگی مردم قدم برداریم فلسفه تشکیل جهاددانشگاهی است. ممکن است در اولین برخورد خیلی معیشت مردم ارتباطی به ما نداشته باشد؛ اما بسیاری از اقداماتی که ما و مراکز علمی دیگر در کنار هم میکنیم بالاخره منجر به دانش میشود، دانش منجر به فناوری و فناوری میتواند پیشرفت حاصل و در زندگی مردم اثرگذار باشد. به هر حال آنچه از انگیزههای اصلی و واقعی جهاد دانشگاهی بوده آن بوده است که بتواند «ما میتوانیم» را در عمل نشان دهد. در این بین تاکید میکنم حداقل سه کار مهم الگو سازی و تربیت نیرو و ترویج گفتمان علم نکات بسیار مهمی است که جهاد دانشگاهی در جهت ترویج فلسفه «ما میتوانیم» در طول این سالیان گذشته پیگیری کرده است.
*اگر نکتهای دارید به عنوان کلام آخر بیان کنید
چالشهایی که در حال حاضر داریم را عرض کردم که اگر اینها حل نشود میتواند به بحران و مساله برای جهاد تبدیل شود. امیدواریم اینها هرچه زودتر حل شده و دولتها در امور جهاد دخالت نکنند. نه اینکه جهاد دانشگاهی تافته جدابافته باشد؛ اما اگر به ما اجازه دهند همین بچهها و جوانترها به میدان آمده و خود امور خود را مدیریت میکنند، یاد میگیرند، اشتباه میکنند، زمین میخورند و بلند میشوند. برای انقلاب خیلی هزینه برداشته است تا برای مثال بنده را تا به این مرحله تربیت کند و ما باید همین کار را برای بچهها و جوانترهای خود بکنیم و انشاءالله بشود جهاد را به آن ریل اصلی خود برگردانیم. رهبر انقلاب در دیداری به ما فرمودند که شنیدهام شرکت درست کردهاید؟ کار شما شرکت داری نیست به کارهای اصلیتان برسید. وقتی فرمایشات ایشان را مرور میکنیم میبینیم کار اصلی جهاد تربیت صحیح فکری و عملی دانشجویان است و این فناوری اصلی جهاد دانشگاهی است. باید این امور را دنبال کنیم؛ چراکه جوهر جهاد این امر است. خدا کمک کند بر این چالشها فائق آییم.
مینا عبادی
کارآفرینان آینده
مطالب بیشترآگهی استخدام
مطالب بیشتر
ارسال نظرات